خانه > گوی سیاست > انتخابات ایران > «هدف از معرفی کرباسچی، جذب طبقه متوسط است» | |||
«هدف از معرفی کرباسچی، جذب طبقه متوسط است»نیکآهنگ کوثرnikahang@radiozamaneh.comغلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران و دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی از سوی مهدی کروبی، کاندیدای حزب اعتماد ملی در انتخابات ریاست جمهوری، به عنوان معاون اول معرفی شد. کرباسچی به دلیل پایان یافتن حکم محکومیت ۱۰ ساله انفصال از خدمات دولتیاش میتواند مجدداً به خدمت قوهی مجریه درآید. بعضی از تحلیلگران معتقدند که معرفی این تکنوکرات که سابقهی طولانی در مدیریت شهری دارد، میتواند در جذب بخشی از آرای طبقهی متوسط که در انتخابات پیشین تمایل چندانی به مشارکت نداشتند، تأثیرگذار باشد. البته غلامحسین کرباسچی تنها محکوم و یا زندان رفتهی دوران اصلاحات نیست که به ستاد کروبی پیوسته است. عباس عبدی و احمد زیدآبادی، دبیر کل ادوار تحکیم وحدت نیز از این جملهاند. دربارهی انتخاب غلامحسین کرباسچی از سوی مهدی کروبی به عنوان معاون اول با احمد زیدآبادی گفت و گو کردهام و از او پرسیدم این انتخاب چه تأثیری میتواند در جذب آرای طبقهی متوسط در رقابت با دیگر کاندیداها به خصوص میرحسین موسوی داشته باشد.
آقای موسوی به این دلیل که یادآور دوران گذشته و اقتصاد حکومتی است و آقای کروبی هم روحانی است که برای این طبقه جاذبهای ندارد. بنابراین آقای کروبی با معرفی آقای کرباسچی به عنوان یک تکنوکراتی که در تهران خوب کار کرده و مدیریت خوبی داشته و حداقل بخشی از طبقات اجتماعی در تهران از عملکرد وی راضی هستند، خواسته است که اعلام کند، هر کس که میخواهد به آقای کروبی رأی بدهد تنها به یک روحانی به نام شیخ مهدی کروبی رأی نمیدهد. بلکه به مثلثی رأی میدهد که یک ضلع آن تکنوکراتها به رهبری آقای کرباسچی هستند. یک رأس آن نیروهای سیاسی هزینه دادهای هستند که در ستاد حضور دارند. یعنی در یک طرف این ضلع آقای کروبی حضور دارد که بیشتر نقش لابیگری با نهادهای قدرت را میخواهد. به نظر من هدف از معرفی ایشان جذب همین طبقهی متوسط شهری به سوی خودش بوده است.
آقای زیدآبادی به نظر میآید که آقای کروبی دارد ائتلافی را تشکیل میدهد که چندان به مذاق حکومت و حتا گروههای دیگر اصلاحطلب خوش نمیآید و آن جلب کسانی است که ممکن است در سالهای اخیر حتا به زندان هم رفته باشند و کسانی که عملاً از طرف نظام رد صلاحیت شده، محسوب میشوند. تحلیل شما از این برنامهی آقای کروبی چیست؟ در واقع یک ائتلاف سیاسی جدید در ایران در حال ظهور است و آن ائتلافی بین آقای کروبی و حزب اعتماد ملی است که به هر حال حزبی است با پایههای اجتماعی شهرستانی در کنار بخشی از بروکراتهای خوشنام و دارای مدیریت بالا و نیروهای سیاسی که تا کنون مورد بیمهری و تحت فشار بودند. حتا آن جریان اصلاحطلبی که توسط آقای خاتمی نمایندگی میشد تمایلی به نزدیک شدن به اینها نداشت. بنابراین این نیروی سیاسی در حال شکل گرفتن و تشکیل ائتلاف جدید است. ویژگی اطراف این مثلث سه گانهای که ذکر کردم، اعتقاد به نوعی انسجام در پیشبرد استراتژی اصلاحات است. یعنی آقای کروبی در دستگاه خودش به انسجام میاندیشد و اینکه باید همه چیز از جمله رفتارها با هم سازگار باشد. تیم دیگری که ایشان جذب کرده، از بچههایی که زندان رفتهاند حتا تکونوکراتهایی که نزدیک ایشان هستند بر انسجام استراتژی در دستگاه خودشان خیلی تأکید داشتند. اصل این انسجام، اینها را به هم نزدیک کرده در حالی که دوستان آن سو ظاهراً دوگانگی و از یک نوع عدم انسجام رنج میبرند و به نظر میرسد که شکلگیری ائتلاف جدید سیاسی در ایران نه فقط برای طبقهی متوسط بلکه برای خیلی از ایرانیها جذاب است. فکر میکنم در روزهای آینده این بیشتر تأثیر بگذارد، حتا این مسأله باعث نگرانی رادیو تلویزیون و دستگاه حکومتی هم شد. به طوری که حاضر نشدند نمایندگان کاندیداها با هم مناظره کنند چون از طرف آقای کروبی، آقای کرباسچی و آقای عبدی معرفی شده بودند که آنها فکر کردند همتای اینها نیرویی را ندارند که به میدان بفرستند. در نتیجه مناظره بین کاندیداها را حذف کردند. اما این خبرها به گوش طیفهایی از مردم میرسد و من فکر میکنم که در طول روزهای آینده، بیشتر در جامعه نفوذ میکند و موقعیتی را برای آقای کروبی پدید میآورد. آقای کروبی در هر حال جزو طبقهای از حاکمیت در گذشته بودند که نگاه خودی و غیر خودی را توسعه داده است. چگونه است که در موقعیت فعلی ایشان دارند با افرادی که غیر خودی هستند کار میکنند و آنها را وارد ائتلافشان میکنند؟ رفتار آقای کروبی خودی و غیر خودی را به طور کامل نفی کرده است. به دلیل اینکه در همین دورهها هم میبینید که آقای کروبی با کسانی که حکومت روی آنها حساسیت داشته از «ساسی مانکن» گرفته تا خانم «شیرین عبادی» و نیروهای «ملی ـ مذهبی» و بچههای «بهایی» که از تحصیل محروم شدهاند، دیدار داشتهاند. این شکستن مرزهای مصنوعی است که به طور نامریی در دستگاه دولتی، مطرح و تحمیل میکند و ظاهراً دوستان ما در آن طرف جبههی اصلاحطلب تسلیم این وضعیت هستند. اما آقای کروبی این را بههم زده است. نه تنها در دیدارهایش که در ائتلافی که برای انتخابات تشکیل داده است، اساساً بحث خودی و غیر خودی را مطرح نکرده است و از هر کسی که از او حمایت کند استقبال کرده است. ما میدانیم که بعضیها روی حمایت دکتر سروش از یکی از کاندیداها حساسیت داشتند و برخی کسانی که قرار بود کاندیدا شوند پیشاپیش اعلام کرده بودند که آقای سروش از آنها حمایت نکند. اما آقای کروبی به رغم برخورد شدید روزنامهی کیهان که حتا گفته بود در مقابل آقای دکتر سروش موضع بگیرد و اتهاماتی را علیه دکتر سروش مطرح کرده بود، خیلی روشن استقبال و حمایت کرد و از اینکه دکتر سروش نمیتواند در اینجا تدریس کند و در خارج از کشور حضور دارد، ابراز تأسف کرد. این نگاهی جدید است و واقعاً آقای کروبی برای خود ظرفیتی ایجاد کرده که عملاً این نیروها هم تمایل پیدا کردند که به ایشان نزدیک شوند. این روزها از طرف بعضی از همراهان آقای موسوی بحث اجماع مطرح میشود. به این عنوان که خواستار این هستند که آقای کروبی کنار بکشند و از آقای میرحسین موسوی حمایت بکنند. به نظر شما در موقعیت فعلی این مسأله تا چه حد عملی است و چه تأثیری میتواند در انتخابات ریاست جمهوری بگذارد؟ افرادی که بحث اجماع را مطرح میکنند استدلال ویژهای ارایه نمیکنند. به دلیل اینکه کاملاً واضح است که اگر به فرض آقای احمدینژاد پنجاه درصد آرا به علاوه یک رأی را داشته باشد، چه چند نفر در مقابلش باشند و چه یک نفر در مرحلهی اول بالا میرود. اما اگر ایشان پنجاه درصد منهای یک رأی داشته باشد به هر حال با نفر بعدی به دور دوم میرود. بنابراین تعدد کاندیداها که میتوانند رأی بیشتری را جذب کنند به زیان آقای احمدینژاد است. من به شهرستانها میروم، دوستانی داریم که به تیم آقای کروبی علاقهمندند و تمایل دارند که به ایشان رأی بدهند و در حال حاضر نسبت به آقای میرحسین نظر مثبتی ندارند. از آن طرف هم کسانی هستند که مدافع آقای میرحسن هستند و آقای کروبی را نمیپسندند. اجماع اینها به معنای خارج شدن برخی از آرای شهروندان از سبد انتخابات که مشخصاً به نفع آقای احمدینژاد خواهد بود، است. و اما نطقهای تلویزیونی کاندیداها؛ به نظر شما چه مسایلی برنامههای آقای موسوی و آقای کروبی را با توجه به برنامههای تلویزیونی که هر دو در شبهای اخیر داشتهاند از هم تفکیک میکند؟ در ابتدای ورود این دو نفر به صحنهی انتخابات، تصور میشد که تفاوت معناداری بین برنامههایشان نیست. اما به مرور این تفاوت کاملاً معنادار شده است. به نظر میآمد نطقی که آقای موسوی در تلویزیون کردند همچنان از اقتصاد حمایتی با سرپرستی دولت دفاع میکند. اقتصادی که همکاران آقای کروبی برای وی نوشتهاند و ایشان هم آن برنامه را پذیرفته، اقتصاد آزاد مبتنی بر رقابت است. از این مسأله بگیرید تا دیدگاههای آنها در مورد مسایل دیگر که مشخصاً نوع تعامل با دیگر شهروندانی که تا به حال از نظر حکومت غیر خودی محسوب میشدند، اصالت داشتن توسعهی سیاسی تا به چه میزان و همینطور در سطح روابط خارجی هم این نکتهای که آقای کرباسچی مطرح کرده بودند که اگر آقای کروبی پیروز شود ایران در سیاست هستهای دیگر بر سوخت اتمی تکیه نخواهد کرد، خیلی مفهوم دارد. در حالی که آقای موسوی برنامه را به همین صورت فعلی یک آرمان ملی و انقلابی تلقی میکند. یعنی رقابت در حال معنادار شدن است. در حالی که رقابت معنادار است، طبیعی است که هیچ کس نمیخواهد کاندیدای مورد علاقهاش که به نفع دیگری که مورد علاقهاش نیست کنار برود. بنابراین اگر هر کدام از اینها در این مرحله کنار بروند، فکر میکنم که با اعتراض شدید هوادارانشان روبهرو خواهند شد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
من به کروبی رای میدم
-- بهزاد ، May 26, 2009و این تب و تاب به نفع موسوی رو هم اصلن درک نمیکنم مردم حاضرن به شجص ناشناسی با عقاید ناشناستر و برنامه های بسیار مبهم فقط چون خاتمی گفته برن رای بدن که این برام عجیبه
I think that Karoubi is a better candidate, but i concern that he will become a victim of his clergy. Hopefully Iranian people will consider candidates platforms rather than their personalities.
-- amin ، May 27, 2009اقاي كروبي با توجه به وضعيت چند ماهه اخير يك دگرگوني مثبت به سمت تحول خواهي را در درون اصلاح طلبي بازنمايي مي كند و بدون ترديد راي دادن به ايشان سزاوار تر است.
-- بدون نام ، May 27, 2009به نظر من آقای کروبی برنامه مشخص تری دارند
-- بدون نام ، May 27, 2009من تیم کروبی را می شناسم وبه او رای می دهم
-- جواد ، May 27, 2009من به کروبی رای می دهم. آقای کروبی اصلاحات میانه رو را در این انتخابات نمایندگی می کند. مهم تر از آن، تیم و کسانی است که از برنامه های این کاندیدا دفاع می کنند. از حیث پایگاه اجتماعی نیز اقای کروبی با آقای موسوی فرق می کنند. سوای این، من نمی توانم به کسی رای دهم که بیست سال در پست توی خانه بوده اند و اینک یک شبه مرد این میدان شده اند. ائتلاف اصولگرایان اصلاح طلب نیز با درک و دریافت من از سیاست متفاوت است. به همین جهت هم هست که می توان این محافظه کاری و محتاط کاری ایشان را و آن گفتمان دهه شصتی ایشان را مرتبط با هم دانست. انتخاب من آقای کروبی است. و مایه خوشحالی من است که دفتر تحکیم و ادوار نیز به جمع ایشان پیوسته اند. نیروهای مطالبه محور جامعه مدنی در کنار آقای کروبی قرار گرفته اند. اگر کروبی از تغییر قانون اساسی یا نظارت استصوابی و یا اجرای قوانین معطل مانده قانون اساسی سخن می گویند، آقای موسوی تنها به بازگشت به قانون و نقد قانون گریزی سخن می گویند. اگر کروبی از سهام نفت سخن می گویند، ایشان از پروتکسیونیسم و ممنوعیت ورود کالاها سخن می گویند؛ سوای این، آقای کروبی در این چهار سال اخیر بالاخص نشان داده اند که در امر تحزب و کار حزبی، که یکی از شاخصه های سیاست مدرن است، پیگیر و پایدار هستند. اما آقای موسوی اگر فردا در انتخابات موفق نشوند، دوباره به کنج عزلت باز خواهند گشت. توجه به معیار تحزب در انتخاب کاندیداها بسیار مهم است. علاو بر این، آقای کروبی چتری هستند که می توان در زیر آن به بسترسازی و فرهنگ سازی برای تقویت جامعه مدنی به فعالیت پرداخت.
-- هرمس ، May 27, 2009لذا رای من به کروبی است. و باعت تاسف من است که چگونه مشارکتی ها به کسی که خود را کاندیدای مستقل می نامد می خواهد به زور برچسب اصلاح طلب بزنند و یا به قول جلایی پور، اصلاح طلب حداقلی؟ چرا نمی توان اصلاح طلب میانه رویی مانند کروبی را به اصلاح طلب حداقلی مانند موسوی ترجیح داد؟ آیا تقلیل انتخابات به رای گیری درست و موجه است؟ به نظر من نیست.
به عقیده ی من محاکمه آقای کرباسچی نه دلایل سیاسی داشت و نه دلایل اقتصادی. چرا که مدیرانی با شرایط سیاسی-اقتصادی او کم نبودند. مهمترین دلیل محاکمه ی او تندروی بود. اگر این تندروی مهار نشود چه قبل از انتخابات و - در صورت پیروزی آقای کروبی - چه بعد از انتخابات به ضرر آقای کروبی خواهد بود.
-- جواد ، May 28, 20091. علی رغم سازماندهی حزب اعتماد ملی توسط آقای کروبی طی چهار سال گذشته، فعالیت انتخاباتی ایشان بر عملکرد افرادی استوار است که به دعوت وی گرد آمده اند و عضو حزب ایشان نیستند. جالب تر آنکه همگان عضو احرابی دیگرند که انتخابی متافاوت دارند. این چگونه مدیریتی است که تمامی ستاد ایشان که متولی تدوین برنامه های حکومتی ایشان می باشند از بیرون از حزب ایشان هستند؟!!! به بیان دیگر این حزب ساخته شده توسط ایشان فاقد توانمندی اجرایی لازم است بلکه همه امور توسط افرادی صورت میگیرد که خود به گرد ایشان جمع شده اند!!!!!!!!!!!!!!!!!!
-- زوربای یونانی ، May 28, 20092. این افراد جملگی اشخاصی هستند که به نوعی ناراضی (از دوره ریاست جمهوری خاتمی و یا شخص ایشان) قلمداد می شوند و جالب آنکه دلیل روشنی اظهار نمی دارند. بطور مثال آقای کرباسچی و عبدی هرگز مشخص ننمودند که از چه عصبانی هستند، ...
3. علی رغم ادعای آقای کرباسچی، آقای کروبی بیش از آنکه فردی عملگرا محسوب شوند، فردی شعاری هستند و در طی سی سال گذشته باوجود مناصب متعدد (و همگی انتصابی) در کارنامه خود عملکردی نمایان و ماندگار از خود بجای نگذاشته اند.
4. اقدام درخصوص برگزاری تظاهرات به اصطلاح "براعت از مشرکین" علی رغم اعلام خطرهای متعدد خصوصاً از سوی بزرگان نهضت آزادی و کشته شدن تعداد زیادی از حجاج ایرانی یکی از موارد آن است.
5. ترم "حکم حکومتی" نخستین بار توسط ایشان وارد ادبیات سیاسی ایران گردید، عملی که از وادادگی ایشان درخصوص یک نامه ساده رهبر حاصل شد و درصورتی ایشان فردی عملگرا می بودند، می بایستی شرایط آن زمان را مدیریت می نمودند نه آنکه اولين حرکت مجلس اصلاحات را در نطفه خفه کند.
6. اساساً ایشان متخصص به اعمالی هستند که هزینه نداشته باشد، عدم پشتیبانی از تحصن نمایندگان در اعتراض به رد صلاحیت شدگان و حمایت از یک نماینده زندانی شده از نمونه های بارز آن است. براستی یک فرد مدیر عملگرا چنین عمل می کند؟
7. در تمامی مصاحبه های ایشان طی دو ماه گذشته، پاسخ بیش از هفتاد درصد پرسش ها توسط آقایان کرباسچی، عبدی، نجفی و ... ارائه شده است. چنین شخصی در فردای جلوس به صندلی ریاست جمهوری چه خواهد کرد؟ کسی که حتی یک پاراگراف از بیانیه های انتخاباتی خود را ننگاشته است!!!!!!!!!!!!!!!
8. علی رغم ادعا آقای کرباسچی درخصوص برنامه های روشن جناب کروبی، چیزی جز بیانیه های شعاری دیده نشده است، براستی کدام برنامه در کدامین حوزه، اقتصاد، سیاست، آموزش، بهداشت؟ آیا بیمه دانش آموزی حکم برنامه حکومتی را دارد؟ آیا تقلید بچه گانه شعار "تغییر" اوباما موجبات شباهت ماهوی افراد را فراهم می آورد؟
9. در توانمدی آقای کرباسچی سخنی نیست! ولیکن فراموش نشود که این توانمدی بواسطه اتوریتی رواسای جمهور وقت حاصل شده و به تمانی وامدار شخص ایشان نیست.
10. طرح پوپولیستی پرداخت نفری پنجاه و یا هفتاد هزار تومان در ماه به هر ایرانی، نخستین بار توسط ایشان به میان آمد و بعد دستمایه ی حکومت نکبت فعلی جهت فریب عامه گردید. مگر درآمد حاصل از فروش سرمایه مشابه سود حاصل از تولید است که بین سهامداران تقسیم شود؟
11. ایشان چندان هم در استقرار حکومت نکبت فعلی در براساس انتخابات سال 1384 بی تقصیر نبودند، چه آنجا که موضوع اجماع و ائتلاف به میان آمد و چه آن هنگام که در فاصله دو ساعت عرصه را به رقیب واگذار کرد که نتیجه اس صرفاً صدور یک بیانه و قهر و لجبازی بچه گانه بود.
12. البته ایت بدان معنا نیست که میر حسین موسوی مبرا از خطا و قصور باشد، ولیکن میدان انتخابات عرصه ارزیابی نسبی افراد، شاخص ها و عملکردهاست و از این منظر موسوی رجحان بسیار دارد، شاید پشتیبانی گروهی، سازمانی و حزبی از ایشان نیز برهمین محمل استوار باشد.
13. تنها حزب و یا گروه حامی جناب کروبی، دفتر تحکیم وحدت میباشد که آن هم بسان افراد فوق الذکر یک گروه عصبانی ناراضی است. اتفاقاً ااین گروه به اصطلاح روشنفکر بواسطه تحریم انتخابات در سال 1384 نقش بسزایی در قهر قشر دانشجو و نهایتاً انتخاب نکبت فعلی برعهده داشته است.
برخلاف موسوی& تیم کروبی خواستها و انتظارات من رو براورده میکنه..پس به کروبی رای میدم...چون عبدی کرباسچی زیدابادی و قوچانی شفاف عمل کرده اند و با مردم روراست بوده اند
-- علی از تهران ، May 28, 2009