تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت ‌و گو با امیر محبیان، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی

«مشارکت بالا، موقعیت احمدی‌نژاد را دشوار می‌کند»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

بیست و یک روز تا برگزاری انتخابات دهمین دوره‏ی ریاست جمهوری در ایران باقی مانده است. انتخاباتی که با هرچه نزدیک‏تر شدن به زمان برگزاری، علی‏رغم روشن شدن برخی ابهامات، به سوالات تازه‏تری می‏رسد.

شدت گرفتن فعالیت‏های انتخاباتی، هم در اردوی اصول‏گرایان و هم در اردوی اصلاح‏‏طلبان، چشم‏اندازها را تغییر می‏دهد. در جبهه‏ی اصلاح‏طلبان گرچه پیش‏بینی‏های آغازین نسبت به برتری موقعیت میرحسین موسوی به مهدی کروبی هم‏چنان پابرجاست، اما آمار و احتمالات تغییر یافته است.

در جبهه‏ی اصول‏گرایان پذیرفته شدن بیشتر محسن رضایی از جانب طیف‏هایی از اصول‏گرایان، نگرانی‏ها را نسبت به کاسته شدن از آرای محمود احمدی‏نژاد که می‏توان او را کاندیدای اصلی اصول‏گرایان نامید، جدی‏تر می‏کند.

در مورد این مسایل و مجموعه‏ای از مطالب مربوط به انتخابات، با آقای امیر محبیان، تحلیل‏گر سیاسی و از اعضای موسس «حزب نواندیشان ایران اسلامی» که از احزاب جدید جبهه‏ی اصول‏گرا محسوب می‏شود، گفت‏وگویی کرده‏ام.

Download it Here!

آقای محبیان، در وهله‏ی اول موقعیت کاندیداهای اصول‏گرایان را در شرایط فعلی چگونه می‏بینید؟

از جناح اصول‏گرا دو کاندیدا وارد صحنه شده‏اند. کاندیدای اصلی که تقریبا همه‏ی جریانات اصول‏گرا به نحوی بر روی ایشان اتفاق نظر داشته‏اند و نهایتا، علی‏رغم صحبت‏هایی که بود، به ایشان رسیدند، آقای دکتر احمدی‏نژاد است. در عین حال، آقای دکتر محسن رضایی هم به عنوان کاندیدا مطرح است. اما کسی که در این رقابت سهم نخست را دارد، آقای دکتر احمدی‏‏نژاد است.

با توجه به این‌که به دو نامزد اصول‏گرا اشاره می‏کنید، گرایش‏های موجود در اصول‏گرایان را چگونه تقسیم می‏کنید؟

اساساً در قبال آقای دکتر احمدی‏نژاد، چهار روی‏کرد را می‏توان در اصول‏گرایان مشاهده کرد:
گروهی از آنان معتقد بودند که آقای احمدی‏نژاد کاندیدای اصلح است و بهترین کاندیدا، بدون هر گونه انتقادی است.

گروه دوم بر این اعتقاد بودند که رأی دادن، تبلیغ و رسیدن به ایشان، مصلحت است. این افراد هم به آقای احمدی‏نژاد رأی می‏دهند و هم ایشان را تبلیغ می‏کنند.

گروه دیگری از اصول‏گرایان هم به دلیل فقدان آلترناتیو یا دلایل دیگر، آقای دکتر احمدی‏نژاد را به عنوان کاندیدا برگزیدند. این گروه ممکن است، هرچند که خودشان رأی می‏دهند، اما برای ایشان تبلیغ نکنند.

گروه چهارمی هم بودند که به هر دلیلی، به این نتیجه نرسیدند که آقای احمدی‏نژاد کاندیدای اصلی اصول‏گرایان باشد و به ایشان رأی بدهند یا برای او تبلیغ کنند.

این گروه چهارم، همان گروهی هستند که به آقای محسن رضایی رأی می‏دهند؟

برخی از آنان به سمت آقای محسن رضایی می‏روند و بخشی هم به آقای میرحسین موسوی، تمایل دارند.

در ارزیابی‏ای که از موقعیت دو نامزد اصول‏گرا می‏کنید، به نظر می‏آید، موقعیت آقای محسن رضایی بسیار کم‏رنگ است، با توجه به خاطرات زمان جنگ و مسایل مربوط به آغاز انقلاب. پس بدنه‏ی اجتماعی ایشان در بین اصول‏گرایان، در کجاها است؟

به نظر می‏رسد که آقای دکتر محسن رضایی، علی‏رغم احترامی که برای ایشان قایل هستم، چون در درون چهارچوب تصمیم‏گیری جریان اصول‏گرا قرار نداشت، حمایت جریان‏ها و تشکل‏های اصول‏گرا را هم نتوانست جلب کند.

ولی در عین حال، کسانی که موضع انتقادی نسبت به آقای دکتر احمدی‏نژاد دارند و ترجیح می‏دهند به اصول‏گرای دیگری رأی بدهند و آقای دکتر محسن رضایی را در چهارچوب اصول‏گرایی تلقی می‏کنند، این امکان را دارند که رأی سفید ندهند، بلکه به اصول‏گرای دیگری رأی بدهند.


امیر محبیان، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی

مهم‏ترین دلایلی که اصول‏گرایان، به خصوص آن‏هایی را که انتقاداتی هم داشتند، به انتخاب آقای احمدی‏نژاد مصمم کرد چه بودند؟

دلایل مختلفی برای رسیدن به این دیدگاه وجود دارد؛ یکی از دلایل این بود که ایشان رقیب قابل طرحی در میان اصول‏گرایان نداشت که بتواند این گفتمان را به‏طور کامل نمایندگی کند، ضمن این که رأی‏آور هم باشد. فقدان آلترناتیو و در عین حال، توان رأی‏آوری، یک عامل بسیار مهم در این زمینه بود.

نکته‏ی دیگر این بود که علی‏رغم انتقاداتی که بعضاً نسبت به دکتر احمدی‏نژاد داشتند، در مجموع برآیند کار ایشان را به نسبت نقاط انتقادی، مثبت ارزیابی می‏کردند و به این نتیجه می‏رسیدند که در مجموع، ایشان لیاقت بیشتری را برای این که کاندیدای جریان اصول‏گرا باشد، دارد.

توان، فعالیت و انرژی ایشان در انجام کارهای اجرایی نیز، مورد تاکید کسانی بود که ایشان را تایید کردند. سفرهای استانی، کمک به طبقات مستضعف، بعضی از طرح‏های اقتصادی که منجر به کمک به توده‏های مردم شد و طبیعتا رأی‏آور هم هست، مجموعا عواملی هستند که آقای احمدی‏نژاد را به عنوان کاندیدای اصلی جریان اصول‏گرا، مطرح کرد.

در مورد اقدامات آقای احمدی‏نژاد که شما توجه به دهک‏های پایین را نام می‏برید، درست مساله‏ای است که در حال حاضر، به لحاظ تبلیغات انتخاباتی، مورد انتقاد اصلاح‏طلبان است. آن‏ها معتقدند که پولی بی‏رویه دارد برای تبلیغات انتخاباتی در مملکت خرج می‏شود.

در کشور نهادهای نظارتی وجود دارند و اگر تخلفی صورت بگیرد، مسلما با آن برخورد می‏کنند. در این‏جا، اشاره به چالش بین دو دیدگاه است.

دیدگاه اصلاح‏طلبان تا حدود زیادی الیتیستی و نخبه‏گرا است. مخاطبان خود را از بین نخبگان جمع می‏کنند. این دیدگاه از لحاظی خوب است، می‏تواند نگاه استراتژیک داشته باشد و صاحب برنامه باشد. اما مشکلی که دارد این است که در گردآوری آرا دچار مشکل می‏شود.

نگاه آقای احمدی‏نژاد به توده‏های مردم است و بر اساس نیازهای فیزیولوژی و نیازهای دیگری که دارند، مستقیما آن‏ها را مخاطب قرار می‏دهد و طبیعتا رأی بیشتری را گردآوری می‏کند. البته این نگرانی وجود دارد که اعتنای تام و تمام فقط به نیازهای روزمره‏ی مردم، موجب شود که کشور از نگاه پربصیرت و آینده‏نگر دور شود.

ما هم این نگرانی را احساس می‏کنیم و انتقال می‏دهیم. خود ما نظر میانی را در این زمینه داریم. من فکر می‏کنم، باید به طور معقول هم به نیازهای مردم بپردازیم و هم نگاه استراتژیک داشته باشیم و در چهارچوب برنامه‏های کلانی که کشور تنظیم کرده، حرکت کنیم.

مردم از یک طرف، آن مدل قدیم را که رییس جمهور شخصیتی دور از آن‏ها باشد و آن‏ها در پایین هورا بکشند، دیگر نمی‏پسندند. آقای دکتر احمدی‏نژاد بین توده‏ها رفته و توانسته ارتباط مستقیم برقرار کند. ممکن است خیلی‏ها نگران باشند که این حرکت‏ها، حرکت‏های پوپولیستی است.

ولی در عین حال، باید این را هم در نظر بگیریم که نوعی شکاف بین توده‏های مردم و حاکمیت در حال شکل‏گیری بود. رهبری، بارها نسبت به این مساله، تحت عنوان «شکل‏گیری طبقه‏ی جدید»، هشدار دادند. ‏دکتر احمدی‏نژاد با حضور در بین توده‏های مردم، عملاً، این شکاف را تا حدود زیادی پر کرد و این برای نظام اهمیت فوق‏العاده زیادی دارد.

بر همین اساس تصور می‏کنم، بخشی از انتقاداتی که آن‏ها نسبت به آقای احمدی‏نژاد دارند، می‏تواند درست باشد و دغدغه‏هایی باشد، ولی در مجموع، آنها به جای این‏که مخاطب خود را گسترده‏‏تر کنند و با توده‏های مردم سخن بگویند، هم‏چنان بر نخبگان، به تنهایی، تاکید دارند و این باعث می‏شود در رقابت انتخاباتی، آقای احمدی‏نژاد آن‏ها را کنار بگذارد.

این نکته که می‏گویید، آقای محسن رضایی به این دلیل مورد قبول اصول‏گرایان قرار نگرفت که بیرون از اجماع اصول‏گرایی تصمیم گرفت، شبیه روی‏کرد بخش‏هایی از اصلاح‏طلبان نسبت به آقای کروبی، به خاطر انتقاد ایشان از بخش‏های رادیکال‏تر اصلاح‏طلبان است. به چنین قیاسی قایل هستید؟

اصطلاحاً، این قیاس مع‏الفارق است. این دو با هم قابل مقایسه نیستند. آقای کروبی اولین کسی بود که اعلام کاندیداتوری کرد، آقای محسن رضایی تقریبا آخرین فردی بود که کاندیداتوری خود را اعلام کرد.

از سوی دیگر، آقای کروبی با حزبی که دارد و در عین حال، حمایتی که توسط بخشی از جریان اصلاح‏طلب جلب کرد، عملا دارای وزن خاصی برای خود است و حمایت احزا ب و گروه‏ها را هم دارد.

آقای دکتر محسن رضایی، به عنوان فردی وارد صحنه شد که نسبت به حضور آقای دکتر احمدی‏نژاد و عمل‏کرد ایشان انتقاداتی دارد و به نظر می‏رسد که از این فرصت بیشتر می‏خواهد برای بیان دیدگاه‏های خود، ارائه‏ی انتقادهایی که نسبت به دکتر احمدی‏نژاد دارد و در عین حال، ارائه‏ی این سیگنال به جامعه که آقای احمدی‏نژاد هرچند اصول‏گرا است، اما همه‏ی اصول‏گرایی نیست، بهره بگیرد.

در حالی که آقای کروبی تماماً و تمام قد برای رسیدن به پست ریاست جمهوری آمده و تمام تلاش خود را در این زمینه هم انجام می‏دهد.

به عنوان حزب نواندیشان ایران اسلامی که خود را طیف‏ تکنوکرات اصول‏گرایی می‏دانید، چگونه است که با آقای محسن رضایی که به‏نظر می‏آید به شما نزدیک‏تر باشد، توافق نکردید و ایشان انتخاب شما نیست؟

ما تعلق آقای محسن رضایی به جبهه‏ی اصول‏گرایی را نفی نمی‏کنیم، بلکه معتقد هستیم ایشان جزو جریان اصول‏گرایی است و حرکتی که انجام می‏دهد، می‏تواند نتایج مثتبی هم داشته باشد و نوعی تنوع فکری را در درون جریان اصول‏گرا نشان بدهد. ولی در عین حال، چون به تحزب معتقد هستیم و جریانات تشکیلاتی اصول‏گرا در مسیری پرچالش و با بحث‏های بسیار زیادی به یک نتیجه رسیدند، باید نسبت به این نتیجه تمکین کرد.

این را هم باید در نظر بگیریم که در نظامی که مبتنی بر شکل‏گیری جامعه‏ی مدنی است، عملا، احزاب نقش بسیار مهمی دارند و ما نمی‏توانیم از طریق حرکت‏های استقلال‏خواهانه، حرکت‏های تشکیلاتی را نفی کنیم. چون باعث بروز مشکلاتی می‏شود.

بر همین اساس، یکی از چهارچوب‏های اصول‏گرایی را اعتنا به اجماع عمومی جریان اصول‏گرا می‏دانیم و چون بخش زیادی روی این مساله اجماع کردند، ما هم با تفحظ در این باره که انتقادات خودمان را نسبت به بعضی از عمل‏کردهای دولت داریم، در چهارچوب جریان اصول‏گرایی، نظیر آن‏‏ها حرکت خواهیم کرد.

آقای محبیان، پیش‏بینی شما از نتیجه‏ی انتخاباتی که بیست روز دیگر برگزار می‏شود، چیست؟

پیش‏بینی در این مورد، به چند دلیل، بسیار دشوار است. یکی از دلایل، بحث نهان روشی است که مردم ایران رفتار انتخاباتی خود را با آن نشان می‏دهند. یعنی تا لحظات آخر، بخش زیادی از مردم دیدگاه‏های خود را نگه می‏دارند و سعی می‏کنند آن را بر سر صندوق‏ها نشان بدهند.

نکته‏ی دیگر، عدم اعتماد به نظرسنجی‏هایی است که صورت می‏گیرد. در دوره‏ی پیشین وقتی آقای احمدی‏نژاد در نظرسنجی‏ها چهار درصد آرا را داشت و همه به ایشان توصیه می‏کردند که کنار برود، در روز انتخابات نتیجه‏ی بسیار خوبی گرفت و نشان داد که نظرسنجی‏ها چندان مناسب و درست نبوده است.

به همین دلیل، خیلی نمی‏شود به نظرسنجی‏ها اتکا کرد. آن‏چه که مهم است حال و هوایی است که در لحظات آخر در بین مردم شکل می‏گیرد.

فعلا، با اتکا به نظرسنجی‏های موجود که چندان هم نمی‏توانم به عنوان شاخص صد در صد معتبر به آن اتکا کنم، آقای دکتر احمدی‏نژاد جلوتر است و فاصله‏اش هم زیاد است. یعنی حدود چهل و پنج تا پنجاه و پنج درصد، نوسان آرای ایشان است. آقای میرحسین موسوی، بین بیست و پنج تا سی درصد، آقای کروبی زیر ده درصد و آقای محسن رضایی زیر پنج درصد آرا را دارد. مجموع این نکات نشان می‏دهد که وضعیت آقای احمدی‏نژاد خوب است.

این که آقای احمدی‏نژاد در دور اول پیروز خواهد شد یا در دور دوم، به میزان مشارکت مردم برمی‏گردد.
تعداد کسانی که می‏توانند رأی بدهند، چهل و شش میلیون است.

اگر بیست و سه میلیون، یعنی پنجاه درصد شرکت کنند، به نظر من، آقای احمدی‏نژاد در دور نخست پیروز خواهد شد. اما اگر میزان شرکت از مرز شصت درصد عبور کند و به مرز هفتاد درصد برسد، مقداری دشوار است که ایشان بتواند رکود سابق خود را تکرار کند و در دور نخست پیروز شود، به دور دوم خواهد رفت.

در دور دوم وضعیت ایشان مقداری دشوارتر می‏شود. به خاطر این که تعدد و تکثر آرا بین رقبای آقای احمدی‏نژاد از بین می‏رود و هواداران رقبای ایشان به سمت یک فرد مایل می‏شوند و حالت دو قطبی پیش می‏آید که ممکن است وضعیت را برای ایشان مقداری دشوارتر کند.

قابل درک است که اگر آقای احمدی‏نژاد رأی نیاورد، شما ترجیح می‏دهید آقای رضایی رأی آورده باشد. ولی اگر هیچ‏کدام از آنان موفق نشوند، فکر می‏کنید به مصلحت مملکت هست که کدام یک از نامزدهای اصلاح‏طلب انتخاب شوند؟

من معتقد هستم هر چهار نفری که کاندیدا شده‏اند و مورد تایید قرار گرفته‏اند، همه انسان‏های شریفی هستند که تلاش می‏کنند به نحوی، کشور را به پیش ببرند. ترجیح ما طبیعتا این است که آقای دکتر احمدی‏نژاد پیروز شود و هم‏چنین، جریان اصول‏گرایی بر قدرت باقی بماند تا بتواند خدمات خود را ارائه کند.

در غیر این صورت هر کس دیگری انتخاب شود، به عنوان رییس جمهور مورد احترام ما است و همه‏ی تلاش‏مان را برای کمک کردن به ایشان خواهیم کرد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

در مورد "شریف" بودن اقای رضایی پسر ایشان که چند سال پیش به امریکا پناهنده شد نظر دیگری دارند. سیدحسین خمینی نوه خمینی هم در مورد "شریف" بودن امام راحل نظر خود را دارند. بهتر نیست قضاوت نهایی را به خالق واگذاریم ودست از این خوش خدمتی بکشیم؟؟

-- بدون نام ، May 22, 2009

احمدی نژاد در مورد اعلمی به رهبر نامه می نویسد!

http://www.yaranealami.com/news/34-1387-12-24-12-25-47/145-1388-03-02-04-16-35.html

-- رضا ، May 23, 2009

che chize in mosahebe jaleb bud ke in hame tribun be kesi dadid ke khodash tame tribun dar iran ra darad?

-- yek nafar ، May 23, 2009

ما متوجه نشدیم کی این شیخ ها وحاج آقاها دکتر شدند!؟ نکنه ما هم مثل حاج کروبی که رفت ٢ ساعت چرتی بزند و وقتی برگشت دید که حاج محمود، بنام دکتر محمود پست ریاست جمهور را با کمک دستهای غیبی قاپیده است، در چرتی ناز بودیم.
کمیته روشنفکران چرتی ایران،

-- Irans CHORTI Intellectuals ، May 24, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)