خانه > گوی سیاست > انتخابات ایران > «مشوقی برای کردها جهت شرکت در انتخابات وجود ندارد» | |||
«مشوقی برای کردها جهت شرکت در انتخابات وجود ندارد»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدر مجموعه گفت و گوهایم با سازمانها و احزاب اپوزیسیون دولت جمهوری اسلامی ایران، در برنامهی پیشین «روی خط زمانه» با نظرات آقای کاوه آهنگری، عضو رهبری «حزب دمکرات کردستان» آشنا شدیم. در این گفت و گو اشاره کردم که حزب دمکرات کردستان در آذرماه سال ۱۳۸۵ تأسیس شد و حاصل جدایی بخشی از اعضای «حزب دمکرات کردستان ایران» از این حزب و برداشتن پسوند «ایران» از نام حزب بوده است. آقای آهنگری معتقد بود که انتخابات اخیر نیز همانند همهی دورههای قبلی انتخابات ریاست جمهوری در ایران، نتیجهی مثبتی برای مردم کردستان و ایران نخواهد داشت و موضع حزب آنان تحریم این انتخابات خواهد بود. در ادامهی این سلسله گفت و گوها، با آقای حسن شرفی، جانشین دبیرکل و سخنگوی «حزب دمکرات کردستان ایران» گفت و گو کردهام.
آقای شرفی، نظر حزب دمکرات کردستان ایران در مورد دهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری چیست؟ آیا شما مشخصهی ویژهای برای این دوره قایل هستید؟ هیچ مشخصهی ویژهای را برای این انتخابات قایل نیستیم. زیرا فکر میکنیم، صحنهسازیهایی اینچنینی که تحت عنوان انتخابات برگزار میشود، باز هم مثل دورههای سابق بینتیجه خواهد بود و مشوق و انگیزهای برای مردم، به ویژه در مناطق کردنشین ایران، جهت شرکت در انتخابات وجود ندارد. زیرا که هر کسی در مسند ریاست جمهوری ایران قرار بگیرد، باید در چهارچوب همین قانون اساسی نادمکراتیک و تحت امر ولی فقیهی که هیچ باوری به دمکراسی ندارد، کار کند. تجربه هم نشان داده است که تغییر در عناصر درون حاکمیت، نمیتواند منشاء هیچ تغییری در سیاستها و عملکردهای جمهوری اسلامی باشد. در همین مورد، اما خلاف این نظر هم عنوان میشود که فشارها، به خصوص فشارها در زمینهی آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی در این سی سالهی اخیر، یکسان نبوده است. مثلاً در کردستان، در چهار سال گذشته، شاهد دستگیریهای حتا منجر به مرگی بودیم که مدتها بود دیگر پیش نیامده بود. این متفاوت بودنها در نقض حقوق بشر یا در شدت عمل و تعقیب و آزار آزادیخواهان، همیشه وجود داشته و در مقاطعی از سی سال گذشته کمی فرق کرده است. مثلاً خاتمی در موردی توانست یک مقدار نسبت به آزادیهای مطبوعاتی و بیان تأثیر بگذارد. اما در مقابل آن، در دوران همین خاتمی، مسألهی کوی دانشگاه، توطئه علیه نویسندگان و روشنفکران و… هم پیش آمد. در مورد این مثال هم میتوان اینطور گفت که در نتیجهی انتخابات، گروهی سرکار میآیند که میخواهند آزادیهایی را به جامعه بدهند و البته گروهی هم در مقابل آنها مقاومت میکنند و آن مسایل را پیش میآورند. حال، آیا بهتر نیست که با شرکت در انتخابات، موجب شد گروهی که خواهان دادن آزادیهایی هست و تا حدی هم موفق میشود، بر سر کار باشد تا گروهی که مسایل کوی دانشگاه را پیش میآورد؟ مسلماً، چون هر رییس جمهوری باید به این رژیم وفادار باشد، به ولایت فقیه معتقد باشد و در چهارچوب قانون اساسی نادمکراتیک فعلی کار کند، نتیجهاش همین خواهد بود. یعنی سلیقههای شخص در عملکردهای استراتژیک، سیاستها و حتا روابط خارجی جمهوری اسلامی، خیلی تأثیر ندارد. حزب دمکرات کردستان ایران، سیاستی دارد که همواره آن را دنبال کرده است. با توجه به اینکه تغییر مثبتی هم حاصل نشده، شما چه تغییری در سیاستهای منتخبتان بهوجود میآورید؟ اساساً، تغییری را در نحوهی برخوردتان با مسایل تحولات اجتماعی، لازم میبینید؟ ما موردی نمیبینیم که نکاتی در عملکرد ما دیده شود که منجر به تغییر شود یا الزاماً، باید تغییر پیدا کند. منظورم این است که موفقیتهای خاصی به دست نیامده است (اگر موافق باشید)… بله، به دست نیامدن موفقیت، نباید دلیل تسلیم شدن باشد. یعنی، چون موفقیتی به دست نیامده، پس باید تسلیم زورمداریها شد.
وقتی موفقیتی بهدست نیامده، آیا شما باید سیاستهای خود را تغییر بدهید یا خیر؟ هر تغییری به سود دمکراسی و تأمین حقوق مردم در ایران، حتا اگر اندک هم باشد، حاصل شود، حتماً تغییری هم در عملکرد اپوزیسیون حاصل خواهد شد. ولی فعلاً چیزی دیده نمیشود. بعضی از تغییراتی که در عرصهی طرح مطالبات و خواستههای مردم شاید بشود به آن اشاره کرد، صحبتی است که در گفت و گوی برخی کاندیداهای اصلاحطلب، مثل آقای موسوی و آقای کروبی در مورد حقوق اقوام میشود. مثل حق تدریس زبان مادری در کنار زبان فارسی که اصل پانزدهم قانون اساسی هم هست… نکتهای که اشاره میکنید، کاملاً درست است، آقای کروبی و آقای موسوی در برنامهها و آنچه به عنوان پلاتفرم انتخاباتی منتشر کردهاند، به این موضوع اشاره دارند. معضل ملیتها در ایران تاکنون انکار شده و همیشه با پاک کردن صورت مسأله، خواستهاند مشکل را حل کنند. الان که به جایی رسیده است که در تبلیغات کاندیداها به عنوان یک معضل مطرح شود، به نوبهی خود بیان مثبتی است. ولی مشخص نیست که آنها حتا اگر به ریاست جمهوری هم انتخاب شوند، در عمل چقدر میتوانند این کار را انجام دهند. چرا که نه ریاست جمهوری و نه حتا مجلس، در مقابل امر ولی فقیه نمیتوانند کاری پیش ببرند. در مورد اشارهی شما به خواست رهبری؛ با توجه به اینکه رهبری حدود شش روز در استان کردستان بود و ظاهراً، استقبال زیادی هم از طرف مردم کرد از ایشان شد، فکر نمیکنید که تمایل به مدارا و مماشات با مردم در سطوح بالای حاکمیت هم پیدا شده باشد و فرصتی برای جدی گرفتن مطالبات، از طریق طرح آنها در فعالیتهای قانونی مثل انتخابات، ایجاد شده باشد؟ از چند روز پیش از آمدن آقای خامنهای به کردستان، تلویزیون دولتی و محلی سنندج مرتب تبلیغ میکرد که ایشان میآیند و سه خبر خیلی خوب و خوش هم برای مردم دارند. وقتی هم ایشان آمد، در سخنرانیهای سنندج، مریوان و سقز، خبری از این خبرهای خوش نبود. برعکس ایشان مهر تایید بر سرکوب کاسبکاران مناطق مرزی گذاشت (ماه پیش در اعتراض به نحوهی برخورد با این کسبه، اعتصاباتی در مریوان صورت گرفته بود.) اگر واقعاً، حتا در چهارچوب قانون اساسی فعلی، چیزی برای گفتن داشته باشند، چرا از زبان خامنهای بیان نمیشود و چرا از سوی کاندیداهایی که معلوم نیست انتخاب میشوند یا نه و اگر هم انتخاب شوند، مشخص نیست که ولی فقیه به آنها اجازهی عمل در این چهارچوب را خواهد داد یا نه، بیان میشود. آیا با شرکت در انتخابات، نمیتوان رییس جمهوری را که به این دلیل انتخاب شده، برای اجرای مطالباتی که در قانون اساسی هم هست، تحت فشار گذاشت؟ برای جمهوری اسلامی در هر انتخاباتی یک مسأله بسیار مهم است و آن این است که به افکار عمومی دنیا نشان بدهند، این رژیم از مقبولیت مردمی برخوردار است و حضور مردم در پای صندوقهای رأی را به عنوان وضع تثبیت شدهی خود و رضایت مردم از عملکرد این رژیم به دنیای خارج نشان میدهند. آیا شرکت در چنین برنامهای به اسم انتخابات، کمک نمیکند به این هدفی که رژیم دنبال میکند؟ میشود که جمهوری اسلامی به این هدف برسد و نشان بدهد که مردم از او استقبال میکنند. اما در ازای آن، بخشی از مطالبات مردم توسط دولتهای میانهروتری بهدست بیاید. آیا در این صورت، آنچه حکومت بهدست آورده، بیش از آن است که مردم بهدست آوردهاند؟ با توجه به اینکه اگر موفق هم نشود نشان بدهد افکار عمومی ایران همراه اوست، باز برای قدرتهای بینالمللی مجوزی نخواهد بود که بتوانند حکومت ایران را تغییر بدهند یا به راهی هدایت کنند. فرض کنید در این حال، مردم هم با تحریم خود، امکان به قدرت رسیدن یک جریان محافظهکارتر را فراهم آورده باشند. نظر شما چیست؟ شرکت مردم در انتخابات نمیتواند فضای باز ایجاد کند. مثلاً در انتخابات گذشته، مردم در مناطق کردنشین شرکت نکردند. اما در مناطق دیگر ایران که شرکت کردند. مگر آنجا آزادی بیان هست… ولی خیلی از تحلیلگران داخلی و خارجی سیاست ایران معتقدند که تحریم هواداران تحول و تغییر در ایران، در دورهی گذشته، باعث روی کار آمدن محافظهکاران با نماد آقای احمدینژاد شده است. باور بفرمایید اگر مردم احساس میکردند کوچکترین تغییری در این نظام امکانپذیر است… این رژیم حتا رژیمی سیاسی نیست که مسایل سیاسی را بر حسب زمان تحلیل کند و انجام بدهد. بلکه رژیمی ایدئولوژیک مذهبی است. حتا خامنهای هم نمیتواند پا را از چهارچوب این ایدئولوژی فراتر بگذارد. در رابطه با مطالبات خاص مردم کردستان، آقای آهنگری از حزب دمکرات کردستان توضیح میدادند که مطالباتی در حوزهی زبان، فرهنگ و مشکلات روزمرهی مردم، مورد نظر حزب آنان نیست و مسأله بیش از هر چیز تقسیم قدرت سیاسی است که در ساختاری مثل جمهوری کردستان در درون جمهوری ایران، معنا دارد. آیا شما هم همینگونه فکر میکنید؟ تنها جمهوری کردستان است که میتواند جوابگوی مطالبات مردم کرد باشد؟ خیر، شعار حزب دمکرات کردستان ایران، تلاش برای بهوجود آوردن ایرانی دمکراتیک و فدرال است. اصلاً، مسألهای به اسم جدایی از ایران وجود ندارد. ما همه ایرانی هستیم و ایران متعلق به همه است. اما در حال حاضر، در ایران، نسبت به همه مثل هم رفتار نمیشود. تبعیض وجود دارد. ما خواهان رفع این تبعیض هستیم و میخواهیم کشور دمکراتیکی داشته باشیم که در چهارچوب این کشور دمکراتیک، مناطق فدرالی با اختیارات محلی وجود داشته باشد. ولی زبان فارسی، زبان مشترک و میهنی ما خواهد بود. زبان هریک از این مناطق هم زبان مادری و محلی خودشان خواهد بود. آنچه در قانون اساسی فعلی در مورد زبان مادری وجود دارد (تدریس زبان مادری در کنار زبان فارسی) آیا نمیتواند مشکل زبان را حل کند؟ آنچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود دارد، حداقلِ مطالبات مردم کردستان و نه تنها کردستان که همهی آزادیخواهان ایران نیست. بنابراین، تنزل دادن این خواستهها به حدی که در چهارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی هم جای بگیرد، نه کار درستی است و نه مردم را راضی خواهد کرد. موضع حزب شما، با توجه به مجموع گفتارتان، در انتخابات هفتههای آینده، آیا تحریم خواهد بود؟ حزب ما تا کنون رسماً، اعلام تحریم نکرده، ولی بیفایده بودن و بیتأثیری این انتخابات را در چند ماه اخیر گوشزد کردهایم و بیانگیزه بودن مردم برای مشارکت در این صحنهسازی را هم یادآور شدهایم. نظر نهاییتان… نظر نهاییمان تا چند روز دیگر در اعلامیهای رسمی به اطلاع همه خواهد رسید.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|