خانه > گزارش ويژه > گزارش > کف مرتب برای دعوت به جنگ | |||
کف مرتب برای دعوت به جنگاحمد احقری
اسراییل به سوی اقدامی پیشگیرانه خواهد رفت در پلنوم «جنگ مقدس علیه اسراییل و غرب» یوسی ملمان15 (Yossi Melman) روزنامهنگار، پاتریک کلاوسون16 (Patrick Clowsen) کارشناس خاورمیانه از آمریکا و الکساندر ریتسمن17 (Alexander Ritzmann) متخصص علوم سیاسی رشته سخن را پی گرفتند. ریتسمن که در ضمن از یاران قدیمی و نزدیک محفل وابسته به نومحافظهکاران آمریکایی در بروکسل18 (European Foundation for Democracy) هم هست، تأکید کرد که خطر اسلام در قلب آلمان پرورش داده میشود. حزبالله لبنان دفاتر زیادی در آلمان دارد که از آن جملهاند مرکز اسلامی هامبورگ، مرکز امام مهدی در مونستر و انجمنی تحت عنوان «پروژه کودکان یتیم در لبنان» که در آلمان کمکهای مالی برای مقاصد حزبالله جمعآوری میکند و از سوی «مالیاتدهندگان آلمانی» تغذیه مالی میشود. او گزارشهای ضد اسراییلی المنار، فرستنده تلویزیونی حزبالله را به شدت محکوم کرد و این فرستنده را مسئول رشد ۱۲ درصدی اعضای حزبالله در آلمان بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ دانست. المنار از کلیه ماهوارههای موجود در اروپا فیلتر شده و تنها از طریق یک شبکه هنوز قابل دریافت است. ریتسمن خاطرنشان ساخت که بر خلاف ادعای وزارت داخله آلمان مبنی بر این که خطر مشخصی از سوی این دستهجات کشور را تهدید نمیکند، ایران قادر است هر لحظه که اراده کند، گروههای حزبالله را در چهارچوب مقاصد سیاسی خود در آلمان فعال کند. او در جواب پرسش یکی از شرکتکنندگان گفت که مواد منفجره اتمی پس از فروپاشی شوروی در تمام منطقه پخش شدهاند و او اطمینان دارد که همین الان گروههای حزبالله مجهز به این مواد منفجره هستند و میتوانند در اروپا به حملههای اتمی تروریستی دست بزنند و اگر تا به حال چنین اقدامی نکردهاند، تنها به این دلیل استراتژیک است که زمان را مناسب تشخیص ندادهاند. به اعتقاد او، تمام سیاستمداران آلمانی اطمینان دارند که ایران خطر بزرگی برای اسراییل است؛ حال این وظیفه ایشان است که برای اروپاییها روشن کنند که ایران خطری برای تمام اروپا و جهان است6. مِلمان، کارشناس امور امنیتی - نظامی و روزنامهنگار اسراییلی با سبک و سیاقی مشابه، نسبت به خطر یک «ایرانِ دیوانه» که در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ مجهز به سلاح اتمی خواهد بود، هشدار داد و تأکید کرد که در صورت شکست دیپلماسی، باید به اقدام نظامی رو آورد. این چیزی است که تمام سیاستمداران اسراییل اعلام کردهاند. همان طور که دکترین بگین در ارتباط با حمله نظامی به تجهیزات هستهای عراق در اوسیراک در سال ۱۹۸۱ به اجرا درآمد، کشور او در یکی دو سال آینده در برابر ایران نیز دست به یک اقدام نظامی پیشگیرانه خواهد زد. او تأکید کرد که «اسراییل قطعاً دست به چنین اقدامی خواهد زد» ولی نه آن طور که موریس پیشنهاد میکند با سلاح اتمی، بلکه با سلاحهای سنتی که برای رسیدن به هدف کافی است6. کلاوسون، نایبرییس بخش پژوهش در مؤسسه وینپ واشنگتن19 (Washington Institute for Near East Policy-WINEP) از سرشناسترین مهمانان خارجی این کنفرانس بود. کلاوسون گفت که علاوه بر اعمال فشارهای اقتصادی، لازم است تدابیر امنیتی و سیاسی هم اتخاذ شوند تا امنیت در کشورهای همسایه نیز برقرار شود و در مناطقی دور از دسترس ایران در خلیج فارس، با ایجاد خط لولههای نفتی، اجبار ترانزیت نفت از تنگه هرمز تقلیل داده شود20 و [21]. برای فشار اقتصادی به ایران، بهترین سلاح در دست آلمان است که هم قادر است به فشار اقتصادی مستقیم علیه ایران اقدام کند و هم به خاطر روابطی که با روسیه دارد، به طور غیرمستقیم. از نظر او با اعمال اهرمهای مختلف فشار باید ایران را «مجبور به انتخاب» کرد6.
راه حل، زبان شلاق است زینگر که پیش از آن در پرسشی از پودیوم اصطلاح «برنامه جنگ اتمی ایران» را استفاده کرده بود، از این کنفرانس به خاطر «آغازگر گرایش تازه چپهای ضد فاشیسم» تمجید کرد. او ادعا کرد که نرمش و مدارا کردن اروپاییها با ایران، ناچار پای اسراییل را به جنگ میکشاند. این روزنامهنگار با اشاره به اظهارات رییسجمهور ایران درباره اسراییل درخواست کرد که احمدینژاد بر اساس کنوانسیون ملل متحد در رابطه با پیشگیری و جریمه جنایتهای جنگی مورد پیگرد قانونی قرار گیرد. بر طبق بند ۳ - ج این کنوانسیون، «جنایت جنگی مستقیم و برافروختن عمومی به چنین جنایاتی» قابل پیگیری و جریمه هستند. زینگر معتقد است که مشکل اصلی، برنامه هستهای ایران نیست؛ بلکه صرفاً وجود حکومت حاکم بر ایران است و غرب میتواند و باید اقدامی کند؛ چرا که «مشروعیت جهانی را به دست آورده است6.» سخنران بعدی برونو شیرا (Bruno Schirra) روزنامهنگار آلمانی مؤلف کتاب «ایران، ماده منفجره برای اروپا23» در سخنرانی خود با عنوان «سیاست آلمان در قبال اسلامیسم: حسابگری یا اطاعت زودرس؟» به صراحت مطرح کرد که در برابر «سیستم فاشیستی- روحانی» ایران تنها راه موجود، «زبان شلاق» است. او گفت که این حکومت، یک تروریست دولتی است و بدیهی است سلاحهای اتمی را برای اعمال فشار و تهدید اروپا و غرب نیاز دارد و از یک مقام بلندپایه دولتی ایران شنیده است که در صورت اعمال تحریم اقتصادی یا خدای نکرده حمله نظامی به ایران، چگونه جواب اروپاییها را با حملات تروریستی خواهند داد و این بیان واقعی همان ترسی است که ما در اروپا داریم. وی افزود: با این وجود دولتها در اینجا دست روی دست میگذارند و اقدامی نمیکنند و سیاست شیرینی و حلوای خود را ادامه میدهند. از نظر او، بمباران ایران تنها قادر است برنامه اتمی ایران را مدت پنج تا ۱۰ سال به تعویق اندازد. پس از آن باید با ایرانِ مجهز به اتم زندگی کرد6.
جبهه تازه ضد فاشیستی در برابر هیتلر تازه در پودیوم نهایی «ضرورت یک نیروی ضدفاشیستی تازه» مورد بحث قرار گرفت. جفری هِرف24 (Jeffrey Herf) استاد تاریخ در دانشگاه مریلند آمریکا پایه بحث شبانه کنفرانس را با مقایسه احمدینژاد با بنلادن و هیتلر گذارد و گفت که «ضد یهودیت فناتیک» یک فناتیسم ایدئولوژیک است که نمیتوان آن را دست کم گرفت6. پس از آن کیوان کابلی سخنگوی حزب سبزهای ایران که مرکز آن درلوس آنجلس است، رشته سخن را پی گرفت. از نظر او در حکومت تهران یک «جوهر فاشیستی» موجود است که تهدید آن برای دنیا نه برای چند سال آتی، بلکه همین الان مطرح است. روحانیان خود را مجهز به سلاح هستهای میکنند تا با محو اسراییل از نقشه جغرافیایی آغاز کنند. او این تهدید را با گرایش گرمای زمین مقایسه کرد و از «برنامه گسترش منطقهای» ایران گزارش داد که در آن، عراق، سکوی پرتابی برای اجرای طرح نابودی اسراییل است. او ادامه داد که «حکومت آخوندی - فاشیستی تهران» در صدد است «دنیا را اسلامیزه کند» و برای این کار لازم نیست در اروپا سرباز پیاده کند. «اشتباه نکنید! سربازان آنها همین حالا در خاک اروپا حضور دارند» و در برابر چنین اوضاعی سیاست نرم و مداراجویانه اروپاییان برای «قراردادهای آبدار» در برابر ایران، باعث «شرمساری» است. کابلی از نیروهای اپوزیسیون ایرانی خواست که حمایت خود را از اسراییل اعلام کنند. او تنها راه چاره را در تشکیل جبهه جهانی ضد فاشیستی میداند6. با سخنان توماس فون دِر اُستن زاکِن (Thomas von der Osten-Sacken) کنفرانس به اوج میرسد. مدیر سازمان غیر دولتی وادی25 (Wadi e.V) که در شمال عراق فعالیت میکند، از همان ابتدای سخن روشن و واضح توضیح داد که «اسلام - نازیسم» شباهت زیادی به ناسیونال سوسیالیسم آلمان دارد و وجود یک نیروی ضد فاشیسم در برابر آن الزامی است؛ برای آن که «تو دهن این اسلام - نازی بکوبد؛ بگیرد؛ ببندد و بکشد.» این سخنان تشویق شدید حضار را به همراه داشت. او در ادامه با حرارت توضیح میدهد که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، در حال جنگیم و به عنوان یک ضد فاشیست باید «جنگید» البته نه فقط نظامی؛ اما چنین جنگی را باید جدی گرفت. مانند سالهای دهه ۳۰ و ۴۰ بایستی مقابله با دیکتاتور، تبدیل به یک مشی همگانی شود. فون دِر آَستن زاکِن که روزنامهنگار و از رهبران گروه موسوم به چپهای ضد آلمانی هم هست، برنامهای برای دموکراتیزه کردن خاور نزدیک ارائه داده است؛ منطقهای که او «سالهاست خوب میشناسد.» از نکات مهم این برنامه، سکولاریزه کردن دولتها، و ایجاد «نظام قانونمند» تغییر «ساختار اقتصادی» در منطقه و ایجاد فدرالیسم به جای ناسیونالیسم، که در آن آماجهای استقلالطلبانه کردها هم جایی داشته باشد؛ همین طور بر ضد «آپارتاید جنسی» و بر ضد ایران و سوریه. این نکات برنامهای با ارائه نگاه ویژهای از وضعیت عراق در لحظه کنونی تکمیل میشود. از نظر او، کشورهایی نظیر عراق «از درون آنچنان فاسد و تخریب شدهاند» که کافی است «کمی کَرک آنها را بکشید» تا تبدیل به جنگی بیمحابا شود. در مجموع او مخالف یک منطقه خالی از سلاحهای اتمی است و معتقد است که اسراییل میبایستی تنها قدرت اتمی منطقه خاورمیانه باقی بماند. فون دِر اُستن زاکِن در خاتمه از «رؤیاهایش» برای آینده خاورمیانه میگوید. از این که روزی برسد که بدون کنترلهای مرزی با یک قطار اینترسیتی از تلآویو و بغداد به تهران سفر کند؛ در آن جا به دیسکو برود؛ ویسکی بنوشد و در زیر آفتاب خلیج فارس برنزه شود6 و [26].
گزیدهای از سخنان برودل هنریک اِم برودل27 (Henryk M. Brodel) روزنامهنگار ومبتکر وبلاگ «محور نیکیها28» (Achse der Guten) آخرین سخنران این مراسم، با اشاره به این که دیگر سخنرانان گفتنیها را گفتهاند، با تأیید آرزوی سخنران قبلی، به نقل از یک دوست روزنامهنگار فلسطینی گفت: «بحث ما اشغال نیست؛ بلکه دختران در ساحلاند!» نویسنده کتاب پرفروش «هورا، تسلیم میشویم!» که در آن غربیها را متهم میکند که در برابر اسلامیستها کرنش کرده و تسلیم شدهاند، با این سخن به یک توازی تاریخی اشاره میکند و معتقد است که اوضاع همانند دهه ۳۰ «وحشتناک و ددمنشانه» است. او با اشاره به ناسیونال سوسیالیسم گفت که موضوع ایران «برای ما امری آشناست.» برودِل برای تشریح ادعاهایش به مطالب روزنامههای سال ۲۰۰۶ درباره نزاع ایران اشاره کرد که از محتوای آنها این طور بر میآید که اروپا با شکیبایی خاص خود، بستههای جذاب و مشوق به ایران پیشنهاد میکند. ایران پس از یک بررسی طولانیمدت، آنها را رد و به اولتیماتومهای غرب مکرراً بیمحلی میکند. برودِل به نقل از احمدینژاد گفت که «اروپاییها احمق هستند» و اضافه کرد که ظاهراً رییسجمهور ایران در این مورد حق دارد. او سپس به بررسی عملکرد گروه عکاسی کارگران29 (Arbeiterfotografie) پرداخت. گروهی که با اقدام آنها، مرکز ملی آموزشهای سیاسی (Bundeszentrale für politische Bildung - bbp) اداره ترجمه اسناد مجلس را وادار به بررسی دوباره ترجمه جملات بحثانگیز احمدینژاد در مورد اسراییل کرده بود. (استناد این گروه به سخنان احمدینژاد است که در آن «محو اسراییل از صحنه روزگار»، «محو اسراییل از نقشه جغرافیا» ترجمه شده بود.) برودِل گروه عکاسی کارگران را با کلماتی مثل «پرولتاریای لومپن»، «نابودگر»، «یاوهسرا»، «ولگرد»، «اوباش»، «جیرهخوار» و«کلهپوک» مخاطب قرار داد و توضیح داد که البته مشکل بحث راهافتاده توسط این گروه «احمق» در سایت اینترنتی مرکز ملی به راحتی حل شد. در خاتمه صحبت برودِل اشارهای به مصاحبههای پروفسور اودو اِشتاین باخ (Udo Steinbach) مدیر باسابقه مؤسسه شرقشناسی آلمان با برنامه آلمانی صدا و سیمای ایران کرد و مدعی شد که او خود را «به کام شیر» انداخته و به «همکاری» با یکی از «ارکان استبداد» حکومت ایران دست زده و مصاحبههایی «شنیع» و «ناشنیدنی» انجام داده و باید در این رابطه جوابگو باشد6.
آموزشی از آشویتس: در مواردی استثنایی ضروری است حقوق بشر را زیر پا گذاشت در دور پایانی بحث تاریخشناس هِرف خواستار ایجاد یک آتلانتیسم جدید شد. این پیمان آتلانتیکی بایستی «جنگی طولانیمدت در برابر اسلام رادیکال» به پیش ببرد. او اطمینان دارد چنانچه «ایالات متحده پای خود را از جهان کنار بکشد» خطرهای به مراتب بزرگتری متوجه اروپا خواهد بود. برودِل در رابطه با قیاس تاریخی خود این نکته را هم افزود که تفاوتی اساسی بین سال ۲۰۰۸ با سالهای ۴۰ - ۱۹۳۹ وجود دارد. در زمان و مکان امروزی ما دیگر چرچیلی وجود ندارد که به محض به بنبست رسیدن مذاکرات، بلافاصله دست به اقدام بزند. البته «تصور جنگ» برای او «وحشتآور» است؛ ولی این امکان جایز نیست به فراموشی سپرده شود. فون دِر آَستن زاکِن گفت که بخش بزرگی از مردم ایران طرفدار «رهایی» است. او تأکید کرد که ما در «وضعیتی استثنایی» به سر میبریم. از آشویتس آموختهایم که «در برخی شرایط باید دست به خشونت زد و حقوق بشر را زیر پا گذاشت.» در خاتمه کابلی سیاست امثال یوشکا فیشر و حزب سبزها را که در برابر ایران «دیالوگ انتقادی» در پیش گرفته بودند، مسئول بقای «حکومت فاشیستی ایران» دانست و از تمام گروهها، سازمانها و شخصیتها، چه دموکراتیک و چه غیردموکراتیک، دعوت کرد که به «جبهه ضدفاشیستی» ملحق شوند6. چند روز پس از این کنفرانس در دانشگاه وین هم مراسم مشابهی برگزار شد که توسط جمعیتی با نام «جلوی بمب را بگیرید - اتحاد برای مقابله با برنامههای نابودکننده ایران» سازماندهی شده بود30. گودرون هارِر(Gudrun Harrer) روزنامهنگار اتریشی با توجه به محتواهای سخنرانیهای ارائه شده به این نتیجه میرسد که این دو از جمله اقدامات هدفمند لابی اسراییل و تلاشهایی برای رساندن پیامهای کنفرانس به گوش سیاستمداران اروپایی، به ویژه خانم مرکل صدراعظم آلمان بوده است. منابع: بخش نخست: • منطق جنگطلبان |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
به نظر این یک میزگرد برای ترویج و دفاع طرز فکر نئوکنسرواتیو و صیهونیسم بوده است. با تمام معایبی که می دانیم تشبیه حاکمیت فعلی ایران به هیتلر واقعا بی معنی است.
-- محسن ، Jul 23, 2008با افراطی گری نمی توان با افراطی گری دیگری نه مبارزه کرد و نه گفتمان منطقی و انتقادی را ترویج کرد.
عنوان "بی"منطقی جنگ طلبان مناسب تر است.
کلیه ی سخنرانان فقط با کمک دولتها پیشنهاد حذف فیزیکی یک اندیشه را میدهند که در بین مسلمانان انتشار یافته است و همانطور که در مورد بن لادن جواب نداد در مورد اندیشه های فاشیستی ایران هم جوابگو نیست اینکه برای دولتها مشروعیت بیابد کافی نیست اندیشه نیروئی ست که در عرصه ی عمل قدرت پیدا میکند لذا حذف فیزیکی امروز آن حیات آینده اش را تضمین کرده ایم . اگر به ایران حمله ی نظامی شود باعث تخریب مبارزات مردم ایران میشود که در حال تفوق و اعتلا ست حمله ی نظامی کاری ست که بخشی از رژیم جمهوری اسلامی برای خروج از این بحران از آن استقبال هم میکند زیرا بهانه برای چیزی که وجود ندارد (غنی سازی اورانیوم )برای رژیم مهم نیست چون رژیم در صدد خاموش کردن جنبش رو به اعتلای دموکراسی خواهی ایران است .
-- فرهاد- فریاد ، Jul 24, 2008بسیار انبساط خاطر پیدا کردیم. یه مشت صهیونیست جمع شدن دارن برای علاج واقعه قبل از وقوع نسخه واقعه می پیچند. اسراییلی که خودش سلاح اتمی دارد قرادادهای سازمان ملل را زیر پا می گذارد فلسطینیها را آواره کرده است حالا ایران را محکوم می کند. آخر آدمهای احمق گیرم ایران در اروپا یک سری نیوری مقاومت (شما اسمش را بگذارید تروریست) دارد با هر حرکت نظامی علیه ایران تخم کینه ها نه تنها بر چیده نمی شود که به منزله اعلان جنگی تمام عیار است.
-- مانی ، Jul 25, 2008