خانه > گزارش ويژه > اقتصاد و معیشت > دانشجعفری: تورم ناشی از سیاست دولت است، نه مافیا | |||
دانشجعفری: تورم ناشی از سیاست دولت است، نه مافیاداوود دانش جعفری، وزیر سابق اقتصاد به شدت از سیاستهای اقتصادی دولت نهم و شخص محمود احمدینژاد انتقاد کرد. وی در سخنرانی روز سهشنبهاش در مراسم تودیع خود و معارفه سرپرست جدید این وزارتخانه، از عملکرد دو سال و نیمه خود در این مسند دفاع کرد و به انتقاد صریح از سیاستهای اقتصادی دولت و تصمیمات رییسجمهور پرداخت. متن کامل این سخنرانی را در ادامه میخوانید
دولت به برنامه چهارم توجهی نداشت همواره شاهد فعالیت گروههای فشار بودیم که سعی میکردند با اطلاعرسانی غلط، حرکت امور را در جهت مورد نظر خود تغییر دهند. در موارد زیاد پیامکهای دستهجمعی قبل از رسیدن حکم به ما دریافت میشد.
مهمترین ویژگی عملکرد من این بود که در دورهای مسئولیت پذیرفتم که ناهمواریهای بسیاری برای انجام کار وجود داشت و خیلی از مسایل غیر قابل پیشبینی بود. اول - نسبت به تجربه گذشته کشور و یا آدمهایی که تجارب خوبی داشتند، نظر مثبتی وجود نداشت و حداقل این بود که با ابهام به آن نگریسته میشد. این در حالی بود که هنوز نقشه راه برای آینده مورد نظر نیز آماده نشده بود. بسیاری از مفاهیم پذیرفتهشده علم اقتصاد در دنیای امروز از قبیل تأثیر نقدینگی در تورم و یا چگونگی تقسیم کار مطلوب بین دولت و مردم زیر سؤال بود. به برنامه چهارم به عنوان سندی لازمالاتباع نگاه نمیشد؛ این در حالی بود که هیچ تلاشی برای تغییر آن نیز نمیشد. دوم - مسایل جنبی دست چندم کشور که اصولاً اهمیت نداشتند، در شرایطی تبدیل به مسأله دست اول کشور میشدند؛ مثل تعیین ساعت کار بانکها که ماهها ما را به خود مشغول کرد. در مسایل جاری و اجرایی دستگاههای وابسته نیز ما همواره شاهد فعالیت گروههای فشار بودیم که سعی میکردند با اطلاعرسانی غلط، حرکت امور را در جهت مورد نظر خود تغییر دهند. در موارد زیاد پیامکهای دستهجمعی قبل از رسیدن حکم به ما دریافت میشد. در حالی که در موارد زیادی به اقتصاد کشور آسیب میرساندند. دولت با همه مشکل داشت عدهای سعی میکردند با اعمال نظرهای مختلف در ظاهر تحولی به وجود آورند؛ ولی ... طرحی جایگزین نداشتند و صرفاً از وضع موجود ایراد میگرفتند.
چهارم - در طول این دوره، به نظر میرسید مهمترین برنامه دولت مبارزه با برنامه تحریم فزاینده مالی آمریکا علیه ایران باشد و قاعدتاً میبایستی همه توان خود را حول این محور بسیج میکردیم. ما وارد یک بازی سنگین و نفسگیر شطرنج با وزارت خزانهداری آمریکا شده بودیم. آنها یک معاون صهیونیست خود را به نام استوارت لوی مأمور متوقف کردن اقتصاد ایران نموده بودند. این فرد شخصاً به اکثر کشورهای دنیا سفر میکرد و با اشخاصی که از نظر تشکیلاتی چند رده پایینتر از او بودند، ملاقات میکرد. اول از طریق تشویق و تطمیع تقاضای همکاری بر علیه ایران میکرد و اگر به نتیجه نمیرسید، با تهدید کار خود را دنبال میکرد. به لطف خدا در سال گذشته موفق شدیم روی حریف را کم و او را مات کنیم؛ در حالی که خیلی زودتر باید این کار را میکردیم. آنها تحریم مالی بانکی علیه ما به راه انداختند تا تجارت خارجی مارا متوقف کنند. اما ما نگذاشتیم و مردانه ایستادیم. در این دوره مدیران شایستهای ظهور کردند و زندگی خود را در این راه فدا کردند باید از آنها به عنوان یک قهرمان ملی ستودنی یاد کرد. افرادی مثل آقای درخشنده که نگذاشت بانک سپه این بانک مهم کشور در این فشارها دچار افت شود. علیرغم همه فشارهایی که به ما وارد شد، ما نگذاشتیم طرح شیطانی لطمه زدن به اقتصاد کشورمان عملی شود و تجارت بینالمللی پرشتاب نیز به راه خود ادامه داد: البته باید اذعان کرد که به مردم فشار آمد. اما چه باید کرد؟ جنگ اقتصادی را دشمن آغاز کرده بود؛ همان طوری که صدام جنگ نظامی را آغاز کرد و طبعاً در جنگ، وظیفه ما دفاع بوده است. هم من و هم وزیر نفت، جداگانه با رییس دیوان محاسبات صحبت کردیم و گفتیم این نحوه رفتار شما با قراردادهای بینالمللی، حیثیت ما را زیر سؤال میبرد. ایشان خیلی ساده گفت: «من از شما دستور نمیگیرم.»
آنچه در این کارزار ابهامانگیز است، این است که در این دوره که بیشترین فشار خارجی به نظام مالی کشور، به ویژه در بخش بانک و بیمه وارد میآمد، عدهای نیز در داخل با نقد غیرمنصفانه موجبات تضعیف آن را فراهم مینمودند. انتقادهایی که میشد گاهی به اتهام و شبهه ربوی بودن بعضی از عملیات بانکی، گاهی به خاطر بالا بودن سود بانکی، گاهی برای تبدیل بانکها به بانک قرضالحسنه، گاهی به دلیل داشتن ارتباط سیاسی بعضی از مدیران با بعضی از اشخاص بانفود، گاهی به خاطر معوق شدن بازپرداختها، گاهی به خاطر دادن تسهیلات به اشخاص خاص و گاهی به خاطر ندادن تسهیلات کافی به طرحهای مورد نظر دولت (بود.) داستان بیمه ایران هم برنامهای بود که در نهایت همه مطلع شدند؛ اما موجبات تضعیف نظام بیمهای کشور را فراهم نمود.
انحلال سازمان مدیریت مانند طرح انحلال ارتش عدهای سعی میکردند با اعمال نظرهای مختلف در ظاهر تحولی به وجود آورند؛ ولی ما عملاً مشاهده کردیم که آنها دارند این مجموعههای ارزشمند را از کار میاندازند؛ زیرا که طرحی جایگزین نداشتند و صرفاً از وضع موجود ایراد میگرفتند. در هر صورت نظام بانکی در این دوره به صورت مستمر تحت فشار قرار داشت. من وقتی نگاه آنها را به نیمه خالی لیوان دیدم، جلوی آنها ایستادم و اجازه ندادم جلوتر بروند؛ زیرا فکر میکردم این نوع برنامهها فراتر از وظیفه یک دستگاه است و باید برای انجام آن توافق ملی و حتی قانون وجود داشته باشد. در قسمت بازرسی رییسجمهور افرادی نفوذ کرده بودند که جزء ناراضیهای دستگاهها بودند. عدهای هم بودند که صلاحیت پذیرش شغل را نداشتند. به طور مثال معاون اقتصادی بازرسی یک دامپزشک بود.
به یاد ایده انحلال ارتش افتادم که عدهای در آن موقع چهها برای آن میگفتند؛ ولی امام چگونه مسأله را با دوراندیشی هدایت کرد و آن وقت دیدیم که همین ارتش در دوره دفاع مقدس چه خدمات ارزندهای به انقلاب اسلامی نمود. صیاد شیرازیها هدیه همین ارتش بودند. در طرح مربوط به انحلال سازمان برنامه هم دیده بودم که این اقدام حسابشده نبود و جز ایجاد سرخوردگی و یأس برای کارکنان این سازمان عظیم، اثر دیگری نداشت. از ویژگیهای دیگر این دوره هیجانی بود که هر کس به خود اجازه میداد در مسایل کلان اقتصادی کشور دخالت کند. نمیدانم چه فایدهای از این کار میبردند. یک بار آقای دکتر رحیمی، رییس کل دیوان محاسبات در یک مصاحبه داخلی - خارجی اعلام نمود که یکی از قراردادهای نفتی که در دولت قبل منعقد شده، مسألهدار است و لذا باید این قرارداد را که ۲۰ میلیارد خسارت به کشور میزند، لغو شود. هم من و هم وزیر نفت، جداگانه با ایشان صحبت کردیم و گفتیم این نحوه رفتار شما با قراردادهای بینالمللی حیثیت ما را زیر سؤال میبرد و دیگر در بستن قراردادهای جدید به ما اعتماد نمیکنند. اگر اشکالی وجود دارد باید آن را رفع کرد و نه اینکه با مصاحبه مطبوعاتی، هو و جنجال راه بیندازیم. از طرف دیگر دلیلی وجود ندارد که قبل از اینکه این پرونده رسیدگی شده باشد و حکمی صادر شده باشد، این بحثها رسانهای شود. ایشان خیلی ساده گفت: «من از شما دستور نمیگیرم.» بعد از آن با هیأت رییسه مجلس صحبت کردم و خوشبختانه آنها با روشهای خود، فتیله این بحث را پایین آوردند. به نظرم میرسد ریشه این هیجانات برمیگردد به یک سری اطلاعات کارشناسینشده یا پردازشنشده که بدون بررسی به مراجع بالاتر میرسد. همه میدانند که در حال حاضر واردات سیگار در کشور کاملاً آزاد است. چه طور ممکن است فردی برای گرفتن مجوز واردات سیگار، حاضر باشد پنج میلیارد حق حساب بدهد!؟ این بحث منطقی به نظر نمیرسد.
به قرار اطلاع در قسمت بازرسی رییسجمهور افرادی نفوذ کرده بودند که جزء ناراضیهای دستگاهها بودند. عدهای هم بودند که صلاحیت پذیرش شغل را نداشتند. اینها مدیران بالای دستگاههای اجرایی، حتی وزرا را نیز که منتخب رییسجمهور بودند و از مجلس رأی اعتماد گرفته بودند، به راحتی زیر سؤال میبردند و در موارد بسیاری، باعث شکلگیری مدیریت دوگانه یا موازی در دستگاه (میشدند.) البته تهیه این نوع گزارشها فقط مختص بازرسی رییسجمهور نبود و از اشخاص درون دستگاهها هم استفاده میشد؛ گاهی با تشویق و گاهی هم با تهدید. ولی ویژگی همه این گزارشها این بود که با رییس دستگاه مشورت نمی شد و به یکباره تصمیم بر علنی شدن گزارش میگرفتند: یک بار نامه آوردند که کلیه مدیران شعب خارجی بانکها به دلیل اینکه بازنشسته هستند، باید برکنار شوند. کی؟ موقعی که تحریم بانکی شروع شده بود! فشار بیمه ایران، از ناحیه دیگر اعمال شد. یک گزارش ساده در مورد تخلف مدیران قبلی بیمه ایران که در دوره من هم نبود، به زودی تبدیل به یک مسأله ملی شد و بعد جمع کردن موضوع چه قدر نیرو برد! در همین سخنرانی اخیر قم نیز که بازتاب وسیعی داشت، ریشههای این نوع گزارشهای غیرکارشناسی که بدون چک کردن به مراجع بالاتر رسیده، به راحتی قابل مشاهده است. در جلسه دولت با جناب آقای دکتر صحبت کردم و گفتم طرح این بحثها به کشور آسیب میرساند. ایشان گفتند منظور من این بوده که مشکلات نظامهای مالیاتی، گمرک و بانک را بشکافم و قصد دیگری در کنار نبوده است. با این حال وقتی بعداً به مطلب دقیق شدم، همان نگرانی که داشتم، بیشتر شد. اولاً هیچ یک از رؤسای گمرک، مالیات و دخانیات از مسایل مطروحه باخبر نبودند و ایرادات اشاره شده، جملگی قابل خدشه است.
تکذیب اتهامات علیه محسن رضایی بنا بر گزارش عملکرد ۹ ماهه بانک مرکزی:
نرخ بازدهی اوراق مشارکت: ۱۵.۵ درصد نرخ بازده سهام: ۱۹.۰ درصد تغییرات قیمت سکه بهار آزادی: ۷.۱ درصد تغییر قیمت دلار: ۱.۱ درصد شاخص قیمت زمین در مناطق شهری: ۴۳.۲ درصد رشد قیمت زمین در تهران: ۵۸ درصد چه طور ممکن است فردی برای گرفتن مجوز واردات سیگار که هیچ مانعی هم برای آن وجود ندارد، حاضر باشد پنج میلیارد حق حساب بدهد!؟ این بحث منطقی به نظر نمیرسد. یا این مطلب که گفته شد دو کارخانه مثل هم که هر دو یک چیز تولید میکنند و به یک اندازه تولید خود را فروختهاند، چرا از یکی ۳۰۰ میلیون تومان و از دیگری ۳ میلیون تومان مالیات گرفتهاند!؟ بررسیهای انجام گرفته نشان میداد چنین موضوعی هیچ سابقهای در سازمان مالیاتی ندارد. تازه نظام مالیاتی ما بر اساس فروش نیست که هر دو به یک اندازه مالیات بدهند. در نظام مالیاتی ما، بر اساس درآمد (یعنی فروش منهای هزینه) مالیات تعیین میشود. این امکان وجود دارد که هزینه دو کارخانه به هر دلیل متفاوت باشد. ای کاش جزئیات موضوع قبلاً مورد بررسی دستگاه مربوطه قرار میگرفت و این طور شتابزده عمل نمیشد! بانکهای خصوصی در گرانی مسکن نقشی ندارند به طور کلی باید توجه داشت که برای تحلیل مشکلات بخش مسکن باید خیلی از نکات را مورد توجه قرار دهیم. قاعده اقتصادی میگوید اگر یک میلیارد تومان پول داشته باشیم و با آن فقط یک طرح را در یک سال میتوان به پایان برد، وقتی دو طرح را شروع میکنیم - البته با قصد خدمت - حتما به زودی در خواهیم یافت که هر دو طرح در پایان سال فقط میتواند ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی نمایند و لذا مردم را برای یک سال از بهرهبرداری از همان یک طرح اولی محروم کردهایم. وقتی قدرت خرید اقتصاد با رشد نقدینگی، ۳۵-۴۰ درصد بالا می رود، طبیعی است که با پول بیشتر باید کالای بیشتری خرید. اگر میزان کالا کافی نباشد، همان کالای موجود قیمتش بالا میرود.
نکته دیگر اینکه عمده افزایش تقاضای مسکن مربوط به افزایش تقاضای واقعی یا نیاز واقعی نیست. بلکه بخش اصلی را تقاضاهای سوداگرانه با هدف سرمایهگذاری برای فروش مسکن تشکیل میدهد. بگذارید یک داستان واقعی را برای شما بازگویی کنم: این واقعیت اقتصاد ماست. چرا نمیخواهیم آن را بپذیریم. در همان گزارش عملکرد ۹ ماهه بانک مرکزی میگوید در حالی که در سال گذشته نرخ بازدهی اوراق مشارکت ۱۵.۵ درصد بوده است، از طرف دیگر خیلی از بازارهای سنتی ما مثل خودرو و تلفن همراه که مردم کوچه و بازار در آن سرمایهگذاری میکردند، اخیراً جاذبه ندارند. بنابراین طبیعی است که تقاضاهای سوداگرانه، به بخش مسکن روی آورد؛ زیرا سودآوری آن در مقایسه با بقیه فعالیتها بالا بوده است. آنچه که در این رابطه مهم است این است که چرا زمینههای تحریکهای این چنینی در اقتصاد ما وجود دارد!؟ چرا در کشورهای دیگر این اتفاق نمیافتد و یا کمتر میافتد!؟
تورم، تقصیر مافیا نیست این همان مطلبی است که من در مراسم رأی اعتماد در مجلس گفتم. ریشه اصلی رشد نقدینگی فزاینده در اقتصاد ما را باید در بودجه دولت، در کسری بودجههای آشکار و پنهان و یا در اضافه خرجهای آشکار و پنهان آن جست و جو کرد. هر قدر من و بانک مرکزی تلاش کردیم آقای جهرمی (وزیر کار) را متقاعد کنیم که چاپ اسکناس برای ایجاد اشتغال مفید نیست، موفق نشدیم.
آیا میشود انتظار داشت که برای انجام تکالیف بودجه ۱۳۸۷ نزدیک به ۶۰ میلیارد دلار دلار نفتی توسط بانک مرکزی تبدیل به ریال شود، ولی نقدینگی بالا نرود!؟ هر کس بلد است بفرماید انجام دهد. یا اگر نقدینگی بالا رفت، کاری کنیم که تورم بالا نرود!؟ در طول این دوره هر قدر من و بانک مرکزی تلاش کردیم این دوست صمیمی و دوستداشتنیمان جناب آقای دکتر جهرمی (وزیر کار) را که اخیراً از حوزه سیاسی وارد فعالیتهای اقتصادی شده، متقاعد کنیم که چاپ اسکناس برای ایجاد اشتغال مفید نیست، موفق نشدیم. حتی اگر هم بانکها منابع مختصری را برای طرحهای مورد نظر اختصاص می دهند، باید دید طرحهای زودبازده جدید مهمتر هستند یا تأمین سرمایه در گردش طرحهای تمامشده قبلی!؟ آقای دکتر جهرمی بارها در دولت میگفت: نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در کشور ما پایین است! بعضیها فکر میکند نابسامانیهای اقتصادی ما به ویژه در تورم و بخش مسکن ناشی از فعالیتهای بدخواهانه علیه دولت است. کاهش نرخ سود موجب گرانی مسکن علیرغم این همکاری شورا، جناب آقای رییسجمهور این پیشنهاد را قبول ننمودند و تلویحاً گفته شد اگر برای بار دوم هم نظر دولت رعایت نشود، باز هم نظر شورا تأیید نمیشود و لذا وقتی مجدداً این موضوع در شورا بحث شد، اکثریت اعضای جلسه با درک خوب از شرایط زمان به آن رأی مثبت دادند و لذا تنش خوابید! اما استدلالهایی که برای جلوگیری از کاهش نرخ سود بانکی در آن مقطع وجود داشت، بعدها نشان داد که این پیشنهاد کاملاً کارشناسی بوده است. زیرا در سال ۱۳۸۶ عملاً ما دیدیم که رشد منابع بانکی به ویژه در بانکهای دولتی در مقایسه با سال قبلی آن کاهش یافت؛ در حالی که رشد نقدینگی کماکان بالا بود. این یعنی که بخشی از این منابع نقدینگی متوجه بازارهای دیگر، مثل مسکن شده است. عدهای هم میگفتند نباید از افزایش رشد نقدینگی نگران بود؛ چرا که ما تلاش میکنیم آن را به سمت تولید ببریم! تا وقتی چنین دیدگاههایی در کشور غلبه داشته باشد، نبایستی سؤال کرد چرا در کشور تورم بالاست.
وقتی افزایش تقاضا برای فعالیت سوداگرانه و سفتهبازی در بخش مسکن به وجود میآید، لزوماً لازم نیست این کار از طریق تسهیلات بانکی باشد. کافی است آنها از منابع کسانی که پساندازهای خود را در اختیار بانکها قرار نمیدهند، استفاده کنند. داستان تعیین دقیق نرخ سود بانکی در اقتصاد یک فرآیند علمی دارد و سلیقهای نیست. بعضیها متأسفانه آن را با مسایل شرعی مرتبط کردند. آنها میگفتند وقتی سود بالا میرود، یعنی شبهه ربوی دارد. غافل از اینکه، اگر بازده پول کمتر از نرخ تورم باشد، تقاضا برای کالای بادوام در جامعه بالا میرود و چون این کالاها به اندازه کافی وجود ندارد، پس به ناچار تورم بیشتر میشود. برای اینکه هر کس فکر میکند کالایی را که فردا هم احتیاج دارد، همین امروز خریداری کند.
تورم از سود بانکی حرامتر است همچنین عرض کردم اما برای انجام این کار، یک مقدمه واجب وجود دارد! اگر این مقدمه تأمین نشود، معلوم نیست به هدف برسیم. برای ایشان توضیح دادم اگر ما امروز تصمیم بگیریم که به طور مثال در سال ۱۳۸۶ از همین فردا شروع کار بانکها را به ساعت ۱۰ صبح موکول کنیم، مقدمه چندانی لازم نیست؛ ولی اگر میخواهیم تولید ناخالص داخلی کشور را امسال بالا ببریم و یا نرخ بیکاری را مثلاً به اندازه سه درصد کاهش دهیم، در این صورت باید حتماً مقدمات آن طی شود؛ وگرنه به هدف نمیرسیم. نمیتوان تصور کرد که بدون سرمایهگذاری جدید و یا افزایش بهرهوری، تولید بالا برود و یا بیکاری پایین بیاید! در ادامه عرض کردم که مقدمه واجب کاهش نرخ سود بانکی این است که تورم هم پایین بیاید. ایشان پیام را منتقل کردند؛ ولی من احساس میکردم استدلال من افاقه نکرده است. چند روز پیش باز همان نماینده آمدند و از قول معظمله به من پیام دادند که برداشت من صحیح بوده و ایشان هم به این نتیجه رسیدهاند که حرمت تورم بالا مهمتر از حرمت بالا بودن سود بانکی است! بعضیها فکر میکند نابسامانیهای اقتصادی ما بویژه در تورم و بخش مسکن ناشی از فعالیتهای بدخواهانه علیه دولت است. ولی به نظرم میرسد حتی برای خنثی کردن فعالیت مافیایی - البته اگر وجود خارجی داشته باشد - حتماً کنترل رشد نقدینگی نیز مفید است.
روشن است که اگر ما میتوانستیم رشد نقدینگی را به ٪۱۵ محدود کنیم و برنامههای اقتصادی خود را با این فرض انجام میدادیم، ما نمیبایستی نگران تورم بالا باشیم؛ ولی الان که رشد نقدینگی ۴۰-۳۵ درصد است حتماً باید در مورد کاهش نرخ سود بانکی نگران بود. در مورد عملکرد وزارتخانه هم چند نکته مختصر را ذکر میکنم: ۲ - در نظام مالیاتی، طرح عظیم مالیات بر ارزش افزوده با همه فراز و نشیبی که داشت، به سرانجام رسید. نسبت درآمد مالیاتی به دریافتهای دولت که در سال ۱۳۸۴ تنها ۱۸.۲ درصد بود در سال ۱۳۸۶ علیرغم افزایش دریافتها به میزان ۳۰.۵ درصد رسید. ۳ - میزان واگذاریهای دولت در این دوره مجموعاً به بیش از ۲۲۰ هزار میلیارد ریال رسید که ۷.۳ برابر واگذاریهای دوره ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۵ است. همچنین در این دوره مهمترین و فنیترین لایحه اقتصادی دولت در دهههای اخیر در مورد اجرایی کردن سیاستهای کلی اصل ۴۴ به مجلس داده شد. ۴ - میزان جذب اعتبارات بانکی از بانک جهانی در سال ۱۳۸۶ به ۷ برابر قبل رسید. همچنین تسهیلات جذبشده بانک توسعه اسلامی نیز به ۱.۲۷ برابر افزایش یافت. ۵ - در قسمت بانک و بیمه برای ایجاد اصلاحات مورد نظر، بیش از ۳۵ برنامه و ۷۰ راهکار اجرایی تهیه شده که عموماً تصویب شده یا در مرحله مصوب قرار دارد. در قسمت بیمه نیز علاوه بر فراهم آوردن زمینه واگذاری بیمههای آسیا، البرز، دانا، همچنین تشکیل کارگروههایی در حوزههای مالی، حقوقی، اصلاح ساختار و نیروی انسانی و شناسایی چالشها را میتوان یاد کرد که منجر به تهیه لایحه اصلاحی قانون بیمه، لایحه اصلاحی بیمه شخص ثالث و اصلاح آییننامههای اجرایی قانون بیمه شخص ثالث شده است. ۶- نقش گمرک در اعمال سیاستهای تعرفهای، شفافسازی اقتصادی و جلوگیری از اقتصاد زیرزمینی بر همگان روشن است. درآمد گمرکی بعد از نفت و مالیات سومین منبع مهم درآمد عمومی دولت است. در عین حال ضمن تقویت نظارت بر اجرای کنوانسیونهای گمرکی، چهار گمرک عمده ترانزیتی به دستگاههای x-ray مجهز شد. شیوه ارزشگذاری کالاهای وارداتی نیز واقعیتر شد. ۷- امضای تفاهمنامه با بورس های مالزی، راهاندازی بورس نفت، تشکیل کمیته فقهی در سازمان بورس، افزایش تعداد شرکتهای بورسی و حجم معاملات آتی، بازگشت اعتماد به بورس و انجام معاملات بلوکی بزرگ در حد ارزش هزار میلیارد تومان در بورس از جمله اقدامات در این حوزه است. ۸- در امور داخلی کارکنان، نظاممند نمودن و برقرار عدالت در پرداخت پاداشها، برقراری پرداخت فوقالعادههای ویژه ۳۵ درصد و ۵۵ درصد برای کلیه کارکنان مشمول، امکان برخورداری از خدمات رفاهی برای کلیه کارکنان، احداث درمانگاه و دندانپزشکی ویژه در وزارتخانه را میتوان نام برد. با اتوبوس، مدیر نیاوردم ای دوست قبولم کن و جانم بستان با هر چه دلم قرار گیرد بیتو در همین رابطه: انتقاد شدید دانشجعفری از سیاستهای احمدینژاد وزیر اقتصاد با گریه رفت وزرایی که از باب همایون میگذرند |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
این آقا کاملا درست می گوید مافیا فقط در زمینه های کنترل و پخش مواد مخدر و فحشا و.........کارهایی در این رده ها فعالند و آنقدر مرام و مسلک دارند که با قوت لا یموت مردم بیچاره مملکتشان کاری نداشته باشند و اداره کشور را هم مستقیم به دست نمی گیرند تا بعد همه بدبختیهای مردم را به گردن دیگران بیاندازند.
-- سهراب ، Apr 23, 2008از مرحوم دکتر بهشتی جمله ای نقل میکنند:ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت -لذا به این حضرات باید گفت برادران عدالت محور حال که نتوانستید خدمت کنید و امیدینیست که در ادامه هم بتوانید خدمت کنید لطفا" از اریکه قدرت پیاده شوید.
-- احمد ، Apr 23, 2008متاسفانه ایشان رفتند .
-- بدون نام ، Apr 23, 2008بی ثباتی از یک سو وجرات سوزی از سوی دیگر آفت جدی مدیریت کشور شده است.مدیران آزاد اندیش دوران مسولیت سختی دارند .یا باید بسوزند وبسازند یا ساختار شکنانه ومظلومانه بروند ویا ذلت نفاق ودو رنگی را بپذیرند.
-- بدون نام ، Apr 23, 2008فرمایشات اقای جعفری صحیح ولی ای کاش این افشاگری پیشتر همراه با استعفای ایشان از قدرت و وزارت بود.
-- ش.خ ، Apr 24, 2008"اقتصاد برای خر است" آیت الله خمینی
-- بدون نام ، Apr 25, 2008اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند، اینها انسان را حیوان میدانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است.زیر بنای همه چیزش، الاغ هم زیر بنای همه چیزش اقتصادش است."
سخنرانی در جمع کارکنان پخش رادیو، 17 شهریور 1358،قم، صحیفه نور،جلد 9، صفحه 450