خانه > رادیو سیتی > بازار فيلم > در پی روزنههای امید! | |||
در پی روزنههای امید!امیر محمد بهرامی نوابا تمام شدن جام جهانی و برگشتن به روال عادی زندگی، سینمای ایران هم قرار بود به مسیر عادیاش بازگردد؛ یعنی فیلمها روی پرده بیایند، نقد شوند، کارگردانهایشان مصاحبه کنند، و از پرده پایین بیایند. این مسیر درست یک صنعت تأثیرگذار در یک کشور صاحب سینماست. اما انگار سینمای ما قرار نیست به این زودیها این مسیر را در پیش بگیرد. اتفاقات این چند روزه نشان میدهد سینمای ایران به جای اینکه به اصل ماجرا یعنی تولید فیلم خوب برسد، در پی دامن زدن به حواشی است. پس با این حواشی فعلاً همراه شوید تا زمانی که بشود درباره اصل ماجرا حرف زد. همیشه روزنهی امیدی هست. یک: سینماگران در۲۴ ماه،۱۸ ماه را خانه نشیناند جامعه اصناف سینمایی ایران به منظور پیگیری مطالبات خویش ۱۸ مرداد ماه گردهم میآیند. محمد مهدی عسگرپور، رئیس هیات مدیرهی خانه سینما، دربارهی چرایی و هدف برگزاری این گردهمایی توضیح داد: «متأسفانه خود من در هر هفته شاهد مراجعهی همکارانی هستم که به علت بیکاری ممتد، در حداقلهای زندگی معطل مانده و با آبرومندی، صورتشان را با سیلی سرخ میکنند و هنگامی که دیگر طاقتشان طاق میشود خودشکنی کرده، برای تأمین یکصدهزار و یا دویست هزار تومان بن کالا به خانهیشان مراجعه میکنند و عدهای که در اثر فشارهای درونی ناشی از نبود اشتغال، زود هنگامتر از نرخ سلامتی در جامعه فوت میکنند. در آن شرایط طبیعی هر دو سال همکاران ما ۱۸ ماه خانهنشین هستند، بدون بیمه بیکاری و تأمین آتیه. چه بسیار کارگردانان و دستاندرکاران سینما که پس از عمری خدمات و افتخار برای این سرزمین و مردم آن، در دوران کهولت، بدون حداقلهای معیشتی تنها و منزوی ماندهاند.»
به گفتهی مدیر عامل خانه سینما، به منظور رساندن صدای خود به خیرین، نیکوکاران و برای آخرین امکان شنیدن صدایمان از سوی مسئولین، ۱۸ مرداد ماه همه گردهم میآییم تا مطالبات صنفی و حداقلیمان را با یکدیگر به گفتوگو بگذاریم و با تأمین منابع جدید، بنیان صندوق بیمهی بیکاری و رفاه اجتماعی را پیریزیم. در این دولت عدالتمحور مثل اینکه همهی ارکانش دست به دست هم دادهاند تا ریشهی آدمهای این سینما را بزنند. این تنها اندکی از دردهای کسانی است که در این سینما استخوان خرد کردهاند و حالا به گوشهای طرد شدهاند. شاید این صدا روزی شنیده شود. دو: دردسرهای یک برنامهی تلویزیونی این برنامهی «هفت» هم برای خودش داستانی شده است. قرار بود برنامهی «هفت» که تنها برنامهی سینمایی تلویزیون است، به کمک سینمای ایران بیاید تا سطح کیفی فیلمهای آن افزایش یابد. اما در عمل دیدیم با گماردن فریدون جیرانی به عنوان مجری برنامه که خود از کارگردانان سینمای یاران است، این برنامه عملاً به محلی برای تسویه حسابهای جیرانی با کارگردانان دیگر تبدیل شده است.
علاوه بر این، در دو هفتهی گذشته مسائل دیگری را در این برنامه شاهد بودیم که به هیچ وجه در شآن سینماگران ایرانی نبود. اولین اتفاقی که در این برنامه رخ داد، درگیری لفظی حسن فتحی، کارگردان فیلم کیفر، با کارشناس برنامه بود؛ منتقدی به نام مسعود فراستی که پیش از این به تروریست سینمای ایران مشهور بود و با دفاعش از فیلم اخراجیها نشان داد میتواند نقد را تا حد یک مسئلهی شخصی پایین بیاورد و نقد را تا حد کالایی قابل معامله تنزل دهد. او عملاً به مجری برنامه اعتراض کرد که به او اجازه حرف زدن نمیدهد. اما مورد اصلی در برنامه جمعه شب گذشته رخ داد، جایی که علیرضا امینی کارگردان فیلم «هفت دقیقه تا پاییز» مهمان برنامه بود و فراستی کارشناس همراه با محسن تنابنده، بازیگر و فیلمنامهنویس همین فیلم، روی خط تلفنی با کارگردان فیلم درگیری لفظی پیدا کرد. محسن تنابنده، نویسندهی فیلمنامه این فیلم، در تماسی تلفنی به ذكر توضیحاتی دربارهی روند نگارش فیلمنامه پرداخت و گفت: «حقیقت ماجرا این است كه از مقطعی به بعد به دلیل زیاد بودن نظرات، از نوشتن فیلمنامه خسته شدم و بقیهی آن را ننوشتم.»
پس از صحبتهای تنابنده، فراستی اظهار كرد: «نوع برخورد تنابنده جالب نبوده و بهتر است كه او اغراق نكند، چرا كه او پیش از این هم فیلمنامهی درخشانی نداشته است اما علیرضا امینی چندین فیلم خوب داشته و اكنون هم در حیطهی كارگردانی این فیلم بسیار خوب عمل كرده و بازیهای بازیگران فیلم، به ویژه بازی محسن تنابنده نشاندهندهی كارگردانی است كه پشت آنها قرار دارد.» این صحبتهای فراستی موجب شد كه محسن تنابنده بار دیگر با این برنامه تماس بگیرد و بگوید: «فكر میكنم كه اگر آقای فراستی نقد كند، بسیار بهتر از آن است كه به توصیهی اخلاقی بپردازد، به هر حال ایشان برخی مسائل دربارهی نحوه كار در این پروژه را نمیداند و من هم نمیخواهم آنان را مطرح كنم. اما اگر فیلمنامهی این فیلم از چند سال قبل وجود داشته است، پس چرا طی این سالها این فیلم ساخته نشده است؟! چرا اینگونه حقوق هم را زیر پا میگذاریم؟!»
تنابنده در ادامه به انتقاد از فریدون جیرانی، تهیهكننده و مجری «هفت» پرداخت و گفت: «كارگردان «هفت دقیقه تا پاییز» گفته بود كه اگر من در نشست این فیلم حضور داشته باشم، او حاضر نمیشود كه در این برنامه حضور پیدا كند. به هر حال، وقتی قرار است بحث از این فیلمنامه و كار من شود، آیا بهتر نیست كه من هم در این برنامه حضور داشته باشم تا بتوانم از حقوق خودم دفاع كنم.؟!» فراستی هم در پاسخ به صحبتهای تنابنده گفت:«توصیهی اخلاقی بخشی از نقد است، همانطور كه وظیفه هنر هم همین است.» این اولین و آخرین برخوردها در این برنامه نیست. اما چیزی که زیر پا گذاشته شده، مسئلهی نقد است که تقریباً با این برخورد آقای کارشناس نابود شده است. سه: من بهترین بازیگر ایرانم! یکی از جالبترین اظهار نظرهای این هفته، جملهی درخشان حامد بهداد بود که در گفتوگویی هیستریکال گفت: «من بهترین بازیگر ایرانم!» حامد بهداد، بازیگر سینما، در یک مصاحبهی ضبطشدهی تلویزیونی که دربارهی حضورش در «هفت دقیقه تا پاییز» صحبت میكرد، در توضیح چگونگی حضور در این فیلم یادآور شد: «ابتدا طرحی از این فیلم نخواندیم و دستهجمعی درباره یك طرح صحبت كردیم و برخی نكات را شنیدیم اما همان طرحی كه به ما گفته شد، روحی در آن وجود داشت كه باعث شد به آن اعتماد كنیم.
اگرچه بعدها این طرح دستخوش تغییراتی شد كه من حتی فكرش را هم نمیكردم، البته در نهایت از محصول این كار راضی هستم و فكر میكنم این فیلم برگ جدیدی در كارنامهی بازیگریام محسوب میشود.» حامد بهداد در پاسخ به این سئوال مصاحبهکننده كه دربارهی اختلافات او و هدیه تهرانی پرسیده بود، گفت: «با هدیه تهرانی اختلاف نداشته و نداریم. ما هنرمندیم و گاه بر سر كار با هم بحثهایی میكنیم تا كار خروجی بهتری داشته باشد.» این بازیگر سپس از كیارستمی، كیمیایی، بیضایی، تقوایی و... بهعنوان اساتید سینمای ایران نام برد و گفت: «ما سینما را از این افراد یاد گرفتهایم، من به هیچعنوان طرفدار سینمای «نصف مال من، نصف مال تو» نیستم و از این سینما متنفرم.»
وی در عین حال فیلم «هفت دقیقه تا پاییز» را فیلمی بازیگرمحور برشمرد و در پاسخ به سئوال مصاحبهکننده دربارهی دستمزدهای بالایی كه میگیرد، گفت: «من پول خوب میگیرم چون از بهترین بازیگران هستم. دستمزد ما به مراتب از بسیاری از ورزشكاران كمتر است، حال چه كسی میتواند بر روی كار هنری قیمت بگذارد. مگر میشود بر روی بازی من در فیلم «روز سوم» یا نقشآفرینی خسرو شكیبایی در فیلم «هامون» قیمت گذاشت. علاوه بر این، مگر من جلوی دوربین رقصیده و یا مسخرهبازی درآوردهام. من جوانم و هر گاه كه میگویم در كارم خوب عمل میكنم با شماتت مواجه میشوم اما واقعیت این است كه من، شهاب حسینی، حمید فرخنژاد، باران كوثری، همه از بازیگران خوب هستیم اما آنها هیچگاه این مسأله را نمیگویند و من این را عنوان میكنم. ممكن است كه سیاههی من پر از خطا باشد، اما به هر حال در امر بازیگری خوب عمل كردهام. امروز بازیگران كذایی، پولهای فراوان میخواهند اما من كه تماشاگر را از خانهاش به سینما میكشم و او را در سینما درگیر میكنم نباید خوب پول بگیرم. اگر من زیاد پول میگیرم پس چشمرنگیهایی كه سینما را احاطه كردهاند، چه؟! اگر دستمزد من زیاد است، بد نیست كه دربارهی تهیهكنندهها و افرادی كه از یك سال قبل سینماها را برای مدت یك سال اجاره میكنند، هم بحث كنیم. اما من هیچگاه ارثی به دست نیاوردهام كه بخواهم بگویم این فیلم یا بازیگر باشد، دیگری نه.» وی در پاسخ به این سئوال مجری كه او را تنبل خوانده بود و علت حضورش در نقشهای كوتاه را پرسیده بود، اظهار كرد: «تنبل نیستم، بیانگیزهام. اما حضور من در نقشهای كوچك به آنها جان میدهد.»
چهار: همچنان سینما آلوده به سیاست است در هفتهی گذشته به رسانههایی که در طول بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر، مسائل جشنواره را پوشش دادند جایزه داده شد. در این میان مسألهی تاملبرانگیز، نگاه آلوده به سیاست هیأت کارشناسی بود که از خبرگزاری فارس گرفته تا روزنامه وطن امروز و نویسندهی اسم مستعار کیهان (که اتفاقا پسر یکی از اعضای هیات بود!) همه را در بر میگرفت. واقعا کجای دنیا این همه عدالت دیدهایم؟!
پنج: منتقدان همچنان عقبتر از مردم نامزدهای منتخب بیست و هشتمین دورهی جشنوارهی فیلم فجر انجمن منتقدان هم در هفته گذشته اعلام شد. با اعلام نام این نامزدها جای حیرت بسیار برای اهالی سینما باقی ماند که در این میان سهم منتقد کجاست؟ منتقد نباید چیزی را ببیند که تماشاگر عام احیانا آن را ندیده است. اما میبینیم منتقد ما از مردم بسیار عقبتر است. در سینمایی که منتقدش از مردم عقبتر است، چه توقعی است که پیشرفتی حاصل شود. فقط به ذکر نام نامزدهای بهترین فیلم و فیلمنامه و کارگردان بسنده میکنیم. باقیاش بماند تا خودتان جستوجو کنید: نامزدهای بهترین فیلم: به رنگ ارغوان؛ پرسه در مه؛ طهران، تهران؛ کیفر؛ هفت دقیقه تا پاییز نکتهی بانمک حضور «هفت دقیقه تا پاییز» در سه رشته است. فیلمی که عواملش با هم بر سر کیفیت فیلم دعوا دارند و حتی دعوایشان در یک برنامهی تلویزیونی علنی شد. البته جای فیلم خوب «طلا و مس» هم در این میان خالی است که کجسلیقگی دوستان منتقد به حذف این فیلم از نامزدی جایزه منتقدان منجر شده است.
شش: آییننامه نمایش فوتبال در سینماها مدیر پردیس سینمای ملت از ارائهی طرح ادامهی نمایش بازیهای فوتبال (شامل بازیهای خارجی و داخلی) در پردیسهای سینمایی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خبر داد. امیرحسین علمالهدی با اعلام خبر فوق افزود: «در حال حاضر به دنبال تدوین طرحی هستیم كه پس از پایان جام جهانی آن را به وزارت ارشاد ارائه كنیم تا بتوانیم بازیهای فوتبال را همچنان در سینماها و پردیسهای سینمایی نمایش دهیم. در حال كار كارشناسی بر روی این طرح هستیم تا تنوع را وارد سالن سینماها كنیم اما نباید این طرح به گونهای باشد كه برای فیلمها مزاحمت ایجاد كنیم.» وی با رد انتقادها و این موضوع كه این طرح باعث ریزش مخاطبان سینما خواهد شد، گفت: «به هیچ عنوان چنین چیزی نیست، بلكه در درجهی اول برای ما فیلم اهمیت دارد. ما باید بتوانیم در ساعتهایی كه سئانسهای مرده سینما به حساب میآیند، مخاطبان را به سالنها بكشانیم كه در مدت اخیر نیز بازیها در زمانهایی پخش شده است كه جزو سئانسهای مرده سینما به حساب میآمده و قطعاً اگر این طرح بخواهد ادامه پیدا كند، در زمان نمایش مفید فیلمها نخواهد بود.» |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|