تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    

یک قاتل آمریکایی عاشق

نادر افراسیابی

The American

در دومین فیلم سینمایی آنتون کوربیجان، عکاس سرشناس و کارگردان هلندی، جرج کلونی در نقش یک قاتل حرفه‌ای به نام جک به کشورهای اروپایی برای انجام مأموریت‌هایی اعزام می‌شود. فیلم از لحظه‌ای شروع می‌شود که جک در سوئد از عهده‌ی مأمورتش برنیامده است. به او اعلام می‌شود که باید برای انجام دادن آخرین مأموریتش به ایتالیا برود.

او به روستای دورافتاده و کوچکی در ایتالیا اعزام می‌شود و در اینجاست که داستان اصلی فیلم که داستان دلدادگی شکار و شکارچی به یکدیگر است، اتفاق می‌افتد. خونسردی این قاتل و درماندگی او در بیان کردن احساساتش از یک طرف و صمیمیت و مهربانی و خونگرمی اهالی ده از طرف دیگر این فیلم را از نظر سینمایی جذاب می‌کند. کشیش دهکده (پائولو بوناچلی)، و فاحشه‌ای به نام کلارا (ویولانتا پلاچیدو) در ماجراهایی پیچیده سر راه این قاتل حرفه‌ای در آخرین مأموریتش قرار می‌گیرند.

جک که تحت تأثیر مهمان‌نوازی و صمیمیت این مردم قرار گرفته، به کلارا دل می‌بازد و سررشته‌ی امور از دستش خارج می‌شود. تا امروز این تنها فیلم جرج کلونی است که او برای یک بار هم نمی‌خندد و حتی به‌سختی تبسم می‌کند. این فیلم بر اساس رمانی به نام «A Very Private Gentleman» نوشته‌ی مارتین بوث ساخته شده و موسیقی متن فیلم کارِ آهنگساز مشهور آلمانی، هربرت گرونن‌مایر است.

تریلر، آمریکا، ۲۰۱۰

Mammuth

سرژ (ژرالد دپاردیو) یک قصاب تنومند اما کم‌هوش است که به مدت چهل سال در یک غسالخانه کار می‌کرده و حالا بازنشسته شده، اما مدارک اشتغالش کامل نیست و برای همین به او حقوق بازنشستگی تعلق نمی‌گیرد. او با همسرش یک زندگی عاطفی عمیق دارد. او به خاطر مشکلات مادی تصمیم می‌گیرد که هر طور شده مدارک اشتغالش را از کارفرماهای مختلفی که در سراسر فرانسه داشته تهیه کند.

روزی با زنش وداع می‌کند، سوار موتورسیکلت قدیمی‌اش می‌شود و به راه می‌افتد. او به شهرهایی می‌رود که روزی در آنجا زندگی می‌کرده و عاشق زن‌هایی بوده است. بونوآ دله‌پین و گوستاو دو کرورن کارگردانی این فیلم را به عهده داشته‌اند. آنها در زمینه‌ی تضادی که بین طبیعت زیبای فرانسه و ناهنجاری‌های زندگی یک مرد نه‌چندان باهوش وجود دارد، داستانی جذاب را با تصاویری زیبا بیان می‌کنند. این فیلم از بهترین فیلم‌هایی است که دپاردیو در آن بازی کرده است.

تراژدی کمدی، فرانسه، ۲۰۱۰

Resident Evil - Afterlife

این چهارمین باری است که نبرد نابرابر میلا جوویچ بازیگر فیلم‌های اکشن و سینمای وحشت بر ضد زومبی‌ها بر پرده‌ی سینمای تجاری اروپا و در رقابت با سینمای هالییود نقش می‌بندد. شرکت دارویی اومبرلا، ویروسی تولید کرده و بشریت را به نابودی کشانده. انسان‌هایی که به این ویروس مبتلا شده‌اند به زومبی تبدیل شده‌اند. کارگردان این فیلم، دبلیو اس اندرسون این بار صحنه‌ی نبرد نابرابر آلیس (میلا جوویچ) با شرکت‌ دارویی را به لس‌آنجلس منتقل کرده‌ است.

آلیس که در میان زومبی‌ها به جستجوی انسان‌های سالم است، سرانجام خود را به لس‌آنجلس می‌رساند. او امید دارد که در این شهر بتواند به آرامش برسد. اما در لس‌آنجلس هم همه به این ویروس مبتلا شده‌اند. پس نبرد ادامه دارد. نمونه‌ای از سینمای تجاری اروپا که دقیقاً مطابق الگوی هالیوود بر اساس ترس‌های تماشاگر اروپایی فیلم‌هایی پربیننده می‌سازد. تماشاگران می‌توانند نسخه‌ی سه بعدی این فیلم را هم در بعضی سالن‌های سینمایی تماشا کنند.

سینمای وحشت، انگلستان و آلمان، ۲۰۱۰

Happy ever afters

عروسی، چه در سینمای ایران و چه در سینمای غرب همیشه موضوع خوبی برای فیلم‌های مردم‌پسند است. استفن بورک هم در این فیلم که محصول مشترک آلمان و ایرلند است از مضمون عروسی برای یک روایت سینمایی دیدنی استفاده می‌کند. زنی به نام مورا که خیلی هم اعتماد به نفس دارد قرار است با مرد مهاجر رنگین‌پوستی به نام مراد ازدواج کند.

هدف مورا از این ازدواج عشق او به مراد نیست، بلکه او بیشتر قصد دارد کاری کند که مراد بتواند در انگلستان بماند و در مقابل از ثروت مراد بهره‌مند شود. هم‌زمان «فردی» هم می‌خواهد با زن سابقش، دوباره عروسی کند. این دو عروسی در یک جا اتفاق می‌افتد و برای همین هم در اوج جشن، مسائلی پیش می‌آید و نقشه‌ها به هم می‌ریزد و همه چیز جا به جا می‌شود.

کمدی، آلمان و ایرلند، ۲۰۱۰

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)