خانه > رادیو سیتی > بازار فيلم > زنگ خطرِ سینمای ایران شنیده شد | |||
زنگ خطرِ سینمای ایران شنیده شدامیرمحمد بهرامی نواعجیب نیست که در این هوای به شدت گرم تهران، تنها سرگرمیای که توانست مردم را یا پای تلویزیون بنشاند و یا به سالنهای تاریک سینما بکشاند، جام جهانی بود که یکشنبه شب گذشته با قهرمانی اسپانیا پایان یافت. در یکی از این کلکلها و کرکریخوانیهای مرسوم این روزها، به پردیس سینمایی ملت رفتم تا بازی نیمهنهایی جام را روی پرده بزرگ ببینم. حال و هوای غریبی بود. دختران و پسران جوان ایرانی برای اولینبار در کنار هم تجربه مشترکی را از سر میگذراندند و این شد خاطرهی نسلی که در فشارهای مختلف سعی دارد از بزنگاههای ایجاد شده بگذرد و خط قرمزها را نادیده بگیرد. کنار من دختر چادری نوزده، بیست سالهای نشسته بود که همراه با خانوادهاش آمده بود تا شور وهیجانش را تخلیه کند. ناخودآگاه یاد فیلم «آفساید» جعفر پناهی افتادم که همین مسئله را بیان کرده بود. این شبه استادیوم در شبهای گرم جام جهانی این خاصیت را داشت که ورزش و فرهنگ با هم تلفیق شوند و نسل جوان بتواند خاطره مشترکی از آن داشته باشد.
غیر از این ماجرا با توجه به دو روز تعطیلی هفتهی گذشته در ایران، چند اتفاق کوچک در سینمای ایران رخ داد که در این مجال به آن میپردازیم. یک: خودزنی معاون سینمایی در سایهی شفافیت جعلی! جواد شمقدری رسماً اعلام کرد نیمی از ۴۵۰ سالن سینمای کشور در این سالها تعطیل شده است. این اعلام رسمی در این مدتی که آقایان سعی دارند مدیران قبلی سینمایی را تخریب کنند، معنی دیگری مییابد. شمقدری در گفتههایش اشارههای بعضا جالبی داشته است. او میگوید: «در زمینهی ساخت سالن سینما در ایران کار جدی طی سالهای گذشته انجام نشده است و نیمی از ۴۵۰ سالن سینمای موجود کشور نیز به مرور تعطیل شدهاند. تعداد سالن سینماها در کشور از ۴۵۰ سالن به ۲۰۰ سالن رسیده است.»
او با اشاره به اینکه در مرحلهی اول باید ۴۰۰ سالن جدید سینما در کشور ساخته شود، گفت:«در مرحلهی بعد، احداث هزار سالن سینمایی نیاز است.» به گفته وی، در یک سال گذشته ۱۵ سالن سینما بازسازی شده و بر اساس استانداردهای بینالمللی به تجهیزات مدرن مجهز شدهاند. البته شمقدری توضیح نداد که این سالنسازی برای چه مقطع زمانی در نظر گرفته شده است. اگر قرار است روند سالنسازی در ایران برای ۵۰ سال آینده در نظر گرفته شود، که ما هم خیلی روی اعصاب مدیران سینمایی نرویم.» دو:...بالاخره چوب زبان سرخش را خورد زمانی که عبدالرضا کاهانی هیاهوی ژورنالیستی و البته اعتراضهای مدنیاش دربارهی فیلم تازه اکرانشدهاش، «هیچ» را آغاز کرد، احتمالاً باید متوجه میشد که در زمان مقتضی پاسخ اتهامهایی را که به مدیران سینمایی میزند خواهد گرفت. بهخصوص وقتی که در یک برنامهی تلویزیونی مستقیماً به رئیس ادارهی نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی حمله کرد و مرگ سینمای ایران را نزدیک دانست. هفتهی گذشته خبر آمد که پروژهای که قرار بود او در آینده نزدیک بسازد با مشکل مواجه شده و او از خیر ساختن فیلمش گذشته است. کاهانی در سخنانش مستقیماً شخص سجادپور را مسئول این ماجرا میداند و میگوید: «ساخت پروژه سینمایی "من" به دلیل صادر نشدن پروانه ساخت به طور کلی منتفی شد. زمانی که تصمیم گرفتم نگارش فیلمنامهی این کار را با معادی آغاز کنم به دلیل حساسیتهای سوژه با آقای سجادپور تماس گرفتم و کلیت فیلم را برای وی توضیح دادم و ایشان عنوان کردند این سوژه شامل خط قرمزها نمیشود. سه ماه نگارش فیلمنامهی این کار طول کشید و حالا بعد از سپریشدن این زمان با جواب منفی روبرو شدم. اما به تازگی متوجه شدم کارگردانی در بخش دیگری از سینما برای همین سوژه اجازهی ساخت گرفته است. از این اتفاق نتیجه میگیریم این آدمها هستند که مجوز میگیرند نه فیلمنامهها.»
کارگردان فیلم «هیچ» گفت: «در حال حاضر بیش از ۱۰۰ پروانه ساخت صادر شده اما حدود یک سوم آنها هنوز کلید نخورده است. به دلیل اینکه برخی از دوستان بعد از گرفتن مجوز، تازه به دنبال سرمایهگذار و مراحل تولید میروند. اما ما حتی بازیگران را هم انتخاب کردیم و فقط منتظر این مجوز بودیم تا وارد پیشتولید شویم. من به جریان صدور پروانه ساخت و نمایش به شکل مرسوم انتقاد دارم اما میدانم این تنها راه فیلمسازی قانونی در کشور است و چارهای ندارم جز این که همین راه را در پیش بگیرم زیرا علاقهمندم فیلمهایم دیده شود و به اکران عمومی درآید.» سه: سینمادار نباید در انتخاب فیلم دخالت کند پس از کش و قوسهای فراوان، بالاخره شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایران بیانیهای صادر کرد و در آن از مسائلی که در مورد اکران فیلمها در هفتهی گذشته پیش آمده بود انتقاد کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است: «بحثها و جدلهای اخیر بر سر ارائه و یا عدم ارائه جدول اکران فیلمهای سینمایی از سوی دولت، سبب شد تا یک بار دیگر موضوع نمایش در کانون توجه اهل فرهنگ و سینما قرار گیرد. بحرانی بودن وضعیت سینمای ایران در بخش نمایش، در ماهها و سالهای اخیر، حکایت از ضرورت تجدید نظر در نحوهی انتخاب فیلمها برای نمایش عمومی دارد. مطالبات افکار عمومی در مقطع زمانی کنونی ارتقا یافته و دیگر با سلیقه انتخابکنندگان فعلی فیلمها که شامل تعداد محدودی از سالنداران سینماست، منطبق نیست. اگر همچنان سالنداران بخواهند سلیقه خود را به مخاطبان سینما تحمیل کنند، اتهام رواج ابتذال از سینمای ایران مرتفع نخواهد شد. سالنداران عملاً ثابت کردهاند که در انتخاب فیلمها اسیر گرایشهای اقتصادی خود هستند و برای نمایش فیلمها به جنبههای فرهنگی توجهی ندارند. البته تجربهی یک سال اخیر ثابت کرده که آنها در تشخیصهای اقتصادی نیز راه خطا رفتهاند. توجه و گرایش بیش ازحد به وجه اقتصادی سینما، منجر به تضعیف بُعد فرهنگی سینما میشود. این چرخه معیوب تولیدکنندگان را نیز به گرداب تولیدات سطحی میکشاند و نهایت این روند غیرعقلانی گریز و واپسزدگی مخاطب را به دنبال دارد. همانگونه که آثار و شواهد اولیه آن روز به روز عیانتر میشود. روند انتخاب فیلمها توسط آنها سینما را به قهقرا کشانده و بیم آن میرود سینمای ایران را به سالهای ابتدایی دهه پنجاه کشاند. سالهایی که در آن مردم سالنهای سینما را ترک کردند و فیلمهای ایرانی، صحنه را به نفع فیلمهای خارجی و بیگانه خالی کردند. همانطور که اینک پر کردن سالنها را با فیلمهای خارجی، آرزو میکنند و برای خالی نبودن عریضه درسالنهای سینما، فوتبال پخش مینمایند. شورای عالی تهیهکنندگان سینما که شامل مجمع فیلمسازان سینمای ایران، کانون تهیهکنندگان سینما و انجمن تهیهکنندگان مستقل سینما میشود، معتقد است برای بسامان سازی و برای ایجاد امکان نمایش عمومی فیلمهای ارزنده و مستقل، باید دست سالنداران از انتخاب فیلمهای اکرانی کوتاه شود.» چهار: سالنسازی برای تماشای فوتبال! در همان شب بازی نیمه نهایی با امیرحسین علم الهدی، مدیر پردیس سینمایی ملت، به گفتوگو ایستادم و او از استقبال بیش از انتظار مردم از دیدارهای جام جهانی گفت. علم الهدی گفت:«حالا ببینید اگر این ماجرا ادامه پیدا کند، خیلیها برای اینکه فوتبال نشان بدهند میآیند سالن میسازند، چون از بازگشت سرمایهاش مطمئناند.» در خبرها هم آمده بود قرار است آییننامهای برای اکران فوتبال در سینماها تدوین شود. پنج: از اول هم دخالتی در انتخاب فیلم نداشتیم در پی انتشار بیانیهی شورای عالی تهیهكنندگان و پیشنهاد این بیانیه مبنی بر حذف سینماداران از بحث تصمیمگیری در اكران، محمد اشرفی رییس انجمن سینماداران گفت: «متأسفانه بسیاری از صحبتهای این دوستان جای نگرانی دارد و من نمیدانم آنها با چه دانشی چنین صحبتهایی را مطرح میكنند.» رییس انجمن سینماداران گفت: «باور ندارم كه این بیانیه توسط شورای عالی تهیهكنندگان كه شامل مجمع فیلمسازان، كانون تهیهكنندگان و انجمن تهیهكنندگان مستقل است منتشر شده باشد، چرا كه میدانم در این صنف افرادی كاردان و آگاه به نحوهی اكران، حضور دارند و به خوبی میدانند كه انتخاب فیلمها با سینمادار نیست. ما اكنون ۳۰ سال است كه در اكران فیلمهای بسیار ضعیف، بیمحتوا و با كیفیت پایین با سازندگان آنها شریك بودهایم، حال چگونه است كه حق انتخاب نداریم؟!» اشرفی یادآور شد: «از اول سال ۸۹ را در نظر بگیرید و ببینید تاكنون چه فیلمهایی اكران شده است؟ آیا این فیلمها رقیب مهمی داشتهاند كه بخواهیم بگوییم سینماداران در اكران آنها دست داشتهاند؟ متأسفانه به قدری این بیانیه مضحك است كه من تعجب میكنم، چگونه تهیهكنندگان به خودشان اجازهی انتشار آن و توهین به صنف ما را دادهاند؟» رییس انجمن سینماداران در بخش دیگری از صحبتهایش، به اشاره این بیانیه به بحث نمایش فوتبال در سالنها پرداخت و خاطرنشان كرد: «بهتر است در این زمینه مغلطه نكنند. مگر پخش فوتبال در چند سالن بوده است؟ تازه این برنامه پس از سانسهای مقرر فیلمها بوده و هیچ ضرری برای اكران آنها نداشته و تازه مخاطبان بیشتری را به سینماها كشانده است، سینمادار با كدام مخاطب باید چرخهی اقتصادی سینما را راه بیندازد؟ سالهاست سینماداران واقعا زنگ خطر را شنیدهاند و به همه مسوولان كشور این موضوع را گوشزد كردهاند، اما گویی اهالی سینما تازه این موضوع را شنیدهاند كه فیلمهای سینما ضعیف و سخیف است. اكنون حتی همه مسئولان كشور هم میدانند كه سینمادارها در تولید و اكران نقشی نداشته و حتی از حق انتخاب هم بهره نمیبرند.» شش: خالق هفتتیرهای چوبی فیلم میسازد پس از حدود ده سال از آخرین فیلم شاپور قریب، او دوباره پشت دوربین یک فیلم سینمایی قرار گرفت و در سن بالای ۸۰ سالگی فیلم جدیدش را کلید زد. شاپور قریب بعد از مدتها توانست فیلم «ملاقات» را کلید بزند. در مراسم افتتاحیه این فیلم که با حضور هنرمندان برگزار شد، قریب گفت:«به دلیل دستهبندیهای موجود در سینما ۱۰ سال کار نکردم، مرا راحت کنار گذاشتند اما من همیشه خواب سینما را میبینم، سینما زندگی من است و در این مدت من هر روز به آن فکر میکردم. دلیل اینکه من در این پروژه حاضر شدم بیشتر به خود پروژه برمیگردد که برای من جذاب بود. نمیدانم این فاصله به چه دلیل است و از طریق ما ایجاد شده یا شما؟»
این کارگردان سینما در ادامه این مراسم عنوان کرد: «دلیل اینکه در این مدت کار نساختم این است که از باندها و دستههای سینمایی دور بودم. اما خوشحالم که اولین بار بعد از سالهای سال در جیبم ۵۰ هزار تومان پول است.» هفت: باید زنگ خطر را به صدا در آوریم بالاخره رییس بنیاد سینمایی فارابی در این مدت یک حرف درست و حسابی زد و گفت: باید زنگ خطر را برای سینما به صدا درآوریم. این هم از کرامات شیخ ماست که میگوید شیره شیرین است! ببینید میراعلایی در صحبتهایش از چه زاویهای این زنگ خطر را به صدا در آورده است: «اگر بخواهیم نسبت به سینما با همین روند حركت كنیم، باید زنگ خطر را به صدا درآوریم. در صورت ادامه این روند، قطعا سینماگران خوب ما با مشكل مواجه خواهند شد و به اعتقاد من به انگیزهها توجه نكردن، به نوعی كفران نعمت است.(!) ما امروز در عرصهای هستیم كه در اوج حملات دشمن به لحاظ سیاسی و اجتماعی كه رأس آنها حملات فرهنگی است، قرار داریم و به همین دلیل، ما سیاستگذاران فرهنگی باید بتوانیم با ارائه امكانات خوب جلوی حملات فرهنگی را بگیریم.»
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با اشاره به این كه اگر موانع و مشكلات برطرف شود امسال شاهد حضور فیلمهای خوبی در جشنواره خواهیم بود گفت: «امیدواریم كه موانع و مشكلات نباشد و ما بودجه خوبی داشته باشیم تا بتوانیم با برنامه و انرژی خوبی كه در فارابی آماده استارت است شاهد حضور چندین فیلم مطرح در جشنواره باشیم و تنها چیزی كه میتواند ما را در این زمینه كمك كند فقط و فقط بودجه است و اگر این بودجه مناسب برسد قول میدهیم حتما استاندارد سینمای ایران را یك گام به جلو ببریم.» میراعلایی مدیر مهمترین مرکز پشتیبانی سینمایی ایران است. حالا خودتان قضاوت کنید، با این مدیران سینمای ایران به کجا میرود. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|