خانه > خبر اول > چکیده سرمقاله های مطبوعات > برگزیده سرمقالههای روزنامههای بامدادی | |||
برگزیده سرمقالههای روزنامههای بامدادیمحاکمه مهدی هاشمی در ابتدای این سرمقاله آمده است: «در روزها و هفتههای گذشته بار دیگر اتهامات مطرح شده پیرامون مهدی هاشمی فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در صدر خبرها قرار گرفت و از این طریق حتی در تریبونی مانند نماز جمعه تهران به صراحت و البته بدون آن که نامی از وی برده شود، مطرح شد . بسیاری از افراد و گروهها خواستار رسیدگی به این اتهامات شدند و البته مقامات قضایی کشور نیز به دفعات گفتهاند که منتظر بازگشت وی از خارج هستند .» نویسنده این سرمقاله افزوده: «در مورد این پرونده خاص وزنههایی که میتواند خارج از ضوابط قانونی کفههای ترازوی عدالت را بالا و پایین کند، کم نیستند. از یک طرف انتساب متهم به یکی از بزرگان نظام میتواند این تلقی را ایجاد کند که رأی صادر شده ممکن است تحت تأثیر مقام و موقعیت پدر متهم باشد از طرف دیگر هم این تلقی میتواند فراگیر شود که مخالفان سیاسی متهم و پدرش تلاشهایی را برای تحت تأثیر قرار دادن رأی دادگاه به عمل آورند. انتساب متهم این پرونده به هاشمی رفسنجانی که از مردان اول نظام در سه دهه گذشته بوده است، تکلیف دستگاه قضایی را سنگینتر میکند و آن را در برابر موقعیتی قرار میدهد که میتوان به آن آزمون بزرگ گفت.» در بخش دیگری از سرمقاله میخوانیم: «در یک ساله اخیر، روند دادرسی و نحوه بررسی برخی اتهامات و مواجهه با برخی پروندهها، اعتراضهایی را در سطح جامعه برانگیخته است. یک مرحله از آزمون قوه قضاییه میتواند پرهیز از این موضوع باشد به گونهای که قانون تنها سلیقه حاکم بر روند دادرسی باشد.» نویسنده سرمقاله ابتکار ادامه داده است: «آزمون قوه قضاییه البته با خاتمه این دادگاه و صدورحکم برای مهدی هاشمی رفسنجانی به پایان نمیرسد. چرا که پروندههایی در این سطح از حساسیت و پیرامون افراد نام و نشاندار دیگری نیز در فضای سیاسی و رسانهای کشور مطرح شده است. افرادی که مانند مهدی هاشمی مخالفان و موافقان سیاسی نیز دارند و هر از چندگاهی در رسانهها اتهامات آنها مطرح شده و یا از آنان دفاع میشود، بدون آنکه صحت و سقم این اتهامات در جایگاه معتبری مانند دادگاه به محک ارزیابی گذاشته شود. بدون تردید وظیفه دستگاه قضایی نگاه برابر به این افراد و اتهامات آنان است. آن زمان است که یک هیأت منصفه ٧٠ میلیونی میتواند پشتوانه حکم صادره باشد.» حفظ قدرت نفتی ایران در این سرمقاله آمده است: «بدون تعارف و چون و چرا بپذیریم كه كسب و كار، روزی و معیشت، شغل و درآمد ٧٥ میلیون ساكن ایران به درآمد حاصل از فروش نفت در بازارهای جهانی بستگی تمام عیار پیدا كرده و بدون این درآمد دست كم در كوتاهمدت، چرخهای اقتصاد حركت نخواهند كرد. این وابستگی تمام عیار، الزامهایی برای جامعه ایرانی به ویژه نهاد دولت ایجاد كرده و میكند كه حفظ قدرت نفتی ایران در صدر این الزامها قرار دارد.» این سرمقاله افزوده: «این الزام تاریخی است كه قانونگذاران و برنامهنویسان كشور را ناگزیر میكند در برنامههای توسعه، افزایش ظرفیت تولید نفت را به عنوان تكلیف به دولتها ابلاغ كنند. در قانون برنامه چهارم توسعه نیز این سنت رعایت شد و دولت موظف بود كه ظرفیت تولید را به پنج میلیون بشكه در روز برساند.» در ادامه سرمقاله دنیای اقتصاد آمده است: «آیا نهاد دولت میتواند بدون درآمدهای حاصل از صادرات نفت، هزینههای عمرانی را كه همه ساله برای ساخت زیربناها اختصاص میدهد از جای دیگری در كوتاه مدت به دست آورد؟ بپذیریم كه امنیت داخلی و امنیت مرزهای ایران، بدون استفاده از درآمدهای نفت ناممكن است و روزگار این مرز و بوم تیره و تار خواهد شد.» سرمقاله افزوده است: «كاهش میزان ظرفیت تولید و صادرات نفت خام علاوه بر اینكه كسب و كار میلیونها ایرانی را بر باد میدهد، قدرت چانهزنی دیپلماسی ایران در معادلات جهانی و منطقهای را نیز به حداقل میرساند و سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. درباره اینكه چرا در پنج سال گذشته به جای افزایش تولید و صادرات، با كاهش مواجه بودهایم، باید كالبدشكافی شود و بحثهای كارشناسی صورت پذیرد كه البته جایش در این نوشته نیست و تنها میتوان با صدای بلند گفت، به داد نفت برسید.» سایر مطبوعات: سرمقاله امروز روزنامه مردم سالاری با عنوان «حرکت در مسیر باد» سرمقاله امروز روزنامه رسالت با عنوان «بارقههای امید برای یک ملت رنجكشیده» |
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|