تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
مهدی کروبی:

«اندیشه تک حزبی به گور می‌رود»

مهدی کروبی یکی از رهبران مخالفان دولت ایران، اندیشه تک حزبی در ایران را «محکوم به فنا» دانسته و گفته در زمان حکومت پهلوی نیز این اندیشه به گور برده شد.

تارنمای سحام‌نیوز به نقل از مهدی کروبی که امروز با دانشجویان «شاهد و ایثارگر» دیدارکرد، نوشته: «سودای تک حزبی در ایران نه تنها محکوم به فنا است بلکه ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران آن را نمی‌پذیرد.»




وی ادامه داد: «البته بوده‌اند افرادی که این سودا را در سر می پرورانده و حتی آن را در رژیم گذشته به‌عنوان رستاخیز اعلام کردند اما این سودا و اندیشه را با خود به گور بردند.»

اظهارات کروبی واکنشی به سخنان اخیر محمود‌احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور ایران است که گفته در ایران «تنها یک حزب وجود دارد و آن هم حزب ولایت است.»

این سخن احمدی‌نژاد، اعتراض‌های گسترده‌ای را در بین اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان به دنبال داشت.

کروبی افزوده: «بنا بود ولایت در راس باشد، به نحوی که زمینه مناسب را برای حضور حداکثری و رقابت سالم احزاب و گروه‌ها فراهم آورد و فضای نقادی را در کشور گسترش دهد نه آن‌که بخواهند آن‌را در این سطح خرد و در قالب تک حزبی نمایان کنند.»

مهدی کروبی با اشاره به این‌که همه شهروندان از اقلیت‌های قومی گرفته تا افراد با سلیقه‌های مختلف سیاسی از حقوق یکسانی برخوردارند گفته که هیچ ظلمی بر هیچ شهروندی مجاز نیست

دبیرکل حزب اعتمادملی همچنین بحث «مدیریت جهانی، عدم تمکین در قبال قانون، تضعیف نهادهای مردمی از طریق عدم تمکین و زورگویی، سوءاستفاده از مقدسات، دروغ‌گویی، دخالت و تصمیم‌گیری در حریم خصوصی خانواده‌ها و خش و خاشاک خواندن مردم» را از اقدامات «گستاخانه» احمدی‌نژاد برشمرده است.

مهدی کروبی با اشاره به این‌که «همه شهروندان از اقلیت‌های قومی گرفته تا افراد با سلیقه‌های مختلف سیاسی از حقوق یکسانی برخوردارند»، گفته که «هیچ ظلمی بر هیچ شهروندی مجاز نیست.»

رئیس مجلس ششم خاطرنشان کرده که «دروغ‌گویی» در هیچ دوره‌ای مانند دوره کنونی در ایران «واضح و بی‌شرمانه» رواج نداشته است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

این دولت و نظام به پایان راه اش رسیده است. روز به روز هم بر هرج و مرج افزوده می شود. این دولت دیگر «دولت مستقر»هم نیست. این «مجموعه مسلح» بیشتر شبیه "طالبان پاکستان" است تا یک دولت مستقر و "مغز اطلاعاتی" اش هم از طریق شهرام امیری به چنگ امریکا افتاده است. این مجموعه بی مغز شایسته نام دولت نیست و نام دولت را هم تا چند ماه دیگر بیشتر یدک نمی کشد. اما آیا تا آن زمان هم باید منتظر نتیجه این مسابقه گاوبازی بنشینیم نتیجه ای که چیزی جز پایان ایران نیست؟


بیانیه شماره ۱۸ مهندس موسوی به عنوان منشور جنبش سبز مورد توافق قرار نگرفت. ایراداتی به این بیانیه وارد شد و این ایرادات همه به یک نکته برمی گردد: قانون اساسی جمهوری اسلامی. این قانون اساسی دیگر اعتبار ندارد. ولی اشتباه نکنید این قانون اساسی از اول هم اعتبار نداشت.


استراتژی«اجرای کامل و بدون تنازل آن» تنها این بطلان و بی‌اعتباری درونی را عریان کرد. قانون اساسی جمهوری اسلامی از «بطلان متقابل»اصولش رنج می‌برد. فصل حقوق ملت، ولایت فقیه را ضایع و بی‌اعتبار می‌کند و ولایت فقیه حقوق ملت را باطل. این قانون! اساسی «در خود» باطل بود. اتفاقی که امروز در جنبش سبز افتاد تنها «برای خود» شدن این «بطلان در خود» بود. این قانون اساسی «خودبرانداز»بود. قانون اساسی مشروطه هم خودبرانداز بود. در واقع با ضمیمه شدن آن «متمم مبطل» به قانون اساسی، قانون اساسی مشروطه در خود باطل شد. استبداد صغیر تنها «در خود» را«برای خود» کرد و نباید شکست مشروطه را به گردن آن شاه بی‌گناه انداخت. امروز هم شکست های متوالی ما تقصیر ناصرالدین شاه زمان نیست. ما خود مقصریم، سید علی بی‌گناه است.


ما امروز یک بار و برای همیشه نیاز به یک قانون اساسی«درخود معتبر»داریم و تا این گام اساسی برداشته نشود در بر همین پاشنه می‌چرخد. با پذیرش یک قانون اساسی «درخود باطل» و نقاشی کردن گنجشک و فروختن آن به جای قناری، به هیچ جا نمی‌رسیم. ممکن است یک قانون اساسی «در خود معتبر » را بنویسیم ولی نتوانیم آنرا به یک قانون اساسی«برای خود معتبر»تبدیل کنیم اما لاقل دور سرمان نمی‌چرخیم و با خود فریبی انرژی‌مان را هدر نمی‌دهیم. این انرژی می ماند برای یک فرصت مناسب تا هدف را فعلیت بخشیم.

بنابراین مهندس موسوی بهتر است به عنوان رئیس جمهور منتخب (نه هیچ عنوان دیگری)، قانون اساسی آن جمهوری‌ای را که ما می‌خواهیم ایشان رئیس جمهورش باشد بنویسد. رئیس جمهورموسوی باید دولت تشکیل دهد(دولت، نه قوه مجریه) و دولت جدید، قانون اساسی جدید می‌خواهد. مهندس موسوی باید قانون اساسی دولت«جمهوری دموکراتیک ایران»را تدوین کند و در ادامه به عنوان رئیس جمهور منتخب آن ایفای نقش کند. ممکن است این پرسش پیش بیاید که پارلمان و بقیه نهادها چه می‌شود؟


پاسخ روشن است. ما در وضعیت اضطراری به سر می بریم و در وضعیت اضطراری با خود مردم کار را به پیش می‌بریم نه نمایندگان‌شان. مهم‌تر از همه اینکه مهندس موسوی «نخست وزیر جنگ»است و به دلیل تجربیات اش قابل اعتماد است.


این دولت و نظام به پایان راه اش رسیده است. روز به روز هم بر هرج و مرج افزوده می‌شود. این دولت دیگر «دولت مستقر»هم نیست. این «مجموعه مسلح» بیشتر شبیه "طالبان پاکستان" است تا یک دولت مستقر و "مغز اطلاعاتی" اش هم از طریق شهرام امیری به چنگ امریکا افتاده است. این مجموعه بی‌مغز شایسته نام دولت نیست و نام دولت را هم تا چند ماه دیگر بیشتر یدک نمی‌کشد. اما آیا تا آن زمان هم باید منتظر نتیجه این مسابقه گاوبازی بنشینیم؟ نتیجه‌ای که چیزی جز پایان ایران نیست؟ این تعلل در تصمیم، قابل قبول نیست. ما امروز نیاز به تصمیم داریم.

آقایان کروبی و موسوی! آیا این مسئولیت خطیر را می‌پذیرید و نسخه نجات ایران را امضاء می‌کنید یا هنوز می‌خواهید این نظام خودبرانداز را نجات دهید؟ مردم شما را انتخاب کردند آیا شما هم مردم را انتخاب می‌کنید؟

http://omidsohrab.blogspot.com/2010/07/blog-post_18.html

-- az balatarin ، Jul 19, 2010

کروبی:«سودای تک حزبی در ایران نه تنها محکوم به فنا است بلکه ساختار سیاسی نظام اسلامی ایران آن را نمی‌پذیرد.»! برعکس، ساختار نظام فاسد اسلامی با نهاد هایی همچون، بیت مستبد و تمامیت خواه رهبری، شورای نگهبان، مجلس تشخیص مصلحت، مجلس خبرگان و...کاملاً با حکومت تک حزبی سازگار است. درضمن به گفته شما، «دروغ‌گویی» در هیچ دوره‌ای مانند دوره کنونی در ایران «واضح و بی‌شرمانه» رواج نداشته است. این بدین معنی است که دروغگویی و فریب مردم، همیشه در نظام اسلامی وجود داشته و حال تنها بیشتر و واضح تر شده است. پایه گذار دروغ، فریب، قتل و غارت منابع کشور، شخص خمینی بوده است. همان کسی که شما هنوز از او با نیکی یاد می کنید و عکس این فریبکار و جنایتکار را در دفتر کار و منزل خود بر دیوار آویزان کرده اید!؟ خرد و هوشمندی هیچگونه ارتباطی با خمینی ندارد.
شرمنده

-- Sharmandeh ، Jul 19, 2010

thanks for the lecture.

-- بدون نام ، Jul 19, 2010

جناب آقای کروبی اندیشه‌های جمهوری جهل ، جور و جفا دراند به گور میروند.

-- haji ، Jul 19, 2010

رضا سقائی خوانندۀ خوش صدای لرستان !
اميدوارم به توانيد روزی به سرود تفنگ و يا جنگ لران که نشانۀ مبارزۀ اين مردم دلير هست گوش دهيد و بدانيد آنجا که مردم دليرند، از نظامهای حاکم سرکوب ميشوند.رضاشاه کوههای لرستان را با خون شيرمردانش شست،مانند امروز در زاهدان و کردستان. باری لرستان يکي از زيباترين استانهای ايران است.دشت ، گل، سبزه و آبشار نشان خاکی غنی است ولی بيکاری بيداد ميکند و فقر. مردم لرستان آرام نشسته اند؟ آيا اينها بهتر از شاه هستند؟
اگر لرستان بجنبد ؟ تمام وزير و وزرا از استانهای مرکزی و يا قمی هستند.چرا لرستان در خواب ماند ؟ شايد مذهبشان شيعه است نميدانم.بر روی خاکی غنی و در فقرعميق در خوابند.بايد اين تحقيرها را به عقب زد و از مخملکوهای لرستان لذت برد!Mardi az LORESTAN

-- بدون نام ، Jul 19, 2010

فرمايشات جناب کروبی کاملاً صحيح است، اما در اين فاجعه ملی شخص ايشان يقيناً شريک جرم است

-- بدون نام ، Jul 20, 2010

ایران برای همه ایرانیان

V

-- زنده باد مخالف من ، Jul 20, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)