تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۸۸ • چاپ کنید    

نگرانی از «هیاهوها» علیه مهدی کروبی

مجمع روحانیون مبارز از «هیاهو» علیه مهدی کروبی نامزد معترض به نتیجه انتخابات ابراز نگرانی کرد.

این مجمع در بیانیه‌ جدید خود از «اهانت‌ها» به آقای کروبی با عنوان «جنایت» یاد کرده است.

مهدی کروبی دبیرکل حزب اعتمادملی اخیرا با انتشار نامه‌ای از تجاوز به برخی پسران و دختران بازداشتی حوادث اخیر خبر داد و از اکبر هاشمی رفسنجانی خواست که این موضوع را پیگری کند.

محتوای این نامه با واکنش تند برخی نمایندگان محافظه‌کار مجلس و تعدادی از ائمه جمعه مواجه شده است.


آنها خواستار برخورد قضایی با نویسنده این نامه شده‌ و حملات تندی متوجه آقای کروبی کرده‌اند.

مجمع روحانیون مبارز که به دبیرکلی محمد خاتمی رئیس جمهوری پیشین ایران اداره می‌شود، با حمایت از این اقدام کروبی اعلام کرده که «اگر خبر (تجاوز‌ها) واقعیت داشته باشد، بزرگ‌ترین جفا به مردم و انقلاب و اسلام شده است.»

این مجمع افزوده که به جای رسیدگی «دقیق و بی‌طرفانه» به آنچه اعلام شده و «شواهد و قرائنی» بر تحقق آن وجود دارد، علیه آقای کروبی «هیاهو» به را افتاده که «دل همه علاقه‌مندان به امام و سرنوشت کشور را به درد آورده است.»

در بخش دیگری از این بیانیه به حوادث اخیر اشاره شده و آمده است: «امروز نباید نسبت به آنچه در جریان برخورد با مردم، بازداشت‌های غیرقانونی و رفتارهای خلاف ابتدایی‌ترین موازین شرعی و قانونی و جنایت‌هایی که از جمله در بازداشتگاه‌ها رخ داده است، ساکت نشست.»

مجمع روحانیون مبارز اعلام کرده که در حوادث پس از انتخابات «جنایت‌های مسلمی» رخ داده که «ایجاب می‌کرد» که با جدیت با مسببان واقعی این جرم و جنایت‌ها برخورد شود.

«امروز نباید نسبت به آنچه در جریان برخورد با مردم، بازداشت‌های غیرقانونی و رفتارهای خلاف ابتدایی‌ترین موازین شرعی و قانونی و جنایت‌هایی که از جمله در بازداشتگاه‌ها رخ داده است، ساکت نشست»

این مجمع همچنین از «اهانت‌ها به مردم»، «بازداشت‌های غیرقانونی» و «برگزاری محاکمات نمایشی» اظهار تاسف کرده است.

ابراز نگرانی مجمع روحانیون مبارز ایران از «جنجال‌ها و هیاهوها» علیه مهدی کروبی همزمان با «توقیف موقت» روزنامه اعتماد ملی همراه شده است.

روزنامه اعتماد ملی ارگان رسمی حزب اعتماد ملی است که دبیرکلی آن را آقای کروبی بر عهده دارد.

این روزنامه در شماره امروز دوشنبه خود متن نامه‌ای از مهدی کروبی که در پاسخ به حملات و انتقاد‌های چند روز گذشته علیه وی، نگارش یافته را به چاپ رسانده بود.

سعید مرتضوی دادستان تهران با رد گزارش‌ها مبنی بر توقیف این روزنامه، علت انتشار نیافتن شماره امروز اعتماد ملی را «مشکلات چاپخانه» عنوان کرده است.

این در حالی است که حسین کروبی(فرزند مهدی کروبی) گفته که شب گذشته نماینده دادستانی مانع از چاپ این روزنامه شده است.

هنوز مشخص نیست که روزنامه اعتماد ملی تا چه مدتی در توقیف می‌ماند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

«گفت به من تجاوز شده، مرتضوی خودش آمد و او را برد»
روایتی کامل‌تر از ماجرای بازدید نمایندگان از اوین و اتفاقات پس از آن
«موج سبز آزادی» پیش از این به دو نمونه از شکنجه‌هایی که از سوی زندانیان به اطلاع نمایندگان مجلس رسیده، اشاره کرده بود. اما آنچه می‌خوانید، گزارش دیگری است که بخشی از ماجرا را به طور کامل‌تر شرح می‌دهد و از نقش سعید مرتضوی در ربایش پسر جوانی که موضوع تجاوز به خود را مطرح کرده بود، پرده برمی‌دارد. مشروح ماجرا را بخوانید:
زمانی که آقای بروجردی با هیئت همراه از زندان اوین بازدید کرد، از بند عمومی بازداشتی‌های حوادث اخیر در قرنطینه‌ی اندرزگاه هفت زندان اوین هم بازدید کرد.
به گزارش موج سبز آزادی به نقل از شاهدان عینی، در جریان این بازدید، شخصی هنگام صحبت زندانیان از طرف هیئت مجلس از آنان فیلمبرداری و شخصی دیگر با آنها مصاحبه می کرد و جالب اینجاست که این افراد هر دو از شکنجه‌گران زندان بودند که بازداشت‌شدگان آنها را می‌شناختند!
بر اساس این گزارش، فردی که بسیار مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود، برای صحبت کردن بلند شد و خود را ع.ب معرفی کرد و گفت قبل از اینکه به زندان اوین منتقل شود، در کمپ کهریزک بوده و بارها به صورت وحشیانه‌ای توسط باتوم مورد تجاوز قرار گرفته است، به طوری که هنوز هم هر روز مقداری خون از او دفع می شود.
به گزارش موج سبز آزادی به نقل از یکی از زندانیان که شاهد این ماجرا بوده، هنگام طرح این صحبت‌ها، توسط گروه همراه نمایندگان مجلس (همان بازجویان آشنا برای بازداشت‌شدگان) از این فرد فیلم گرفته می‌شد و قدرت‌الله علیخانی که تنها عضو اصلاح طلب کمیته‌ی پیگیری مجلس است، در حالی که از صحبت‌های این جوان تحت تاثیر قرار گرفته بود، دیگر طاقت نیاورد و با ناراحتی آن بند را ترک کرد.
به گفته این شاهد عینی، پس از آنکه صحبت‌های این زندانی تمام شد، آقای بروجردی هماهنگ کرد که این شخص را برای درمان به بهداری بازداشتگاه ببرند. بعد از نزدیک نیم ساعت که هیئت همراه بند را ترک می‌کنند، ع.ب که مورد تجاوز قرار گرفته بود، به بند باز می‌گردد و به دیگر زندانیان خبر می‌دهد که برای درمان او هیچ کاری صورت نگرفته است.
این شاهد عینی به «موج سبز آزادی» خبر می‌دهد: اما اتفاقی که همه‌ی بازداشتی‌های همبند این پسر جوان را ناراحت کرده، این است که دو ساعت بعد از بازگشت این فرد به بند، شخص قاضی مرتضوی به بند عمومی آمده و به وی می‌گوید که وسایلش را جمع کند، و او را با خود می‌برد و دیگر هیچ یک از بازداشتی‌ها او را نمی‌بینند.
وی سپس با ابراز نگرانی شدید نسبت به سرنوشت این جوان بازداشتی، می‌گوید: با توجه به اینکه تجاوز در زندان‌ها توسط حکومت شدیدا تکذیب شده است، احتمال این امر می‌رود که برای از بین بردن شواهد به این شخص آسیبی رسیده باشد. لااقل زندانیان احتمال این امر را بسیار بالا می‌دانستند.

البته شاید بچه ی بیچاره را بدست برادران لبنانی سپرده باشند.

-- بدون نام ، Aug 17, 2009

مجمع روحانیون مبارز از«هیاهو» به را افتاده بر علیه کروبی: «دل همه علاقه مندان به امام و سرنوشت کشور را به درد آورده است.» مجمع در بیانیه جدید خود از «اهانت ها» به آقای کروبی با عنوان «جنایت» یاد کرده است. «اگر خبر (تجاوز ها) واقعیت داشته باشد، بزرگ ترین جفا به مردم و انقلاب و اسلام شده است.» این علاقه مندان امام باید دیگر فهمیده باشند که پایه گذار این خشنونت و جنایات شخص خمینی بوده است. چگونه است، اهانت به کروبی «جنایت» است ولی تجاوزات گسترده ٣٠ ساله جسمی و روحی به مردم، جفا به انقلاب و اسلام است. اسلام خمینی و شیوه حکومتی نظام اسلامی باعث ننگ بشریت است!
متجاوزان اسلامی،

-- Motejavezan Eslami ، Aug 17, 2009

درباره کامنت یک زن از تهران،

اول این که بسیار ممنونم و دست شما را به نشانه احترام و تشکر می بوسم.

و اما جالب است که ....های لبنانی را 30 سال با سرمایه این مملکت فربه کرده اند تا در موقع مقتضی پاچه همین مردم را بگیرند.

سردم داران نظام اسلامی پول به بیگانگان می دهند و آنها را اجیر می کنند که به فرزندان ایران تجاوز کنند! این است مفهوم حکومت دینی و اسلامی.

چند سال پیش با یک لبنانی حرف می زدم. آدم های از خود راضی ای هستند و یک جور هایی خود را اروپایی می دانند. صحبت از صنعت شد، گفتم صنایع مهم لبنان چست؟ گفت لبنان صنایع چندانی ندارد. گفتم پس درآمد لبنان از کجاست؟ با تمسخر من را نگاه کرد و گفت: از شما. شما ایرانی ها مخارج ما را می پردازید!

به گردانندگان نظام می گویم: کدام انسان آزاده، و شریفی ... نه اصلا کدام انسانی به یک خارجی (یاغیر خارجی) پول می دهد تا هم وطنانش را بکشد، شکنجه دهد و مورد تجاوز قرار دهد؟

فکر می کنید لبنانی ها در باره شما چه فکر می کنند؟ وقتی که دارند به دختران و پسران جوان ایرانی تجاوز می کنند، درباره جناب لاریجانی و خانواده اش چه فکر می کنند؟ وقتی برگشنتد به کشورشان، در مورد حکومت اسلامی ایران و ایرانی ها چه می گویند؟

جناب لاریجانی،
حتما می دانی که کسی که پول می گیرد و خود را می فروشد چه نام دارد. لطفا بگو شما که هم پول می دهی و هم وطنت را، چه نام داری؟ نام حرفه جدید و بی سابقه شما چیست؟ نفع و لذت تو در چیست؟ در حفظ اسلام؟!! این یکی را راست گفتی!

شما که تجاوز به جوانان وطنت را سازمان دهی یا لااقل لاپوشانی می کند، خودت چه جور هیولایی هستی؟ آیا از خودت نمی ترسی؟ از خودت بدت نمی آید؟ شاید هم آنقدر ذوب در ولایتی که پاک بی حس شده ای!

کسی که آدم اجیر می کند تا به هم وطنانش نجاوز کنند، چقدر بیمار است؟ چقدر از انسانیت پرت است؟ با چه سرمشق و تفکری به این جا رسیده؟

-- آریا ، Aug 17, 2009

دوستان با سلام،
من با ادای احترام و با اشکی که از چشمانم سرازیر است و هفته هاست که بند نمی آید این مطلب را با پسرم برایتان باز نویسی کرده ایم.
خواهش می کنم تا دوستان بر این کار اندک ما و خصوصا کار بزرگ و ملی نویسندگان این اطلاعیه ارج نهند و آنرا هر چه بیشتر منتشر کنند. این اعلامیه در تاریخ شانزدهم مرداد ماه در تهران منتشر شده بود که البته ما آنرا به اصفهان نیز سرایت دادیم و دوستان به شهرهای دیگر نیز بردند...البته این ورقه امروز بسیار کهنه و مندرس شده. ولی از آنجا که ما تا کنون نتوانستیم آنرا روی سایتها ببینیم من و پسرم آنرا باز نویسی کردیم و در اینجا می آوریم شاید این تنها کاری باشد در راستای بازشناسی و قدردانی از پاسدارانی که جرات می کنند و می نویسند. و هم صد تشکر از این سایت!

بنام خدای آزادی
مردم سبز ایران، مردم انقلابی ایران حکومت سرکوبگر اسلامی عریان شد و تمامی سبعیت خود را عریان کرد. از کشتن پیر و جوان و کودک و حتا زن آبستن سرباز نزد. از تجاوز جنسی به دختران و پسران ایران زمین تردید نکرد، از اجیر کردن لبنانی ها و فلسطینی ها در تجاوز به پسران ایران زمین شرم نکرد. شکنجه های این حکومت عدالت اسلامی روی وحشی ترین و غیر انسانی ترین حکومت های جهان را سفید کرد. خامنه ای و فرماندهان سپاه پاسداران و بسیجیان چه آنها که لباس فرم پوشیده بودند و چه آنان که لباس شخصی بتن داشتند با خواهران و مادران و برادران و پدران و پدربزرگان و مادربزرگان و کودکان ما چنان رفتار کردند که حتا صدامیان وقتی خرمشهر را گرفته بودند و آبادان را محاصره کرده بودند و ما خودمان هرکدام خود فرماندهی چهل و هفت نفر تا یکصد و شصت نفر را در آن عملیاتها بر عهده داشتیم ، آری صدامیان آنروزها با ما و مردمانمان چنان نکرده بودند که اینان کردند. آری صدامیان غیر از یکی دو مورد به زنان و دختران ایرانی تجاوز نکردند و ما هیچ موردی از تجاوز به پسران نمونه ای نداریم. ضافه بر این آنچه ما یه ی ننگ است این است که دستگاه روحانیت و در راس آن خامنه ای و سرسپردگانش در سپاه و بسیج نه تنها خود به سرکوب اذیت و آزار و تجاوز جنسی به دختران و پسران و مردم مبادرت کردند بلکه برای این سرکوب و این اذیت و آزار و خصوصا تجاوز جنسی از مزدوران لبنانی و حماس فلسطینی نیز بهره گرفتند. و ما به شما بگوییم به عنوان کسانی که در میانمان از شانزده سال تا بیست و هفت سال خدمت نظامی و پاسداری هست که فرماندهان پاسدار و فرماندهان بسیج آنچه را نتوانستند با سربازان متجاوز صدام بکنند با خواهران و برادران ما در خیابانهای تهران و اصفهان و شیراز و مشهد و ... کردند و می کنند....و ما نویسندگان این اطلاعیه به شما بگوییم که سربازان عراقی به محض دستگیری و اسارت در بهترین مکانها نگهداری می شدند به آنان بهترین غذا و پوشاک و رختخواب داده می شد. شاید برایتان باور کردنی نباشد ولی آنها پس از مدتی اجاز می یافتند تا به خانه ی پاسداران و بسیجیان رفت و آمد کنند و این همه ازدواجهای دختران ایرانی با سربازان آنروزگار صدام از ثمره بخششهای پاسداران و بسیجیان است به آنها. البته ما از آن همه دوستی ایرانی خجل نیستیم اما ما خجالت می کشیم و شرمنده ایم که در این سی سال از ازاله بکارت پیش از مرگ دخترکان هموطنمان گرفته تا تجاوزات مکرر در زندانهای حکومت عدل علی به زنان و به پسران و حتا زنان و مردان مسن سکه ی رایج بوده است. ما سوگواریم که زندان اوین و بدتر از آن زندان قزل حصار و زندان کهریزک وحشتناکترین و غیر انسانی ترین زندانهای جهان باشد! این برای ما که در سپاه خدمت کرده و می کنیم چنان ناگوار است که همچون خوره و مرگی تدریجی روح ما را سوهان می کشد. ضرب و شتم هممیهنان ما تا سرحد جنون و تا سرحد مرگ از فتواهای خامنه ای ست. فرماندهان سپاه و بسیج به فتوای روحانیت شیعه و خصوصا جنتی و ریشهری و دری نجف آبادی و یزدی و روح الله حسینیان اجاز دارند هر نقص عضوی و هر تجاوزی و هر جنایتی را بر علیه زندانیان در بند انجام دهند. متاسفانه سرکوب نیروهای عصیانگر سپاه و بسیج تا ده پانزده روز پیش بسیار موثر بود ه و آنان گاهی واقعا از درد و غصه خودکشی کردند و یا ناپدید شدند و یا آنان را سر به نیست کردند و یا اینک در سیاهچالها در زندانهای عدل علی در حال مرگی تدریجی هستند. اما خوشبختانه از ده پانزده روز پیش شکافهای بسیار پر معنی در سپاه و بسیج و حتا بگو مگوهایی نیز در ارتش بگوش رسیده است. اینجانبان بخاطر در خطر نیفتادن انسانهای مفید و جانباز از دادن توضیحات بیشتر صرف نظر می کنیم . اما شما باید بدانید که سربازان جان برکف سپاه پاسدران فهمیده اند که برای سرکوبی و تجاوز به حقوق ایران و ایرانی و تجاوز جنسی به هموطنان خود بوجود نیامده اند. آنان امروز یا فردا در پادگانها و در خیابانها بجان فرماندهانی خواهند افتاد که زیردستان خود را وادار به ایرانی کشی و سرکوب انقلاب سبز کرده اند. تصفیه حسابهای خونینی در راه است. دژخیمان برای جلوگیری از همین تصفیه حسابهاست که این چنین ددمنشانه بجان اسیرانی چون عطریانفر و ابطحی و زیدآبادی و صدها زندانی دیگر افتاده اند. آنان بخوبی می دانند که پایانشان آغاز شده و هر روز سرعت بیشتری می گیرد.
مردم صبور ایران، مردم نجیب و انقلابی سبز. جنبش سبز از آن شماست! میرحسین موسوی و خاتمی و رفسنجانی پیروان شمایند. این شما هستید که آنان را از پس خویش می کشید. امروز ما که از پاسداران امروز و دیروزیم به این نتیجه رسیده ایم که در جامعه ی ما باید تمامی رنگهای سیاسی و فرهنگی و هنری و اجتماعی وجود داشته باشد. در ایران فردای ما باید تمامی نحله های فکری و سیاسی بتواند نشو و نما کند. در سفرهایی که ما با دوستانمان به کشورهای دیگر کرده ایم و با مطالعاتمان به این نکات بسیار ظریف رسیده ایم که مذهب باید در خدمت کشور و مردم باشد و نه کشور و مردم در خدمت مذهب. ما همچنین به این نتیجه رسیده ایم که اگر چه خودمان یک ایده ی سیاسی داریم اما نباید این ایده ی سیاسی در نظام ارتش و سپاه پاسداران ایران و بسیج دخالت کند. نباید ارتش و سپاه مکتب و ایدئولوژیی ای غیر از ایران و پاسداری از ایران داشته باشد. ما صدمه های جبران ناپذیری را به اسلام زدیم زیرا آنرا با سیاست آلودیم، و هم ما خسارتهای جبران ناپذیری را به ایران زدیم زیرا سیاست و دیانت را عین هم دانستیم و هر دو را تباه کردیم. ما به همراه هزاران نفر از روشنفکران سپاه و بسیج و ارتش و نیروهای دیگر نظامی و انتظامی بر این باوریم که جدایی دین و سیاست واجب حیاتی ست. هم برای دین و هم برای سیاست.
هموطنان عزیز!
سخن ما بدرازا کشید! انچه که امروز فوری و فوتی ست همانا همین روزهای تاریخساز است. نماز جمعه ای که توسط هاشمی رفسنجانی خوانده خواهد شد. رفسنجانی امروز علی رغم آنچه تا کنون کرده و بوده یکی از چهره های بسیار موثر در تاریخ در حال شدن ما ست. او امروز برای بیرون بردن ایران از این بحران عمیق تواناست ، به یک شرط. بشرط حمایت! او احتیاج به حمایت و پشتیبانی ما همه ی ما با هر مسلک مرام ایدئولوژی و قوم و مذهب دارد. هاشمی را اکبر شاه نامیدن مسخره و مضحک است. او دیگر وقت چندانی برای شاه بودن و شدن ندارد و اصولا اگر شاهی نیز وجود داشته باشد آن خامنه ای ست. خامنه ای البته در حد و قد و قواره ی شاه نیست اما سبعیت و ضدبشر بودنش بسی از هیتلر و استالین و چائشسکو و میلوسویچ سرآمدتر است. که آنها کهریزک نداشتند و او دارد، انها ازاله بکارت نداشتند و او دارد، آنها دست کم رعایت ظاهر را می کردند و او در برابر طرفدارانش که مثل مستان خون طلب زوزه تشنگی خون می کشیدند فرمان قتل می دهد و از رادیو تلویزیون پخش می شود. فرمان شکنجه می دهد و ناگهان صد نفر نمونه از هزاران شکنجه شده را می آورند در داگاهی در برابر تلویزیون وبا افتخار اعتراف گیری مستقیم می کنند. این حتا در تاریخ استالین و صدام هم سابق نداشته است. بنا بر این هر مقایسه ای توهین بطرف مقابل است. در حال برای گذشتن از این بن بست باید نیرویی عظیم فراهم آید و بی هیچ ترسی باید روزهای متمادی در خیابان آمد تا ریشه ی این استبداد مذمن کنده شود. و نماز جمعه ی شاید این هفته باید نماد ایرانیت ما در برابر استبداد دین باشد. باید دختران و پسران جوان و زیبای ما در صفوف بهم فشرده و بصورت مختلط در کنار هم نماز بخوانند. باید این بدعت بزرگ اختلاط زن و مرد گذاشته شود و این دگم احمقانه ی جدا سازی شکسته شود. باید روحانیت غیروابسته ی به خامنه ای و تحجر به میدان بیاید و فردای خودش را تظمین کند. اگر روحانیت خواهان ماندن در میان مردم است باید روز جمعه ای که هاشمی نماز خواهد خواند همگی بمیدان جنگ نماز جمعه بیایند.
و یک هشدار اینکه گفته می شود که به هاشمی اخطار کرده اند که اگر از نماز جمعه ی این هفته انصراف ندهد حتما او را خواهند کشت اما هاشمی پیش از این جواب آنان را داده است. هاشمی شیر تر از آن است که از روبهان رهبر جنایت پیشه ی نظام بهراسد. حضور ملیونی ما می تواند قطار ایران را از این گردنه بگذراند. همگی از پیر و جوان مسلمان و غیر مسلمان شیعه و سنی بیاییم همگی بیاییم. ایران مال همه ی ماست!
قرار ما در نماز جمعه ی شاید آینده و یا جمعه ی بعدی به امامت هاشمی رفسنجانی. و این یعنی استفاده از سلاح دشمن بر علیه خودش.
جمعی از برادران و دو خواهر شما از سپاهیان دیروز و امروز و فردا.
جمعه

شانزدهم مرداد 1388

-- بدون نام ، Aug 17, 2009

برای تحریم احمدی‌نژاد بسیج شویم! محمد ارسی - شیکاگو محمود احمدی نژاد
رئیس
اسمی باند کودتاچی، گویا مصمم است که ۲۴ سپتامبر آینده در اجلاس عمومی
سازمان
ملل متحد، در کنار روسا و نمایندگان کشورهای عضو سازمان ملل، حاضر باشد و
طبق
روال گذشته نطق و سخنرانی کند.

در خارج از کشور ایران نیز، از اخبار و شواهد چنین برمی‌آید که مجموعۀ
عظیمی از
ایرانیان مقیم آمریکا و اروپا، خاصه روشنفکران و فعالان سیاسی، آماده
می‌شوند
تا با تظاهرات اعتراضی گسترده در سراسر جهان به ویژه با اجتماع قوی در
شهر
نیویورک، اراده خلل ناپذیر ملت ایران را در نفی قاطع رژیم کودتا به سران
ملل
جهان نشان بدهند.

در واقع امر، این مهمترین زورآزمایی سیاسی تبلیغاتی با باند کودتاچی است
که
جنبش سبز مسالمت آمیز و دموکراتیک ملت ایران در خارج از کشور انتظار آن
را
می‌کشد.

تردید نباید داشت که چشمان پر اشک و امید مردم ایران در داخل میهن به
خارج
دوخته تا ببینند فرزندان ایران زمین در دیاران دور برای آزادی ملت چه
می‌کنند.... در این زورآزمایی چه خواهند کرد...

اما آن چیزی که این تظاهرات اعتراضی علیه احمدی نژاد را قرین توفیق و
پیروزی
می‌تواند بکند، این است که درصد مهمی از سران و نمایندگان کشورهای شرکت
کننده
در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد، در زمان سخنرانی احمدی نژاد ، به عنوان
همنوایی با حرکت دموکراتیک ملت ایران، محل اجلاس را معترضانه ترک کنند.
یعنی از
سران ملل دنیا باید بخواهیم که چنین کنند این خواست ملت ماست.

چنین خواستی از سران کشورهای مختلف جهان به ویژه از رهبران دنیای آزاد،
خواستی
انسانی، دموکراتیک، معقول و بر اساس ارزش‌های اعلامیه جهانی حقوق بشر
است. این
کمترین یاری انسانی و آزادی خواهانه یی است که دنیای آزاد می‌تواند به
ملت بپا
خاسته و آزاد ایران برساند...

برای رسیدن به چنین هدفی، شایسته است که ایرانیان آزادی خواه و معترض در
کشورهای مختلف جهان، در محل زندگی و سکونت خویش، با نوشتن نامه سرگشاده
به سران
دولت‌های مربوطه، از آنها بخواهند تا به عنوان اعتراض به جنایات باند
احمدی
نژاد، در زمان نطق وی، جلسه را ترک کنند...

طبیعی است که با یاری گرفتن از احزاب، سازمان‌ها و شخصیت‌های مترقی انسان
دوست
در سراسر جهان خاصه در اروپا و آمریکا این خواست را می‌توان به مبارزه‌ای
بین
المللی تبدیل کرد.

زمان را از دست نباید داد. با الهام از پیام مسالمت آمیز و عدالت طلبانه
جنبش
دموکراتیک ایران، جمعیت‌های فعال ایرانی در هر کشوری که مقیم اند، فشار
به
دولت‌های مربوط را برای اجرای این خواست مردم ایران، شایسته است که بی
فوت وقت
آغاز کنند.

جمعیت‌ها گروه‌های فعال ایرانی در سوئد، آلمان، فرانسه... که با کارهای
ستودنی
و تحسین برانگیزشان محور اصلی پیکار در خارج از کشور بوده اند، می‌توانند
باز
پیشگام شوند و دیگران نیز در پی آنها روان شوند.

-- بفرستید برای همه. ما نگاهمان به شماست! ای هممیهنان خارج ، Aug 17, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)