خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و جامعه > سراب اوکراین | |||
سراب اوکراینحامددر فرودگاه بوریس پُل، سوار هواپیما میشوم تا شهر کیف را به مقصد تهران ترک کنم. هواپیما پر است از زن و مرد پا بهسن. برای من که عادت کردهام در هواپیمای این مسیر فقط دانشجو ببینم، این موضوع قدری عجیب است. زمان زیادی نمیگذرد تا سر صحبت بین مسافران باز شود. اغلب مسافران پدران و مادرانی بودند که برای یافتن دانشگاه مناسب تحصیل فرزندان خود به اوکراین و بلاروس آمده بودند. من برای چند تن از آنان توضیح دادم که چرا کشور اوکراین محل مناسبی برای تحصیل فرزندانشان نیست. گفتم که رشوه خواری در دانشگاهها بیداد میکند. توضیح دادم که زبان روسی، زبان دشواری است و حتی بعضی از دروس به زبان اوکراینی ارایه میشود، زبانی که دانشجوی خارجی آن را در دورههای مقدماتی فرا نگرفته، گفتم که دانشجوی ایرانی و کلاً دانشجوهایی که از شرق میآیند و نیز سیاهپوستان، در این کشور امنیت ندارند و گفتم که بیمه نامهای که دانشجو در مقابل مبلغ قابل توجه دریافت میکند، کاغذ پارهای بیش نیست و گفتم و گفتم و گفتم
جوابهای این پدران و مادران آینه دردهایی بود که ریشهیابی آنها چندان دشوار نیست. یکی از خانمهای مسن با چهرهای غم گرفته گفت: «مگر بچههای بیگناه ما چه کردند که نمیتوانند کنکور قبول شوند؟». گفتم: «اگر هدف تحصیل است، باید خیالتان راحت باشد، اینجا، جای درس خواندن نیست، کسی که در محیط امن خانه موفق نبوده، اینجا صد البته موفق نخواهد بود». دیگری گفت: «اقلاً می آیند یک نفسی میکشند». فهمیدم که به موضوع اصلی نزدیک شدیم. یکی از پیر مردها لـُب کلام را گفت: «آقاجان، چهار - پنج سال هم که از آنجا بیایند بیرون خودش خیلی است». بقیه هم سخنان اورا تایید کردند. فهمیدم سر به دیوار می کوبم. حرفشان را تایید کردم و خاموش شدم. مردی با چشمانی قرمز و سری گرم جلوی من نشسته بود. او بلاروس را برای تحصیل فرزندش انتخاب کرده بود. میگفت آن جا استادانش مثل اوکراین رشوهبگیر نیستند. بعد با غیظ به فرزندش که جلوی هواپیما نشسته بود، اشاره کرد. میگفت یک هفتهای را با پسرش در آنجا گذرانده است. هر صبح خود برای یافتن دانشگاهی مناسب از هتل بیرون میرفت، در حالیکه فرزند خسته از کلوبهای شبانه را در هتل برای استراحت تنها میگذاشت. میگفت فرزندش حتی یک بار هم برای صحبت با مسوولان دانشگاه با او نرفت. بعد با اعتماد به نفس گفت: «بلدم چهکار کنم، استاد دانشگاه را مجبور میکنم هر ماه به من گزارش بدهد». جوابی نداشتم. جوانی که کنارم نشسته بود پرسید: «آقا، شما از مهماندار آبجو گرفتید؟» پاسخ دادم: «نه». از من خواست تا برایش بگیرم، چون خودش خجالت می کشید. میگفت این پنجمین بطری است که مینوشد (در مدت سه ساعت پرواز). با اینکه چندان مست به نظر نمیآمد، سوال کردم: «فرودگاه تهران میآیند به استقبالت؟». در حالی که از پنجره به بیرون خیره شده بود گفت: «هیچکس منتظرم نیست». بعد با غمی که سعی میکرد با لبخند پنهان کند گفت: «میخواهم برگردم ایران. درس را ول کردم. هیچکس نمیداند. حتی پدر و مادرم. تا صبح میمانم فرودگاه، بعد میروم منزل». بعد در حالیکه معلوم نبود طرف صحبتش کیست گفت: «بگذار هرکی هر چی میخواهد فکر کند. برایم دیگر فرقی نمیکند. دیگر خسته شدم، خسته». از پنجره به بیرون نگاه کردم. به تهران نزدیک شده بودیم. مرد جلویی خوابش برده بود. هواپیما تکانی خورد. معلوم بود برای پایین رفتن آماده میشود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
حامد جان نوشته ات را خواندم از خودم می پرسم آیا هیچ حادثه ای ما را از خواب بیدار خواهد کرد! آیا اين مردن تدیجی و پوسیدن و مهمل بودن اينقدر ارزش دارد که همه خانه نشین شوند تا گروهی اندک تمامی ثروت مکنت اين مملکت را خرج اسلامشان کنند. بعضی و قتها در اين گوشه ی تران آرزو می کنم و زلزله ای بیاید و اين مردم محافظه کار و بی رگ را که خود من و خانواده ام جزو آنیم را نابود کند. که:
-- بدون نام ، Apr 13, 2008بودن به از نبود شدن خاصه در لجن!
chandta nokte :
-- milad ، Apr 13, 20081- hameye daneshgahaye Ukraine reshve nemigiran va oon yeki ke reshve migire va maarofam hast kamelan doroste ke kheili ziad reshve migire va raghamaye bala.
2- hameye adamai ke Ukraine dars mikhoonan khodeshoon rahe bargasht daran ama hamoon masaalei ke mesle clube shabane tasire ziadi dar mondaneshon dare.
3 - adamai ke dars mikhonana mitoonan dars bekhoonan ama yeki az mavane hamoon zabane ke shoma eshare kardin.
4 - tooye havapeima aslan abjo nemidan va faghat baade sham sharab va vodka serv mikonana oonam na har andaze ke har kas khast yaani ye peik vodka shayad kheili esrar koni do peik ama aslan abjo nemidan.
5- dar tanha chizi ke hata shoma kam rajebesh harf zadi masaaleye amniat bood ke shadidan bhase aslie mozoo mitoone bashe.
گذارش جالب و تاثیر گذاری بود.این توهم تحصیل با هر قیمتی برای خوشبخت شدن مانند خوره به جان خانواده های ایرنی افتاده.
-- ¨behdad Bordbar ، Apr 13, 2008GREAT REVIEW!Short but great
-- بدون نام ، Apr 13, 2008be nazare man hame onayee ke mikhan az iran biyan biron baraye tahsil age vahean ghasde tahsil daran beran ye jayee dorosto hesabi . man khodam to hend dars mikhonam va in gozaresho kamelan taeed mikonam. ya ye ede faghat bara gereftan madrak miyan maslan karmande dolatatn ya borsiye inja va onja. baghiyee ham aksaran be donbale hame chi hastan ela dars. onayee ke vahean mikhan dars bekhonan mibinan ke sathe keyfi danashgahah payeene ya nezam thasili ye joriye ke aslan shogho az beyn mibare.
-- saman ، Apr 13, 2008kafiye shaba to mahalehayee az shahre pune (jayee ke man hastam) ke irani toosh ziyade berid va bebinid in ja vaghean jayee dars khondan nist.
Keshwarhaye oropaye sharghy aslan mahale jalebi wase Tahsil nis chon in marakeze tahsily ostadane anha reshweh migiran va nomre midehan bande khod shahede in no reshwegiri dae Romany bodam ke daneshjoye irani mikhast be ostade Anatomy reshweh bedehad dar ghebale Nomre,albate hala ke Romany oswe EU ast,shayad jeloye in masaeal gerefte shawad wali newisande in maghale hagh darad chon keshwarhayi manande ukrain va belarus va moldawi va ghyro jaye tahsil nist va madarek an dar donya arzesh nadard.jawanane ma ba yad mowaseb bashan.trane Alman
-- بدون نام ، Apr 13, 2008نمیشه اسمش رو گزارش گذاشت - متاسفانه خیلی چیزاش واقعیت داره.
-- Taher ، Apr 13, 2008برای بعضی ها اکراین دیسکو و عرق خوری
برای بعضی ها فرار از فشارهای کاذب ایرانه
و...........
ولی اینجا هستند بچه هایی که درس می خونن.
از تذکراتی که دادید و نیز از توجه شما متشکرم. در مورد آب جو در هواپیما این توضیح را باید عرض کنم که این ماجرا در اواخر سال 2006 رخ داد. در آن موقع آب جو در هواپیما سرو می شد. این بقل دستی محترم من هم چون هر چه دل اش می خواست به او نداده بودند از این و آن خواهش می کرد تا برایش آب جو بگیرند، یکی از آنها هم من بودم. مسئله رشوه خواری هم متاسفانه امری غالب در کشور اوکراین است و بدیهی است که استثناء هم وجود دارد! من در اینجا در پی آن ام که خانواده های عزیزی که فرزندان خود را با هزار امید و آرزو به اینجا می فرستند بدانند که چه مشکلاتی در انتظار فرزندانشان است. مسلما مشکل جوانانی که از ایران به اوکرایین می آیند از آنچه که من نوشتم بسیار بیشتر است. شاید باز هم در این مورد نوشتم. شما نیز نظرتان را بنویسید. شاید برای آنان که چمدان ها را بسته اند مفید باشد! و آخر اینکه من مخالف تحصیل ونیز تفریح جوانان ایرانی نیستم، اما معتقد ام از چاله نباید به چاه افتاد.
-- حامد ، Apr 14, 2008سلام
-- ... ، Apr 15, 2008منم یه تازه دانشجو که نمی دونه چی بگه
اخه تو(یا شما ) کجا رو گرفتی؟(یا گرفتید؟!)
بهنظر شما،اين جمله مشكل «دستور زبان»ي ندارد؟
«در فرودگاه بوریس پُل، سوار هواپیما میشوم تا شهر کیف را به مقصد تهران ترک میکنم.»
...
فكر كنم اينگونه درستتر باشد:
«در فرودگاه بوریس پُل، سوار هواپیما میشوم تا شهر کیف را به مقصد تهران ترک کنم.»
تابعد كه بيايم و بگويم چرا كامنتام را درج نكردهايد!
----------------------------------------
-- ح.ش ، Apr 28, 2008دوست گرامی
سپاس از تذکر شما
تصحیح شد
زمانه
agha moshkel az khode mast! man 7 sale to ukrain zendegi mikonam, yani darsam tamom shod, va azeme iranam! hamejaye ukraine ham bodam! vali chera hichkas be ma gir nadad?!! bachehai ke migan moshkele amniat dare inja, bale man movafegham, vali in hamejaye donya hast! in shomai ke bayad havaset jam bashe! ye nasihate dostane: harja ke bara zendegi mirid, hamrange jamaat shid! agaram nemitonid onja vay nastid! to iranesham shoma az ye shahr miri shahre dige akhlagho raftare mardom fargh mikone!
-- edris ، Apr 29, 2008salam, man shahram hastam.daneshjooye sale akhare darusazi to ukrain..keshvari ke bedoone tahghigh v ba nazare yeki az dustam ke inja dars mikhoon entekhab kardam...alan ke daram be 6 sale pish fek mikonam, arezu mikonam ke kash hichvagt nemiumdam inja, kashki hamoon iran mimiundam, va yekari khodam shoro mikarda..alan be nazaram hame polaye poshte saramu shikastam, nemidoonam cheto mishe bargasht iran...az kesaee ke mikhan kharj az keshvar dars bekhoonan , khahesh mikonam, khahesh mikonam ke in keshvararo vase tahsil entekhab nakonan, chon na tanha hichi yaad nemigiran, balke roohyashunam az dast midan, va badtar az haem zendegishuno...
-- بدون نام ، Nov 15, 2008man ham 5 sal asire in keshvar shodam
-- xxxxxx ، Jan 3, 2009kash mishod midoonestam chi gharare saram biyad
دوست عزیز، مشکل امنیت داره اکراین؟! من چند سال هست که اینجام کسی هم کاری نداره با من، تازه هم خود روس ها رفیق هستند با من میدونی چرا؟چون مانند بقیه هم وطن ها بی فرهنگ بازی در نیاوردم، چون واقعا درسمو خوندم، دنبال دعوا نبودم، چون به لجن نکشیدم خودمو، چون آبرو ایران رو نگه داشتم، ببین دوست عزیز اینجا مردمش خیلی با فرهنگ تر از ایرانی ها هستند و شعور کافی را دارند، خودم میبینم که ایرانی ها نه دنبال درس حواندن هستند نه دنبال پیشرفت، بحث خرید درسها هم این است که استاد با تمام وجود و بهترین نحو درس میده کمک میکنه، وقتی شما چیزی بلد نیستی میخوای پافتور کنه؟شما مجبوری که بخری؛ استادان همگی بهترین کتابها را معرفی میککند و از نظری علمی بسیار از ایران بالاتر است، اما زمانی که دانشجو کمترین اطلاعات از زبان روسی ندارد چه میخواهد بکند؟ مگر مجبور است که به زبان روسی در یک کشور روسی زبان ادامه تحصیل دهد؟ اقلب کسانی که توانایی درس خواندند ندارند به اینجا میایند،لطفا با کمی اطلاعات صحبت کنید،
-- پویا ، Oct 1, 2010با تشکر