خانه > انديشه زمانه > مقالات > شکست مجدد، حذف گردنکلفتهای مجلس ششم | |||
شکست مجدد، حذف گردنکلفتهای مجلس ششماکبر گنجی۸ - انتخابات مجلس ششم: انتخابات مجلس ششم در فضای پس از دوم خرداد، در ۲۹ بهمن ۱۳۷۸ با حضور ۶۵ درصد واجدین شرایط برگزار گردید. با اینکه شورای نگهبان صلاحیت ۵۷۶ تن از ۶۸۵۶ داوطلب را رد کرد، کوششهای علی خامنهای اثربخش نبود و اکثریت مجلس ششم به دست اصلاحطلبان افتاد. در دورانی که شورای نگهبان باید نظر خود را دربارهی کاندیداها بیان میکرد، خامنهای خطاب به آنان گفت: «حقّ مردم است كه شوراى نگهبان نگذارد بدخواهان اين ملت به قوّهی مقنّنه راه پيدا كنند. شوراى نگهبان بايد حقّ مردم را ادا كند و مانع شود از اينكه بدخواهان اين ملت، بدخواهان اين انقلاب، بدخواهان امام، وارد قوّهی مقنّنه كشور امام شوند؛ آنهم در مجلسى كه در سال امام تشكيل مىشود»1. در روزهایی که به انتخابات نزدیک میشد، علی خامنهای دوباره پای دشمن را به میان کشید و تمامی بحثهایی را که نمیپسندید، برساختهی دشمن به شمار آورد. او اجازه نمیدهد که مردم از طریق نهادهای واسط، کثرت و تنوع واقعیشان را سازمانیابی کنند. او تودههای سازماننایافتهی غیر متشکل را میپسندید و میخواهد: «حال، ديگران بنشينند و برای ملت ما غصّه بخورند که اين کشور بايد به طرف دمکراسی برود! دمکراسی چيست؟ اگر منظور از دمکراسی، همين حضور و دخالت و شرکت و انتخاب مردم است، بفرماييد؛ کجای دنيا چنين چيزی را سراغ داريد؟ ... من میبينم متاسفانه بعضیها با اظهارات خود در برخی از اين نوشتجاتی که منتشر میشود، سعی میکنند فضای نفرت را بر جامعه حاکم کنند. اين يکی به جناح چپ بد میگويد، آن يکی به جناح راست بد میگويد؛ اينها کجا میروند؟! کجا میرويد و چه میخواهيد؟! چيست اين تعبيراتی که ساختهاند و غالبا هم اينها را دشمن در دهانشان گذاشته و پرتاب کرده و يک عدّه آدم غافل - حالا نمیگوييم مغرض؛ اما بعضیشان هم قطعا مغرضند – همينها را گرفتهاند و مرتّب لب میجنبانند و اين حرفها را تکرار میکنند؟! چپ و راست چيست؟ ... ملت با همند؛ اين ديوارکشيها چيست؟! يک عدّه با نامی در گوشهای، يک عدّه با نامی ديگر در گوشهی ديگری، همينطور مردم را تکهتکه میکنند. البته مردم هم نشان دادهاند که به اين حرفها اعتنايی ندارند؛ اين هم معلوم است. ... نماينده نبايد مفتون بشود. بعضیها مفتون و فريفته میشوند و دهانشان باز میماند! اينها آدمهای سادهلوحی هستند که راهحلهای خيالی اقتصادی يا سياسی يا امنيتیای که با آب و تاب تمام و با رنگ و لعاب گوناگون عرضه میشود، آنها را از خود بیخود میکند»2. شورای نگهبان مطابق معمول، صلاحیت کاندیداهای بسیاری را رد صلاحیت کرد. داوطلبان و گروههای بسیاری به این اقدام شورای نگهبان اعتراض کردند. اما خامنهای رد صلاحیتشدگان را آمریکایی خواند و گفت: «اخيرا بعضی از اين حضرات امريکايیها لحيه جنباندهاند و راجع به انتخابات حرف زدهاند. يکی گفته است که ما با دقّت نگاه میکنيم و اميدواريم که فلانطور آدمها به مجلس بيايند! مردم بايد توی دهان اينها بزنند. آن يکی گفته است که ما مسالهی ردصلاحيتشدگان را تعقيب میکنيم! مسوولان کشور خيلی بايد چشمشان باز باشد. چه اتّفاقی میافتد که دشمنان – اينهايی که قطعا دشمن ملت ايران و دشمن مصالح ايرانند و میخواهند سلطهی خودشان را مجدّدا بر اين کشور مستقر کنند - از اين که کسی صلاحيتاش رد شده يا نشده، نگران میشوند؟ آيا اين نشانهی آن نيست که آنچه که به عنوان رد صلاحيت در مراکز قانونی انجام میگيرد، آن چيزی است که درست با منافع قدرتمندان و سلطهگران اصطکاک دارد؟ بعضی از کسانی که نمیفهمند چه میگويند و حرفهايشان را ملتفت نيستند، قدری بيشتر بايد دقّت کنند. دشمن دهان را باز کرده است»3. پس از برگزاری انتخابات و پیروزی چشمگیر اصلاحطلبان، شورای نگهبان که نتیجه را قابل قبول نمیدانست، بهدنبال آن رفت که حداقل انتخابات تهران را باطل اعلام کند. این موضوع جنجالی به پا کرد. در نهایت با دخالت مستقیم خامنهای، شورای نگهبان با ابطال ۵۳۲ صندوق با ۷۲۶ هزار رای، غلامعلی حداد عادل، که فرزندش با فرزند خامنهای ازدواج کرده است، را جایگزین علیرضا رجایی کرد. علی خامنهای که نمیتوانست نتیجهی انتخابات را بپذیرد، بنا را بر آن گذاشت که به روشهای گوناگون مانع فعالیتهای اصلاحگرانهی مجلس ششم شود. در اولین گام (مرداد ۱۳۷۹)، وقتی نمایندگان مجلس ششم به اصلاح قانون مطبوعات اقدام کردند، او با نوشتن نامهای به رییس مجلس که به حکم حکومتی مشهور شد، مانع اصلاح قانون گردید. خامنهای تغییر قانون مطبوعات را نامشروع و مغایر با «مصلحت کشور و نظام» به شمار آورد. پس از آن شورای نگهبان با استناد به آن حکم خامنهای هیچگاه به مجلس اجازهی اصلاح قانون مطبوعات را نداد. ۹- انتخابات مجلس هفتم: تجربهی مجلس ششم برای سلطان آموزنده بود. خامنهای که دل خونی از مجلس ششم داشت، فرمان رد صلاحیت نمایندگان معترض مجلس ششم را صادر کرد. وی در ۲۴ دیماه ۱۳۸۲ در دیدار با اعضای شورای نگهبان، فعالان مجلس ششم را «گردنکلفت» خواند و به اعضای شورای نگهبان گفت: «دربارهی احراز صلاحيتها قبلا با جناب آقاى جنّتى و همچنين با بعضى از دوستان ديگر صحبتهاى متعدّدى داشتهايم. آنچه كه در مسالهی احراز صلاحيت به ذهنام مىرسد، اين است كه احراز، وظيفهی شوراى نگهبان است و قهرا بايد صلاحيتها را احراز كند؛ همچنانكه وظيفهی وزارت كشور هم هست. كسى كه داوطلب مىشود تا وارد ميدانى شود كه شرايطى براى آن ميدان هست و شما هم مسوول اين گذرگاه هستيد، طبيعى است كه بايستى شرايط را در آن شخص احراز كنيد. اين، مخصوص شوراى نگهبان هم نيست؛ به عهدهی همه است. ... الحمدلله مجموعهی شوراى نگهبان، مجموعهی بسيار باارزش و گرانبهايى است؛ فقها و حقوقدانان محترم؛ شخصيتهاى خوشنام، خوشسابقه و امين. بنابراين حقيقتا مىتوانيد يك نگاهِ با فرصتى بكنيد و اطمينان مردم هم جلب خواهد شد. من البته بههيچوجه توصيه نمىكنم كه كسى در مقابل افرادى كه میخواهند با قانون گردنكلفتى كنند كوتاه بيايد؛ اين را هم به آقايان گفتم، هم به بعضى از كسانى كه براى شكايت پيش ما آمدند. ... افرادى كه صداى كلفتى دارند و همه صداى آنها را مىشنوند، به نظر من به قدر آن استاد دانشگاه كه فرضا نامهی خصوصى به جناب آقاى جنّتى مىنويسد كه مرا رد صلاحيت كردهاند، در حالى كه خصوصيات و سوابق من اين است، اهميت ندارند.»4. علی خامنهای به محمد خاتمی و مهدی کروبی وعده داده بود که بیش از هفت- هشت تن از نمایندگان مجلس ششم رد صلاحیت نخواهند شد، اما در عمل شورای نگهبان ۳۵۰۰ تن را رد صلاحیت کرد که در میان آنها ۸۰ نمایندهی مجلس ششم وجود داشت. پس از رد صلاحیت نمایندگان مجلس ششم توسط شورای نگهبان، وزارت کشور و دولت درصدد برآمدند تا انتخابات برگزار نگردد، یا به تعویق افتد تا وضع رد-صلاحیت-شدگان روشن گردد. برخی از وزرای دولت و گروهی از معاونین وزرا و استانداران استعفای خود را تقدیم کردند. علی خامنهای دو هفته پیش از انتخابات در یک سخنرانی علنی، این اقدام را خواست دشمن، و خیانت به ملت خواند و بهشدت در مقابل آن ایستاد: « اين روزها مىبينيد و میشنويد كه در مسالهی انتخابات، مناقشاتى بين دستگاههاى اجرايى و نظارتى وجود دارد؛ هميشه هم بوده است. بديهى است كه هميشه ممكن است بين دستگاه ناظر و دستگاه مجرى سرِ برخى از مسائل اختلاف پيش آيد؛ اين چيز تازهاى نيست؛ اما دشمنان دندان تيز كردهاند، خوشحال شدند و قضيه را بزرگ كردند؛ يك عدّه هم در داخل، فريب آنها را خوردند. اگر كسى تبليغات جهانى را بشنود - براى ما هر روز مثل يك طومار، تبليغات جهانى را روى كاغذ مىنويسند و مىآورند؛ میبينيم كه چه میگويند و چه مىكنند! - ملاحظه مىكند كه همهی تلاش آنها اين است كه انتخابات آيندهی ما را - كه پانزده روز بيشتر به زمان اجراى آن نيست - تخريب كنند. اين راهبرد كلّى آنهاست. تمام تلاش آنها اين است كه انتخابات در كشور برگزار نشود. ... همهی همّت و تلاش محافل سياسى خارجى - يعنى كسانى كه دشمن ما هستند - و دستگاههاى اطّلاعاتى و تبليغاتىشان امروز متوجّه به اين مساله است. راهبرد كلّى آنها اين است كه انتخابات را تخريب كنند و نگذارند انتخاباتى برگزار شود. آنها از انتخابات بهشدّت ناراحت و ناراضىاند و مىدانند انتخابات مانع توطئهها و جلوگير خباثتهاى آنها نسبت به اين كشور است؛ لذا میخواهند انتخابات برگزار نشود. اين راهبرد كلّى آنهاست. اين روزها وقتى به تبليغات جهانى نگاه مىكنيد، مىبينيد حيلهی فعلى آنها هم در اين قالب ارائه مىشود كه انتخابات را به تعويق بياندازيم! آن، استراتژيشان است؛ اين هم تاكتيكشان است. مرتب هم مسوولان كشور و مسوولان اجرايى را تشويق مىكنند به اينكه شما نمیتوانيد انتخابات را راه بياندازيد و نبايد راه بياندازيد. اين تبليغات خارجى، مستقيم و غيرمستقيم، راديويى و سياسى و با انواع و اقسام ديگر، همه متوجّهی اين قضيه است. آنچه وظيفهى دولت و ملت ايران است، اين است كه در مقابل توطئه دشمن بايستند. انتخابات بايد در موعد خود - روز اوّل اسفند - بدون حتّى يك روز تأخير انجام گيرد. من متأسّفم از اينكه بعضى افراد از روى غفلت، همان حرفهايى را تكرار مىكنند كه دشمنان اين ملت میزنند. آنها با تبليغات و روشهاى سياسى و حيلههاى خود برخى از مسؤولان اجرايى را به كنار رفتن و اجرا نكردنِ مسؤوليت قانونى تشويق مىكنند. مگر اجرا و برگزارى انتخابات، حقّ كسى از مسؤولان است كه بگويد من اين حق را میخواهم يا نمیخواهم؟ وظيفه است؛ وظيفه قانونى دستگاههاى مشخص دولتى است؛ بايد اين وظيفه را انجام دهند؛ اين حقّ مردم است. مگر كسى در داخل كشور میتواند بگويد چون من اين پديده را نمیپسندم، يا فلان روش را نمیپسندم، آنچه را كه قانون بهعنوان وظيفه بر عهدهی من قرار داده است انجام نمیدهم؟ مگر میشود چنين كارى كرد؟! شانهخالىكردن از مسووليت، بهصورت كنارهگيرى و استعفا و غير اينها، براى اين مسوولان، هم خلاف قانون است، هم حرام شرعى است. مگر میشود با اين حقّ بزرگ مردم بازى كرد؟! البته در داخل مجلس - مثل همهجاى ديگر - ممكن است عناصرى نفوذ و رخنه كرده باشند؛ حقايق را وارونه كنند؛ فضا را بر كسانى سخت و سنگين كنند؛ آنها را وادار به كار ناشايسته و نامناسبى كنند. ... بيست و پنج سال اين ملت مثل كوه در مقابل دشمنانِ توطئهگر و حيلهگرِ خود مقاومت كرده است. كسانى كه اين روحيه را از دست بدهند و يا ديگران را به خروج از اين روحيه تشويق كنند، به ملت خيانت كردهاند. همهی مسوولان - چه در قوّهی مقنّنه، چه در قوّهی مجريّه، چه در قوّهی قضاييّه - بايد هميشه كمر بسته و آماده به خدمت باشند. ناگهان دشمنان در مرحلهاى میخواهند با سياست، توطئه و مكّارى جلوی اين پيشرفت را بگيرند. مگر ما اجازه میدهيم؟ البته اين روزها حرفهاى گوناگونى از زبانها و بلندگوهاى مختلف در داخل كشور بلند شد كه بعضى از آنها بسيار دلآزار بود. ... البته كسانى هم هستند كه زيادهخواهند و - همانطور كه عرض كرديم - با گردنكلفتى میخواهند كار خود را پيش ببرند. اينها مىخواهند روى مسوولان كشور فشار وارد آورند. روى اين آقايان فشارهاى زيادى بود، اما ايستادگى كردند»5. ۹ روز بعد، خامنهای در نماز جمعهی تهران، دوباره نمایندگان ردصلاحیت شدهی مجلس ششم را مورد حمله قرار داد: «در يكى دو ماه اخير بعضى كارهاى دشمن-شادكن هم صورت گرفت. ... انسان متاسف مىشود كه ببيند بعضى كسان دوست میدارند كارى كنند كه در آن سوى مرزها دشمنان اين ملت براى آنها كف بزنند! اين ننگ است. اگر ديديد دشمن براى شما كف میزند، نگاه كنيد اشكال كارتان كجاست. ... آنجايى كه دشمن براى كسى كف مىزند و هورا میكشد و او را تشويق میكند، بايد انسان بفهمد كه اشتباه میكند. كسانى بر طبل تعطيلى انتخابات میكوبيدند ... منزوىاند، الان هم در گوشه و كنار كسانى پيدا میشوند كه بگويند نبايد شركت كنيد، يا ما شركت نمیكنيم. اين غلط است؛ راه درستى نيست ... جمعهاى كوچكى هستند، بالاخره در همهجا هم هستند، در داخل لباس ما هم هستند، ممكن است»6. مجلس هفتم به این ترتیب به مجلس سلطانی تبدیل شد. پس از برگزاری انتخابات مجلس هفتم اعلام کرد: «انتخابات دیروز [اول اسفند ۱۳۸۲] در محیطی کاملا آزاد و بهشیوهی کاملا سالم و قانونی انجام گرفت و نتیجهی آن هرچه باشد در نهایت اعتبار است»7. پاورقیها: ۱. سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم، ۱۳/۱۱/۱۳۷۸. ۲. سخنان ایراد شده در جمع کارگزاران حج، ۲۶/۱۱/۱۳۷۸. ۳. سخنان ایراد شده در جمع کارگزاران حج، ۲۶/۱۱/۱۳۷۸. ۴. سخنان ایراد شده در جمع اعضای شورای نگهبان، ۲۴/۱۰/۱۳۸۲ . ۵. سخنرانی در جمع گروهی از مردم، ۱۵/۱۱/۱۳۸۲. ۶. خطبههای نماز جمعه، ۲۴/۱۱/۱۳۸۲. ۷. روزنامهی ایران، ۳/۱۲/۱۳۸۲. بخشهای پیشین • برساختن رهبری در تعارض با وصیتنامهی خمینی • گام اول: تبدیل تنفیذ به انتصاب • چپهای فتنهگر و علفهای هرزه • خطای محاسباتی: بازگشت چپهای اصلاحطلبشده |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
امیدوارم روزی ملت بتوانند گردن کلفت اصلی را به محاکمه بکشند تا پاسخ همه جنایتهایش را بدهد.
-- ali ، Nov 22, 2009جناب آقاي گنجي عزيز
ضمن تشكر از سلسله مقالات جديدتان كه هنمچون هميشه روشنگر است، از شما خواهش ميكنم سلسله مقالات قبلي خود را نيز در قالب كتاب با فرمت PDF در وب سايتي اختصاصي، در اختيار مخاطبانتان قرار دهيد.
-- مصطفي ، Nov 22, 2009جناب آقاي گنجي عزيز
ضمن تشكر از سلسله مقالات جديدتان كه هنمچون هميشه روشنگر است، از شما خواهش ميكنم سلسله مقالات قبلي خود را نيز در قالب كتاب با فرمت PDF در وب سايتي اختصاصي، در اختيار مخاطبانتان قرار دهيد.
-- مصطفي ، Nov 22, 2009بنده هم با آقای مصطفی موافقم، با کتاب کردن مقالات امکان پخش انها برای کسانی كه به اینترنت دسترسی ندارن راحت تره !!
-- محمد رضا ، Nov 23, 2009دستت درد نکنه جناب گنجی.
-- بچه توپخونه ، Nov 23, 2009این خیلی مهمه که همه مطمئن شن که دشمن حیله گر شماره یک ملت ایران کی بوده و هست و از چه زمانی تا بحال به مردم دروغ گفته وبه کشور خیانت کرده.
با امید بسیار دیدن محاکمه این دشمن.
گفتن چیزهایی که همه می دانند کمکی به حل و درک مسائل فراوانی که این نظام بوجود آورده نمی کند. شما اگر جسارت دارید و اگر هدفتتان خدمت به مردم است رازهایی را بر ملا کنید که مردم نمی دانند و شما بعنوان عضوی از این نظام از آنها اطلاع دارید.
-- ali ، Nov 23, 2009