خانه > انديشه زمانه > Jul 2009 | |
Jul 2009با این رژیم چه باید کرد؟ ـ قسمت سوم اهداف و روشهااکبر گنجی: مسألهی تاریخی ما مسألهی استبداد است. تاریخ بلند ما، تاریخ نظامهای خودکامه بوده است. هدف و آرمان ما، گذار مسالمتآمیز ایران به نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر و کثرتگرایی است. سنت و ادبیات موج سوم گذار به دموکراسی نشان دهندهی آن است که گذار مسالمتآمیز محصول میزهای مذاکره، آشتی ملی، مشارکت همگانی، کمیتههای حقیقتیاب ملی، «ببخش و فراموش کن» یا «ببخش و فراموش نکن» بوده است. اگر مردم، فعالین سیاسی و مدافعان حقوق بشر شیلی هدف خود را معطوف به اجرای عدالت و مجازات ژنرال پینوشه میکردند، گذار به دموکراسی ناممکن میشد. با این رژیم چه باید کرد؟ ـ قسمت دوم راه قانونی برخورد با سرکوبگران حاکم بر ایراناکبر گنجی: مورد سودان نمونهی خوبی است برای اینکه از چه راهی میتوان پروندهی ایران را دنبال کرد. برپایه برآورد سازمان ملل متحد، از سال ۲۰۰۳ تا کنون نزدیک به سی و پنج هزار نفر در منطقهی دارفور واقع در جنوب این کشور کشته شدهاند و بیش از سیصد هزار نفر نیز به دلیل گرسنگی یا بیماری جان باختهاند و دو میلیون و هفتصد هزار نفر نیز آواره شدهاند. کشور سودان اساسنامهی این دیوان را به تصویب نرسانده است. به این ترتیب دیوان بینالمللی کیفری قادر به رسیدگی به اتهام سودان نبود. با این همه، اگر شورای امنیت سازمان ملل پروندهای را به دیوان ارجاع دهد، دادگاه بینالمللی کیفری مکلف به رسیدگی به آن پرونده است. با این رژیم چه باید کرد؟ خامنهای و احمدینژاد: جنایت علیه بشریتاکبر گنجی: با اینکه چهار سال از ریاست جمهوری محمود احمدینژاد نمیگذرد، بر همگان باید روشن شده باشد که دولت او دولت جنایتکاران است. مصطفی پورمحمدی (وزیر کشور اول او) و محسنی اژهای (وزیر اطلاعات او) در قتل عام زندانیان در تابستان ۱۳۶۷ و ترور دگراندیشان در داخل و خارج مشارکت مستقیم داشتهاند [بخشی از تاریخ مستند این وقایع را میتوان در کتاب خاطرات آیتالله منتظری پیدا کرد.] جدال انتخابی - انتصابی و پارادوکس «جمهوری اسلامی»میثم بادامچی: میتوان نشان داد از دید نویسندگان قانون اساسی ایران، در ترکیب «جمهوری اسلامی» جمهوریت برابر با دموکراسی است و اسلامیت به معنای ولایت فقیه. بر اساس نظریه غالب فیلسوفان مدرن سیاست و نظریهپردازان دموکراسی، این ترکیب یک ترکیب پارادوکسیکال است. اگرچه به قول محسن کدیور در یکی از مقالههای اخیرش، پارادوکسیکال بودن آن تنها پس از ۳۰ سال از تأسیس جمهوری اسلامی ایران در حوادث اخیر خود را به شکل آشکار نشان داده است. خشونت و شهروند نگهبانجهان ولیانپور: شهروند نگهبان فردی است که خود را مجری قانون میپندارد و افرادی را که در دید او نامطلوب هستند، خودسرانه به مجازات میرساند. شهروند نگهبان در اشکال متفاوتی ظاهر میشود. گاهی پلیسی است که از اختیارات خود فراتر میرود و متهمی را بدون در نظرگرفتن حقوق قانونی او، مجازات میکند. گاهی شهروند دلسوزی است که سعی در نجات «معصومیت» دارد و افرادی را که در دید او ظالم هستند به مجازات میرساند. گاهی مردی از اعضای خانواده است که زنی را به علت چیزی که در دید او خیانت ناموسی محسوب میشود، به قتل میرساند. روانکاوی «قانونگریزی» و راه مقابله با آنداریوش برادری: با موضوع تقلب در انتخابات و عدم پاسخ مناسب و قابل قبول دولت و شورای نگهبان به «اعتراض سوژهها یا بخشی از جامعه مدنی»، با دفاع رهبری از یک کاندیدا و نقض «نام پدر» و عدم جانبداری رهبر، ما شاهد درگیری شدید میان این دو گفتمان و تلاش هر دو برای دستیابی به حاکمیت گفتمانی میشویم. نبردی که تازه به درجه نوینی رسیده است و در همه سطوح مختلف شهروندی از این به بعد ادامه خواهد یافت. تأملاتی پیرامون سیاستهای کارآمد و ناکارآمد چه باید کرد؟ چه نباید کرد؟اکبر گنجی: آمدن اوباما، پیروزی بزرگی برای مردم ایران و جنبش دموکراسیخواهی آنان بود. یعنی همین که سیاستهای نظامیگرایانه کنار گذاشته شد، همین که طرحهای ابلهانهی حملهی نظامی به ایران به محاق رفت، بزرگترین کمک به جنبش دموکراسیخواهی مردم ایران بود و هست. اینکه دولت اوباما و دیگر دول غربی به صراحت گفتهاند که مسائل داخلی ایران به ما مربوط نیست، برای دولت خودکامهی ایران که تمامی مشکلات و مسائل جامعه را به گردن آمریکا میاندازد، بدترین سیاست است. مطلب رسیده از خوانندگان زمانه جمهوری انسانی، جمهوری اسلامیمیر حسین مهدوی: مجموعه حوادث سیاسی – اجتماعی و به ویژه آنچه که در وادی فرهنگ و اندیشه در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی اتفاق افتاد، قداست دینی و منزلت سیاسی ولی فقیه را نشانه رفته و قدرت مطلقه وی را به صورت جدی به چالش کشانده بود. پایان ریاست جمهوری آقای خاتمی، به معنی پایان دشواریهای طاقت سوز برای آیت الله خامنهای به حساب میآمد. درست به همین دلیل بازگشت چهرههای اصلاح طلب به قدرت به معنی بازگشت همان فضای سیاسی بود. مقاله رسیده از خوانندگان زمانه دفاع مقدس جمهوریتنیما خردورز: «دفاع از جمهوریت و اراده جمعی تنها راه کم هزینه و اخلاقی است، راه عیش و راحت و شادی همیشه موقت است و منجر به جنگیدن در میدانهای سخت تری برای حقوق اساسی مان میشود. دفاع از جمهوریت دفاع مقدسی است که باید در میدانش با مسالمت و عدم خشونت حتی آماده به خاک افتادن هم باشیم و گرنه فردای فرزندان و روزگار امروزمان را به لجن برده داری جمعی میکشند.» روانشناس/ رواندرمانگر تحولات اخیر: کدامین راه و با چه نوع «قربانی»داریوش برادری: پس از شور و شوق اولیه تحولات، وارد مرحله نوینی شدهایم که باید آن را مرحله «بحران و بنبست سیاسی و احساسی» نامید. با تایید قابل پیشبینی آقای احمدینژاد توسط شورای نگهبان و رد اعتراضات به انتخابات، اکنون شکاف و گسست اجتماعی و سیاسی در مسیرها و سطوحهای مختلف در حال رشد و عمقیابی است. این بحران و تناقض درونی هم حاکمیت و گروههای مختلف حاکم را در بر میگیرد و هم شامل جنبش مدنی و رهبران کنونی آن میشود آقای احمدینژاد از تلاش برای «براندازی مخملی در انتخابات» سخن میگوید و آقای خاتمی در جواب او از «کودتای مخملی در انتخابات» سخن میگوید. دعوت به گفت و گوی همگانی برای عمل جمعی اعصار ظلمانی: شکست؟! پس نشستن؟! خاموشی؟!اکبر گنجی: شرایط دشواری در ایران آغاز شده است. وقتی چند میلیون تن از مردم ایران در اعتراض به انتصاب مجدد محمود احمدینژاد به ریاست جمهوری از سوی سلطان (آقای خامنهای)، به خیابانها آمدند تا با سکوتی سرشار از معنا نشان دهند که میدانند حقیقت چیست، ایرانیان مقیم اروپا و آمریکا و کانادا، با شور فزاینده و تجمعات متعدد پشتیبانی خود را از مطالبات مردم ایران اعلام کردند. پاسخ سلطان به «سکوت» پرمعنای مردم، فرمان بازداشت و شکنجه، ضرب و شتم، و گلوله و کشتار بود. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|