تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
مقاله رسیده از خوانندگان زمانه

دفاع مقدس جمهوریت

نیما خردورز

دفاع مقدس نام دورانی بود که مردم این مرز و بوم برای باز پس گیری خاک خود از متجاوزین، بی توجه به تفاوت نظرها و بی اهمیت به ایدئولوژی‌ جان دادند و جانبازی‌ها کردند تا وجب خاکی که حقمان بود به چنگ متجاوزین نیافتد.

دوران امروز هم شاهد اعتراض مسالمت آمیز ملتی است که برای بازپس گیری رای و حق تعیین سرنوشت خود و فرزندانشان از متجاوزین به حق و متقلبین به رایشان به خیابان ها آمده‌اند، بی خوف از درشتی و دشنه، بی ترس از تهدید و تانک. از لحاظ اخلاقی به همان میزان که باز پس گیری خاک از متجاوزین حق و بلکه وظیفه ملی و تاریخی ما بود، بازپس گیری رای از متقلبین و متجاوزین هم حق اخلاقی، و وظیفه ملی و تاریخی ماست. عقب نشینی از آن جنگ و این جنگ نیز جز به تخریب بیشتر و از دست رفتن بستر امنیت و آرامش نتیجه ایی نخواهد داشت. در عمق تنهایی و تفکر، آنجا که ترس در برابر طمانینه و خوف در برابر اخلاق و تهدید در برابر منطق رنگ میبازد، حق بازپس گیری رای و اراده چنان جلوه واضح و صادقی می‌یابد که عقب نشینی و سر برگرداندن از آن بزدلانه می‌نماید.

اگر که در تعیین اخلاقی بودن یک عمل تنها به جوهره آن عمل بنگریم به راحتی می‌توان ادعا کرد که دفاع از رای و حق تعیین سرنوشت جمعی آنچنان که ایستادن در برابر برده داری درست و اخلاقی می‌نماید درست و اخلاقی است. در مقایسه به دفاع مقدس، دفاع از رای در برابر متقلبین و متجاوزین به حقوق یک ملت اگر ارزشمندتر از دفاع از خاک وطن نباشد قطعا کم ارزشتر از آن نیز نیست.

مگر سرنوشت و اراده ما از خاکمان کمتر می‌ارزد؟ مگر خاک پاک ما بستری برای رشد ما نیست و مگر این رشد در برده حاکمان بودن امکان پذیر است؟ کدام درختی در سایه رشد کرده است؟ «چرا به دانه انسانت این گمان باشد»؟ هیچ ملتی در استبداد رشد نکرده و هیچ انسانی در بردگی انسانیت نکرده‌است. تزریق پول و تهدید حکام کشور را از خود دور و به بیگانه وابسته می‌کند. استعمار فرزند استبداد است و سیاهی سیاهی می‌جوید و در با تخته جفت می‌شود. استعمار روسیه و پوتین در این روزها به دلیل همین تجاوز به رای ما پیروز شده‌است. احتیاج به آزادی و حق تعیین سرنوشت همچون آب و نور خورشید برای رشد یک ملت و نسل‌های بعدی اش حیاتی است.

تنها صدای دلسوز مخالفی که در برابر این دفاع مقدس با بالارفتن هزینه مقاومت‌های مدنی گاها می‌شنویم زمزمه محاسبه هزینه و فایده‌ است. شخصا گمان نمی‌کنم که با وجود تجربه‌های تاریخی ما کسی معتقد به تسلیم در برابر دیکتاتوری باشد، اما در مقام دفاع اخلاقی از این تصمیم اساسی تمامی مخالفت‌های دلسوزانه را نیز باید بررسی کرد و منصفانه به قاضی رفت. سئوال اینست که با افزایش خشونت‌ها و با توجه به اینکه آنها تیغ و تیر و دشنه و درفش دارند و به ما حتی اجازه فریاد الله اکبر هم نمی‌دهند آیا واقعا هزینه این دفاع به فایده آن می‌ارزد؟ گر چه لحن دلسوزانه و واقع بینی در این کلام مشهود است، اما دریغ که بینش و بردباری مغفول افتاده‌است. ته حساب محاسبات هزینه و فایده را نباید به این یک هفته و ده روز منتهی دانست. جنبش جمهوریت و رای ثمره ابدی دارد و هر کاسب موفقی می‌داند که چنین برگشت مطمئن سرمایه ایی سرمایه گذاری زیاد و شجاعت بالایی می‌طلبد. مقابله با تجاوز به خاک و سرنوشت هر دو هزینه گزاف و تجربه سختی دارند ولی راه چاره ایی هم در برابرمان قرار نمی‌دهند. بیش از صد سال از مشروطه میگذرد و گاهی می‌اندیشم اگر آنروز پدربزرگان ما سرمایه گذاری و جان فشانی بیشتری می‌کردند، اگر دلسوزانی که از هزینه زیاد آن زمان ترسیدند و در خانه نشستند، بیرون می‌آمدند و کوتاه نمی‌آمدند، آیا باز ما امروز در خیابانها شعار مرگ بر دیکتاتور می‌دادیم و با متجاوزین در کوچه و پس کوچه گلاویز می‌شدیم؟ آیا اگر امروز هم در خانه بنشینیم، فردا فرزندانمان را دوباره به دست قلدرتری و سلاح مخوف تری نمی‌کوبند؟

دفاع از جمهوریت و اراده جمعی تنها راه کم هزینه و اخلاقی است، راه عیش و راحت و شادی همیشه موقت است و منجر به جنگیدن در میدان‌های سخت تری برای حقوق اساسی مان می‌شود. دفاع از جمهوریت دفاع مقدسی است که باید در میدانش با مسالمت و عدم خشونت حتی آماده به خاک افتادن هم باشیم و گرنه فردای فرزندان و روزگار امروزمان را به لجن برده داری جمعی می‌کشند.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)