تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
خطاهای روزمره ـ ۶

خلافش ثابت نشده

مریم اقدمی

Download it Here!

«من چهار سال آن‌جا زندگی کرده‌ام و باید بگویم یکی از امن‌ترین کشورهایی است که من دیده‌ام. من ندیدم که در محله ما پنجره‌ها حفاظ داشته باشند و بسیاری شب‌ها تا دیروقت در اطراف مجتمع که تپه‌های جنگلی بود، قدم می‌زدیم و هیچ گاه برایمان مشکلی پیش نیامد.»

شاید اولین واکنش به چنین جمله‌ای این باشد که ناآگاهی از موارد عدم امنیت، دلیلی برای وجود امنیت نیست. اما در مثال دیگری می‌توان درست نقطه مقابل همین ادعا را دید: «همه خانه‌ها حفاظ داشتند و ما مجبور بودیم شب‌ها در را قفل کنیم. من ندیدم کسی خانه و ماشین‌اش را بدون قفل رها کند. آنجا خیلی جای نا امنی است.»

در پاسخ به این جمله هم می‌توان گفت ناآگاهی از شواهد مبتنی بر امنیت، نشان‌دهنده ناامنی نیست.

مثال‌های دیگری هم می‌توان پیدا کرد:

«نظریه شفای کوانتومی که توسط دانشمند فاضل آقای دکتر الف ارائه شده است، نظریه‌ای بسیار پرمحتوا و محکم است؛ به قدری که من هنوز نقد و اعتراضی بر ضد آن ندیده‌ام.»

«روح، خرافه‌ای بیش نیست؛ در هیچ یک از کتاب‌های علمی زیست‌شناسی و فیزیولوژی از چنین موجودی سخن نگفته‌اند.»

در چنین گزاره‌هایی برای نشان دادن درستی ادعای مورد نظر، به ناآگاهی از وجود شواهدی که مخالف آن ادعا هستند، استناد می‌شود. این‌که تا به حال نادرستی ادعایی ثابت نشده است و یا کسی ادعایی را نقد و نقض نکرده است، نمی‌تواند نشانه درستی آن باشد.

در این موارد افراد دچار اشتباه و مغالطه شده‌اند؛ چرا که ناآگاهی از نقض ادعا دلیلی بر اثبات یک حکم نیست. این مغالطه «استدلال بر اساس نادانی» نام دارد، یعنی فرد با توسل به ناآگاهی و بی‌اطلاعی از وجود نقض‌کننده‌های ادعای خود، می‌خواهد آن را اثبات کند.


شکل کلی این مغالطه معمولاً به دو صورت است. هیچ مدرک و شاهدی علیه ادعایی وجود ندارد؛ پس آن ادعا درست است. یا هیچ شاهدی وجود ندارد که از ادعایی حمایت کند؛ پس آن ادعا نمی‌تواند درست باشد.

اشتباهی که در این موارد رخ می‌دهد، گاهی به این دلیل است که اشخاص گمان می‌کنند از آن‌جایی که تنها یک مثال نقض برای انکار یک ادعا کافی است، پس به طور متقارن اگر هیچ مثال نقضی پیدا نشود، دلیل آن است که آن ادعا ایرادی ندارد و اثبات شده است.

استدلال‌های دیگری نیز وجود دارند که شبیه «استدلال بر اساس نادانی» هستند. اما باید توجه کنیم با این استدلال متفاوت‌اند و استدلال‌هایی مغالطه آمیز به شمار نمی‌روند.

گاهی استدلال بر اساس عدم وجود شواهد کافی برای اثبات نادرستی یک گزاره می‌تواند قابل قبول باشد؛ یعنی وقتی پیش‌فرضی وجود داشته باشد که آن گزاره، نادرست است.

برای مثال، در قانون جزای بعضی کشورها پیش‌فرضی مبتنی بر بی‌گناهی وجود دارد؛ به این معنا که اثبات جرم بر عهده دادستان است و اگر نتواند شاهدی برای اثبات جرم ارائه دهد، هیأت منصفه باید حکم به بی‌گناهی متهم دهد.

به‌طور مشابه، بار اثبات معمولاً بر دوش کسی است که ادعایی غیرمحتمل دارد. برای مثال، فرض کنید من ادعا کنم دیشب بشقاب پرنده‌ای مرا به سیاره‌ای دیگر برده و برگردانده است؛ اما وقتی مورد سؤال قرار بگیرم، نتوانم شاهدی برای اثبات این سفر غیرعادی ارائه کنم. اگر کسی با این استدلال که چون شواهد کافی برای سفر من به سیاره دیگر وجود ندارد، حرف مرا رد کند و بگوید احتمالاً به آن سفر نرفته‌ام، مرتکب مغالطه «توسل به نادانی» نشده‌ است.

گاهی پیش می‌آید که ما دانشی فراتر از یک موضوع داریم. یعنی دانشی که درباره دانسته‌هایمان از آن موضوع است. این موارد نیز می‌توانند توجیهی برای استدلال بر اساس نبودن شواهد کافی باشند.

برای مثال، برنامه رفت و آمد هواپیماها و قطارها واتوبوس‌ها را در نظر بگیرید. در چنین برنامه‌هایی زمان‌ها و مکان‌هایی که در آن‌ها این وسایل نقلیه حرکت نمی‌کنند، فهرست نشده‌اند؛ چون جدول را شلوغ و ناکارآمد می‌کند.

در عوض این فرض ضمنی وجود دارد که برنامه کامل است و تمام ساعت‌های رفت و آمد در آن ذکر شده است. پس وقتی با مراجعه به برنامه ادعا کنیم «چون شاهدی (زمان‌های موجود در جدول) وجود ندارد که قطاری تا یک ساعت دیگر در این ایستگاه بایستد، پس باید یک ساعت صبر کنیم» مرتکب مغالطه نشده‌ایم و ادعایمان درست است.

این نوع کامل بودن فرض‌های اطلاعاتی را «فرض جهان بسته» می‌نامند. به این معنی که فرض می‌کنیم در یک سیستم تمام اطلاعات به طور کامل ارائه شده است.

همین دو مورد هم نشان می‌دهند نباید بر اساس ندانسته‌ها، ادعای درستی گزاره‌ای را داشته باشیم. اما در کنارش باید توجه کنیم مسئولیت اثبات ادعاها بر عهده کسی است که آن ادعا را مطرح کرده است.

***

برای مطالعه بیشتر:
http://www.secularismforiran.com/fal-ignorace.htm
http://www.fallacyfiles.org/ignorant.html
http://www.zandiq.com/fa/fallacies/?m=200802

Share/Save/Bookmark

بخش‌های پیشین:
بخش نخست: چگونه اشتباه می‌کنیم
بخش دوم: قاضی یک‌طرفه
بخش سوم: من سیاهم؛ تو سفید
بخش چهارم: این که مغالطه است
بخش پنجم: تعمیم «فتنه»ساز

نظرهای خوانندگان

در گزاره‌هایی که به گونه‌ای با علمِ تجربی سر‌ـ‌و‌ـ‌کار دارند بیانِ هر گزاره به اثباتی از جنسِ همان علم نیاز دارد. اگر دلیلی از جنس همان علم (برایِ تأئیدِ آن گزاره) نباشد گزاره ناگفته رد می‌شود. پس اگر ادعا کنم در مریخ موجود زنده هست باید ادعای خود را ثابت کنم. تا کنون در هیچ مقاله‌ یا دیگر منبع‌هایِ علمِ اخترشناسی نیامده که در مریخ موجود زنده هست. پس این گزاره رد می‌شود. این مطلب مغالطه‌ای از گونه‌ای که نگارنده آورده نیست. در نمونه‌یِ
«روح، خرافه‌ای بیش نیست؛ در هیچ یک از کتاب‌های علمی زیست‌شناسی و فیزیولوژی از چنین موجودی سخن نگفته‌ اند» بود یا نبود روح را می‌توان از زاویه‌ای زیست‌شناسیک و در ارتباط با علمِ بدن بررسید. پس موضوع را می‌توان از گونه‌ی علم تجربی دانست بنا بر این کتاب‌ها و دیگر منبع‌هایِ علمِ مربوط را سنجه‌ای برایِ رد یا پذیرش موضوع قرار داد.
بد نبود نگارنده در ارتباط با موضوعِ مغالطه‌یِ آورده، برمی‌رسید که آیا ادعایِ داشتنِ ارتباطِ زَبَرطبیعی با چیزهایِ نادیدنی ـــ در یک کلام موضوعِ وحی ـــ از جنس مغلطه است یا نه؟ بررسیِ استدلال‌هایِ کتاب‌هایِ مقدس ـــ به ویژه قرآن ـــ با روش‌های ویژه‌یِ زبان‌آوری‌شان بسیار دل‌چسب و البته آموزنده است.
سپاس از نوشته‌تان

-- آرش ، Apr 30, 2008

به نظرم آقای آرش در مورد «روح، خرافه‌ای بیش نیست؛ در هیچ یک از کتاب‌های علمی زیست‌شناسی و فیزیولوژی از چنین موجودی سخن نگفته‌ اند»
به درستی خاطرنشان کرده که مدعای وجود روح (مانند وجد هر باشنده ای) باید در بافت پرسمان علمی بررسی شود. پس نادرست نیست اگر با رجوع به فقدان حمایت منابع علمی، صحت ادعای وجود روح (یا مدعاهای متافیزیکی مشابه) به پرسش گرفته شود.
در حالت کلی تر، این اصل را در نظر داشته باشیم که
زحمت اثبات وجود بر دوش مدعی است.
با سپاس از شما برای تهیه ی این گفتارهای آموزنده


-- فرهاد ، May 3, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)