تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با پروین مخترع؛ مادر کوهیار گودرزی از زندانیان سیاسی

نگاهی به روند مبارزات خانواده‌های زندانیان سیاسی

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

زندانی سیاسی و خانواده‏ی زندانی سیاسی، یک پدیده‏ی توأمان سیاسی و تاریخی است. به نوعی که به جرئت می‏توان گفت که نشانه‏های همه‏ی فراز و نشیب‏های تاریخی مسئله‏ی زندانی سیاسی را در مبارزات خانواده‏های آنان نیز می‏توان مشاهده کرد. امری تاریخی، اجتماعی و سیاسی که جای بحث و بررسی‏های ویژه دارد.

Download it Here!

به بهانه‏ی اعتصاب غذای گروهی از زندانیان سیاسی در اوین، با یکی از مادران سرشناس زندانیان سیاسی، خانم پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی، دانشجو و فعال حقوق بشری که در زندان و اعتصاب غذا به‏سر می‏برد، گفت‏وگو کرده‏ام.


کوهیار گودرزی

سپس در گفت‌وگویی کوتاه، پای صحبت دکتر عبدالکریم لاهیجی، حقوقدان و فعال حقوق بشر نشسته‌ام تا تجربیات و مشاهدات خود را از پنجاه سال کار و تلاش در این زمینه با ما در میان بگذارد.

خانم پروین مخترع، هنگام این گفت‌وگو، یعنی روز گذشته، با دیگر خانواده‏های زندانیان سیاسی در مقابل زندان اوین تجمع کرده بودند. آنها در عین حال به نشانه‌ی همراهی با فرزندان‌شان در اعتصاب غذا به‏سر می‏برند.

پروین مخترع: حال‏مان که خوب نیست. خانواده‏ها و به‏خصوص مادرها چندروزی است که هیچ‏کدام غذا نخورده‏اند. من خودم فقط آب خورده‏ام. این هفته‏ی سی‏ام است که از کرمان به این‏جا آمده‏ام و متاسفانه هیچ جوابی تا به‏حال نشنیده‏ام.

شما الان کجا هستید؟

الان دم در زندان اوین، دم در بازداشتگاه هستیم. روی راه‏پله‏ها نشسته‏ایم و پلیس‏ها و نگهبانان می‏آیند و می‏گویند: «بروید ... بروید».

امروز روز ملاقات است و به شما اجازه‌ی ملاقات ندادند. برنامه‏‏تان در این تجمع چیست؟

سیزده خانواده هستیم که جلوی زندان اوین جمع شده‏ایم. صبح همه برای ملاقات رفته‏ایم و ملاقات ندادند. الان هم به این‏جا آمده‏ایم که معاون دادستان را ببینیم. نمی‏دانیم موفق می‏شویم یا خیر. قبل از آن هم به اداره‏ی کل زندان‏های کشور مراجعه کردیم و می‏خواستیم آقای سلیمانی را ببینیم که ایشان هم نبودند و موفق نشدیم ایشان را ببینیم. نامه‏ای نوشته‏ایم و همه آن را امضا کرده‏ایم و به این اداره داده‏ایم.

پس الان دیگر چرا آن‏جا ایستاده‏اید؟

می‏خواهیم به داخل زندان برویم و با آقای معاون دادستان صحبت کنیم.


تجمع خانواده های زندانیان سیاسی در اوین

پس از گذشت ساعتی، بار دیگر با خانم مخترع تماس می‏گیرم. گویا یکی از مقامات زندان در حال صحبت برای خانواده‏ها است:

پروین مخترع: ما را به داخل زندان هدایت کرده‏اند و جلوی دادسرای اوین هستیم و آقایی هم- نماینده‏ی دادستان- دارد صحبت می‏کند.

ایشان درباره‌ی چه نکته‌ای با شما صحبت می‏کنند و چه توضیحاتی می‏دهند؟

خانواده‏ها تک‌تک از او سئوال می‏کنند و ایشان هم توضیح می‏دهند شبی که بچه‏ها شروع به اعتصاب غذا کرده‏اند، چه اتفاقاتی افتاده است. مثل این‏که بچه‏ها سرود «یار دبستانی» را خوانده‏اند و مسئولین زندان شروع کرده‏اند که برای بچه‏ها پاپوش‏هایی بدوزند و آنها را تحت فشار بگذارند.

الان به ایشان گفتم که آقایان چون زندانی عادی هم دارند، بچه‏های دانشجو را هم که دستگیر می‏کنند، همان فشارها، توهین‏ها و تحقیرهایی که در حق زندانی عادی اعمال می‏کنند، در حق آنها نیز انجام می‏دهند، اما زندانی معمولی هم معلول همان تفاوت طبقاتی، همان فقر و همان فساد و مسائلی است که در جامعه وجود دارد. اینها باعث شده که ما این‌همه زندانی عادی داشته باشیم. ما نباید این همه زندانی عادی هم داشته باشیم.

این توجه همه‏جانبه در گفتار و اعتراضات بسیاری خانواده‏های زندانیان سیاسی، نه تنها به وضعیت فرزندان خود و نه تنها به وضعیت همه‏ی زندانیان سیاسی، بلکه به شرایط و اوضاع اجتماعی جامعه، آیا پدیده‏ای قابل بررسی نیست؟

آقایان خودشان فرزند دارند، ولی به تنها چیزی که فکر نمی‏کنند، فرزندان ما است. اصلاً به آنها فکر نمی‏کنند. اینها بچه‏هایی هستند که وقتی از ایران می‏روند، فارغ‏التحصیل ام‏‏آی‏تی می‏شوند یا وارد دانشگاه هاروارد می‏شوند، اما این‏جا که هستند، توی سرشان می‏زنند. اینها همان بچه‏ها هستند.

سالی ۱۸۰هزار تحصیل‏کرده، یعنی معادل ۵۰میلیارد دلار ثروت از ایران بیرون می‏رود. اینها می‏خواهند کاری کنند که همه از ایران بروند، بچه‏های‏مان بروند، ما نیز برویم. هیچ‏کس این‏جا نماند، جز تعدادی که سکوت می‏کنند و خود را به خواب می‏زنند.

وضعیت بد زندانیان سیاسی

آقای عبدالکریم لاهیجی به تاریخ مبارزات خانواده‏های زندانیان سیاسی نگاه می‏کند؛ هم در مقام حقوقدان، هم در مقام فعال حقوق‏ بشر و هم در مقام زندانی سیاسی:

عبدالکریم لاهیجی: طبیعی است که خانواده‏های زندانیان سیاسی نسبت به وضعیت عزیزان‏شان به‏طور کلی نگران باشند. به‏خصوص در کشوری که متأسفانه در بیش‌تر مواقع وضعیت زندانیان سیاسی همواره بدتر از وضعیت زندانیان عمومی بوده است.


تجمع خانواده‌های زندانیان سیاسی

حکمی را که می‏گویم، نتیجه‏ی تقریباً پنجاه سال تجربه‏ی شخصی من است. از زمانی که دانشجوی دانشگاه حقوق بوده‏ام، در دوران وکالت دادگستری که هم‏زمان با مسئولیت‏های حقوق بشری‏ام بود و طی حدود ۲۶ سالی که در خارج از ایران هستم، همواره شاهد این مسئله بوده‏ام.

آقای لاهیجی، نکته‏ی جالبی را عنوان می‏کنید. مادر کوهیار گودرزی، یکی از زندانیان سیاسی، به همین مسئله این‏طور اشاره می‏کرد که در زندان‏ها وضعیت زندانیان سیاسی را با وضعیت زندانیان عادی هم‏سان می‏گیرند. حال آن‏که شما اشاره می‏کنید که وضعیت زندانیان سیاسی به مراتب بدتر هم هست.

من وضعیت زندانیان سیاسی را به این لحاظ بدتر می‏دانم که پرونده‏ی زندانیان عمومی در دادگاه‏های دادگستری است، محاکمات‏شان علنی است- این‏که کسی در محاکمه شرکت می‏کند یا خیر امر دیگری است- و هیچ‏گونه فشاری بر وکلای دادگستری، در امر دفاع از موکل‏شان، وجود ندارد.

در صورتی که در مورد دادگاه‏های انقلاب و زندانیان سیاسی به این صورت نیست. محاکمات غیر علنی است، فشار زیادی بر وکلای دادگستری وارد می‏شود و حتی وکلا را به خاطر دفاعی که از زندانیان کرده‏اند، به زندان می‏اندازند.

بنابراین، با وجود این‏که باید تصریح کنم که زندانی عمومی نیز حقوقی دارد و باید از آن حقوق دفاع شود، ولی چون شرایط زندانیان سیاسی از زندانیان عمومی بدتر است، طبیعی است که خانواده‏های زندانیان سیاسی اظهار نگرانی بیش‌تری کنند. به‏خاطر این‏که در بی‏خبری از وضعیت زندانی‏شان هستند.

وضعیت زندانیان سیاسی پیش از انقلاب هم این تفاوت را با وضعیت زندانیان عادی داشت؟

در ایران، بعد از کودتای ۲۸ مرداد، پرونده‏ها‏ی زندانیان سیاسی به دادگاه‏های نظامی می‏رفت که آن‏جا هم زیر سلطه‏ی ساواک و زیر نظر مستقیم سیاست‏های اتخاذ شده از طرف شخص شاه و اطرافیانش بود. پای وکلای دادگستری نیز به این دادگاه‏ها بسته بود. بنابراین طبیعی بود که خانواده‏های زندانیان سیاسی از این وضعیت نگران باشند.

روند مبارزات خانواده‏های زندانیان سیاسی پس از انقلاب چه تغییراتی داشته است؟

به عقیده‏ی من، سال‏های پس از انقلاب را باید به دو دوره تقسیم کرد: یک دوره به پیش از روی کار آمدن محمد خاتمی برمی‏گردد که شرایط سخت فقط شامل کشتار بزرگ زندانیان سیاسی، نمی‌شد. آن موقع حتی خبرگیری برای خانواده‏ها نیز بسیار سخت بود، چه برسد به این‏که خانواده‏های زندانیان اعتراض کنند و جلوی زندان اوین یا دادگاه انقلاب دست به تجمع و اعتراضاتی بزنند که امروز می‏بینیم.

بعد از روی کار آمدن آقای خاتمی، با توجه به تحول بزرگی که در ارتباط با آزادی مطبوعات، آزادی بیان و کم‏وبیش آزادی اجتماعات به‏وجود آمد، تغییر بزرگی در کل جامعه‏ی ایران ایجاد شد که تاثیر خود را روی وضعیت زندانیان سیاسی نیز گذاشت.

اولاً شمار زندانیان سیاسی به‏مرور کم‏تر شد. هم‏چنین در اثر فعالیت‏های سازمان‏های حقوق بشر هیئتی از سوی سازمان ملل، به ریاست لویی ژوانه، رییس گروه تحقیق درباره‏ی بازداشت‏های خودسرانه، به ایران رفت. این هیئت از زندان اوین بازدید و با بسیاری از زندانیان سیاسی ملاقات کرد.

یعنی شما تلاش‏ خانواده‏های زندانیان را در این فعالیت‏های بین‏المللی هم دخیل می‏دانید؟

دقیقاَ. یادمان نرود که در مجلس ششم کمیسیون اصل نود قانون اساسی، نقش بسیاری در شکستن جو خفقانی که در داخل زندان‏ها بود، بازی کرد. آقای موسوی خویینی که الان خود او نیز از ایران خارج شده و در امریکا زندگی می‏کند، طی چهار سالی که نماینده‏ی مجلس ششم بود، همراه گروهی که مسئول رسیدگی به امور زندانیان شده بود، تلاش بسیاری برای تعطیلی زندان‏های مخفی و هم‏چنین برای انجام تحقیقات و بررسی‏های لازم در داخل زندان‏ها، صورت دادند.

ضرورت همدردی با زندانیان سیاسی

بسیاری از اشارات حقوق بشری مد نظر آقای لاهیجی را در گفتار خانم پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی نیز می‏شنویم. در حالی که او تنها مادر یک زندانی سیاسی است. این تفاوت کیفی رفتار خانواده‏های زندانیان سیاسی نسبت به گذشته را آقای لاهیجی در رشد میزان تحصیلات، آگاهی‏های اجتماعی خانواده‏ها و گاه گذشته‏ی مشترک با فرزندان‌شان می‏بیند:

پدر و مادر زندانیانی که خود در گذشته فعالیت سیاسی داشته‏اند و برخی از آنها هم به زندان افتاده‏اند- حال یا در رژیم گذشته و یا در رژیم کنونی- به‌طور مسلم آگاهی بیش‌تری نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی دارند. بنابراین حضورشان در کنار فرزند، همسر، برادر، خواهر و در هرحال هرکدام از بستگان‌شان که در زندان به‏سر می‏برند، نوعی حرکت سیاسی است.


اعتراض خانواده های زندانیان سیاسی

فقط مسئله‏ی عواطف و احساسات و نگرانی نیست که می‏خواهند از وضعیت زندانی‏شان آگاه شوند. هم آگاهی و هم نوعی اعتراض سیاسی نسبت به بی‏عدالتی است. یعنی نوعی حرکت هم سیاسی و هم اعتراضی نسبت به وضعیت زندانی‏ای است که بدون علت دستگیر شده است.

به این ترتیب، توصیه‏ی شما به عنوان یک حقوقدان به خانواده‏ها، پی‏گیری بازهم بیش‌تر مسایل فرزندان‏شان در زندان‏ها است؟ یعنی این پی‏گیری را در سرنوشت زندانی مؤثر می‏دانید؟

مسلماًّ همین‏طور است. توصیه‏ی من به‌عنوان یک وکیل دادگستری و فردی که بیش از پنجاه سال است با مقوله‏ی زندانی سیاسی سروکار دارد این است که عزیزان‏شان را رها نکنند و بدانند که این اعتراض‏ها و ابراز همدردی‏ و همراهی‏ها، حتی در شرایط سخت کنونی هم، در سرنوشت زندانی تاثیرگذار خواهد بود.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

با سلام
تا زمانی که عده ای بی گناه در بندند و فقط خانواده های آنها و نزدیکان آنها دست به حرکت های اعتراضی میزنند اتفاق مهمی نخواهد افتاد. هینجاست که باید به مردم ایران توژژید که:‌ این احمدی نژاد خجالت هم نمیکشد که بیاندیشد و اینگونه ضحاک مآبانه و بی شرمانه به مردم شریف ایران ستمکاری نکند. روزی خواهد آند که یک یک شما را مردم از سوراخهایتان بیرون بکشند و کوچکترین تکه شما گوشهایتان خواهد بود. آخر این هم شد حکومت که هر که را دوست نداشتی یا بر علیه سخنی گفت به اسم محارب به زندان و اعدام و تجاوز مجکوم کنی. بی شرمی هم اندازه ای دارد.

-- biocourse ، Aug 4, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)