خانه > حقوق انسانی ما > دانشجویان > دانشجویان زندانی، احکام سنگین و محرومیت از تحصیل | |||
دانشجویان زندانی، احکام سنگین و محرومیت از تحصیلمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comگروههای اجتماعی مختلفی در مبارزات سیاسی، اجتماعی و حقوق بشری در ایران شرکت داشتهاند و تا به امروز تعداد زیادی از افراد فعال در آنها بازداشت و زندانی شدهاند، اما در این میان، دانشجویان وسیعترین طیف زندانیان سیاسی را تشکیل دادهاند.
حتی امروز پس از وقایع خردادماه سال گذشته که دستگیریهای وسیعی در میان طیفهای مختلف روشنفکری، کارگری و حتی هنرمندان صورت گرفته است، بازهم تعداد قابل توجهی از زندانیان را دانشجویان تشکیل میدهند. احکام بسیار سنگینی نسبت به احکام صادره برای فعالان دانشجویی در سالهای گذشته صادر شده و بسیاری از آنها از حقوق اولیهی جریان دادرسی برخوردار نیستند. دیروز چهارشنبه، بیست و نهم اردیبهشتماه، دانشجویان دانشگاههای آزاد ایران، در اعتراض به ادامهی بازداشت و تعویق دادگاه علی ملیحی، دانشجوی دانشگاه آزاد و مسئول روابط عمومی سازمان ادوار تحکیم وحدت، در صدمین روز بازداشت او بیانیهای صادر کرده و اعلام کردهاند که امروز را روزهی سیاسی میگیرند. آنها در این بیانیه، به بازداشت مهدی خدایی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد شهر ری نیز که با گذشت بیشتر از ۷۰ روز، هنوز در انفرادی بهسر میبرد و همچنین دیگر دانشجویان دانشگاه آزاد، میلاد فداییاصل، شیوا نظرآهاری، سینا گلچین، محمدعلی الهی، شهاب اکبرزاده، حمید پیروزفام، سعید ملکی، امین کشاورز، پویا قربانی، فرامرز عبداللهنژاد، مهران صفری و آرش قاسمی، اعتراض کرده و خواهان آزادی آنها شدهاند. آقای جواد ملیحی، پدر علی ملیحی، دانشجوی زندانی، در آستانهی نوروز، پس از اطلاع از ضرب و شتم علی ملیحی در زندان و اعتصاب غذای او، نامهای به جعفری دولتآبادی، دادستان تهران نوشت و اعلام کرد: «اگر فرزندم را آزاد نمیکنید، من نیز چون او میاندیشم. مرا نیز زندانی کنید.»
از وی میپرسم آیا از روزهی سیاسی دانشجویان، در اعتراض به صدمین روز بازداشت فرزندش اطلاع دارد یا خیر. خیر؛ اطلاعی ندارم. آخرین اطلاع شما از وضعیت پسرتان چیست؟ دادگاهی که داشت، بینتیجه به تعویق افتاد. قرار شد دادگاه بعدی، دوباره روز دوم تیرماه تشکیل شود. پیش آقای لطفی، ریاست دادگاه نیز رفتم و خواهش کردم این مورد را تسریع و زمان را کم کنند، اما گفتند که ممکن نیست. علتش را به شما توضیح ندادند؟ گفتند نمیشود. ظاهراً باید تحقیقات بیشتری در مورد مسئلهی ضرب و شتم بشود. چون خود علی در دادگاه اظهار کرده که مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. برای روشن شدن این مسئله، دادگاه چهلروزی باید عقب بیفتد. بههرحال خواهش ما را قبول نکردند. قرار است دوباره در تاریخ دوم تیرماه، دادگاهی تشکیل شود، علی آقا را محاکمه کنند و اگر قرار است رأیی داده شود، در آن تاریخ صادر بشود. اما ایشان یکماه پس از دستگیریشان اعلام کردند که مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند. الان سهماه از آن تاریخ میگذرد. چگونه دادگاه هنوز به چهلروز وقت نیاز دارد؟ بعد از اینهمه مدت چگونه قابل اثبات خواهد بود؟ نمیدانم. بههرحال خود قاضی گفت که کارشناسان باید بررسی کنند. چون نظر قاضی بسته به اثبات یا عدم اثبات این قضیه، تفاوت خواهد کرد. خود علی آقا هم که این قضیه را محکم در دادگاه مطرح کرده، روی خواستهی خودش هست. در مورد ادامهی کار و روند پرونده نگران هستیم و منتظریم ببینیم در روزهای آینده چه تحولاتی روی میدهد. گویا آقای موروثی هم برای رفتن به حج عمره، به مرخصی میروند و این پرونده فعلاً به تعویق افتاده است. وضعیت معلق تحصیلی دانشجویان معمولاً به اتهامات گوناگونی بازداشت میشوند. همچنان که در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری، بسیاری با عنوان «اخلال در امنیت ملی» و در پی اعتراضهای خیابانی دستگیر شدند. خانم ژینوس شریفی، وکیل برخی از دانشجویان زندانی، در مورد موکل خود عباس کاکایی میگوید: «عباس کاکایی، دانشجوی دانشگاه تهران در رشتهی علوم ارتباطات، در روز شانزدهم آذر بهخاطر اتفاقاتی که در کوی دانشگاه افتاده، به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار و بعد هم بازداشت شده است. حکمی که برای ایشان صادر شده، یک سال حبس بود. همان روزهای اول بازداشت هم برای ایشان قرار وثیقهی پنجاه میلیونی صادر شده بود، اما متاسفانه چون وضعیت مالی مناسبی ندارد، توانایی تودیع این میزان وثیقه را نداشت. خانوادهی آقای کاکایی کشاورز هستند و در کردستان به کار زراعت مشغول هستند. بههمین دلیل ایشان مجبور شد در زندان بماند و ترم اول و دوم دانشگاه را کامل از دست داد. هنوز هم در زندان است و ما امیدواریم برای مهرماه بتواند برگردد. این که بعد از برگشت و آزاد شدنش، وضعیت تحصیلیاش چه میشود و کمیتهی انضباطی اجازهی ادامه تحصیل را به او میدهد یا نه، مسئلهی دیگری است که هنوز از آن اطلاعی نداریم.» این در حالی است که عباس کاکایی از دانشجویان نخبهی دانشگاه است. وکیل او در اینباره میگوید: «آقای کاکایی از نخبگان دانشگاه هستند و تعداد زیادی از استادهای برجستهی دانشگاه (شاید حدود ۸۰ استاد) خواهان آزادی ایشان شدند. نامهی آنها روی پرونده بود. پروندهی ایشان الان در دادگاه تجدیدنظر است و هنوز هم برای آن حکم قطعی صادر نشده است. تلاش ما تسریع در رسیدگی بود. حتی اگر دو سه ماه از حبس یک سالهی ایشان کم میشد. با توجه به این که از شانزدهم آذر در زندان هستند، ممکن بود چون نصف دوران محکومیت خود را سپری کردهاند، بتوانند از عفو مشروط برخوردار شوند، اما متاسفانه وضعیت تحصیلی و کمک به دانشجویان برای بازگشت به دانشگاه، بین قضات دادگاه انقلاب چندان اهمیتی ندارد. مانند بقیه با آنها برخورد میشود و این باعث میشود که آنان دانشگاهشان را از دست بدهند.» مشکلات دانشجویان ستارهدار تنها دانشجویان زندانی در حین تحصیل نیستند که با چنین مسائلی برخورد کردهاند. «دانشجویان ستارهدار»، عنوان برخی از دانشجویانی است که برای ادامهی تحصیل در مقطع بالاتر ثبتنام کردهاند و به آنها اعلام شده که با محرومیت از تحصیل مواجه هستند. برخی از این دانشجویان برای پیگیری وضعیت خویش، اکنون زندانی هستند. خانم شریفی در مورد یکی از آنها میگوید:
«آقای ضیاء نبوی یکی از شدیدترین احکام را گرفتهاند. البته فعالیتهای دانشجویی ایشان در دوران دانشگاه نیز از دلایلی بود که باعث محکومیت ایشان شد و پانزده سال حبس برای وی درنظر گرفتند. آقای نبوی همچنان در زندان هستند، حکم قطعیشان هم ظاهراً صادر شده، اما هنوز بهما ابلاغ نشده است.» آقای محمد مصطفایی، وکیل دادگستری نیز همیشه تعدادی از موکلینشان دانشجو هستند. وی در این زمینه میگویند: «چند نفر از دانشجویان دستگیر و تعدادی هم احضار شدهاند. برخی از آنها برائت حاصل کردهاند و برخی دیگر به حبس محکوم شدهاند. از جمله آقای پورعبدالله و آقای سعید نورمحمدی. حکم اولیهی آقای پورعبدالله شش سال بود، ولی الان به سه سال حبس محکوم شدهاند. از زمانی که برای بار دوم بازداشت شدهاند تاکنون هیچ مرخصیای به ایشان داده نشده است. آقای پورعبدالله سال آخر دانشگاه بودند و الان برگشت به دانشگاه برایشان خیلی مشکل است. نه تنها برای ایشان، برای دانشجویان دیگری مانند سعید نورمحمدی هم به همین صورت است.»
آقای مصطفایی روند برخورد با مسائل دانشجویی را نه تنها به زیان آنها، بلکه به زیان کشور میداند: «شخصی که میخواهد وارد دانشگاه بشود، مشکلات زیادی را باید تحمل کند. شرکت در امتحان کنکور در ایران بسیار مشکل است. تمام کسانی که دانشجو هستند، بالاخره تازه پا به عرصهی جامعه گذاشتهاند و اولین تجربهی اجتماعیشان در جامعه، دانشجو بودنشان است که بعد از مرحلهی دانشجویی میخواهند وارد عرصهی کار بشوند. دغدغههایی که برای آیندهی دانشجوها وجود دارد و نگرانیهایی که بعد از انقلاب خیلی از دانشجویان داشتند - حتی پیش از انقلاب هم- آنها را وامیداشت که کارهای اجتماعی انجام بدهند. بعضی از آنها نیز کار سیاسی انجام میدهند و برخی دیگر به کارهای حقوق بشری مشغول هستند. در هرصورت در گیرودار این فعالیتها، احتمالاً با افرادی هم ارتباط برقرار میکنند. احتمال دارد بعضی از آنها هم به بیراهه بروند و کاری انجام بدهند که به نفع نظام نباشد، ولی موقعیت دانشجویان با افراد و مجرمین دیگری که در دادگاهها و دادسراها میبینیم، تفاوت دارد و انگیزهی آنها، انگیزهی برهمزدن امنیت نیست، بلکه میخواهند بهگونهای اصلاحاتی را ایجاد کنند. به نظر میرسد با توجه به این وضعیتی که برایتان ترسیم کردم، احکامی که برای آنها صادر میشوند، احکام خیلی سنگینی هستند. احکامی هستند که لطمات روحی جبرانناپذیری را به دانشجویی میزند که تازه میخواهد وارد عرصهی اجتماع شود. بهنظر من، این که دانشجویی بعد از فراغت از تحصیلی به دنبال کار میرود درحالی که یک مهر سابقهدار بودن کیفری روی پروندهاش زده شده است، به صلاح دانشجویان از یک طرف و کشورمان از سوی دیگر، نیست. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|