خانه > حقوق انسانی ما > امنيت فردی و اجتماعی > همسر سعید متینپور: سلامتی همسرم در خطر است | |||
همسر سعید متینپور: سلامتی همسرم در خطر استاردوان روزبهa.roozbeh@radiozamaneh.comسعید متینپور فعال حقوق بشر و روزنامهنگار آذربایجانی، در زندان اوین که به هشتسال حبس تعزیری محکوم شده دچار عارضهی قلبی شد. این زندانی سیاسی آذربایجانی روز جمعه ۹ بهمن ۸۸ دچار درد شدید قلب شده است و مسوولین زندان اوین او را بعد مدت زیاد و با تاخیر به پزشک منتقل کردهاند.
پزشکان به متینپور گفتهاند که باید در زمان بروز عارضه سریعا به دکتر دسترسی داشته باشد اما روند اداری زندان مانع از دسترسی سریع این فعال حقوق بشر به پزشک است. متینپور چندی پیش در ۲۸ شهریور ۸۸ نیز دچار عارضهی قلبی گردیده بود. به گفتهی متخصصین قلب در صورت تداوم درد و تکرار این موضوع ممکن است مسالهی جدیای برای سعید متینپور پیش آید. همسرش، عطیه طاهری، از وضعیت این فعال مدنی میگوید: خانم طاهری همسر شما سعید متینپور در زندان به سر میبرند و شنیده میشود که وضعیت جسمی خوبی ندارند. آخرین شرایط جسمی ایشان را میتوانید توضیح دهید؟ بعد از بازداشت اولیه در سال ۸۶ که مدت ۷ماه در انفرادیهای ۲۰۹ اوین و زنجان گذشت، سعید دچار ناراحتیهای شدید جسمی از ناحیهی کمر و معده شد بهطوریکه تا آخرین لحظه اجرای حکم هشتساله، وی تحت درمان پزشکی بود.
پس از انتقال به زندان در ۲۰ تیر ۸۸ مشکلات قلبی نیز به ناراحتیهای سعید اضافه شد بهطوریکه او سه ماه بعد از اجرای حکم در اوین دچار حملهی قلبی میشود. همبندیهای سعید او را پیش پزشک بند میبرند و دکتر بند بدون هیچ سوال و جواب و معاینهای از فاصلهی ۸متری تشخیص میدهند که این یک شوک عصبی بوده و به این شکل خودش رو بروز داده است. ما همانموقع با چند پزشک متخصص در بیرون مشورت کردیم و وضعیت سعید را شرح دادیم. پزشک به ما گفت که این حمله اگر دوباره تکرار شود بهشدت برای سلامتی سعید خطرناک خواهد بود. این مساله متاسفانه دوباره نزدیک به دهروز پیش اتفاق افتاده است و سعید دوباره دچار حملهی دیگری شده است بهطوریکه سعید را بردهاند و از او نوار قلب گرفتهاند. ولی دکتر گفته که این نوار قلب زمانی جواب میدهد که دقیقا لحظهای که این اتفاق میافتد نوار قلب گرفته شود. این امر در زندان امکانپذیر نیست چون تا پزشک عمومی تشخیص دهد و طی نامهای مساله را به متخصص ارجاع بدهد و دوباره تصمیم بگیرند که آیا میتوان زندانی را به پزشک متخصص فرستاد یا نه، کلی طول میکشد و این مساله عملا در داخل زندان امکانپذیر نیست. این مساله من را بهشدت نگران کرده چرا که وضعیت سلامتی سعید را واقعا در معرض خطر جدی میبینم. معمولا در اینجور مواقع وقتی زندانیای با بیماری حادی مواجه میشود فرصتی برای مرخصی یا درمان بیرون از زندان به او میدهند. آیا شما تقاضایی برای مرخصی استعلاجی و یا پیگیری بیرون از زندان برای ایشان کردید؟ ما بارها در دادگاه انقلاب درخواست مرخصی دادیم ولی هیچگاه جواب مثبتی نگرفتیم و آخرین پیگیریهای ما نیز بینتیجه بوده است. اینها متاسفانه برای پروندهای که واقعا از داخلاش چیزی در نمیآید یک حکم هشتساله به سعید دادهاند. حالا با اینکه این حکم اجرا میشود هنوز هم دست از سر ما بر نمیدارند طوریکه دادستان زنجان طی مصاحبهای تلویزیونی ما را تهدید به ریختن آبرویمان کرد. کاری که به اعتقاد من جز خدا کسی قادر به انجاماش نیست. هم اکنون نیز که سعید زندانی است حتی از حقوق اولیه یک زندانی برخوردار نیست. این حق هر زندانی است که از مرخصی استفاده کند و مرخصی برود حتی اگر از نظر جسمی سالم باشد و مشکلی نداشته باشد. طبق مقرارات جمهوری اسلامی میتواند از مرخصی استفاده کند ولی متاسفانه با اینکه شرایط سعید بهشدت شرایط حادی هست این اجازه را نمیدهند و به تمام تلاش و درخواستهای ما با درهای بسته مواجه شده است. ما در راستای پیگیری مرخصی در واقع هیچ نتیجهای نگرفتهایم. با توجه به گذشت چندسال از مدت زندانیبودن ایشان آیا امکان طرح عفو هم وجود داشته و آیا ایشان مشمول عفو خواهند شد و یا حتی پروندهشان قابل بازبینی دوباره است یا الزاما باید هشتسال زندان را تحمل کنند؟ واقعیت امر این است که تا حالا پیگیری ما هیچ نتیجهای نداده است. یعنی دادگاه انقلاب هیچ جوابی در برابر هیچکدام از سوالهای ما نمیدهد. ما پیش قاضی میرویم پیش مسئول اجرای احکام میرویم اما در این موارد هیچکسی جواب خاصی به ما نمیدهند. یعنی ما هر کجای دادگاه انقلاب رفتیم؛ پیش قاضی صلواتی رفتیم، پیش مسئول اجرای احکام رفتیم، و آنها مدام میگویند که ما بیاطلاع هستیم و در برابر پرونده اظهار بیاطلاعی میکنند. در مورد حتی مرخصی، ما نامهی مرخصی میدهیم و برای پیگیری درخواستمان مراجعه میکنیم که بالاخره آیا بایگانی شده است یا نه، موافقت شده است یا نه، و اگر مخالفت شده به چه دلیلی. تمام اطاقهای دادگاه انقلاب که میرویم اظهار بیاطلاعی میکنند و میگویند که این پروندهها دست ما نیست و اصلا اینجا بایگانی نمیشود و از این صحبتها. حالا ما نمیدانیم که جز دادگاه انقلاب جای دیگری هست که این پروندهها آنجا نگهداری میشود یا آنجا به درخواستها رسیدگی میشود و ما اطلاع نداریم، یا اینکه واقعیت را به ما نمیگویند و پرونده در آنجاست و درخواستها و نتیجهی درخواستها آنجاست اما به ما نمیگویند. طبق خبرهای ما، علاوهی بر اینکه آقای سعید متینپور در زندان تحت فشار هستند بعد از دستگیری و زندانیشدن ایشان خانوادهی ایشان - از جمله خود شما و برادر شما که از فعالین آذری در زنجان هستند - زیر فشار قرار دارند. آیا این فشارها ادامه دارد؟ بعد از اینکه حکم سعید اجرا شد قصد داشتیم در خانهی پدری من برنامهی دعای کمیلی در جهت اعتراض به زندانیکردن سعید برگزار کنیم و به غیر این کار دیگری نمیتوانستیم انجام دهیم. نهایتا اینجا به این نتیجه رسیدیم که مراسم دعای کمیلی برگزار شود که با مخالفت شدید دستگاه امنیتی در زنجان روبهرو شد. برادرم و دو نفر دیگر را به اطلاعات احضار کردند و از آنها خواستند که این برنامه را لغو کنند و آنها هم گفتند بالاخره ما مهمان دعوت کردیم و نمیتوانیم کاری کنیم. آنها را تقریبا دو هفته در بازداشت نگه داشتند و بعد آزاد کردند. ولی ما مراسم دعا را برگزار کردیم با اینکه کوچهی ما از ابتدا تا انتها پر از مامور لباس شخصی و پلیس و ماشین و موتور دستگاههای امنیتی بود. ولی خوب دعا برگزار شد که ده روز بعد برادرم آزاد شد و دو نفر بقیه هم سه هفته بعد آزاد شدند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
از رادیو زمانه به خاطر دفاع از حقوق انسانی سعید متین پور متشکریم.
-- علی ، Feb 6, 2010آقا اردوان دست مریضاد
سعید متین پور الگوی جوانان مبارز آذربایجان است. و زنجان پیشقدم در راه رهایی وطنمان . با تشکر از شما و با تشکر از همسر صبور سعید
-- رضا ، Feb 6, 2010