تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با مانا نیستانی، کارتونیست مطبوعاتی

«بیانیه کارتونیست‌‌ها، همصدا با اعتراضات مردم»

نیک‌آهنگ کوثر
nikahang@radiozamaneh.com

انتشار بیانیه‌ی تحریمی بیش از یکصد طنزپرداز تصویری ایرانی دوسالانه‌ی بین‌المللی کارتون و کاریکاتور تهران را عملاً به مخاطره افکنده است. اعتبار این نمایشگاه بزرگ آثار هنرمندان ایرانی و جهانی عملاً با این اقدام زیر سوال رفته است.

نمایشگاه‌ها و فستیوال‌های بین‌المللی کارتون و کاریکاتور معمولاً جلوه‌گاه هنرنمایی کارتونیست‌ها و چهره‌پردازان غیرمطبوعاتی و غیرسیاسی هستند.

هزاران هنرمند ناشناخته بخت خود را می‌آزمایند تا در کنار چهره‌های معروف هنری اثری بگذارند و کارشان دیده و سنجیده شود. دوسالانه‌ی کاریکاتور و کارتون تهران در سال ۱۳۷۲ با همین هدف راه افتاد و تدریجاً در بُعد بین‌المللی تبدیل به یکی از معتبرترین رقابت‌های جهانی شد.

حضور بعضی از سرشناس‌ترین کارشناسان و کارتونیست‌ها و کاریکاتوریست‌های دنیا در دوره‌های مختلف این جشنواره باعث شد وزارت ارشاد به‌عنوان تأمین‌کننده‌ی مالی هر دوره بیش از گذشته سنگ تمام بگذارد و یکی از بهترین فضاهای نمایشگاهی جهانی، یعنی موزه‌ی هنرهای معاصر و گاه فرهنگسرای نیاواران را به این مهم اختصاص دهد.

اما اهمیت دیگر کارتون و کاریکاتور برای دولت ایران چیز دیگری‌ است. در دوران سازندگی که جمهوری اسلامی می‌خواست به دنیا نشان دهد که درها را گشوده و فضای بازی در اختیار مردم گذاشته است، کارتون و طنز میزا‌ن‌الحراره‌ی نظام بود.

مجله‌ی «گل آقا» منتشر شد و مجلات طنز و کاریکاتور و «کیهان کاریکاتور» متعاقب آن راه افتادند. دوسالانه‌ی کاریکاتور تهران آغاز به کار کرد و نهایتاً در سال ۷۵ «خانه‌ی کاریکاتور ایران» تأسیس شد.

Download it Here!

با گسترش کارتون مطبوعاتی بعد از سال ۷۶ و توجه بیش از پیش مخاطبان به کارهای سیاسی، بسیاری از علاقمندان و جوانان مستعد راهی کلاسهای کارتون و کاریکاتور شدند و هزاران نفر به خیل شرکت‌کنندگان دائمی فستیوال‌ها و نمایشگاه‌های جهانی پیوستند. اما با وجود آزادمنشی نسبی برگزارکنندگان دوسالانه در دوره‌های خاص، نمی‌توان از نقش مستقیم وزارت ارشاد در هدایت امور غافل ماند.

محمد حسین نیرومند، کارتونیست و یکی از مدیران سابق این دوسالانه دستیار و مشاور صفارهرندی وزیر ارشاد دولت احمدی‌نژاد بوده است. در همین چهارساله شاهد استفاده‌ی دولت از کارتون برای نفی وجود اسراییل از طریق برگزاری نمایشگاه بین‌المللی هلوکاست بوده‌ایم.

قطبی‌شدن فضای کارتون و کاریکاتور در سال‌های اخیر موجب شد که بسیاری نخواهند ابزار دست دولت نهم باشند و چه بسا زودتر از انتشار بیانیه‌ی اخیر نمایشگاه‌ها و دوسالانه‌های کارتون دولتی را تحریم کرده بودند.

بیانیه‌ی اخیر نشان از سیاسی‌شدن بسیاری از هنرمندانی دارد که سال‌ها از کشیدن کار سیاسی نیز اجتناب کرده‌اند. در این بیانیه آمده است:
«ما کاریکاتوریست‌ها همواره تلاش کرده‌ایم با آثارمان مردم افسرده از انبوه فشار و رنج را بخندانیم. اما چگونه می‌توان کشته‌شدن برادران و خواهران بیگناهمان را دید و بازهم خندید و خنداند. در این شرایط نهمین دوسالانه‌ی بین‌المللی کاریکاتور تهران نیز از راه می‌رسد. از آنجا که نشان فرهنگی در جامعه پس از رخدادهای اخیر از میان رفته است، ما لزوم برگزاری چنین دوسالانه‌ای را به مصلحت ندانسته، خندیدن و خنداندن در فضای کنونی را به دور از احساس مسئولیت می‌دانیم.»

مانا نیستانی، کارتونیست مطبوعاتی و یکی از برندگان سابق دیپلم افتخار دوسالانه‌ی کارتون و کاریکاتور تهران درباره‌ی اهمیت این دوسالانه چنین می‌گوید:


مانا نیستانی، کارتونیست مطبوعاتی

این رویداد را باید در میان مصاحبان خودش و مانندان خودش، یعنی در میان بی‌ینال‌ها (دو سالانه‌ها) و جشنواره‌های کاریکاتور سنجید و نتیجه‌گیری کرد. برای این‌که کاریکاتور و کارتون جشنواره‌ای و فستیوالی نیست. بخش عمده‌اش در مطبوعات چاپی و مجازی می‌گذرد.

ولی به هر حال دوسالانه‌ی کاریکاتور تهران به نوعی ویترین رسمی و دولتی کاریکاتور ایران است. جایی است که اکثر هنرمندان جشنواره‌ای از این طریق نگاه می‌کنند به کارتون ایران و به اصطلاح جشنی‌ است که همگان جمع می‌شوند و کارهای‌شان را شرکت می‌دهند و به نوعی در جریانی مشارکت می‌کنند. فکر می‌کنم از این نظر مهم باشد و اهمیت داشته باشد.

از نیستانی درباره‌ی تأثیر احتمالی بیانیه‌ی کارتونیست‌ها در تحریم دوسالانه بر وزارت ارشاد به‌عنوان تأمین‌کننده‌ی اصلی مالی این نمایشگاه پرسیدم:

نمی‌توانم به طور دقیق به این قضیه جواب بدهم. به هر حال احساس می‌کنم یا دوست دارم که به بهترین شکل این قضیه برگزار بشود. دوست دارم مشارکت بالاتری را چه از بُعد خارجی و چه از بُعد داخلی ببینم و علاقمند هستم که تحریم حالت فراگیر و جهانی پیدا نکند. مسلماً ترجیح می‌دهم که چنین باشد.

ولی من از زاویه‌ی دیگری به این قضیه نگاه می‌کنم. اهمیت این ماجرا را بیشتر برای خود کاریکاتوریست‌ها و کارتونیست‌های داخل ایران می‌بینم. معتقدم که ما کارتونیست‌های ایرانی با امضاء کردن این بیانیه خیلی دوست داریم که بتوانیم تأثیری بگذاریم.

بیشتر می‌خواهیم خودمان را اثبات کنیم، خودمان را نشان بدهیم و چیزی را به خودمان ثابت کنیم. این‌که با جریانی با اعتراضی همدل و همصدا هستیم، و اهمیت امضاء کردن بیانیه‌ها را در این قضیه می‌بینم تا این‌که بخواهد تأثیر شگرف روی سیاست‌گذاری فرهنگ خاصی بگذارد.

به هرحال باید قبول بکنیم که در این چند وقت اخیر امکان کار کارتون مطبوعاتی و به ‌نوعی واکنش‌ نشان‌دادن به مسایل روز داخل ایران خیلی سخت شده است.

شما نگاه کنید، به سختی می‌شود کاری کشید و به مسایل روز اشاره کرد و از تبعات احتمالی آن نترسید و با مشکل روبه‌رو نشد. پس چه جوری باید کارتونیست ایرانی با این جریانی که دارد اتفاق می‌افتد، واکنش خودش را ابراز بکند واعتراض خودش را نشان بدهد؟ فکر می‌کنم این بیانیه یکی از این راه‌ها بوده است.


بخشی از بیانیه‌‌ی اخیر اما و اگرهای زیادی را سبب شده است. آنجا که گفته است: «در موقعیت فعلی نباید خندید و خنداند». از مانا درباره‌ی این قسمت بیانیه سوال کردم:

سوال خیلی خوبی کردید. خودم نمی‌گویم که با بند بند و جمله جمله‌ی این بیانیه موافق هستم. ازجمله این‌که به نظر من شاید اگر محدودش بکنیم به این‌که کاریکاتور قرار است بخنداند، بخش عمده‌ای از کارتون‌ها و کاریکاتورها را که چه در جشنواره‌ و چه در مطبوعات ارائه می‌شود در حقیقت نادیده گرفته‌ایم. اگر همین رسالت خنداندن را هم زیر سوال ببریم و بگوییم که الان وقتش نیست، فکر می‌کنم خیلی درست نباشد.

ولی احساس می‌کنم که می‌شود از این اشکالات جزیی و ناچیز به نوعی رد شد و نادیده‌شان گرفت. برای این‌که احساس می‌کنم نویسندگان بیانیه و کسانی که این بیانیه را تنظیم کرده‌اند، نمی‌خواستند به نوعی حالت خیلی تهاجمی داشته باشد.

مثلاً بگویند ما می‌خواهیم که جشنواره‌‌ی دولتی دوسالانه‌ی تهران را تحریم بکنیم، تا بتوانند مشارکت بیشتری از کاریکاتوریست‌ها را جذب بکنند در این بیانیه که امضاء بشود، بدون این‌که از عواقب احتمالی‌ای که خواهد داشت، احساس ترس بکنند.

حال باید دید میزان استقبال کارتونیست‌ها و کاریکاتوریست‌های معروف جهانی از این بیانیه چقدر است. و از سوی دیگر این سوال برای وزارت ارشاد پیش خواهد آمد که آیا گروه‌های دیگر هنری نیز همین مسیر را پی خواهند گرفت یا نه؟

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه:
تحریم دوسالانه بین‌المللی کاریکاتور تهران

نظرهای خوانندگان

http://khakm.blogfa.com/post-288.aspx
ابطحی به یک اسطوره واقعی تبدیل شده است

-- میلاد ، Aug 4, 2009

دستان هنرمند تک تکتون رو میبوسم...
این زیباترین نقاشی شما بود...
پاینده باشید...

-- محمد ، Aug 4, 2009

کارتونیستای خوب کشورمان باید بفکر برگزاری یک نمایشگاه از آثار کارتونیستهای ایران و جهان در ارتباط با وقایع اخیر در ایران باشند.

-- آریا ، Aug 4, 2009

سلام
پیش به سوی تحریم دهه فجر.

-- بدون نام ، Aug 5, 2009

به عنوان یک کاریکاتوریست که اکنون کمتر فعالم ، علیرغم تمامی محدودیتها به این بیانیه افتخار میکنم و به تهیه کنندگان آن درود میفرستم.

-- مخفی ، Aug 6, 2009

براي امضا لازم نيست اسم واقعي را حتما بنويسيد:

http://strike4iran.com/?p=311

-- ناشناس ، Aug 7, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)