خانه > گزارش ويژه > تحولات رسانه ای > اینترنت در ایران: چالشهای انقلاب و دمکراسی ارتباطات | |||
اینترنت در ایران: چالشهای انقلاب و دمکراسی ارتباطاتامید حبیبینیا، پژوهشگر ارتباطاتسی آوریل ۱۹۹۳، سازمان تحقیقات فیزیک هسته ای اروپا CERN ، مستقر در سوییس اعلام کرد که دسترسی همگانی به شبکه جهانی اینترنت که حاصل چندین سال تحقیق آن سازمان بود، آزاد است. تاریخ پیدایش اینترنت و دسترسی همگانی به آن را میتوان به صورت قرارداری، همین زمان به حساب آورد. تیم برترزلی که سرپرست تیم ابداع کننده اینترنت در CERN بوده، اخیراً در آستانه پانزدهمین سال دسترسی همگانی به اینترنت گفت، به آینده این رسانه نوین خوشبین است. زیرا اینترنت توانسته نقش موثری در تعامل و نظارت اجتماعی بیابد. اگرچه اینترنت به فاصله کوتاهی وارد ایران نیز شد، اما راهاندازی سایتهای فارسیزبان و دسترسی همگانی به آن چند سالی طول کشید. برخورد نظام حاکم با اینترنت نیز همچون سایر رسانههای جدید، توام با نگرانی و محدودسازی بود. سیاست رسانهای حذف، که از دیرباز در ایران معمول بوده است، در مورد اینترنت نیز همچون رادیو، تلویزیون، سینما، ویدیو و شبکههای ماهوارهای به کار رفت.
از سال ۱۳۷۲ که اینترنت به تدریج و به کندی در ایران رشد یافت، تا زمانی که قانونگذاران مسوولیت ساماندهی و نظارت آن را به شرکت مخابرات ایران سپردند، کمتر از دو سال طول کشید. یعنی زمانی که شمار شرکتهای ارایهدهنده خدمات اینترنتی، از شمار انگشتان دست تجاوز نمی کرد، شمار کاربران دولتی و خصوصی اینترنت، کمتر از دویست هزار نفر برآورد میشد و تعداد سایت های خبری فارسی داخل کشور بسیار محدود و تقریباً سایت خبری فارسی زبانی در خارج از کشور وجود نداشت. تصویب چندین لایحه و طرح از آن زمان تاکنون که شمار کاربران اینترنت با بالاترین میزان رشد در خاورمیانه، به نزدیک به سی درصد جمعیت کشور رسیده است و فیلترینگ کامل، میلیونا سایت و وبلاگ فارسی و غیر فارسی؛ نشانگر عمق هراسی است که در جمهوری اسلامی ایران در برابر این رسانه جدید قابل ردیابی است. در برابر رسانههای قرن بیستمی چون سینما، رادیو و تلویزیون و ویدیو، شاید اینترنت به دلیل ماهیت ذاتی خود برای حاکمیت توتالیتر خطرناکتر جلوه کند. زیرا اینترنت: - رسانهای قابل دسترسی توسط همگان است همین ویژگیهای اینترنت سبب شده است تا بسیاری از نظریهپردازان ارتباطات، این رسانه تازه را به چشم شمایلی برای دمکراسی دیجیتال بنگرند.
در برابر این ویژگیهای اینترنت به عنوان یک رسانه نوین، سیاستهای رسانهای جمهوری اسلامی در عرصه اطلاعرسانی به عنوان دولتی توتالیتر مبتنی بر این اصول است:1 با توجه به این ویژگیها، آشکار است که چرا اساساً اینترنت در ذات خود با مفاهیم و ارزشهای بنیادین نظام فرهنگی جمهوری اسلامی همخوان نیست. وجود نزدیک به هشتصد هزار وبلاگ فارسی و هزاران سایت خبری فارسی آلترناتیو که در کمترین زمان ممکن خبر، گزارش، تصویر و فیلم هر رخدادی را که رسانه های دولتی جمهوری اسلامی مایل به بازتاب آن نیستند، منتشر میکنند، تقابل تازهای در جبهه رسانههای رسمنی سنتی و اینترنت نشان میدهد. ایران با حدود هفتاد میلیون نفر جمعیت، هجده میلیون کاربر اینترنت دارد که بالغ بر ۲۷/۵ درصد کل جمعیت است. سهم ایران از تعداد کاربران اینترنت در خاورمیانه ۵۳ درصد است و میزان رشد اینترنت در آن ۷/۱۰۰ درصد است که بالاترین سهم و میزان رشد را در خاورمیانه دارد زیرا تنها درفاصله هفت سال از دسامبر ۲۰۰۰ که میزان کاربران اینترنت ۲۵۰ هزار نفر بود تا دسامبر ۲۰۰۷ رشدی چشمگیر داشته است.2
این در حالی است که سرعت اینترنت در ایران از حدود ده سال پیش که مصارف خانگی و شخصی آن معمول شد تاکنون فرق چندانی نکرده است و در حالی که در ده سال گذشته سرعت اینترنت در جهان به صدبرابر افزایش یافته است، این میزان در ایران حداکثر پنج برابر بوده است. پایین نگه داشتن سرعت اینترنت در ایران، تمهیدی برای مهار و محدود کردن استفاده از چند رسانهایها و به ویژه بارگذاری یا پیاده کردن فیلم از اینترنت تلقی شده است، تاکتیکی که البته با توجه به گستردگی انتشار فیلمهای خبری و حتی فیلمهای حاوی روابط خصوصی توفیقی نیافته است. با وجود تقاضای بسیار برای بهرهوری از اینترنت در ایران، کابردهای آن به دلیل ماهیت سرکوبگرانه حاکمیت به رفع نیازهای اطلاعاتی و سرگرمکنندگی محدود مانده است. با این حال به دلیل سانسور گسترده و ریشهدار، اینترنت به رسانههای شخصی مجال بروز داده است، نزدیک به هشتصد هزار وبلاگ فارسی بیش از شصت و پنج درصد از محتوای وب فارسی را تشکیل دادهاند که میتوان آن را تجلی نوینی از مفهوم رسانه و گزارشگری در قرن حاضر دانست. اینترنت در جوامعی همچون ایران، مفهوم رسانه را تغییر داده است، نظریههای ارتباطات در اوایل قرن بیستم در آلمان از رسانههای خبری انتطار داشتند تا: آینه جامعه باشند، سبب اتحاد جامعه شوند، افکار عمومی را به عنوان رهبری جامعه معرفی کنند، افکار عمومی را شکل دهند، زمینههای ارتباط و تبادل اندیشه بین رهبران و توده را فراهم آورند، نیازهای اطلاعاتی را برآورده سازند، آینه جامعه باشند و وجدان جامعه باشند (هاردت، ۱۹۷۹).
تعاریف فوق با آنکه خصلتی کلانسالار داشت، قابل بهرهبرداری توسط نظام نازی، استالین و حتی لیبرالهای غربی بود و در بهترین شکل اصلاح یافته جمهوری اسلامی نیز برخی از ویژگیهای آن میتواند جزو انتظارات از رسانه های درون کشور باشد. با این حال انقلاب ارتباطات که میتوان اینترنت را معرف آن خواند، با شخصی ساختن، ساختارشکنی، جزء نگری و تنوع و گستردگی، به چنین انتظاراتی پایان داد. وظیفه روزنامهنگار قرن بیست و یکمی بیش از هر چیز در سه اصل: سهیم ساختن مردم در ساختار قدرت، زمینه سازی برای تنوع دیدگاه ها و کنترل داده ها و اطلاعات (Fact Checking) است. اینترنت بهترین مجرا برای انجام این وظایف برای روزنامه نگارو کاربرانش است. اگر فوکو اکتون زنده بود دیگر از کنترل ارتباطات توسط دولت برای نظارت بر تودهها واهمه نداشت (فوکو، نظم و تنبیه، ۱۹۷۹) زیرا عملاً در مرکزگریزی رسانه نوین، شیوههای کنترل دولتها از کارآیی گذشته برخوردار نیست. اینترنت به دلیل همین خاصیت نظمناپذیریاش، رسانهای برای برقراری تعادل جنسی و رشد اندیشهها و خرده فرهنگهای مرکز گریز شده است. با اینکه هنوز اکثریت محتوای اینترنت توسط مردان تامین میشود و این امر با وجود (وضعیت بهتر و ) غیرقابل مقایسه بودن وضعیت محتوای فارسی وب با اغلب کشورهای توسعه نیافته، اما مهمترین عامل رشد جنبشهای نوین فمنیستی در جهان و شنیده شدن صدای زنان تلقی شده است ( اسپندر، ۲۰۰۸). در زمینه ارایه اخبار، اطلاعات و مواضعی که رسانههای جریان اصلی نیز مایل به بازتاب آنها نییستند، اینترنت تجلی واقعی رسانه آلترنایتو (چامسکی، ۱۹۹۰) شده است. با اینکه تا به امروز جهان به دو طبقه دارا و نادار اینترنتی تقسیم شده است، اما شکی نیست که رشد اینترنت در کشورهای مختلف در دهه آینده شتاب بیشتری خواهد گرفت و بلوغ «رسانه نوین» سبب منسوخ شدن مفهوم قرن بیستمی «رسانههای همگانی» و بدل شدت آن به «خرد رسانهها» خواهد شد (دنیس مک کوائیل، ۲۰۰۷)3 اینترنت به دلیل ویژگیهای ذاتی خود در خط مقدم جبهه مقاومت در برابر سانسور، سرکوب و رسانههای سلطهجو جای گرفته است. سرعت تحول و نوآوری و دامنه بازخودهای وسیع و تاثیراتی که در عرصه سیاست، فرهنگ و اجتماع برجای میگذارد، آن چنان گسترده است که قابل مقایسه با هیچ رسانه دیگری نیست، این دگردیسی و در هم ریختن نظم سنتی راوی- مخاطب سبب شده است تا فضای تازهای شکل بگیرد که دمکراسی دیجیتال مشخصه آن است. نوع تازهای از دمکراسی که از تعامل و پویایی شبکه ها و تقسیم دانایی شکل گرفته و چنان پرشتاب و مدام در حال تغییر است که تا پنج سال آینده بسیاری از چشم اندازهای کنونی ما از نظام ارتباطات را تغییر خواهد داد. پانویسها: 1- Habibbinia,Omid: Media War in Iran, IRI media policy toward Alternative Media, IAMCR 24th Congress, Porto Alegre, International Association for Media and Communication Research, 2004. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
چه جوری می شه لینک وبلاگمون در زمانه در بخش وبلاگ چرخان قرار بگیره؟
---------------------
زمانه: بدون گذاشتن آدرس وبلاگ تان که اصلا نمی شه!
لطفا به این صفحه مراجعه کنید:
-- ... ، May 4, 2008http://radiozamaneh.org/about/6306.html
مرسی از این گزارش عالی، آقای حبیبی نیا کم پیدا شدن در این صفحات؟
-- لاله ، Jun 18, 2008