تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

کوروش آسوده بخواب که احمدی‌نژاد بیدار است

نسیم محمدی

دیرزمانی است که سربازان جاوید هخامنشی برای دفاع از مرزهای ایران و تمامیت ارضی آن جان فشانی می کردند تا ذره‌ای از آن به دست بیگانگان نیفتد. اما امروز مردان حکومتی کشور بدون جنگ و خون‌ریزی و برای ثبات خود حاضرند بخش اعظمی از دریای خزر را که سرشار از منابع درآمدی است، به روسیه و پسرانش بسپارند.

تا پیش از این بحث بر سر تغییر نام «خلیج فارس و جزایر سه‌گانه» نقل محافل بود که اگر واکنش جمعی نبود و اعتراض مردم ایران گوش آن‌ها را کر نمی کرد، به طور قطع باید نقشه‌ی تازه‌ای از مرزهای ایران بر دیوار‌ها نصب می‌کردیم. حال بحث به شمال کشور کشیده شده و چوب حراج را بر سر دریای خزر فرود می‌آورند.

قانع بودن به سهم ۱۱.۳ درصدی ایران از این دریا باید در قبال درخواست هنگفتی پذیرفته شده باشد که شاید روزی پرده بر افتد و حقیقت نمایان شود. هم‌چون امروز که پس از گذشت ۲۹ سال از انقلاب، تازه باخبر می‌شویم که ایران اجازه تردد تا محور آستاراخان - حسینقلی را داشته و پهنه دریا متعلق به روسیه و همسایگانش بوده است که خود در واقع همان ۱۱.۳ درصد سهم ایران محسوب می‌شود.

هر چند که پس از اعلام سهم ۱۱.۳ درصدی ایران از دریای خزر توسط وزیر امور خارجه ایران، محمدعلی حسینی، سخنگوی وزارت امور خارجه سعی کرد با تأکید بر سهم ۲۰ درصدی ایران از این دریا، بر خطای متکی سرپوش گذارد؛ اما گویا دولت احمدی‌نژاد چندان بی‌علاقه نیست که در خفا سهم ۱۱.۳ درصدی را بپذیرد تا مهم‌ترین حامی و پشتوانه برنامه اتمی خود (دست کم در ظاهر) را در برابر کشور‌های اروپایی از دست ندهد و روابط دوستانه خویش را با روسیه ادامه دهد و تأکید بر تحقق سهم ۲۰ درصدی ایران، تنها خوراک خبری باشد برای رسانه‌ها و آرام کردن خشم عمومی.

حافطه تاریخی و ریاضیات ضعیف متکی
طبق قراردادی که بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی پیش از فروپاشی در سال‌های ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ به امضا رسید، هر دو کشور مجاز بودند تا به طور مساوی از دریای خزر بهره‌برداری کنند.

طی این سال‌ها، نه ایران و نه اتحاد جماهیر شوروی چندان علاقه‌ای به بهره‌برداری از منابع نفت و گاز بستر دریا نداشتند. ایران که همواره درگیر مسایل داخلی و «دشمن» خیالی بود و اتحاد جماهیر شوروی هم به دلیل برتری نظامی و کشتیرانی خود عملاً از پهنه آبی خزر استفاده می‌کرد و مطمئن بود که ایران توانایی استخراج نفت و گاز را ندارد.

۱۶ سال پیش که با فروپاشی شوروی، کشورهای جدیدی در همسایگی ایران متولد شدند، به دلیل اقتصاد شکننده این کشور‌ها و منابع سرشار دریای خزر، تعیین یک رژیم حقوقی جدید ضرورتی اجتناب‌ناپذیر شد. به دلیل اقتصاد ضعیف قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان، سه همسایه تازه ایران، هر یک از این کشور‌ها به نوعی بهره‌برداری از دریا را آغاز کردند.

ترکمنستان که ذخایر عظیم گازی در محدوده ساحلی خود دارد، به سرعت تأسیسات بهره‌برداری را نصب کرد. قزاقستان نیز با دعوت از شرکت‌های نفتی غربی، زمینه برداشت نفت و گاز را فراهم کرد و آذربایجان با دعوت از شرکت‌های غربی و با حمایت آمریکا، اکتشاف نفت در دریای خزر را به مناقصه گذاشت.

از سوی دیگر سواحل جنوبی دریای خزر که متعلق به ایران است و عمیق‌ترین منطقه این دریا محسوب می‌شود، منبع درآمدی کشور است. چرا که تجمع ماهیان خاویاری خزر در این منطقه موجب شده تا ایران بتواند تولید ۹۰ درصد خاویار جهان را در اختیار داشته باشد.

اما منابع عظیم نفت و گاز در دریای خزر که از آن به عنوان خلیج فارس دوم یاد می شود و حدود دو درصد منابع انرژی جهان را در خود جای داده، به تمامی در اختیار همسایگان ایران است و به سرعت در حال بهره‌برداری است.

در این زمان بود که ایران دریافت به شدت از قافله عقب مانده و ثروتی در حال از دست رفتن است. به همین دلیل ابتدا پیشنهاد ایران، بستن موقت حوزه‌های نفت و گاز مورد اختلاف تا تعیین تکلیف رژیم حقوقی حاکم بر آن بود.

اما در چنین شرایطی که ایران در منطقه تنهاست و در اقلیت واقع شده، صدای اعتراض آن توجه هیچ یک از کشورهای خزر را جلب نکرد. ایران پس از آن پیشنهاد کرد که به صورت مشاع از بستر و منابع زیر بستر خزر استفاده شود که باز هم به جایی نرسید.

در زمان خاتمی، ایران از درخواست استفاده مشاع صرف نظر کرد و پیشنهاد کرد که خزر به طور مساوی میان پنج کشور همسایه تقسیم شود و بر اساس پیشنهاد هر یک از کشورها ۲۰ درصد سهم در اختیار خواهند داشت.

به دلیل طولانی شدن روند مذاکرات دریای خزر، کشور‌های روسیه، قزاقستان و آذربایجان با استفاده از ضعف سیاسی ایران در جامعه جهانی و نداشتن اولویت‌های سیاسی و اقتصادی در خزر موافقتنامه ی سه جانبه تقسیم بستر دریای خزر را امضا کردند که با امضای این اسناد در سال ۲۰۰۳ عملاً ۸۷ درصد دریای خزر تقسیم شد.

بر این اساس ۲۷ درصد از دریای خزر به قزاقستان، ۱۹ درصد به روسیه، ۱۸ درصد سهم آذربایجان و ۲۳ درصد هم نصیب ترکمنستان شد و به ایران هم بر حسب یک توفیق اجباری ۱۳ درصد سهم رسید.

این در حالی است که متکی این میزان را ۱۱.۳ درصدی عنوان می کند. بسیار جالب بود اگر آقای متکی فرمولی را که از آن طریق این رقم حاصل شده است، عنوان می‌کردند تا همگان در می یافتند بر چه اساسی سهم تحمیلی ایران که از سوی کشور‌های همسایه 13 در صد عنوان شده، توسط مردان حکومتی به ۱۱.۳ درصد کاهش یافته است. شاید هم آقای متکی در استفاده از چهار عمل اصلی ریاضی مهارت چندانی ندارند.

رسمیت نداشتن توافق سه جانبه
طبق توافق اولیه پنج کشور ساحلی، هیچ توافقنامه‌ی دو و یا سه جانبه ای رسمیت ندارد و چهار کشور ساحلی دیگر برای شکل دادن نهایی نظام حقوقی دریای خزر به رضایت ایران نیاز دارند.

این در شرایطی است که روسیه پیشنهاد جدیدی را مطرح کرده است. این کشور مدافع تقسیم منابع زیر بستر دریا و استفاده مشاع از پهنه خزر است. چرا که حضور نظامی در خزر برای روسیه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از سوی دیگر پیشنهاد کرد که هر کشور تنها با دو کشور همسایه خود توافق کند تا مسأله خاتمه یابد.

در صورتی که ایران، توافق جمهوری آذربایجان و روسیه از سویی و توافق ترکمنستان و قزاقستان را از سوی دیگر بپذیرد، یا دست کم درباره آن سکوت کرده باشد، عملاً جایی برای چانه‌زنی در گرفتن سهم ۲۰ درصدی خود باقی نگذاشته و موضع خود را برای مذاکرات آتی ضعیف کرده است.

کشورهای ساحلی دریای خزر تا کنون ۲۱ دور مذاکره کارشناسی، چهار دور مذاکره در سطح وزرای خارجه و یک دور اجلاس سران را در کارنامه خود دارند و یک نسل از رهبران این کشورها تغییر کرده؛ اما اختلاف درباره تقسیم زیربستر دریا، این جلسات را به نتیجه نرسانده است.

تنها توافق حاصل شده تا کنون، انعقاد کنوانسیون حفاظت از محیط زیست دریای خزر است که در سال ۱۳۸۲ ‬در تهران به عنوان اولین سند پنج‌جانبه درخصوص دریای خزر امضا شد.

با توجه با عمق اختلاف کشورها به خصوص تفاوت نگاه ایران به شیوه تقسیم دریای خزر با چهار کشور دیگر، بعید است که اجلاس سران در تهران به شکل‌گیری نهایی رژیم حقوقی دریای خزر منجر شود.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

اگر آنان نادان بودند و نيازمند راهنمائی و دلسوزي، حق مطلب بدرستی در مقاله شما ادا شده بود. اما اکنون کمتر کسی است که نداند ايران کشوری اشغال شده توسط مشتی خائن ايرانی نماست. آنچه آنها انجام ميدهند اجرای اوامر ارباب و آب ريختن به آسياب جهانخواران نوين است. هدف اين خائنين آماده کردن ايران برای تجزيه و فروپاشی است.

-- hamid ، Jan 7, 2008

واقعا که به طرز دردآوری از معیارهای روزنامه نگاری استاندارد به دور هستید. یک مشت راست و دروغ را طوری قاطی هم می کنید که حتی یک خواننده عامی هم می تواند بفهمد که چقدر از مرحله پرت هستید.
از پاراگراف آخر شروع می کنم. نوشته اید که «بعید است که اجلاس سران در تهران به شکل گیری نهایی رژیم حقوقی دریای خزر منجر شود.» اجلاس سران در تهران برگزار شد و همانطور که همه هم پیش بینی کرده بودند بحث رژیم حقوقی دریای خزر نهایی نشد. پس احتیاجی به این پیش بینی نوستراداموس وار نبود.
برخی از دیگر مطالب این چند خط مقاله که نشان از ناآگاهی نویسنده اش دارد:

1- «با امضای این اسناد در سال 2003 عملا 87 درصد دریای خزر تقسیم شد.
بر این اساس 27 درصد از دریای خزر به قزاقستان، 19 درصد به روسیه، 18 درصد سهم آذربایجان و 23 درصد هم نصیب ترکمنستان شد و به ایران هم بر حسب یک توفیق اجباری 13 درصد سهم رسید.»
(بین روسیه، قزاقستان و آذربایجان توافق نامه ها منعقد شد. معنی آن این است که فقط سهم روسیه که بین دو کشور قزاقستان و آذربایجان قرار دارد کاملا مشخص شده. چون دو کشور آذربایجان و قزاقستان هنوز در جنوب نتوانسته اند با ایران و ترکمنستان به توافق برسند. حالا بر چه اساسی مرز ترکمنستان و آذربایجان با ایران را خودتان تشخیص داده اید بماند!!)

2- «بسیار جالب بود اگر آقای متکی فرمولی که از آن طریق این رقم حاصل شده است را عنوان می کردند تا همگان درمی یافتند بر چه اساسی سهم تحمیلی ایران که از سوی کشور های همسایه 13 در صد عنوان شده، توسط مردان حکومتی به 3/11 درصد کاهش یافته است.»
اولا که حرفهای متکی به صورت دقیق نقل قول نشد. او گفته بود که بهره برداری ایران در قبل از انقلاب از این دریا از 11.3 فراتر نرفته بود. رقم 11.3 درصد متکی فرمول ندارد. همان محدوده زیرخط حسینقلی- آستارا است. بگذریم از این که یک سیاستمدار ایرانی اصلا نباید ذکری از این محدوده بکند و حرف او یک خبط مشخص است.
3- « به همین دلیل ابتدا پیشنهاد ایران بستن موقت حوزه های نفت و گاز مورد اختلاف تا تعیین تکلیف رژیم حقوقی حاکم بر آن بود. اما در چنین شرایطی که ایران در منطقه تنهاست و در اقلیت واقع شده صدای اعتراض آن توجه هیچ یک از کشورهای خزر را جلب نکرد.»
این هم غلط است. ایران فعلا به صورت موقت دارد 20 درصد دریا را کنترل می کند و در این محدوده هیچ فعالیت استخراج انرژی انجام نمی شود تا مذاکرات به نتیجه برسد.


-- میم دال ، Jan 7, 2008

پاسخ به میم دال

دوست عزیز، بنده همانند حضراتی که سنگشان را به سینه میزنی، دعوا و ادعای معصومیت ندارم. پس نه از اشتباه کردن می هراسم و نه از اعتراف به خطا های خواسته یا نا خواسته، شما هم با این همه هوش سرشار بهتر بود در هنگام قرائت پارگراف آخر این مطلب ( ویراستاری نشده)، با افزودن یک کلمه ی جا افتاده جمله را اینگونه به معنا می رساندید "... سران در تهران هم به شکل‌گیری..." تا از کشف یک نوسترآداموس اقتصادی انقدر هیجان زده نشوی. چرا که خواجه حافظ شیراز هم می داند که کنفرانس قبلا برگزار شده است. فقط جالب اینجاست که برق شادی یک موفقیت بزرگ در چشمهای آقای احمدی نژاد می درخشید و آقای رییس جمهور در پوست خود نمی گنجید آن هم بابت همان پیش بینی همگانی در مورد به نتیجه نرسیدن بحث رژیم حقوقی دریای خزر.

1- بهتر بود مطلب رو دقیق تر می خواندید من در این مطلب توضیح دادم که این قرارداد سه جانبه بوده به این معنا که روسیه ، قزاقستان و آذربایجان به دلیل خلاء قدرت ایران در منطقه سند یکسویه ای را به نفع خود تنظیم و به امضا رساندند اما چون این قرارداد بر اساس توافق اولیه پنج جانبه نبود از سوی ایران به رسمیت شناخته نشد ولی بین دیگر کشورها این سند همچنان رسمیت داشت.

2- تصور می کنید آیا بعد از انقلاب شرایطی در منطقه تغییر کرده است که ایران بتواند از محدوده ی "آستاراخان – حسینقلی" فراتر رود؟ چرا با وجود اینکه ایران برای سهم 20 درصدی تلاش می کند قادر نیست قدم از محدوده ی محور "آستاراخان – حسینقلی" فراتر بگذارد. آقای متکی اگر خیلی نگران مرزهای آبی ایران بود می توانست به همان رقم 13 درصدی اشاره کند نه 3/11 درصد.

3- اگر شما نگاهی به نقشه ی میدان های نفتی و گازی در منطقه دریای خزر بیندازید متوجه خواهید شد که اکثر این میدانهای در حاشیه ی ساحلی کشورهای ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان قرار دارد و در این میان بخشی از میدان های نفتی و گازی ترکمنستان و آذربایجان به سمت ایران کشیده شده. این کشورها به سرعت در حال بهره برداری از این میدانها هستند و ایران هم در تلاش است تا در بهره برداری به دیگر کشورها برسد اما سالهاست که منتظر سکوی شناور البرز است که قرار است توسط شرکت صدرا که به همت برادران سپاه اداره می شود تحویل شرکت نفت دریای خزر شود. اما این امر هنوز محقق نشده و ایران از قافله عقب مانده است. بنابر این فرمایش شما در زمینه ی عدم استخراج، تنها در مورد ایران صادق است نه در مورد کشور های همسایه .

مخلص کلام : نقد همیشه خوب است به هر شکل وشمایلی به خصوص در این شرایط طاعون زده که ظاهرا نمایندگان خدا در کشور حکومت می کنند و هر حرفی که می زنند و هر حرکتی که می کنند چیزی شبیه وحی منزل است و جایی برای هیچ حرف وحدیث دیگرنیست. اما پیشنهاد می کنم که شما برای کشف درد و دروغ، سری به سفره ی خالی همسایه ات بزنی یا نگاهی به خط فقر در کشوری بیندازی که سرشار از سرمایه و منابع است اما دخترانش در همین کشور های عربی دوست و برادر!، برای سیر کردن شکمشان تن فروشی می کنند. ظاهرا حراج دختران وتجارت سکس درآمد ارزی خوبی را به جیب بعضی از بزرگان سرازیر کرده است.

"درحالی که وزیر رفاه مدعی شده که جمعیت زیر خط فقر مطلق در کشور وجود ندارد عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی از افزایش ۱۳ درصدی افراد زیر خط فقر خبر داده است. موسی الرضا ثروتی درخصوص تعداد افراد زیر خط فقر در جامعه افزود: براساس برآوردهای انجام شده درحال حاضر ۱۲ میلیون نفر در جامعه زیر خط فقر زندگی می کنند و ۲ میلیون نفر نیز زیر خط فقر مطلق هستند . "

-- نسیم محمدی ، Jan 7, 2008

تنها راه جمهوری اسلامی برای ادامه بقا وطن فروشی و دادن حق مردم ایران به بیگانگان است که نمونه بارز آنرا در دریای خزر شاهدیم.

-- رضا ، Jan 7, 2008

سرکار خانم نسیم محمدی

مخاطب اصلی نوشته من شما نبودید. رادیو زمانه بود که وقتی مطلبی را دریافت می کند، بدون توجه به صحت و سقم محتویات و بدون آنکه آن را از چشم ویراستاری حاذق بگذراند، منتشرش می کند و نتیجه می شود آن چه که شد.
اما حالا که در مقام دفاع از خود -و حمله به من- برآمده اید، ناچارم به عرض برسانم که:
1- در خط اول نوشته اید «همانند حضراتی که سنگشان را به سینه می زنی». هر شخص منصفی که مطلب من و شما را بخواند لابد تشخیص می دهد که من سنگ هیچ کس و هیچ چیز غیر از شعور مخاطب را به سینه نمی زنم. تهمت زدن به دیگران چیزی بر مطلب شما نمی افزاید.
2- نوشته اید که مطلب تان (ویراستاری نشده) بوده است. خوب این عذر بدتر از گناه است. مگر خواننده و شنونده رادیو زمانه باید ویراستاری مطلبی را که به اسم شما منتشر می شود انجام دهد؟
3- در مورد بند اول نوشته قبلی من به نظر می رسد که شما اصلا متوجه ایراد من نشده اید. سوال من این است که حالا که قرارداد تقسیم بستر دریا به صورت سه جانبه بین قزاقستان، روسیه و آذربایچان منعقد شده است، چگونه ممکن است سهم کشوری به غیر از روسیه به صورت دقیق و به درصد مشخص شده باشد!! (توضیح واضحات این که مثلا برای روشن شدن سهم قزاقستان، این کشور علاوه بر روسیه و آذربایجان باید با ترکمنستان نیز مرز خود را مشخص کرده باشد که نکرده است. و قس علی هذا.) سوال من این است که شما سهم کشورها- بویژه 13 درصد ایران را از کجا کشف کرده اید؟!!
4- خیر. بعد از انقلاب ایران تا سال 1991 شرایط در منطقه تغییر نکرد. من صرفا حرف آقای متکی را نقل کردم. شرایط منطقه وقتی تغییر کرد که شوروی فرو پاشید و در نتیجه ایران توانست به حداقل سهم خود از این دریا -یعنی 20 درصد- دست پیدا و آن را کنترل کند. این کنترل کماکان اعمال می شود و الان بهره برداری ایران فراتر از محدوده حسینقلی- آستارا است. (در ضمن شما در مقاله و جوابیه تان 3 بار نوشته اید حسینقلی- آستاراخان!! این برای کسی که در مورد خزر مقاله می نویسد بد است. جسارتا عرض می کنم که آستاراخان بندری است در روسیه و اگر محدوده حسینقلی- آستاراخان را به ایران داده بودند، ما باید با دم مان گردو می شکستیم! صحبت از آستارا است که شهر مرزی ایران و جمهوری آذربایجان است).
5- از نقشه های میادین نفت و گاز صحبت کرده اید. اگر شما نقشه چاپ شده ای سراغ دارید که در آن میادین نفت و گاز نزدیک سواحل ایران را هم نشان داده باشد لطفا به من هم اطلاع بدهید. چون من هنوز چنین نقشه ای پیدا نکرده ام. نقشه هایی که الان موجود است این میادین را فقط در نزدیکی چهار کشور دیگر نشان می دهد. حالا علتش هر چه که هست، دلیل بر این نیست که در نزدیکی سواحل ایران حوزه های نفت و گاز وجود ندارد. حتما وجود دارد که آذربایجان و قزاقستان دوست دارند در قسمتی از بیست درصد تحت کنترل ایران فعالیت نفتی انجام دهند (شاهدش هم قضیه حضور کشتی BP در حوزه نفتی البرز که با اخطار قایق های توپدار ایران منطقه را ترک کرد).

به قول خودتان مخلص کلام: اگر می خواهیم ایران کشوری آباد شود، من و شما و هر ایرانی دیگر وظیفه داریم که کار خودمان را خیلی خوب انجام دهیم. اگر شما روزنامه نگار خوبی نباشید و خوب نقد نکنید، آن کس که در موضع قدرت است از نقد شما باکی نخواهد داشت و به آن وقعی نمی نهد. اگر واقعا دلتان به حال مردم ایران می سوزد- که حتما همینطور هم هست- سعی کنید دانش تخصصی و قدرت تحلیل و استدلالتان آنقدر بالا باشد که خواب از سر هر کس که به وظیفه اش عمل نمی کند ببرد.

ارادتمند
میم. دال

-- میم دال ، Jan 8, 2008

موشکافی جالبی بود. هردم از این باغ بری میرسد!

-- ن.ن ، Jan 8, 2008

جناب میم دال عزیز تو صیه می کنم قدری به خو دتان زحمت دهید و فقط پرونده سطحی دریایی خزر را یک بار مرور کنید
بهتر است به اطلاعتان برسانم که آقایان در طول مذاکرات مستقیم خود اختلافاتی بر سر بهره برداری از منابع انرژی در بستر دریای خزر و رژیم حقوقی داشتند اما این اختلافات در نهایت تابعی از یک هدف بزرگتر بود به نام پرونده هسته ایی که در نهایت منجر به حضور فردی در ایران شد به نام پوتین. فردی که تا پیش از این به هیچ عنوان از مناسبات قدرت درسیاست تخطی نمی کردو حتی خرید چندین پکیج چند میلیارد دلاری اسلحه(5/5- 5/7 و 9 میلیارد دلاری ) و قرار داد های نیروگاه اتمی بوشهرمنجر به حضور وی نشده بود.
مطمین باشید که متکی که این روز ها به شدت زیر ذره بین احمدی نژاد است حاضر نیست موضوع به این مهمی را که سال هاست بر سر آن دعواست و از حساسیت بسیار بالایی بر خور دار است را بدون هماهنگی وخارج ازیک متن از پیش تعیین شده در مصاحبه ایی عنوان کند و دچار یک خبط سیاسی شود،
مگر مصاحبه در مورد تخم مرغ است!!
سوما اینکه در مورد بهره برداری از منابع انرژی دریای خزر به هیچ عنوان خبر دقیقی منتشر نمی شود و اخبار رایج کشورهای حاشیه صرفا روش های سیاسی غیر قابل استناد است و هیچ ارتباط معنی داری بین تکمیل سکوی نیمه شناور البرز که هم اکنون در نکا و در یارد کشتی سازی صدرا آماده است و بهره برداری انرژی وجود ندارد و هر چه هست روابطی سیاسی است که جز محرمانه ترین اخبار طبقه بندی شده است.....

-- بدون نام ، Jan 8, 2008

خانم محمدی خسته نباشی
مطلب خوبی بود....
اما جناب م.د
اگر هم اشتباهی شده باشه..مخاطب منظور رو کامل می گیره...فکر نکم این بحث جالب باشه!!چون آقایون به کمتر چیزی جواب نمی دن.....در ضمن اینقدر نویسنده قابل احترام بوده که انتقاد شمارو منتشر کرده و مطمئن باشید همه روزنامه نگارا حداکثر تلاششون رو انجام میدن ولی خیلیی ها منتظر یه اشتباه هستن ...نه سپاس گذاری بخاطر اینهمه تلاش بی منت....
به نظر شما چند تا روزنامه نگار رو مردم می شناسن؟
چرا نمی گید که اینهمه روزنامه نگار زندانی برا چی گرفتارن؟؟؟؟؟؟
بخاطر حقیقت...
میفهمید روزنامه نهگاری یعنی چی؟؟؟؟نه بخدا هیچکس نمی فهمه که به خاطر چندر غاز بیفتی زندان و بترسی از حرف زدنت یعنی چی؟
به جای انتقاد از خانم محمدی و روزنامه نگارا بفرمایید یه مطلب با همون لحن بنویسید...اگه جرات داری و اگه می تونی و بلدی !!!!

-- حمیدرضا طهماسبی پور ، Jan 17, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)