خانه > بیژن روحانی > فرهنگ و هنر > سیاستهای فرهنگی در امپراتوری عثمانی خانه > بیژن روحانی > میراث فرهنگی > سیاستهای فرهنگی در امپراتوری عثمانی | |||
سیاستهای فرهنگی در امپراتوری عثمانیبیژن روحانی
در گفتار پیش به اختصار به تفاوت سیاستگزاریها در کشورهای اسلامی در قبال ثروتهای فرهنگی - تاریخی اشاره کردیم. تفاوتهایی که ریشه در تنوع فرهنگی، تاریخی، قومی و سیاسی آنها دارد. در این گفتار کمی به عقب باز میگردیم و بر لحظه آشنایی این کشورها با مفهوم مدرن میراث فرهنگی و ورود دانشهای مرتبط با آن درنگ میکنیم و به این ترتیب، راههای متفاوتی را که هر کدام از این مناطق برگزیدند بررسی میکنیم. در این بررسی مختصر، حکومت عثمانی، به عنوان یک امپراتوری فراگیر هممرز با ایران، به طور ویژه مورد توجه قرار گرفته است.
از بغداد تا بلگراد ترکهای عثمانی از اوایل قرن چهاردهم میلادی قدرت گرفتند و در میانه قرن پانزدهم میلادی (۱۴۵۳ میلادی) با فتح قسطنطنیه (Constantinople) یا استانبول امروزی، پایههای امپراتوری نوینی را تحکیم کردند که با رنسانس علمی و هنری در اروپا همزمان بود و عملاً جانشین امپراتوری روم شرقی یا بیزانس به حساب میآمد. عثمانیها به سرعت توانستند قدرت خود را بر خاورمیانه، شمال آفریقا و بخشهایی از شبهجزیره عربستان گسترش دهند و در اروپا نیز بالکان را به تصرف در آورند. مانند هر امپراتوری دیگری که دوران اوج و فرود بسیار دارد، مناطق تحت تسلط عثمانیها نیز مدام تغییر میکرد. اما اگر بخواهیم شهرهای مهمی را که در دوران مختلف تحت تسلط آنها قرار داشت، نام ببریم تا از این راه با منظومه متفاوت فرهنگی آنها آشنا شویم، باید از بغداد، مکه، مدینه، قاهره، اسکندریه، بیتالمقدس، دمشق، آتن، سوفیه، بخارست و بلگراد و بوداپست یاد کرد. لشکر عثمانی تا پشت دروازههای شهر وین نیز رسیده بود. ذکر این نامها و مکانها به قصد بررسی تاریخ فتوحات عثمانی نیست؛ بلکه هدف نشان دادن گستره فرهنگی بزرگی است که از قرون چهاردهم و پانزدهم تا اوایل قرن بیستم تحت تسلط یا نفوذ عثمانیها قرار داشت و عملاً بخش اصلی سرزمینهای اسلامی را تشکیل میداد. در شرق نیز عثمانیها همواره با پادشاهان صفوی در ایران در حال جنگ و یا کشمکشهای سیاسی بودند.
«تنظیمات» و تجدد در عثمانی بنابراین آن بخش از مفهوم «میراث یا ثروتهای فرهنگی» که حاصل بازاندیشی انسان عهد رنسانس در داشتههای پیشین خود بود، از راه این همجواری و برخوردها به قلمرو عثمانی و سپس بخش بزرگی از سرزمینهای اسلامی وارد شد. ورود این مفهوم همراه با تأسیس و پا گرفتن مؤسسات نوین مانند موزه و دانشهای وابسته به شناخت ثروتهای فرهنگی مانند باستانشناسی بود. بررسی سیاستهای فرهنگی حکومت عثمانی و سپس دولت مدرن ترکیه در قرن بیستم، از آن رو مهم است که بتوانیم آن را با تحولات همزمان در ایران بسنجیم و شباهتها، تفاوتها و تاثیرات متقابل را بررسی کنیم.
از میانه قرن نوزدهم روند تغییرات، اصلاحات و مدرنیزاسیون در امپراتوری عثمانی آغاز شد. دورانی که خود عثمانیها آن را «تنظیمات» به معنی سازماندهی مجدد مینامند. یعنی زمانی که حکومت عثمانی تصمیم به ایجاد نهادها و مؤسسات جدید و بازسازی ساختارهای اداری و دیوانی خود گرفت. گر چه این دوران همزمان با افول قدرت سیاسی آنان نیز بود. بخش عمدهای از مناطق تحت سلطه عثمانی شامل سرزمینهایی میشد که مورخان آنها را گهوارههای تمدن یا نقاط عطف مهم در تاریخ انسانی مینامند؛ مانند بینالنهرین و یونان و مصر. با آغاز فراگیر شدن باستانشناسی و سایر علوم مربوط به شناخت ثروتهای فرهنگی در اروپا و همچنین میل حکومت عثمانی به ارتباط گستردهتر با اروپا، این کشور اولین کشور غیراروپایی بود که سیل باستانشناسان و محققان به سراسر آن سرازیر شد و دانش باستانشناسی نیز از این طریق به آن جا وارد شد. اما باستانشناسی تا زمانی که در جمهوری ترکیه بعدی، در چارچوب ایدئولوژیک ادغام و در خدمت آن قرار نگرفت، تنها به عنوان یک فعالیت یا مشغولیت نخبهگرا و اشرافی باقی ماند.
تفاوت قوانین در عثمانی و ایران در زمانی که در قلمرو عثمانی، آثار تاریخی متلعق به دولت و خروج آن از کشور ممنوع اعلام شد، در ایران ناصرالدینشاه قاجار در سال ۱۸۹۵ امتیاز انحصاری حفاریهای باستانشناسی را به فرانسویها واگذار کرد و مظفرالدینشاه نیز در سال ۱۹۰۰ میلادی آن را به صورت قرادادی میان و ایران و فرانسه در آورد که طبق آن دولت فرانسه در برابر یافتن اشیاء طلا و نقره، میبایست پول طلا و نقره را به خزانه بپردازد و اشیاء را با دولت ایران تقسیم کند. اما اشیاء یافتشده در شهر شوش و حوالی آن از این قانون مستثنی بودند و به طور تمام و کمال به دولت فرانسه تعلق داشتند. در حالی که تحقیقات مربوط به باستانشناسی در کشورها و مناطق همجوار تا دههها فقط توسط گروههای اروپایی هدایت میشد و پژوهشگری در عرصه ملی وجود نداشت، باستانشناسی در عثمانی خیلی زود توانست در کنار هیأتهای ویژه اروپایی، متخصصانی داخلی نیز پیدا کند. اجازه حفاری نیز از جانب دولت بی قید و شرط به هیأتهای اروپایی واگذار نمیشد. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به: Baram, Uzi; Carroll, Lynda, A Historical Archaeology of the Ottoman Empire, New York, 2000. Ozdogan, Mehmet, “Ideology and archaeology in Turkey” in Archaeology under fire, edited by Lynn Meskell, Routledge, London, 1998. Matthews, R., The Archaeology of Mesopotamia: Theories and Approaches, Routledge, New York and London, 2003. مرتبط: ادیان و حفاظت از ارزش های تاریخی- فرهنگی: یهودیت مسیحیت و حفاظت از اصالت مادی آثار تاریخی میراث فرهنگی و سیاست کشورهای اسلامی
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
با سلام،
-- شیوا صفوی ، Mar 15, 2008لطفاً توضیح دهید چه فرق بین ترک با آذری می باشد؟ آیا ترکهای ایران در اصل همان ترکهای عثمانی ترکیه فعلی است؟
متشکرم