خانه > بیژن روحانی > میراث فرهنگی > سرنوشت بافت تاریخی شیراز | |||
سرنوشت بافت تاریخی شیرازبیژن روحانیrohani@radiozamaneh.comبافت تاریخی شیراز و محلات قدیمی آن، در روزها و ماههای اخیر شاهد عملیات تخریبی گستردهای است که به نام نوسازی و بهسازی انجام میشود. رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان فارس در گفت و گویی با خبرگزاری میراث فرهنگی (هفتم مردادماه) با دفاع از تخریبهای صورتگرفته، آنها را مطابق طرح از پیش تدوین شدهای توصیف کرده است.
این بافت ۳۵۰ هکتار وسعت دارد و شامل ۱۱ محله است. هستهی خیلی تاریخیای که از آن باقی مانده، مسجد جامع است که به دورهی صفاریان مربوط میشود. این سابقه همچنان ادامه دارد تا این که به دورهی کریم خان زند و بعد هم قاجاریه میرسد.
اما اقدامات تخریبی در بافت تاریخی شیراز، فقط منحصر به روزها و ماههای اخیر نیست. بلکه مداخلات در این شهر تاریخی، از دهههای گذشته آغاز شده، تا این که در حال حاضر کار به این مرحله رسیده است: اولین اتفاق و مداخله در دورهی رضاشاه میافتد که با همان سیاستهای توسعهی شهری، دو خیابان را از میان این بافت عبور میدهند. یکی از آنها خیابان «زند وکیل» و دیگری «لطفعلیخان زند» است. خیابان زند وکیل، بازار وکیل را دو قسمت میکند. به این ترتیب بازار وکیل و مجموعه ارگ در قسمت شمال و مسجد وکیل و حمام هم در جنوب آن واقع میشود. در دههی ۵۰ خورشیدی دانشگاه تهران طرح مرمت شهری بافت قدیمی شیراز را به سرپرستی دکتر محمد منصور فلامکی تهیه کرد: سیاست طراحی آنان این بوده که به آن ۱۱ محله میپردازند و مراکزی برای این محلات توصیه و طراحی میکنند که شامل مجموعه فعالیتهای محلی، با بخش پارکینگ و ... بوده است. به این ترتیب با مرکز محلهها قصد داشتند که محلات و بافت را احیا کنند. این طرح البته هیچ وقت اجرا نمیشود.
بعد از انقلاب، تهیهی طرح جامع شیراز دچار وقفهای طولانی شد. در اواخر دههی ۶۰ «مشاور شهرسازی نقش جهان پارس» برای تهیهی طرحهای شهری شیراز انتخاب شد و به این ترتیب، در طرحهای قبلی بازنگری صورت گرفت و برای احیای سکونت در محلات قدیمی شهر، راهکارهایی از جمله توسعهی راستههای محلات پیشنهاد شد. اما در کنار توجه کارشناسی به احیای این محور، اقدامات دیگری نیز از سوی نهادهای مختلفی صورت میگرفت که چندان نتیجهی مثبتی به همراه نداشت: همان زمان اتفاق بدی که داشت میافتاد، این بود که مشاوری طرحی را تهیه کرده بود که بازار عظیمی پیرامون شاهچراغ با سازهی بتون آرمه در دو طبقه اجرا میشد که یک سری سوابق تاریخی را که پشت شاهچراغ بود، عملاً نادیده میگرفت. این بازار به مسجد جامع هم به شکل خشنی پشت کرده بود و یک دیوار بتنی ۱۲-۱۰ متری درست در مقابل ورودی مسجد جامع ایجاد شده بود. به این ترتیب میتوان فکر کرد که مداخلههای بعد از انقلاب، مداخلههای اینچنینی است؛ یعنی بدون توجه به بازار و آن هستهی تاریخی، و طبیعتاً با پول سرمایهگذاریهایی که بهویژه از حمایت متولیهای حرمین (شاهچراغ و آستانه) برخوردار است. طرحی نیز که توسط مشاور نقش جهان پارس تهیه شده بود، راهی به اجرا پیدا نکرد و بافت تاریخی شیراز مدام فرسودهتر و فرسودهتر شد و ساکنان اصلی و خانوادههای قدیمی محلاتی مثل «موردستان» و «درب شازده» آنجا را آرامآرام ترک کردند. مداخلهی ناهنجار بعدی که اتفاق میافتد، طرحی است که هر دو حرم را به نحوی به هم وصل میکند. ما در آن زمان پیشنهادهایی داشتیم که روی راستهی اصلی که این دو بخش را به هم وصل کرده، با همان ظرافتها و در نظر گرفتن تمام ملاحظات تاریخی این راسته، به عنوان یک محور گردشگری که دو حرم را به هم پیوند میدهد، کار شود.
ولی طبیعتاً تهیهکنندگان طرح و متولیان، فقط به فکر حرکت ماشین، احداث بلوار و این چیزها بودند و بدون توجه به این بحثها، یکباره شهر را در مقابل یک عمل انجام شده قرار دادند، و توسط بولدوزر و فقط ظرف چند روز این مسیر را باز کردند و تمام بافت را تخریب کردند. بعد از آن دوباره تلاش شد تا برای این قسمت طرحی تهیه شود؛ اما در عمل این بخش، یعنی محلات حد فاصل این دو زیارتگاه، به همان صورت مخروبه باقی ماند. محمدحسین جهانشاهی معتقد است که بدون توجه به مسائل محتوایی این محلات و بدون اجرای طرحهایی که بتوانند در درجهی اول زندگی را به این نقاط بازگرداند، هر طرح و هر هزینهای بدون نتیجه باقی میماند و مشکلی از مشکلات فراوان این بافت تاریخی را حل نمیکند. او این اقدامات را موضعی و ناکارآمد توصیف میکند: مسیری که دارد طی میشود، هیچ وقت باعث تحول و آوردن زندگی به بافت تاریخی نشده است. ما آن زمان حدود ۳۰۰ خانهی باارزش تاریخی شناسایی کرده بودیم، غیر از چند مورد که شنیدهام به آنها پرداختهاند، برای هیچکدام از این خانههای دیگر فکری نشده و در این سیستم نمیشود به آن پرداخت. به زعم من، بافت تاریخی وقتی زنده میشود که بهویژه به موضوع گردشگری در آن توجه شود و اقتصاد گردشگری شکل بگیرد. اما بدون توجه به این مفاهیم در حال حاضر از خود بازار، کاروانسراهای قدیمی و خود بافت، فرسودگیها دارد توسعه پیدا میکند و این محلات محل استقرار مهاجرین روستایی و مهاجرین خارجی میشود و همچنین تبدیل به محوطههای بزهکاری و سایر گرفتاریها و معضلات شهری میشود. در حقیقت وقتی که بافتی رو به مردن میرود، به این سرنوشت دچار میشود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
من دکتر بذرگر رئیس میراث فرهنگی را میشناسم .او در دانشگاه درس احیا بافتهای تاریخی را ارائه میدهد و با این مسائل نا اشنا نیست.و خودش هم دیدگاه های سنتی دارد.مسئله این است که بافت قدیم شیراز بسیار بزرگ است و بسیاری از جاهای ان ارزش تاریخی خود را از دست داده .و با این وضع اقتصادی نمیتوان ان را حفظ کرد .
-- محمد ، Aug 5, 2009فکر میکنم سیاست اصلی دکتر بذرگر حفظ چند محله به علاوه حفظ ساختار و اسکلت بندی کل بافت باشد
به نظر من با کارشناسی
-- پیروز شیرازی ، Aug 6, 2009بهتر هم می توان
بافت های فرسوده را اصلاح کرد هم نمای سنتی آنان را حفظ کرد.