نقد فيلم


یادداشتی بر فیلم عسل نماینده ترکیه در اسکار ۲۰۱۱
اگر زنبورها بمیرند

عارف محمدی: یوسف تنها فرزند یعقوب و زهرا در منطقه‌ای کوهستانی و دورافتاده زندگی می‌کند. او که شش سال دارد، به‌تازگی کلاس اول دبستان را شروع کرده است. یوسف در اوقات بیکاری‌اش به پدرش که شغل‌اش تهیه‌ی عسل از کندوهایی است که بالای درختان مرتفع قرار دارند کمک می‌کند. یوسف شیفته‌ی پدرش است و کارهای ماهرانه‌ی او را موقع تهیه‌ی عسل با تحسین نظاره می‌کند.



«تهرون» و زندگی حاشیه‌نشین‌های شهرستانی

منصور واعظی: «تهرون» اولین فیلم سینمایی نادر تکمیل همایون که در ماه آوریل در اروپا اکران شد، جایزه‌ی جشنواره‌ی منتقدان ونیز در سال ۲۰۰۹ و جایزه‌ی هیأت داوران در جشنواره‌ی آنژه در سال ۲۰۱۰ را از آن خود کرد. این فیلم که ظاهراً در ژانر پلیسی – مافیایی ساخته شده، یک درام اجتماعی کامل و تصویری واقع‌بینانه از تهران و زندگی حاشیه‌نشین‌های شهرستانی در این کلان‌شهر است.



نگاهی به «ماچته»، آخرین فیلم روبرت رودریگوئز
شوخی با سینما

محمد عبدی: نام روبرت رودریگوئز به شکلی با کوئنتین تارانتینو عجین شده و برای بسیاری یادآور همکاری آنها و دنباله‌روی رودریگوئز از تارانتینوست؛ با فیلمی چون دسپرادو(۱۹۹۵) که نوید فیلمساز قابل تأملی را می‌داد. اما رودریگوئز شاید پیشتر از تارانتینو به نتیجه‌ی حیرت‌انگیزی رسید که بر اساس آن ساختن فیلم جدی در ژانری که آنها استادش هستند، شاید بیش از این جواب نمی‌دهد و به تبع، راه جدیدی در پیش گرفت که دنیای او را متفاوت و متمایز از هر فیلمساز دیگری می‌کند: به هجو کشیدن ژانر.



نگاهی به فیلم « از انسان‌ها و خدایان»، برنده‌ی جایزه‌ی بزرگ جشنواره‌ی فیلم کن
فیلمی در ستایش عشق

اکبر فلاح‌زاده: فیلم «از انسان‌ها و خدایان» در ستایش دین نیست، بلکه در نکوهش دولت است. با دنیوی شدن دین و دخالت دولت در دین، دین مادی و ابزار حکومت می‌شود. دین با رفتار دولتی دیگر قادر نخواهد بود بین انسان‌ها رابطه‌ای صلح‌آمیز برقرار کند.این فیلم نشان می‌دهد که امید به آرامش و صلح چقدر زیاد، و شانس تحقق آن در دنیای واقعی چقدر کم است.



مرثیه‌ای در مرگ سینما
نگاهی به عمو بونمی، آخرین اثر پدیده‌ی سینمای جهان

عارف محمدی: مثل این است که «عمو بومنی» سینما به مفهوم رایج آن نیست، بلکه نوعی مکاشفه و سرشار از تصاویری رمزآلود و پرکشش است در قالب سینمایی فلسفی و معناگرا. گرچه سبک فیلم‌سازی ویراستاکول با برداشت‌های طولانی و ضد قصه و با قالبی فلسفی یادآور آثار فیلم‌سازانی چون برگمن، تارکوفسکی، اوزو و در نمونه‌های ایرانی‌اش، شهید ثالث و کیارستمی است، اما در سینمای او جدا از اهمیت دیالوگ‌ها که مشخصه‌ی آثار چنین سینمایی است، تصاویر نقش مهمی در جذب مخاطب و درگیر کردن او با فیلم دارند.



شخصیت‌هایی خام در ساختاری ناموزون

محمود خوش‌چهره: ایستوود با «پس از مرگ» به خطه‌ای تازه و ناشناخته گام می‌نهد. «پس از مرگ» هیچ ربطی به واقعیت‌های عریان یک فرهنگ خشن ندارد. در عوض، این فیلم به تعمق درباره‌ی درونمایه‌ی متافیزیکی زندگی پس از مرگ می‌پردازد. شاید ایستوود قصد دارد دایره‌ی دلمشغولی‌های خود را با «پس از مرگ» گسترش دهد، اما نتیجه کاملاً رضایت‌بخش نیست.



درباره‌ی سینمای پازولینی و به مناسبت سی و پنجمین سالگرد قتل این سینماگر، نویسنده و شاعر ایتالیایی
صاعقه‌ی سبز ، آسمان جنون

محمد جواد اعتمادی: پازولینی وصله‌ی ناجور روزگار و جامعه‌ی خود بود و از اندیشه و هنرش کوتاه نیامد. خنده‌دار است اگر کسی باور کند که پازولینی را به خاطر هم‌جنس‌گرایی کشتند. شکاف عمیق میان نبوغ و هنر او و جامعه و روزگارش جز با مرگ او قابل پُر شدن نبود. به عبارت دیگر کشته شدن او نقطه‌ی پایانی بود بر زندگی مردی که تن به هیچ‌گونه محافظه‌کاری و هم‌رنگ جماعت شدن نداد و لحظه‌ای از نبوغ و هنرش دست برنداشت.



«بازی بی‌طرف» و جنجالی دیگر درباره‌ی جنگ عراق

تارا نیازی: فیلم «بازی بی‌طرف» ساخته شده بر اساس داستانی واقعی با همین نام، بازگوکننده‌ی گوشه‌ای از حقایق حمله‌ی نظامی آمریکا به عراق، بر مبنای خاطرات یک افسر CIA و همسرش ساخته شده است. افشاگری‌هایی که نشان می‌دهد کاخ سفید از عدم تولید و گسترش و وجود سلاح‌های اتمی در عراق خبر داشته است، اما با این‌همه به بهانه‌ی حفظ امنیت خود و منطقه به این کشور حمله می‌کند.



نگاهی به فیلم «ارواح آرام»
غرق شدن در زیبایی زن

محمد عبدی: آلکسی فدورچنکو در فیلم «ارواح آرام» می‌خواهد یک روایت ساده و آئینی از وقایع پس از مرگ یک زن را به نمایش بگذارد. از این رو قصه‌ی واقعی - تخیلی‌اش را با سنت‌ها و باورهایی می‌آمیزد که به خودی خود زیبا و ستایش‌برانگیز هستند: مردی که شبی قبل همسرش را از دست داده از دوستش می‌خواهد که در مراسم آئینی این مرز و بوم یاری‌اش کند. آنها جسد زن را می‌شویند، می‌سوزانند و خاکسترش را به رودخانه‌ای که برایشان مقدس است می‌سپرند.



از تبعیض و تجاوز تا خوشبختی

تارا نیازی: «خوشبختی» فیلم برگزیده‌ی فستیوال فیلم بمبئی در سال ۲۰۰۷ و همچنین فیلم منتخب فستیوال مدفیلم ۲۰۰۷ رُم شد. مهم‌ترین جایزه‌ی ملی جشنواره‌های داخلی ترکیه که به این فیلم تعلق گرفت، جایزه‌ی پرتقال طلایی در چهل و چهارمین فستیوال فیلم آنتالیا بود. خوشبختی محصول سال ۲۰۰۷ است. این فیلم در سال ۲۰۱۰ به صورت دی‌وی‌دی در آمریکا عرضه شد. به بهانه‌ی پخش خانگی این فیلم نگاهی داریم به این اثر معروف و پربیننده از سینمای ترکیه.



فصل دهم از کتاب «روا و ناروا در سینمای ایران»
رشد مشکوک سینمای ایران

علی امینی نجفی: فيلم‌سازی در ايران صنعت نسبتاً گسترده‌ايست، که بيش از ده هزار نفر را به کار گرفته است. بیشتر افزارهای فنی و مواد مورد نياز برای توليد و عرضه فيلم از خارج وارد می‌شود؛ از این نظر سينمای ايران را باید صنعتی وابسته دانست. فيلم‌های ايرانی در درجه اول برای بازار داخلی توليد می‌شوند. فيلم‌هايی که قابليت صدور به خارج را داشته باشند، انگشت‌شمارند. کتاب‌ها و نشریات سینمایی بیشماری انتشار می‌یابد.



ورونیکا می‌خواهد بمیرد

نادر افراسیابی: فیلم با خودکشی ورونیکا شروع می‌شود. او دختر جوانی است که از زندگی سیر شده. نه به دلیل شکست عاطفی و عشقی یا تحمل مصائب زندگی و فقر. بلکه فقط به این دلیل که از نظر فلسفی دلیلی برای ادامه‌ی زندگی‌اش پیدا نمی‌کند. به‌نظر او همه‌چیز پوچ و بی‌معنا می‌آید و اعتقاد دارد که اصولاً انسان بازیچه‌ی تقدیر است و نمی‌تواند سرنوشتش را در زندگی تغییر دهد.



بعد از «ویل هانتینگ نابغه»

تارا نیازی: «این شهر» روایت جرم و جنایت، گروگان‌گیری و سرقت مسلحانه در شهر بوستون آمریکاست، شهری در شرق ایالات متحده که در ابتدای شکل‌گیری کشور جدید، برای محصولاتی نظیر لوبیا و نوعی ماهی روغنی‌اش شهرت داشت. امروزه این شهر تبدیل به بهشت فیلمسازانی شده است که روایات گوناگونی از تبعیض‌های نژادی، قومی و قبیله‌ای و مسائل کارگری را به تصویر می‌کشند.



نگاهی به «اشهد» ساخته‌ی برهان قربانی، فیلمساز افغان و با بازی مریم زارعی، بازیگر جوان ایرانی در آلمان
«اشهد»، روایت سینمایی از اسلام لیبرال

نادر افراسیابی: «اشهد»، نخستین فیلم برهان قربانی، فیلمساز افغان که در اسفند ماه سال گذشته به‌طور غیرمنتظره در جشنواره‌ی فیلم برلین شرکت داده شد و مورد توجه منتقدان قرار گرفت، اکنون در سینماهای غرب اکران می‌شود و بازتابی گسترده در مطبوعات غرب یافته است. موضوع این فیلم زندگی جوانان مسلمان مهاجر در آلمان و تلاش آنان برای تلفیق اسلام با تجدد است. در این فیلم سه جوان مهاجر مسلمان تلاش می‌کنند اعتقادشان به اسلام را با زندگی در غرب سازگار کنند.



فصل نهم از کتاب «روا و ناروا در سینمای ایران»
مقابله با «تهاجم فرهنگی»

علی امینی نجفی: با پايان جنگ کشور به حالت عادی نزديک شد و به‌ويژه زندگی فرهنگی رونقی بی‌سابقه پيدا کرد. جناح‌های افراطی در حاکميت و پيرامون آن بی‌درنگ در برابر اين پیشرفت واکنش نشان دادند و کارزار تبليغاتی پرسروصدايی راه انداختند در برابر دشمنی به نام «تهاجم فرهنگی». حاکمیت مدعی بود که «هنرمندان وابسته به شرق و غرب» مبانی نظام اسلامی را زیر حمله گرفته‌اند.



جهان واقعی کجاست؟

تارا نیازی: «سرآغاز» روایتی است پیچیده از دنیایی که برای ما نا آشناست، ولی همه‌ی ما با آن درگیر بوده و هستیم. اول بار گویا متفکری چینی بود که این پرسش را مطرح کرد که «در خواب پروانه‌ای را دیدم، آیا من آن پروانه هستم که اینک خواب انسان بودن را می‌بینم یا انسانی هستم که خواب پروانه را دیده است؟» پرسشی که به کرات در تاریخ تکرار شد و هیچگاه جوابی نگرفت.



فصل هشتم از کتاب «روا و ناروا در سینمای ایران»
فرایند سیمای زن در سینمای ایران

علی امینی نجفی: فقه سنتی موقعیت اجتماعی و پايگاه حقوقی زن را پایین‌تر از مرد ارزيابی می‌کند. تعارض اين ديدگاه با جایگاه واقعی زنان در جامعه، تنها مسأله‌ای مدنی يا اخلاقی نيست، بلکه بستر يکی از حادترين کشمکش‌های اجتماعی است که بر سرگذشت جمهوری اسلامی تا امروز تأثيری تعيين‌کننده باقی گذاشته و سینما یکی از عرصه‌های تجلی آن بوده است.



هر چه تو بخواهی...

عارف محمدی: فیلم «هرچه تو بخواهی» آخرین ساخته‌ی آچرو ماناس فیلمساز اسپانیایی یکی از فیلم‌های مورد توجه تماشاگران و برخی منتقدان در فستیوال فیلم تورنتو بود.فیلمساز موفق شده با دستمایه قرار دادن یک قصه‌ی عاطفی، برخلاف بسیاری از فیلم‌های ملودرام که در بستر چنین موضوعاتی، عامدانه با احساسات تماشاگر بازی می‌کنند، با استفاده از عناصر درست درام در طول فیلم، اثری دلنشین و تأثیرگذار از عشقی بی‌قید و شرط خلق کند.



فصل هفتم از کتاب «روا و ناروا در سینمای ایران»
تولد «سبک» از دل سانسور

علی امینی نجفی: گاهی گفته می‌شود که سینمای ایران «سبک بیان» خاصی دارد. بسياری از فيلم‌ها پيچيده به نظر می‌رسند یا به زبانی کنایی سخن می‌گویند. برخی از منتقدان خارجی اين پدیده را به شیوه بیان متفاوت یا حتی «زبان شعری» سینمای ایران تعبير می‌کنند. بسياری از فيلم‌ها اصل بدیهی «تعقيب توجه» را نقض می‌کنند، و در نتيجه ساختار روایتی و ريتميک آنها غریب به نظر می‌رسد.



یادداشتی بر فیلم «غیرقابل اندیشیدن»
دور باطل خشونت و شکنجه

تارا نیازی: غیرقابل اندیشیدن، به کارگردانی گرگور جوردان و فیلمنامه‌ای از پیتر وودوارد تریلری تعلیقی است که در سال ۲۰۱۰ مقابل دوربین رفت. این فیلم به لحاظ خشونت و زبانی که در آن استفاده شده در آمریکا درجه R دریافت کرد که به معنی بالا بودن میزان خشونت در فیلم است و در نتیجه برای کودکان مناسب نیست. فیلمی که خشونت را در مرزهای «غیرقابل اندیشیدن» به تصویر می‌کشد، اما همچنان مشروع باقی می‌ماند.