تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    

زمانی برای پناهندگی این زبان‌بسته‌ها

عباس مصطفوی

اگر تا به‌حال به این سایت سر نزده‌اید، پیشنهاد می‌دهم برای یک‌بار هم که شده روی لینک آن کلیک کنید و از نمایشگاه سه‌بعدی‌ای دیدن کنید که برخورد انسان معاصر با جانوران اهلی را به تصویر کشیده است.

از بین همه‌ی حیواناتی که در این نمایشگاه، سرنوشت شوم و زندگی پردردشان روایت می‌شود، مرغ‌ها و جوجه‌ها را انتخاب کرده‌ام که هم جهان‌شمول‌ترین است و هم این‌که در کشتارگاه‌ها و جوجه‌کشی‌های ایران نیز به همان شیوه با مرغ‌ها و جوجه‌ها برخورد می‌شود: وحشیانه و کاملاً غیر انسانی.

«بیش از ۳۲۵میلیون مرغ تخمگذار در ایالات متحده، در سالن‌های بزرگ و توی قفس‌های بسیار تنگ نگهداری می‌شوند.»

این قفس‌ها معمولاً بیست‌وپنج‌سانتی‌متر فضا دارند و در کدام از آنها نیز از چهار مرغ نگهداری می‌شود. بنابراین مقدار فضایی که هر مرغ می‌تواند در این قفس‌ها داشته باشد، چیزی نزدیک به ده‌سانتی‌متر است.


این قفس‌ها به مرغ‌ها امکان راه‌رفتن نمی‌دهد. آنها در این قفس تنگ نمی‌توانند رفتارهای طبیعی خویش را انجام دهند. نه می‌توانند بال‌های‌شان را باز کنند و نه می‌توانند پاهای‌شان را کش دهند؛ چه برسد به این که اجازه داشته باشند نیازهای اجتماعی‌شان را برآورده سازند.

میله‌های این قفس‌های آهنی موجب می‌شود که پر مرغ‌ها به مقدار زیادی بریزد و بدن‌شان کبود و زخمی شود. حال تصور کنید این مرغ‌ها را دوازده تا هجده ماه در همین قفس‌های بسیار تنگ زندانی می‌کنند.


معمولاً مرغ‌ها وقتی کسل می‌شوند، برای گذراندن اوقات فراغت‌شان به هم‌دیگر نوک می‌زنند. ماموران جوجه‌کشی هم برای این‌که آنها در چنین هنگامی به یکدیگر آسیب وارد نکنند نوک‌‌های‌شان را می‌برند. درحالی که نوک پرندگان دارای بافت‌ استخوانی است و وقتی بریده می‌شود درد بسیار زیادی تولید می‌کند.

این مرغ‌ها هرکدام در سال ۲۵۰ تخم می‌گذارد و همین مسئله، بدن آنها را بسیار ناتوان می‌کند. مرغ‌های تخم‌گذار از بیماری «چربی جگر» رنج می‌برند، چراکه جگرشان پیوسته درحال کارکردن است تا چربی مورد نیاز زرده‌ی تخم‌شان را تولید کند.


آنها هم‌چنین از فرسودگی و خستگی ناشی از حضور مداوم در فضای تنگ نیز رنج می‌برند. بسیاری از این مرغ‌ها از بس تخم می‌گذارند بدن‌شان کم‌جان می‌شود و برای همین گاهی تخم در تخم‌دان‌شان پیچ می‌خورد و می‌میرند.

بیماری دیگری که گریبان این مرغ‌های بیچاره را می‌گیرد کمبود کلسیم است. آنها تمام کلسیمی که از غذای خود به دست می‌آورند را صرف ایجاد تخم می‌کنند و به همین دلیل بدن خودشان دچار کمبود کلسیم می‌شود. کمبود کلسیم نیز به شکسته‌شدن استخوان‌ها، رعشه و در نهایت مرگ این حیوانات منجر می‌شود.


برای این‌ که مرغ‌های مورد نظر، بیش‌ از آن‌چه معمول‌ است تخم بگذارند، آنها را ۱۸شبانه‌روز در تاریکی قرار می‌دهند و به‌شان آب نمی‌دهند تا بدن‌شان دچار شوک و درنتیجه برای تخم‌گذاری آماده شود. پنج تا ده‌درصد از مرغ‌ها در طول این ۱۸روز می‌میرند و آنهایی که زنده می‌مانند ۲۵درصد از وزن بدن‌شان را از دست می‌دهند.

این حیوانات بیمار و رنجور را پس از انجام وظیفه‌ی اجباری یک‌ساله‌ی تخم‌گذاری، روانه‌ی کشتارگاه می‌کنند. در آن‌جا آنها را به‌نوبت از پا آویزان می‌کنند به ریلی که به تیغه‌ای برقی و بسیار تیز منتهی می‌شود. به این ترتیب زنده‌زنده سر از تن‌ آنها جدا می‌کنند. دست‌آخر هم لاشه‌ی بی‌جان‌شان را توی سوپ‌ها یا به‌صورت سوخاری و تنوری‌ به خورد مشتری‌های از همه‌جا بی‌خبر می‌دهند.

شاید برای‌تان این سئوال پیش آمده باشد که با جوجه‌های نر- یا همان خروس‌های آینده- چه می‌کنند؟ آیا آنها را پرورش می‌دهند تا از گوشت‌شان استفاده شود؟ پاسخ دردناک‌تر از این‌حرف‌هاست:

از آن‌جا که جوجه‌های نر هیچ بهره‌ی اقتصادی ندارند، یعنی نه می‌توانند تخم بگذارند، نه زود رشد می‌کنند و نه بدن‌شان فربه می‌شود، آنها را- که تعدادشان سالانه چیزی نزدیک به ۲۵۰میلیون است- از بین جوجه‌های ماده سوا می‌کنند و به آسان‌ترین و کم‌هزینه‌ترین شکل ممکن منهدم می‌کنند. آنها را یا زنده‌زنده داخل کیسه‌ها می‌کنند و درون سطل زباله می‌اندازند، و یا می‌کشند و ازشان برای زمین‌های کشاورزی کود درست می‌کنند.


قصد نداشتم با نوشتن این گزارش به شما بگویم که از این به بعد برای خرید که رفتید گوشت و تخم مرغ نگیرید؛ فقط می‌خواستم این را بدانیم که علاقه‌ی شدید و روزافزون ما به خوردن مرغ سوخاری و جوجه‌ی تنوری‌، منجر به تولید و کشتار تعداد بیش‌تری از مرغ‌ها- آن‌هم در بدترین شرایط نگهداری و پرورش- می‌شود.

دست‌کم می‌شود این سئوال را مطرح کرد: آیا علاقه‌ی روزافزون ما به انواع خوراک مرغ، منجر به آن نمی‌شود که صاحبان صنعت جوجه‌کشی و پرورش مرغ، روش‌های سریع‌تر، اقتصادی‌تر و در نتیجه بی‌رحمانه‌تری را برای تولید و پرورش این حیوانات زبان‌بسته به کار گیرند؟

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

Jeddan khoshhal konande ast ke Irani ha ham darand ba mafhoome Giahkhari ahsna mishan :)

-- Mahsima ، Aug 4, 2010

اگر قبلاً می گفتند شکم خود را گورستان حیوانات نکنید، حالا ما داریم شکم خود را شکنجه گاه حیوانات می کنیم.
البته باید دانست که بخش اعظم این جنایت به خاطر صنعتی شدن دامداری است. در مقیاسهای بالا و صنعتی دیگر عاطفه و انسانیت به خاطر حداکثری کردن سود و بهره وری محو می شود.
در مقیاس کوچک اگر شما خودتان مرغ و گوسفند خودتان را پرورش بدهید هیچکدام از این جنایتها پیش نمی آید.

-- میم ، Aug 5, 2010

merc kheyli naraht shodam vali kheyli jaleb bod

-- parastou ، Aug 5, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)