تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامه‏نگاران و هوشنگ اسدی، روزنامه‏نگار

فضای مطبوعات ایران و محدودیت‌‌های روزنامه‌نگارانش

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

مجمع عمومی «انجمن صنفی روزنامه‏نگاران ایران» قرار بود روز پنج‌شنبه، پانزدهم مرداد ماه در تهران، برگزار شود. اما در ساعات پایانی چهارشنبه، چهاردهم مرداد خبر رسید که دفتر این انجمن از طرف دادستانی پلمب شده است.

این نشست، قرار بود یکم مرداد ماه برگزار شود که این امر ممکن نشد. گرچه علت عدم برگزاری مجمع در نوبت اول، نرسیدن تعداد اعضا به حد نصاب بود، اما همان روز «رجا نیوز»، سایت حامی دولت، متنی را با عنوان «سند انحلال انجمن و مجمع غیرقانونی» انتشار داده بود.

در این برنامه، گرفتاری‏های انجمن صنفی روزنامه‏نگاران ایران را که سابقه‏ی طولانی دارد، در گفت‏ و گو با خانم بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامه‏نگاران، پی‏گیری کرده‏ام.

پس از آن گفت و ‏گویی دارم با هوشنگ اسدی، روزنامه‏نگار باسابقه‏ی ایرانی، در‌باره‏ی تجربیات قدیم و جدید او از فضای مطبوعات ایران و محدودیت‏هایی که با آن دست به گریبان بوده و هست.

Download it Here!

خانم مفیدی، آیا این خبر درست است که دفتر انجمن صنفی روزنامه‏نگاران پلمب شده است؟

بله، شبانه آمدند، پلمب کردند. هردم از این باغ بری می‏رسد!

آیا کسی در محل دفتر حاضر بود؟ چه ساعتی آمدند و آیا حکمی نشان دادند؟

چهارشنبه شب، ساعت نه شب، مأموران دادستانی به محل انجمن مراجعه کردند. مدیر تعاونی مسکن ما در محل انجمن حضور داشته، ولی مسئولان اجرایی، به خصوص خود من، به عنوان دبیر انجمن، در ‏آن‏جا نبودم که حکم را رؤیت کنم. منتها حکم را به مدیر تعاونی مسکن نشان داده‏ و اعلام کرده‏اند که از سوی دادستانی، شخص آقای مرتضوی، دستور پلمب انجمن را دارند.


بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامه‏نگاران

علتی هم در حکم ذکر شده بوده است؟

احتمالاً در حکم قید شده است. منتها فردی که حضور داشته، خیلی با دقت ندیده است. دقیقاً نمی‏دانیم علت آن چیست.

نمی‏توانید حدس هم بزنید؟

البته حدس‏هایی می‏شود زد؛ برخی می‏گویند ممکن است که حکم بر اساس چالشی که پیش از این، ما با وزارت کار داشتیم، صادر شده باشد. اگر حتا به این دلیل باشد، من آن را مستمسکی می‏بینم و یک بهانه‏ می‏دانم. چون قطعاً وجاهت حقوقی قانونی ندارد.

چرا که همان‏طور که در مصاحبه‏ی قبلی نیز اعلام کردم، ما سال گذشته، مجمع عمومی‏مان را در نوبت دوم به رسمیت رساندیم و آن ایراد شکلی‏ای را که وزارت کار به ما گرفته بود، برطرف کردیم.

برای یادآوری این را توضیح بدهم که قبلاً نشست مجمع عمومی انجمن در نوبت سوم برگزار شده بود و وزارت کار ایراد گرفته بود که به این ترتیب، هیأت مدیره‏ی انجمن قانونی نیست. جالب این است که سه هفته‏ی پیش، زمانی که شما می‏خواستید مجمع را برگزار کنید، رجانیوز، متنی تحت عنوان «سند انحلال انجمن و مجمع غیرقانونی» منتشر کرد.

آن روز البته، شما توضیح دادید که به خاطر به حد نصاب نرسیدن اعضا، جلسه برگزار نشده، اما فضا سازی‏های امنیتی را هم در عدم حضورکافی اعضا، تا حدی دخیل می‏دانستید…

بله، بعد از آن‌که وزارت کار روی بحث مجمع عمومی در نوبت دوم پافشاری کرد، ما به استناد این پافشاری و این‌که دیوان عدالت اداری هم در این زمینه حق را به وزارت کار داد، پذیرفتیم در نوبت دوم مجمع‏ عمومی را به رسمیت برسانیم.

سال گذشته این مسأله حل شد و ما مجمع‏ عمومی‏مان را برگزار کردیم. بعد از آن هم موضع وزارت کار موضع سکوت بود و اعتراضی به ادامه‏ی فعالیت ما نداشت. الان هم زمان عادی، مجمع عادی سالانه‏ی ما بود…

قرار بود پنج‌شنبه برگزار شود؟

بله، مشخص است که پلمب انجمن به این دلیل بوده که جلوی مجمع عمومی ما را بگیرند. در صورتی که کار ما کاملاً قانونی بود و اگر برگزار نمی‏کردیم، ممکن بود به ما ایراد قانونی گرفته شود. البته، من که معتقدم این تنها بهانه است.

قطعاً برخورد با انجمن، متأثر از فضای امنیتی‏ای است که هم‏اینک در کشور حاکم است و قصد دارند همان‏طور که عرصه را بر مطبوعات تنگ کرده‏اند، بر خانه‏ی مطبوعاتی‏ها هم این عرصه را تنگ کنند و فعالیت‏های انجمن را محدود کنند.

خانم مفیدی، حکم از طرف آقای مرتضوی بوده. آیا معمولاً همین‏طور است؟ به نظر شما، مرجع صدور این حکم باید دادستانی باشد؟

خیر، من معتقد نیستم که این کار باید توسط دادستانی صورت بگیرد. چون بحث ما با وزارت کار، بحثی کاملاً حقوقی اداری بود و پروسه‏ی آن باید از کانال دیوان عدالت اداری طی می‏شد و اساساً ربطی به این نداشت که بیایند آن‏جا را پلمب کنند.

ضمن این‌که اگر هم دیوان عدالت که تا کنون چنین اقدامی نکرده، حکم به انحلال انجمن می‏داد، ضرورتی به پلمب انجمن نبود. نهایت، حکم به انحلال می‏دادند و طبق اساسنامه‏ی ما که اساسنامه‏ی مصوب وزارت کار است، پروسه‏ی انحلال باید در عرض یک سال طی شود. چون ما به صفت شخصیت حقوقی‏مان در انجمن حضور داشتیم، باید به حساب‏های انجمن رسیدگی می‏کردیم و واگذاری آن به وزارت کار را طی پروسه‏ای به انجام می‏رساندیم.


هوشنگ اسدی، عضو هیات ‌سردبیری «روزآنلاین» / عکس: سایت روز

با هوشنگ اسدی، روزنامه‏نگار، ساکن پاریس گفت‏ و گو می‏کنم.

آقای اسدی، شما چند سال سابقه‏ی کار مطبوعاتی در ایران دارید؟

چهل سال.

چهل سال به این معنا است که شما ده سال قبل از انقلاب را هم در یاد دارید؛ آیا در این چهل سال، برخورد با مطبوعات ایران، به لحاظ فشار و سانسور، همیشه یکسان بوده است؟

همیشه شرایط سانسور بوده، ولی هرگز به این هولناکی و خوفناکی نبوده است.

منظورتان از الان، فضای سی ساله است یا…

خیر، منظورم از الان، فضای بعد از کودتای بیست و دوم خرداد است.

معتقدید که این فضا برای مطبوعات، سنگین‏ترین فضای ممکن است؟

بله، سنگین‏ترین فضا است. هرگز دستگیری این همه روزنامه‏نگار و بستن این همه مطبوعات نداشته‏ایم. حتا تا آن‏جایی که حافظه‏ام یاری می‏کند، می‏توانم بگویم بعد از کودتای بیست و هشت مرداد نیز چنین فضایی نداشتیم. این شرایط در تاریخ ایران، واقعاً بی‏سابقه است.

بر مبنای شنیده‏های‏تان…

بله، بر اساس شنیده‏هایی که از روزنامه‏نگاران آن زمان به یادم مانده است، حتا در آن زمان هم به این شکل سرکوب مطبوعات وجود نداشته است.

آقای اسدی، بر اساس تجربیات چهل ساله‏ی شما، روزنامه‏نگاران چه شیوه‏ای را باید در مقابل این فشارها در پیش بگیرند؟ باید ادامه‏کاری را در هر شرایطی حفظ کنند؟ یا در جایی، دیگر، امکان مدارا و تعامل وجود ندارد؟

به هر حال، روزنامه‏نویس تا زمانی که می‏تواند بنویسد، باید بنویسد و در هر شرایطی باید بتواند بنویسد. ولی تجربه‏ی کنونی نشان می‏دهد در این کودتای خزنده‏، آقایان دارند قدم به قدم پیش می‏آیند، هر منفذی را می‏بندند و خواهند بست تا چند روزنامه‏ی امنیتی، مثل کیهان باقی بمانند که حرف‏های آنان را تکرار کنند.

اگر در این شرایط در ایران بودید، برای حفظ کارتان، حفظ نشریه‏ای که در آن کار می‏کردید یا مسئولیت آن با شما بود، باید چکار می‏کردید؟

مثل همکاران دیگر ما که الان در ایران هستند، تا زمانی که مجاز بودیم، تا آخرین لحظه، می‏نوشتیم و بعد که می‏بستنمان، سعی می‏کردیم جای دیگری را پیدا کنیم بنویسیم، تا سرانجام جایی پیدا نشود.

البته، اولین نتیجه‏ی این امر این است که الان در ایران، به طور وسیعی روزنامه‌نویسی زیرزمینی به وجود آمده است و همین الان، چند روزنامه‏ی زیرزمینی منتشر می‏شوند. این نتایج اولیه‏ی سرکوب و خفقان است.

اشاره‏ی شما دقیقاً به چیست؟

روزنامه‏ی ای‏میلی که الان چند تا به طور وسیع منتشر می‏شود. طبیعتا، دوستان آن‏ها را کپی هم می‏کنند. ولی اصل روزنامه‏ها، با استفاده از شرایط کنونی و تکنولوژی، زیرزمینی شده‏اند. هرچه خفقان پیش‏تر برود، طبیعی است که فضای زیرزمینی هم گسترده‏تر خواهد شد.

در واقع، شما فکر می‏کنید که دنیای اینترنت و آن‏لاین به نوعی در مقابل سرکوب‏های روزنامه‏نگاران می‏تواند جبران مافات کند؟

بله، تا مقدار زیادی می‏تواند جبران کند. البته منظور من آن‏لاین نیست. چون آن‏لاین را هم محدود می‏کنند. الان سیستم جدیدی که بعد از کودتای بیست و دوم خرداد، به ابتکار روزنامه‏نویس‏های ایرانی به وجود آمده است، روزنامه‏ی ای‏میلی است.

ممکن است بیشتر توضیح بدهید؟

چند روز بعد از این‌که کودتا انجام شد و معلوم شد که این فضا به سرعت به سوی بسته شدن خواهد رفت، اولین روزنامه‏ی ای‏میلی ایران (شاید هم جهان)، به اسم «روزنامه‏ی سبز» منتشر شد و بعد هم چندین نشریه‏ی هفتگی، ورزشی، هنری، تحلیلی منتشر شده که توسط ای‏میل با مخاطبش صحبت می‏کند.

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه:
دفتر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران پلمب شد
اعتراض به «افزایش بازداشت روزنامه‌نگاران»

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)