خانه > گزارش ويژه > ایران > آییننامه جدید قوهی قضاییه و اهداف آن | |||
آییننامه جدید قوهی قضاییه و اهداف آنمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدر حالی که بیشترین توجه و فعالیت رسانهای در ایران، هنوز بر پیامدهای انتخابات ریاست جمهوری متمرکز است، رویدادها و اتفاقاتی هم در جریان هستند که اگر شرایط ویژهی کنونی نبود، قطعاً مورد توجه بیشتری قرار میگرفتند. زیرا که قابل اهمیت و در مسایل اجتماعی و سیاسی موجود هم ریشه دارند. از این جمله، آییننامهای است که روز بیست و هفتم خرداد، یعنی پنج روز پس از انتخابات ریاست جمهوری و در اوج تنشهای مربوط به آن، توسط قوهی قضاییه صادر شد و بلافاصله با اعتراض شدید کانون وکلا و وکلای سرشناس کشور مواجه شد. مضمون این آییننامه، هرچه که بود، به گفتهی کانون وکلا، استقلال کانون و وکلای دعاوی در ایران را محدود میکرد و آنان را زیر نظارت شدید قوهی قضاییه قرار میداد. اما پس از گذشت بیش از یک ماه از انتشار این بیانیه، نامهی دیگری منتشر شد، حاکی از اینکه آیین نامهی مذکور برای مدت شش ماه متوقف شده است. در اولین نگاه، این یک پیروزی و موفقیت برای کانون وکلای ایران محسوب میشود. اما آیا واقعا چنین است؟ اساساً چرا قوهی قضاییه دست به تهیهی آییننامهای زد که پس از قریب پنجاه سال، مشی تازهای را برای کانون وکلا تعیین میکرد؟ و چرا در چنین شرایطی؟ محدودیتهای تعیین شده چه بود؟ اینها مطالبی هستند که در گفت و گو با آقای صالح نیکبخت و خانم فریده غیرت، دو تن از وکلای سرشناس دادگستری در ایران، پیگیری کردهام.
کانون وکلا، اساساً چگونه تشکیل شده و چه تاریخچهای دارد؟ خانم فریدهی غیرت تاریخچهی کانون را اینگونه توضیح میدهد: حدود پنجاه و پنج سال پیش «کانون وکلای ایران» جزیی (زیرمجموعه) از قوهی قضاییه بود. حقوقدانها و وکلای آن زمان، متوجه شدند که این کار درست نیست. کانون وکلا، امر دفاع و مسایل وکلا، باید جدای از قوهی قضاییه باشد. با تلاش و تحمل زحمات زیاد از جانب این وکلا، لایحهی استقلال کانون وکلا در سال ۱۳۳۳ به تصویب رسید و کانون وکلای دادگستری از قوهی قضاییه جدا شد. در همان زمان هم آییننامهی اجرایی این قانون تنظیم و در سال ۱۳۳۴ به اجرا درآمد. این آییننامه تا این لحظه که دارم با شما صحبت میکنم اجرا میشود و تا کنون کانونهای وکلا هیچ مشکلی با اجرای آن نداشتهاند.
پس علت تنظیم قانون جدیدی برای کانون وکلا، چه میتواند باشد؟ آییننامهی عجولانهای که قوهی قضاییه تهیه، تنظیم و به تصویب رسانده است، دقیقاً در راستای اقدامات قبلی قوهی قضاییه برای از بین بردن استقلال کانون وکلا است. آقای نیکبخت نیز کمابیش همین نگاه را دارند: از بعد از انقلاب، افکار و دستاری وجود داشت که دائم درصدد محدود کردن کانون بود. ولی از آنجایی که بسیاری از وکلای دادگستری، چه در دوران رژیم گذشته و چه بعد از انقلاب، خدمات شایانی به خود دولت، در مسایل اقتصادی و حتا احقاق حقوق ایران در بیانیههایی مانند بیاینهی الجزایر و… کرده بودند، مانع از این میشد که این ارادهی غیرقانونی کاملاً بر کانون وکلا مستقر شود. آقای نیکبخت، ویژگیهای آییننامهی قدیم را اینگونه توضیح میدهد: در آییننامهی قبلی کانون وکلا، به قوهی قضاییه حق هیچگونه دخالتی، جز نظارت قانونی بر امور وکلا، داده نشده است. قانون بر این اساس است که کانون وکلا، یک موسسهی حقوقی مستقل است و فارغ از قوهی قضاییه یا وزارت دادگستری، به اقدامات خود مبادرت میکند. صدور پروانه، انتخاب وکیل، اعتبار گرفتن از وکیل و همچنین نظارت بر تخلفات وکیل، بر عهدهی کانون وکلای دادگستری است. اما چگونه اسباب کار دخالت دولت در کانون وکلا فراهم شد؟ بعد از انقلاب، دستگاه دادگستری یا قوهی قضاییهی کشور ما به دو قسمت تجزیه شدند؛ یکی قوهی قضاییه که اختیارات آن در قانون اساسی آمده است و دیگری وزارت دادگستری که بر اساس قوانین ثابتی که وجود داشته، همچنان به کار خود ادامه میدهد. مداخلات عملی در استقلال کانون وکلا، از کجا آغاز شد؟ در سال ۱۳۷۶، قانونی به نام «لایحهی کیفیت اخذ پروانهی وکالت» از تصویب گذراندند. این قانون محدودیتهایی را ایجاد و اختیاراتی داد. به تدریج میخواستند این کار را ادامه بدهند و چون با مخالفت روبهرو شده بودند، بر اساس مادهی ۱۸۷ که در برنامهی پنج سالهی دوم گذراندند، نهادی موازی با کانون وکلا درست کردند. این نهاد موازی، به جای بهبود شرایط و وضعیت خود، خواستار این بود که ما وکلای دادگستری که خارج از حیطهی دستگاه دولتی بودیم، در کنار آنها و مانند اینها بشویم. خانم غیرت دربارهی عدم مشروعیت آییننامهای که فعلاً متوقف شده است، چنین میگوید: درست برخلاف قانون تهیه شده است. چون در مقدمهی خود این آییننامه اعلام میکند که: «این آییننامه به پیشنهاد کانونهای وکلا تهیه شده است». در حالی که به هیچوجه، هیچ یک از کانونهای وکلا چنین پیشنهادی را برای اصلاح آییننامه، نه دادهاند و نه چیزی تهیه کردهاند. در حال حاضر، ما در تمام ایران، نوزده کانون داریم که این آییننامه، به پیشنهاد هیچ یک از این کانونها نبوده است و برخلاف قانون هم هست. ما اساس آن را مورد تردید داریم، ضمن اینکه اگر بخواهیم وارد ماهیتش بشویم، همهی صد مادهی آن دچار ایراد و اشکال است. این خواست عمومی صد در صد وکلای دادگستری است. باید به آن پاسخ داده شود. گرچه آقای جمشیدی اعلام کرد که تعلیق شش ماههی این آیین نامه، ارتباطی به خواست وکلا ندارد و این تصمیم خود قوهی قضاییه است، اما قطعاً خواست وکلا در این تعلیق بسیار موثر بوده است.
نظر آقای نیکبخت را در این باره میپرسم: این موضوع، اشتباهی اساسی از سوی ریاست محترم قوهی قضاییه، علیرغم حسن نیتهایی که نوعاً در بعضی موارد برای اجرای قوانین و بهبود دستگاه قضایی کشور انجام میدادند، بود. متاسفم که باید بگویم، دستگاههای موازی با کانون وکلا که از نظر وکلای دادگستری غیردولتی، غیرقانونی هم میباشند، این اقدامات را انجام دادند و از طریق لابی کردن و حیات خلوتهایی که ایجاد شده بود، آن را در شرایطی که اوضاع ایران چندان مساعد نبود و مردم کشور، از جمله وکلای دادگستری هم نگاهشان بیشتر به آن مسایل بود، به تصویب رساندند. اما، آیا این یک گام موفق برای کانون وکلای ایران محسوب میشود؟ با توجه به اینکه فقط شش ماه تعلیق آن اعلام شده است؟ و البته پس از شش ماه، قوهی قضاییه ریاست جدیدی خواهد داشت. رییس جدیدی که بر اساس برخی پیشبینیها، صادق لاریجانی، برادر علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی و برادر دیگر سید جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوهی قضاییه خواهد بود. آقای نیکبخت معتقد است: امیدوارم که رییس بعدی قوهی قضاییه، قبل از هرچیز و به جای توجه به شعارهایی که هنوز در دستگاه قضایی وجود دارد و بر مبنای آن، عدهای خود را اولی و احق میبینند، به نقش و نُرم قانونگرایی در کشور توجه کند. چرا که وقتی به نُرم و مشی قانونگرایی توجه کند، دیگر نمیآید، ابتدا به ساکن، آییننامه بنویسد و بعد وقتی با مخالفت حقوقدانان دنیا و همچنین ایران، روبهرو میشود، بگوید: «نه ببخشید، تا شش ماه دیگر بماند». ما امیدواریم رییس بعدی قوه که تقریباً مشخص و بین مردم مطرح شده که چه کسی است، با توجه به اینکه از خانوادهی اهل علم است، دیگر به کار غیرقانونی دست نزند و مشاورینش را از میان استادان، وکلای دادگستری و حقوقدانان برجسته انتخاب کند. خانم غیرت در این مورد میگوید: ما تعلیق شش ماهه را یک قدم میدانیم، ولی موفقیت نهایی نمیدانیم. موفقیت نهایی زمانی است که ابطال شود. ما ابطال آن را خواستاریم. تعلیق موقتی برای ما کافی نخواهد بود. یعنی صد در صد وکلا خواستار ابطال آن هستند. در همین رابطه: • توقف اجرای آئیننامه استقلال کانون وکلا • کانون وکلا: آئیننامه جدید را اجرا نمیکنیم |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|