تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با علی افشاری، تحلیل‏گر سیاسی و از فعالان جنبش دانشجویی

«اعتراضات مردم، مثل آتش زیر خاکستر زنده است»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

در حالی که پس از گذشت یک ماه از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، جامعه‏ی سیاسی در کشور هنوز تحت تأثیر نتایج این انتخابات است، این نگرانی‏ها با تلاش برای برگزاری دهمین سالگرد حمله به کوی دانشگاه تهران در هیجدهم تیرماه ۱۳۷۸ گره خورده است.

در ده سال گذشته، هر ساله اعتراضاتی در اشکال مختلف و بنا بر شرایط سیاسی موجود در ایران، صورت گرفته است. در شرایط ویژه‏ی امسال و در حالی که نیروهای انتظامی از قبل در خیابان‏ها حضور دارند و با وجود گزارش تجمعات و درگیری‏های پراکنده، می‏توان گفت که حضور جنبش دانشجویی در صحنه‏ی سیاسی ایران، نه تنها در شکل فیزیکی که در اذهان جامعه و حکومت، مشهود است.

اما اگر هیجدهم تیرماه ۱۳۷۸ را مبنایی بگیریم، جنبش دانشجویی در این ده ساله چه فراز و فرودهایی را طی کرده و اکنون در کجا ایستاده است.

برای یافتن پاسخ‏هایی به این پرسش، با علی افشاری در آمریکا، تحلیل‏گر سیاسی و از فعالان جنبش دانشجویی که سال‏ها زندان و محکومیت را در پرونده‏ی خود دارد، گفت‏ و گو کرده‏ام.

Download it Here!

آقای افشاری ده سال از هیجده تیر تاریخی جنبش دانشجویی گذشته است. اگر بخواهید به این ده سال نگاهی بیاندازید، چه می‏بینید؟ روندی معین و مشخص را، فراز و فرودهایی یا احتمالا، موقعیتی کاملاً متفاوت را؟

اگر بخواهیم به ده سال گذشته برگردیم و اثرات آن جنایت هولناک را بررسی کنیم، می‏بینیم هدف اصلی جریان حمله‏کننده و یورش‏برنده به کوی دانشگاه، تعطیلی جنبش دانشجویی و پایان بخشی به فعالیت‏های انتقادی در داخل دانشگاه‏ها بود.

اما همان‏گونه که روند ده سال گذشته نشان داده است، خواسته‏ی آن‏ها محقق نشد و شکست خوردند. جنبش دانشجویی علی‏رغم همه‏ی فراز و نشیب‏ها، توانست موجودیت مستقل خود را حفظ کند و کماکان به انتقاد و اعتراض خود ادامه بدهد.

اما بالطبع، روند ثابتی نبوده، فراز و نشیبی را به‏همراه داشته است. منتها تأثیر اولیه‏ای که آن حرکت داشت، آن نشاط و سرزندگی‏ای که در جنبش دانشجویی بود و در آن مقطع، میزان فراگیری از دانشجویان را هم جذب کرده بود را از دست داد.

بعد از آن، علی‏رغم این‌که کماکان در انتخابات مجلس ششم هم حضور فعالی داشت، ولی کم‏کم جرقه‏ی این تفکر در همان ده سال پیش زده شد که ساز و کار قانونی موجود، پاسخ‏گوی نیازهای جنبش اصلاحی نیست و باید فراتر از تغییر افراد و کارگزاران فکر کرد.

ولی کماکان تأکید بر مشی اصلاحات جامعه‏‏محور داشت. تا به این دوره و حوادثی که پس از انتخابات رخ داد، رسیدیم، می‏بینیم که دقیقاً، همان فاجعه‏ی هیجده تیر، منتها در ابعادی بسیار بزرگ‏تر، تکرار شد.

این را هم باید درنظر بگیریم که هیجده تیر، به یک سمبل و نماد برای حرکت‏های اعتراضی دانشجویی تبدیل شده است. یعنی هر سال در هیجده تیر، دانشجویان سعی می‏کنند به مسایل روز بپردازند. امسال هم هیجده تیر با جنبش اعتراضی وسیع برای ابطال انتخابات یا اعلام عدم مشروعیت دولت احمدی‏نژاد، پیوند خورده است.


علی افشاری، تحلیل‏گر سیاسی

اشاره کردید که حمله به کوی دانشگاه در ده سال پیش، حداقل آن موج شادی و نشاطی را که در جنبش دانشجویی وجود داشت، از میان برد. آیا در روند انتخابات اخیر، شاهد همان موج امید و نشاط در میان جوانان، نبودیم؟ و آیا می‏توانیم امیدوار باشیم که این فضا دوباره به وجود بیاید و ادامه پیدا کند؟

مسلماً، فضای پیشا انتخاباتی و موج سبزی که راه افتاد، نشاطی را در کل جامعه به‏وجود آورد. بخش عمده‏ای از کسانی که این نشاط را به‏وجود آوردند و همه هم از آن تاثیر پذیرفتند، جوانان و دانشجویان بودند. جنبش دانشجویی هم در مجموع، برخورد مثبتی را به انتخابات داشت.

البته نه به عنوان فرایند خود انتخابات، بلکه استفاده از فرصت انتخابات برای بازسازی خود. ولی در مجموعه‏ وقایعی که پس از آن رخ داد، شاهد جنبش اعتراضی‏ای بودیم که بیشتر خودجوش بود و هیچ خصلت مشخص گروهی، صنفی و قشر اجتماعی هم نداشت. ما شاهد حرکتی هستیم که کل جامعه‏ی ایران در آن درگیر است و نمی‏توان آن را مشخص و متمایز به دانشجویان کرد.

از این‏جا است که به نظر من، کلیت جامعه و مردم، درگیر همان حرکتی شدند که می‏شود گفت، در ده سال گذشته دانشجویان آن را بیشتر به جلو می‏بردند و اگر تجمعات یا اعتراضاتی بود، بیشتر دانشجویی بود. الان می‏بینیم که تمامی اقشار جامعه درگیر شده‏اند. برخوردی که صورت گرفت، باز هم ضربه‏ای به همان نشاط و سرزندگی عمومی جامعه است که دانشجویان نیز بخشی از آن بودند.

ولی فکر نمی‏کنم، برخوردی که الان صورت گرفته، تا این لحظه (هرچند برای قضاوت نهایی زود است) به نشاط و اراده‏ی مردم لطمه‏ای زده باشد. اگر هم می‏بینیم سطح جاری اعتراض کاهش پیدا کرده، اما در درون و ذهن مردم این اتفاق نیفتاده است. مثل آتش زیر خاکستر زنده است و هنوز آن امید وجود دارد.

با توجه به این‌که معتقد هستید اعتراضات وجود دارد و از میان نرفته است، فکر می‏کنید با پایان تعطیلات کنونی و بازگشایی دانشگاه‏ها، منتظر چه روندی باید باشیم؟

الان همه‏ی دانشگاه‏ها تعطیل هستند. البته، این سنت از اولین سالگرد هیجده تیر پایه گذاشته شد. ولی امسال فضا خیلی امنیتی‏تر است. پیش‏بینی من این است که به مجردی که دانشگاه‏ها باز شود، با فضای بسیار داغ‏تری نسبت به سال‏های گذشته، مواجه خواهیم بود.

هم مطالبات دانشجویان و هم نوع نگاهی که نسبت به حکومت دارند، رادیکال‏تر خواهد شد و با توجه به گسترده‏تر شدن شکاف و گسل بین دولت و حکومت، دولت احمدی‏نژاد روزهای بسیار سختی را پس از بازگشایی دانشگاه‏ها خواهد داشت.

درست متوجه شدم؟ گسل بین حکومت و دولت…؟

نه، ببخشید، گسل بین جامعه و حکومت، یعنی مردم و دولت.

با وجود این، سوال را این‏گونه طرح کنم؛ چنین نظری هم وجود دارد که مستقل از این‌که گسل بین دولت و حکومت وجود داشته باشد یا نه، یکی از راه‏بردهای سیاسی به‏نظر می‏آید و وقتی عدم مشروعیت دولت احمدی‏نژاد طرح می‏شود، این دولت را به عنوان مشکلی برای حکومت طرح می‏کند. شما به این مسأله، به عنوان یک طرح سیاسی، چگونه نگاه می‏کنید؟ آیا امیدی هست که مجموعه‏ی حاکمیت برای به تعامل رسیدن با بخشی از مردم، به ابطال انتخابات و یا به شکلی، تغییر دولت آقای احمدی‏نژاد، رأی بدهد؟

با توجه به این‌که این دولت به اتکای صریح شخص رهبری و بخش اصلی قدرت شکل گرفته و ادامه‏ی حیاتش هم بیشتر مرهون همین مسأله است، به نظر من، همان‏گونه که در شعارهای اعتراضی هم وجه دیکتاتوری خیلی پررنگ بود، از این زاویه، دانشگاه‏ها هم معطوف به این امر خواهد شد.

ولی طبیعی است، با توجه به عقلانیتی که بین دانشجویان هست، آن‏ها از شکاف‏ها و گسل‏های داخل حکومت استفاده خواهند کرد. یعنی، گروه‏هایی که موضع ملایم‏تری را نسبت به جامعه، نسبت به خواسته‏های مردم و به ‏طور مشخص، مطالبات دانشجویی داشته باشند، طبیعی است که از تیررس انتقادات مقطعی دانشجویان خارج می‏شوند و دانشجویان لبه‏ی اصلی حملات را متوجه جناح‏ها و بخش‏هایی از حکومت خواهند کرد که سرسختانه در مقابل مردم ایستاده‏اند و از هر حرکت میانه‏روانه یا به نوعی منتقدانه نسبت به دولت در دل نیروهای داخل حکومت هم استقبال می‏کنند.

در صحبت قبلی، تأکید من بر شکاف بین دولت و ملت بود، اما قطعاً شکاف و گسلی هم در داخل حکومت وجود خواهد داشت و بخشی از سرنوشت کارزار اعتراضی‏ای که امروز در بطن جامعه و در خیابان‏ها در جریان است، بر می‏گردد به این‌که نتیجه‏ی کشمکش و مجادلات داخل خود حکومت و بلوک قدرت چه سمت و سویی پیدا کند.

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه:
حمله لباس‌شخصی‌ها به خوابگاه‌ها
درگیری در مرکز شهر تهران

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)