خانه > گزارش ويژه > حقوق بشر > «پرونده دانشگاه زنجان از ابعاد مختلف بررسی نشد» | |||
«پرونده دانشگاه زنجان از ابعاد مختلف بررسی نشد»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comروز یکشنبه، بیستم بهمنماه ۱۳۸۷ در اخبار داخلی آمده بود که احکام متهمان پروندهی دانشگاه زنجان در مورد دو متهم اصلی این پرونده، یعنی آقای حسن مددی، معاون آموزشی دانشگاه و دختر دانشجویی که در ارتباط با وی دستگیر شده، صادر شده است. طبق اظهارات آقای انصاری، رییس دادگستری کل استان زنجان، معاون آموزشی دانشگاه، به ۳۰ ضربه شلاق تعلیقی و ۳۰ ضربه شلاق تعزیری و دانشجوی دختر نیز به ۳۰ ضربه شلاق تعزیری محکوم شده است. در اخبار به هشت متهم دیگر این پرونده نیز اشاراتی شده است، مبنی بر اینکه به جز یک نفر، بقیه در بازداشت بهسر میبرند و این هشت نفر بنا بر شکایت دو متهم اصلی پرونده، تحت محاکمه هستند. حادثهی دانشگاه زنجان از جنجالیترین حوادث سال جاری بود که در اواخر خردادماه با قرار گرفتن فیلمی از متهمان این حادثه روی اینترنت، افکار عمومی را به خود معطوف کرده بود. در همان زمان جرایم گوناگونی که در این پرونده رخ داده است ـ سوء استفاده از موقعیت، ایجاد رابطهی نامشروع در محیط کار، و از طرفی دیگر جرم فیلمبرداری از اشخاص و انتشار آن ـ در حوزههای گوناگون مورد بحث قرار گرفت. به بهانهی صدور احکام متهمان اصلی پرونده، این برنامه را به مسایل مورد بحث آن اختصاص داده و در این زمینه با آقایان نعمت احمدی، حقوقدان، محمدعلی دادخواه، وکیل دو تن از متهمان پرونده و همچنین دکتر عبدالکریم لاهیجی، حقوقدادن و فعال حقوق بشر در پاریس گفت و گو کردهام.
نخست نظر آقای نعمت احمدی را در مورد حکم صادره و تطابق آن از نظر ایشان میپرسم و اشاره میکنم به مصاحبهی ایشان با سایت «تابناک» که گفتهاند: «حکم شلاق اگر قرار بر اجرا باشد، نود ضربهی شلاق است، نه سی ضربه.» برابر قانون، حکم شلاق در دو مورد از سوی قضات صادر میشود؛ نخست اینکه مجازات شرعی باشد. در مجازاتی که شارع به عنوان حد در نظر گرفته است ـ مثل زنا یا مشروبات الکلی ـ میزان مجازات را شارع در قانون تعیین کرده است و قاضی نمیتواند آن را کم و یا زیاد کند. چون اسم آن «حد» است، یعنی اندازهای که شارع تعیین کرده است. اینکه در این پرونده، متهمان را به ۳۰ ضربهی شلاق محکوم کردهاند، پیداست این مجازات، مجازات حد نیست، مجازات قانونی است. یعنی در اثر تصویب قانون صورت گرفته است. پس اگر مسألهی زنا یا رابطهی نامشروع موجب حد در میان نبوده، نمیدانم این ۳۰ ضربهی شلاق به چه عنوانی به عنوان مجازات تعزیری نسبت به این خانم و آقا صورت گرفته است.
به عنوان حقوقدان، فکر میکنید چگونه باید با این پرونده برخورد میشد؟ مسألهی دانشگاه زنجان باید از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار بگیرد. جامعهی دانشگاهی از این قضیه آسیب دید. امروزه بیش از شصت درصد از دانشجویان ما دختران هستند و عمدتاً در شهرهای مختلف تحصیل میکنند. این مسأله، آرامش خانوادگی را بههم زد و عدم امنیت روانی به وجود آورد و اینکه به مجازات ۳۰ ضربهی شلاق منتهی شود، از نظر جامعه قابل پذیرش نیست. خصوصاً اینکه دادگاه تجدید نظر مجازاتهای تکمیلی و تطبیقی را که نسبت به آقای مددی صورت گرفته بود، حذف و تنها ۳۰ ضربه شلاق تعلیقی و سی ضربه تعزیری و سی ضربه هم برای آن دختر خانم لحاظ کرده است. برخورد دادگاه با مسألهی سوء استفاده از موقعیت، توسط آقای مددی چگونه بوده است؟ آیا مادهی قانونی برای برخورد با این مسأله وجود ندارد؟ اگر از این منظر بخواهیم نگاه کنیم، کمیتههای انظباطی و مواردی از این دست، داریم. این دختر دانشجو میتوانست به این کمیتهها و یا حراستها مراجعه کند. این اتفاق، مسألهی دیگری را تداعی میکند و آن اینکه این آقا، از آن جایگاهی که در آن قرار داشت، برای امیال شخصیاش استفاده کرده است. اما اصل مطلب فراتر از این موضوع است. متأسفانه جامعهی دانشگاهی آسیب دید. اگر این اتفاق مثلاً در دانشگاه آزاد میافتاد، طبعات آن خیلی گسترهی وسیعتری پیدا میکرد. به نظر شما، چرا با وجود حساسیتهایی که در مسایل موسوم به مسایل ناموسی یا اخلاقی در دستگاههای قضایی کشور وجود دارد، اینجا این اتفاق نمیافتد؟ برابر همین خبری که راجع به این حکم در روزنامهها آمده است، بین دادستان که کیفرخواست را صادر کرده با دادگاه بدوی و دادگاه تجدید نظر اختلاف هست. نمیتوانیم کل قوهی قضاییه یا دادگستری را در این مورد خاص متهم کنیم که اهمال کردهاند یا وظایفشان را انجام ندادهاند. دادستان کیفرخواست محکمتری داشته و دادگاه بدوی هم حکم تبعید این آقا را صادر کرده بود. اما دادگاه تجدید نظر حکم تکمیلی تبعید را نقض کرده. شنیدهام که دادستان زنجان هم نسبت به این حکم معترض است. باید دید، آقای مددی چقدر توان و توانمندی داشته که بتواند این اختلاف را بین مجموعهی قضایی یک استان ایجاد کند و در این میان خود او به کمترین مجازات محکوم شود. حال اینکه این یکی از حوادث دردناک جامعهی دانشگاهی است و تبعات زیادی هم در زمان خود دارد.
مطلب دیگر این خبر، مبنی بر اتهام هشت تن از دانشجویان به عنوان ضابطان و اشاعهدهندگان این حادثه را با آقای محمدعلی دادخواه، وکیل دو تن از متهمان این پرونده، طرح میکنم. آقای دادخواه، شما وکیل دو تن از متهمین این پرونده هستید که به نشر و اشاعهی این مطلب از طریق اینترنت، متهم هستند. با توجه به حکمی که دو متهم اصلی پرونده گرفتهاند، فکر میکنید سرنوشت موکلین شما چه خواهد شد؟ اگر دستگاههای قضایی طرفهای دیگر را محکوم و شایستهی مجازات دانستهاند، پس باید دانشجویان دیگر تبرئه بشوند. وگرنه، این امری متناقض است که هم کسی که این عمل را غلط دانسته محاکمه و مجازات شود و هم کسی که امر غلط را انجام داده، تحت تعقیب قرار بگیرد. اینها با هم هماهنگی ندارد. شما معتقد هستید که موکلینتان جرمی مرتکب نشدهاند؟ فکر میکنم، دانشجویان نه تنها هیچ اقدام غیرقانونی انجام ندادهاند، بلکه به عنوان انسانهای وظیفهمند نسبت به تکالیف اجتماعی خود، اقدام کردهاند. مگر دانشجویان چه کاری کردهاند. آنان حداکثر مبادرت به امر به معروف و نهی از منکر کردهاند. دانشجویان نسبت به یک موضوع غیرعادی اعتراض روا داشتهاند. این دانشجویان نباید از ادامهی تحصیل محروم شوند. امری که متأسفانه در ترم گذشته تحقق یافت و برای آنان مانع ایجاد شد. به این ترتیب، فکر میکنید موکلینتان باید در انتظار چه حکمی باشند؟ با عنایت به اینکه دانشگاه از پذیرش ادامهی تدریس این عضو آموزشی جلوگیری به عمل آورده است، دیگر شایسته نیست که دانشجویانی که نسبت به این موارد معترض بودند، از حضور در کلاس محروم شوند. محرومیت آنها هیچ توجیه قانونی، اخلاقی و نگرش حقوق بشری ندارد.
آقای دکتر عبدالکریم لاهیجی، معاون فدراسیون جهانی انجمنهای حقوق بشر، در مورد این پرونده چه میگویند: مسألهی ارتباط جنسی یک زن و مرد نیست، مسأله این است که معاون دانشگاه در محل کارش با یک دختر دانشجو رفتاری داشته است، که رفتاری عادی در محل کار نیست. بنابراین، اینکه دو طرف (هم معاون دانشگاه و هم خانم دانشجو)، فارغ از غیر انسانی بودن مجازات شلاق، محکوم به یک نوع مجازات میشوند، قابل بحث و غیرقابل قبول است. به لحاظ اینکه، محل کار معاون دانشگاه بوده و در وهلهی اول مسئولیت اینکه کسی در محل کارش برخلاف موازین و مقررات شغلی عمل کرده است، بر عهدهی آن شخص است و نمیتوان گفت که آن خانم به فرض اینکه رضایت هم داشته، به همان اندازه مسئول است. متهمان دیگر این پرونده، دانشجویانی هستند که از این صحنه فیلمبرداری و فیلم را روی اینترنت گذاشتهاند. آنان متهم به جریحهدار کردن عفت عمومی و اخلال در نظم و امنیت عمومی هستند. آقای دادخواه، وکیل دو تن از این متهمان معتقد است که موکلین وی هیچ جرمی مرتکب نشدهاند. نظر شما چیست؟ در صورتی میشود گفت عمل خلافی برخلاف نظم عمومی است و یا اینکه ممکن است امنیت یک جامعه را به خطر بیاندازد که واقعاً از حد متعارف تجاوز کند. اگر زن و مردی همدیگر را بوسیدند و بعد هم بر این اساس ویدیویی درست شد و آن ویدیو را به عنوان دلیل به مقامات دانشگاه دادند (تا آنجایی که اطلاع دارم از این جلوتر نرفته)، بیشتر دلیل بر غیرقانونی بودن عمل معاون دانشگاه است تا عمل دانشجویان. چون در غیر این صورت وسیلهی دیگری برای اثبات این عمل خلاف نداشتند. بنابراین، من با نظر وکیل متهمان کاملاً موافق هستم که آنها عمل خلافی انجام ندادهاند. صرف اینکه زن و مردی همدیگر را میبوسند، به آن صورت، عملی که خلاف نظم عمومی یا خلاف امنیت عمومی باشد نیست. متأسفانه جمهوری اسلامی با این افراطکاریها و افراطگریها فکر میکند میتواند جامعه را به سوی آن اخلاقی که میخواهد سوق دهد که میبینیم نتایجی درست عکس آن میگیرد. در همین رابطه: • حکم متهمان دانشگاه زنجان صادر شد |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|