خانه > گزارش ويژه > حقوق بشر > «نداشتن مجوز» یا «پلمب غیرقانونی»؟ | |||
«نداشتن مجوز» یا «پلمب غیرقانونی»؟مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comروز اول دیماه، برابر با ۲۱ دسامبر، در یک اقدام غیرقابل انتظار، مأموران انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران وارد دفتر «کانون مدافعان حقوق بشر» در تهران شدند و بنا بر اظهار مسوولان کانون مدافعان حقوق بشر، بدون هیچ مجوز رسمی یا قانونی، اقدام به تعطیل دفتر و سپس پلمب آن کردند. این در حالی بود که کانون مدافعان حقوق بشر، یک ساعت بعد از آن، میزبان ۳۰۰ میهمان و ۱۰ سخنران برای بزرگداشت «شصتمین سال تصویب اعلامیهی جهانی حقوق بشر» بود و قرار بود طی آن مراسم، جایزهی ویژهی سال ۱۳۸۷ کانون مدافعان حقوق بشر به آقای تقی رحمانی به عنوان فعال، کُنشگر و قربانی نقض حقوق بشر در ایران، اعطا شود. بعد از انتشار اعلامیهی دوم کانون مدافعان حقوق بشر که در آن اظهار شده بود: «با توجه به غیرقانونی بودن تعطیل دفتر و عدم صورتبرداری از اجناس موجود در آن، هر سند یا مدرکی که در آینده، تحت عنوان یافته شده در کانون مدافعان حقوق بشر اعلام شود، از دریچهی اعتبار ساقط خواهد بود.» و نیز اظهارات آقای حسن قشقاوی، معاون وزارت خارجهی ایران که علت تعطیل دفتر را «نداشتن مجوز» اعلام کرده بود، رسانههای داخل و خارج کشور به این مسأله پرداختهاند. در همین رابطه، با خانم نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر، دکتر عبدالفتاح سلطانی از اعضای موسس کانون و همچنین دکتر عبدالکریم لاهیجی، معاون «فدراسیونهای جهانی حقوق بشر» در پاریس، گفت و گو کردهام.
ادعای آقای حسن قشقاوی، معاون وزارت خارجه، در این مورد که کانون مدافعان حقوق بشر احتیاج به مجوز قانونی برای ادامهی کار خود داشته است، بر چه پایهای است و چگونه با آن برخورد شده است؟ آقای سلطانی، عضو موسس کانون در این باره میگویند: اولاً طبق اصول ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی، تشکیل هر نوع تشکل، سازمان، گروه و جمعیتی نیاز به اخذ مجوز از هیچ مرجعی ندارد. چرا که طبق فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تشکلها، احزاب، جمعیتها، تشکلهای صنفی، سیاسی و اجتماعی آزاد هستند. ما تشکل سیاسی نیستیم. تشکلی حقوق بشری صرفاً برای دفاع از موازین حقوق بشر هستیم. پس طبق قانون اساسی، این آزادی را همهی آحاد ملت و تشکلها دارند تا در چهارچوبی که قانون اساسی گفته، فعالیت کنند. در قانون احزاب تصویب شده در سال ۱۳۶۰، گفته شده پروانه بگیرند. ولی این پروانه نه برای قانونی شدنشان، بلکه برای یکسری امتیازاتی است که به آنها داده میشود. (مثل کمکهای مالی دولت به این تشکلها و…) آنجا گفته شده است اگر بخواهند رسمیت پیدا کنند، به این معنا که بتوانند از این امتیازات قانونی استفاده کنند، پروانه بگیرند. علیرغم حقی که در قانون اساسی آمده است، حدود پنج، شش سال قبل، تقاضا کردیم. کمیسیونی به نام «کمیسیون مادهی ۱۰ احزاب» در وزارت کشور تشکیل شده و جالب است که این کمیسیون چهار، پنج سال پیش تصویب کرده به ما پروانه بدهند. ما مقصر نیستیم که از آن موقع تا الان این پروانه داده نشده است. حق ما را که در قانون اساسی ذکر شده، محدود کردهاند. علیرغم اینکه این محدودیت را قبول نداریم، برای احترام به قانون، این تقاضا را نوشتهایم. تمام مدارج طی شده، کمیسیون مادهی ۱۰ هم تصویب کرده، اعلام هم کردهاند، ما هم همان زمان تمام مدارکمان را دادهایم. وقتی حاضر نیستند پروانه صادر کنند، آنها دارند تخلف میکنند، نه ما.
این مطلب در خارج از کشور نیز شناخته شده است. چنانکه آقای لاهیجی در این باره میگویند: هرچند در چهارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، فعالیت احزاب، کانونها و انجمنها نیازی به هیچگونه پروانه و اخذ پروانه از وزارت کشور ندارد، پروندهای در وزارت کشور جمهوری اسلامی وجود دارد و نشان میدهد کانون از نخستین روزها، درخواست ثبت کرده و طی سالهای گذشته، بارها به کانون گفتهاند که پروندهی کانون در کمیسیون تصویب شده و هرچه زودتر پروانه صادر خواهد شد. حتی آخرین بار سال گذشته، آقای جنتی، معاون وقت وزارت کشور در ملاقاتی که با خانم عبادی و همکارانش کرده بود، گفته بود موضوع تمام شده است و کانون کاملاً قانونی است. آقای سلطانی در این باره معتقد است: اگر ما غیرقانونی هستیم، پنج، شش سال است که فعالیت میکنیم، چرا الان با ما برخورد میکنند. آقای قشقاوی گفته است: «جمهوری اسلامی تا به حال به کانون سعهی صدر نشان داده که اجازه داده کار کنند.» آنها میدانند که کارشان خلاف قانون است و حتی مجوز قضایی هم نداشتند. اگر کارشان قانونی بود، چرا هیچ دستوری از هیچ مقام قضایی به ما نشان ندادند؟ خانم عبادی، خانم محمدی و چند نفر از اعضای تشکیل دهنده و موسسین این کانون آنجا حضو داشتیم، هیچ حکمی از هیچ مقام قضایی به ما نشان ندادند. همین امر نشان میدهد که ادعای آنها واهی است. دستور قانونی نداشتهاند، کارشان خلاف قانون بوده و یک برخورد سیاسی با قضیه بوده است. چون میدانند بر اساس گزارشات فصلی و سالانهی کانون مدافعان حقوق بشر، سازمان ملل گزارشی تهیه کرده است. ناراحتی آنها از اینجاست و نشان میدهد که دولت نهم حاضر نیست کوچکترین نقدی نسبت به او صورت بگیرد. علیرغم اینکه متأسفانه، در جاهای مختلف برخوردهای غیرقانونی میکنند، اگر کسی به این برخوردهای غیرقانونی آنهم به شیوههای مدنی اعتراض کند، نقد عملکرد دولت نهم به نحوی با فشار و اقدامهای غیرقانونی مواجه میشود.
آقای سلطانی در پایان میگوید: بازهم به فعالیتمان ادامه میدهیم. با بستن محل، دست از کار و فعالیتهای حقوق بشری برنمیداریم. آقای حسن قشقاوی در بخش دیگری از اظهارات خود گفته است «مأموران برای ورود به کانون مجوز داشتهاند.» اما کانون در بیانیهی دوم خود با تأکید بر اینکه مأموران بدون مجوز وارد شدهاند، نگرانی خود را از اینکه سند یا مدرکی بعدها توسط مأموران، به عنوان مدرک جرم عنوان شود، ابراز داشتهاند. در این مورد، خانم نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر، میگوید: ما دو ساعت جلوی دفتر کانون ایستادیم که اگر این حکم از سوی مرجع قضایی صادر شده، به ما هم به عنوان صاحب ملک و مسوولین این انجیاو ارائه شود، اما این حکم تا امروز به ما ارائه نشده، اساساً از نظر ما بسته شدن در کانون، به منزلهی پلمب نیست و یک حرکت غیرقانونی و فاقد وجاهت قانونی است. به همین دلیل، اعلام میکنیم چون این اقدام غیرقانونی است، هر اتفاقی که در آن ساختمان بیافتد و بعداً ادعا شود که مربوط به اعضای کانون است، یا اینکه چیزی را آنجا بگذارند و بعداً ادعا کنند در دفتر کانون بوده است، قبول نخواهیم کرد. حتی اموال ما در آنجا صورتجلسه نشد. در گفت و گویی که با یکی از میهمانان این مراسم، آقای سحرخیز، داشتم، ایشان گفت: وقتی میخواست وارد کانون شود تا وسیلهای را که آنجا داشت بردارد، مأموران به وی گفتهاند خانم عبادی آنجاست و اجناس موجود در کانون را صورتبرداری میکند. خیر. اموال کانون صورتجلسه نشده که چه چیزی آنجا بود و چه چیزهایی را از ما تحویل گرفتهاند. چون صورتجلسه نشده و اموال واقعی ما روشن نیست و چون طرفین امضا نکردهاند (آنها چیزی ننوشتند و ما چیزی امضا نکردیم) و حرکتهایشان غیرقانونی بوده، لذا هر آنچه که ادعا کنند اینجا بوده و به پای کانون بنویسند، فاقد وجاهت قانونی است. آقای لاهیجی در مورد بیانیهی دوم کانون، اینگونه توضیح میدهد: وقتی سخنگوی وزارت خارجهی جمهوری اسلامی اینقدر از خود بیآزرمی نشان میدهد که بگوید کانون یک مرجع غیرقانونی است، بنابراین ممکن است دست به همهگونه تمهیدات و اعمال غیرشرافتمندانه بزنند و به قول خودشان «اسنادی» نشان دهند حاکی از اینکه فعالیتهای قانون غیرقانونی بوده یا تماس با خارجیها بوده و… به این دلیل، دوستان ما با صدور بیانیهی شمارهی دو، خواستهاند بگویند در مقابل این توطئهها هم خاموش نخواهند نشست و آمادگی مبارزهی بیشتر را در این رابطه دارند. از آقای لاهیجی در رابطه با مسوولیتی که در جامعهی فدراسیونهای حقوق بشر دارد، سوال میکنم. چه اقداماتی در جهت حمایت از حقوق همکارانش در ایران انجام داده و یا میدهد؟ صبح دوشنبه دوم دیماه، دفتر نظارت حمایت از مدافعان حقوق بشر جامعهی فدراسیونهای حقوق بشر، نخستین اطلاعیهی خود را منتشر کرد و در آن توطئهای را که متأسفانه از ماهها پیش برای تعطیل کار مدافعان حقوق بشر در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، تدارک دیده شده بود و چند بار هم به دفتر خانم عبادی مراجعه و وی را تهدید کرده بودند، علنی و از مجامع بینالمللی، از سازمان ملل، درخواست رسیدگی فوری کرد. دوم اینکه، چون ما نگران آزادی و سلامت شیرین عبادی و همکارانش هستیم، نامهای به کمیساریای حقوق بشر سازمان ملل نوشتیم، کپی آن را برای دبیر کل سازمان ملل فرستادیم و در آن اوضاع و احوال کنونی را تشریح کرده و از سازمان ملل، چه دبیرکل و چه کمیسار حقوق بشر سازمان ملل، درخواست رسیدگی عاجل کردیم. در همین رابطه: • دفتر کانون مدافعان حقوقبشر پلمب شد • محکومیت پلمب دفتر کانون مدافعان • اروپا پلمب دفتر کانون مدافعان را محکوم کرد • نگرانی کاخ سفید از پلمب دفتر کانون مدافعان |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|