خانه > رادیو سیتی > Jul 2010 | |
Jul 2010نگاهی به فیلم خلیج خلیج سرخمجتبا یوسفیپور: مستند «خلیج» که با عنوان «پناهگاه ساحلی» هم شناخته میشود، امسال موفق شد اسکار بهترین فیلم مستند را از آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا به دست آورد. فیلم همچنین تاکنون در جشنوارههای بسیاری به نمایش درآمده و 24 جایزهی دیگر را از آن خود کرده است. کارگردان این فیلم پیش از این به عنوان عکاس با نشریهی نشنال جئوگرافیک همکاری میکرده است. گزارشی بخوانید دربارهی این فیلم. وانشا رودبارکی، نقاش فرهنگ و تمدن ایرانایرج ادیبزاده: وانشا نقاش طبیعت هم هست. او در شهر رشت بهدنیا آمده. در همانجا نقاشی را نزد استادش سیاوش یحییزاده آغاز کرده، تحصیلات دانشگاهیاش را در رشتهی ریاضیات به پایان رسانده، اما همیشه نقاش باقی مانده است. بیش از بیست سال است که در فرانسه زندگی میکند و از چهرههای شناختهشدهی نقاشی در این کشور است. تازهترین نمایشگاه وانشا رودبارکی در حال حاضر در مرکز جهانی زرتشتیان در پاریس برپاست. «من عشق هستم» و مرگِ اقتصادِ محلیونداد زمانی: از ماه پیش سینماهای آمریکای شمالی در کنار فهرست پر سر و صدای فیلمهای انفجار و کشتار ، مردان تفنگ به دست، انبوه جادو جنبلهای تکنیکی و عشقهای ملودرام، فیلمی ایتالیایی به کارگردانی «لوچا گاداگنینو» را به روی پرده آوردهاند که یادآور افسونگری حقیقی سینماست. فیلم «من عشق هستم» با زیبایی تمام، بیش از هر چیز بازتاب تحولات جهانی است که اقتصاد ملی ایتالیا را نیز از دور خارج میکند. سینمای ایران در هفتهای که گذشت فیلم مبتذل وجود ندارد!امیر محمد بهرامی نوا: در این گیر و دار که همه دادشان از این سینما به فلک رسیده است، تهیهکنندهای پیدا میشود و میگوید؛ در سینمای ایران فیلم مبتذل وجود ندارد. امیر سماواتی، تهیهکننده سینما، درباره ابتذال در سینمای ایران فرمودهاند که «من به کلمات «ابتذال» و «ساده انگاری» اعتقاد ندارم، همه فیلمهاخوب هستند و فیلم بد وجود ندارد. این روزها واژه «ابتذال در سینما» بحث داغ مطبوعات سینمایی و محافل شده و این باعث ناراحتی فیلمسازان شده است. نگاهی به فیلم آغاز«inception» خط باریک میان واقعیت و رؤیامجتبی یوسفیپور: پس از موفقیت فیلمهای بتمن آغاز میکند (۲۰۰۵) و شوالیه تاریکی (۲۰۰۸)، کریستوفر نولان، کارگردان انگلیسی این فرصت را یافته است تا به ایدهای جاهطلبانه در فیلمی با بودجهای بالای ٢٠٠ میلیون دلار جامهی عمل بپوشاند و فیلمنامه ای را که گفته میشود ده سال صرف نگارش و بازنویسی آن کرده است، به صورت فیلم درآوَرد و در یکی از بهترین زمانهای نمایش روانهی پردهی سینماهای جهان کند. به بهانهی رفع توقیف فیلم «پنجمین سوار سرنوشت» پس از سی سال پنجمین سوار سرنوشتمهدی عبداللهزاده: فیلم «پنجمین سوار سرنوشت» پس از سی سال به اکران گذاشته شد. «پنجمین سوار سرنوشت» یکی از این فیلمهاست که در سال ۱۳۵۹ به کارگردانی سعید مطلبی و با بازی ایرج قادری ساخته شد، اما بلافاصله پس از پایان تدوین توقیف شد. ماه قبل نیز نسخههای ویدئویی این فیلم در شبکهی فیلمهای خانگی منتشر شد. به همین بهانه نگاهی داریم به این فیلم و حواشی آن در سی سال گذشته. چشمانداز کاغذیپانتهآ بهرامی: «چشمانداز کاغذی» نام نمایشگاهی است که روز دوازدهم ژوییه با شرکت ۹ هنرمند در نیویورک گشایش یافت. گلنار ادیلی تنها هنرمند ایرانی- آمریکایی این نمایشگاه بود که دهمین نامهی عاشقانهی بین پدر و مادرش را دستمایهی اثر خود قرار داده بود. او برای اثر خود که «بدون تیتر» نام داشت، از تکنیک معماری بهره برده بود. با گلنار ادیلی گفتوگویی انجام دادهام و گزارشی از نمایشگاه وی تهیه کردهام. سینما در غرب مردان روی پلنادر افراسیابی: فیلمهای کاراتهای هنوز هم در غرب طرفداران زیادی دارد. آنها که در سالهای دههی هشتاد میلادی دوران نوجوانیشان را گذراندهاند، ممکن است هنوز «Karate Kid» را به یاد داشته باشند. در فیلم اصلی یک مرد ایتالیایی قد کوتاه تلاش میکرد کاراته یاد بگیرد. در فیلمی که از روی آن فیلم ساختهاند و اکنون در سینماهای غرب اکران شده، جادان اسمیث، پسر ویل اسمیث که از تولیدکنندگان این فیلم است، میخواهد کاراته یاد بگیرد. فیلم هفته: چهل سالگی در میانه ریحانه و پرونده هاوانامسعود نوبخت: فیلم «چهلسالگی» از سایر فیلمهای علیرضا رئیسیان بسیار پختهتر است، و در شرایط کنونی که فیلمها یا به باکسهای تصویری برای جک گفتن و لودگی تبدیل شدهاند یا آثاری که بیدغدغه و بیریشه هستند، این فیلم ساخته شده و صاحب تفکر است و اگر هم این تفکر بهخوبی ارائه نشده است، نباید منکر ارزشهای نهان فیلم شد؛ گرچه هنگام نمایش فیلم در جشنواره فیلم فجر برخی از منتقدان با فیلم ارتباط خوبی برقرار نکردند. گزارشی از تئاترهای لالهزار مرگ درمیزندمهتاب سعیدی: واقعیت چهرهی لالهزار امروز شلختگی و بههمریختگی است و نه چیز دیگر. واقعیت لالهزار امروز، بازار اقتصادی الکتریکی است که زنده است و فروش دارد و خریدار. سینما کریستال تعطیل است. نمیدانم چرا ویترین عکسهای سینما یا تابلو سردر را برنداشته اند. سینما لاله، انبار الکتریکیست. سینما ایران تعطیل است. فقط در ورودی آن به لالهزاریترین شکل ممکن، ساندویچی باز کردهاند و بوی روغن سوخته حال آدم را به هم میزند. گزارشی از روند تهیه و انتشار کتاب «امیدها، رأیها و گلولهها» در گفتوگو با کامران اشتری و سهراب مختاری امیدها، رأیها و گلولههاشکوفه منتظری: چند روز پیش دوستی در فیس بوک من را در عکسی نشانهگذاری کرد. پوستر معرفی یک کتاب بود و طرح روی جلد آن عکسی آشنا؛ عکسی از پیترو ماسترزو، که دو زن را بر پشتبام خانهای در تهران نشان میداد. با دیدن آن عکس میشد حدس زد که موضوع کتاب به ناآرامیهای یکسال گذشتهی ایران برمیگردد. نام کتاب حدسام را به یقین تبدیل کرد: امیدها، رأیها و گلولهها. دربارهی این کتاب با کامران اشتری و سهراب مختاری گفتوگو کردهام. سینمای ایران در هفتهای که گذشت در پی روزنههای امید!امیر محمد بهرامینوا: با تمام شدن جام جهانی، سینمای ایران هم قرار بود به مسیر عادیاش بازگردد؛ یعنی فیلمها روی پرده بیایند، نقد شوند، کارگردانهایشان مصاحبه کنند، و از پرده پایین بیایند. این مسیر درست در یک کشور صاحب سینماست. اما انگار سینمای ما قرار نیست به این زودیها این مسیر را در پیش بگیرد. اتفاقات این چند روزه نشان میدهد سینمای ایران به جای اینکه به تولید فیلم خوب برسد، در پی دامن زدن به حواشی است. معرفی فیلم «منَم همینطور» و سندروم داون یا منگولیسم چه کسی نرمال است؟امیر رسولی: موضوع فیلم «منَم همینطور» (Me too) زندگی مردی است که به سندروم داون مبتلاست و با این حال یک زندگی عادی و طبیعی در پیش میگیرد و حتی موفق میشود که تحصیلات دانشگاهیاش را به پایان برساند. او عاشق زنی زیبا و سالم است و فیلم به زندگی این دو با هم میپردازد. «منَم همینطور» یک فیلم سینمایی و داستانی است، اما با الهام از زندگی «پابلو پیندا» ساخته شده است. نگاهی به سریال «فاصلهها» از نماز اجباری تا بازرسی وسایل اتاق خوابمهدی عبدالله زاده: تفاوت دیدگاهها در دو نسل و «فاصلهها»یی که به این دلیل میان آن دو به وجود میآید، موضوعی است که تازهترین سریال شبکه سوم سیما به آن می پردازد. در این مجموعه تلویزیونی که به کارگردانی حسین سهیلیزاده ساخته شده و هر شب پخش میشود، شاهرخ استخری، دانیال حکیمی، فاطمه گودرزی، حسن جوهرچی، مریم کاویانی و رضا توکلی ایفای نقش میکنند. برابری زن و مرد و نزاع جاودانهنادر افراسیابی: یک سرباز جوان در کرانهی رود به راه خودش میرود. دم دمههای غروب است و نور خورشید چهرهی سه دختر زیبا را روشن میکند. قاعدتاً انتظار میرود که این دختران از سرباز وحشت کنند. اما چنین نیست. یکی از آن سه دختر به طرف سرباز میرود و گردن او را با بوسهای شهوانی گاز میگیرد. در این لحظه این سرباز که در جنگ های داخلی آمریکا شرکت داشته به یک وامپیر خونآشام که از هر نظر تابع و مطیع ماریاست تبدیل میشود. فیلم هفته: لج و لجبازی فیلمی اشتباهی در سینمامسعود نوبخت: «لج و لجبازی» اساسا یک فیلم تلویزیونی است. رسانهی تلویزیون با سینما تفاوت دارد. این نکته را سید مهدی برقعی، کارگردان جوان این فیلم هنوز متوجه نشده است. شخصیتهای بدون عمق، خط سیر فیلمنامهی بسیار بیتعلیق، و دکوپاژی که برای فیلم کوتاه مناسب است، فیلم را به سمت تلویزیونی بودن میبرد. تنها نکتهای که باقی میماند این است که سرمایههای انسانی سینمای ایران مدام در حال هدر رفتن است. گفتوگو با کیانوش رمضانی، کاریکاتوریست و فعال حقوق بشر مقیم پاریس کاریکاتور، اعدام و جنایت مضاعفایرج ادیبزاده: کیانوش رمضانی، کاریکاتوریست و فعال حقوق بشر است. او آدم کمحرفی است و بیشتر میخواهد با کاریکاتورهایش، عقاید و نوع نگاهش را به زندگی بیان کند. پس از انتخابات، کیانوش هم مثل بسیاری از هنرمندان که در جنبش اعتراضی مردم شرکت کرده و فعالیتهای هنریشان را در خدمت جنبش قرار داده بودند، بین «زندان و سکوت» و «تبعید و مبارزه با دیکتاتوری»، آنطور که خودش به تلویزیون کانال پنج فرانسه گفته، دومی را انتخاب میکند. آنجلینا جولی و نقش کلئوپاتراامیر رسولی: در تاریخ سینما مشهورترین بازیگران زن، الیزابت تایلور، کلودت کولبر، تدا بارا، ویویان لی، سوفیا لورن و مونیکا بلوچی نقش کلئوپاترا را بازی کردهاند. کلئوپاترا زیباترین زن تاریخ پیش از میلاد مسیح بود. یک زن فمفاتال که برای حفظ امپراطوری مصر چیزی نداشت جز زیبایی زنانهاش. آخر سر هم وقتی که زیبایی زنانهاش دیگر مؤثر واقع نشد، کارش در بازی قدرت و در عرصهی سیاست جهانیِ روزگار خودش به خودکشی کشید. سینمای ایران در هفتهای که گذشت زنگ خطرِ سینمای ایران شنیده شدامیرمحمد بهرامینوا: عجیب نیست که در این هوای گرم تهران، تنها سرگرمیای که توانست مردم را به سالنهای سینما بکشاند، جام جهانی بود که با قهرمانی اسپانیا پایان یافت. این شبه استادیوم در شبهای گرم جام جهانی این خاصیت را داشت که ورزش و فرهنگ با هم تلفیق شوند و نسل جوان بتواند خاطره مشترکی از آن داشته باشد. در یکی از این کلکلها و کرکریخوانیهای مرسوم این روزها، به پردیس سینمایی ملت رفتم. پیکاسو، کبوتر صلحمحمد عبدی: گالری بزرگ تیت در بریتانیا که یکی از بهترین و شناخته شدهترین گالریهای جهان محسوب میشود، به مناسبت نمایشگاه بزرگی از آثار پیکاسو که در شعبه لیورپول خود ترتیب داده، کتاب قطور و نفیسی درباره این نقاش برجسته به زیور طبع آراسته با این نام دلچسب:«پیکاسو، صلح و آزادی». این عنوان بیراه نیست؛ از این رو که همه میدانند «کبوتر صلح» پیکاسو به عنوان سمبل صلح در تمام جهان پذیرفته شده است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|