خانه > رادیو سیتی > هفت هنر > چشمانداز کاغذی | |||
چشمانداز کاغذیپانتهآ بهرامی«چشمانداز کاغذی» نام نمایشگاهی است که روز دوازدهم ژوییه با شرکت ۹ هنرمند در نیویورک گشایش یافت.
گلنار ادیلی تنها هنرمند ایرانی- آمریکایی این نمایشگاه بود که دهمین نامهی عاشقانهی بین پدر و مادرش را دستمایهی اثر خود قرار داده بود. او برای اثر خود که «بدون تیتر» نام داشت، از تکنیک معماری بهره برده بود و دهمین نامه را در ابعاد دو متر در یک متر بر روی تای دهها نامه به چاپ رسانده بود. نقطهی مشترک همهی آثار این نمایشگاه، استفادههای مختلف از تکنیک چاپ است. این نمایشگاه تا ۱۲ سپتامبر ادامه خواهد داشت. نامههای عاشقانهی دهه ۶۰ نامههای عاشقانهای که در اوایل دههی ۶۰ توسط زنی جوان نوشته شده که همسرش به دلایل سیاسی مجبور به ترک ایران شده و او را با کودکی خردسال در ایران تنها گذاشته است، حس تنهایی، ترکشدگی و عشقی که حوادث سیاسی و اجتماعی آن سالها گرد اندوه بر آن پاشیده، دستمایهی کار هنری دختر آن دو، گلنار ادیلی قرار گرفته است. گلنار، امروز معمار و هنرمند هنرهای تجسمی است. برای نسل گلنار، نگریستن به این نامهها به نوعی دیدن کودکی و جوانیای است که در غباری از چراهای دههی ۶۰ پنهان شده است. در واقع این نامهها داستانهای ناگفتهای دارد که چند نسل آینده را نیز بهخود مشغول خواهد کرد. یکی از ده نامهی عاشقانهای که روی سطح تای دهها نامه نوشته شده، فرم اثر ارائهشده از سوی گلنار ادیلی را تشکیل میدهد. این فرم ویژه، به اثر شکلی معمایی و رازآلود بخشیده، و درعین حال که محتویات آن بهخاطر پرداخت شکل کار، بهراحتی قابل خواندن نیست، با طرح کلی هنرمند هماهنگ است؛ چه برای او نیز خواندن ایننامهها از نظر عاطفی بسیار دشوار بوده است. هفت سال طول کشیده تا گلنار توانسته خود را درگیر بازخوانی این نامهها کند و این مواد خام را دستمایهی آثار هنری خود قرار دهد. گلنار ادیلی که امروز بیش از سی بهار را تجربه کرده است، تا ۱۸ سالگی در ایران زیسته و سپس توانست بهسوی پدر در آمریکا بشتابد، اما این نامه برای او چه معنایی دارد؟ عشق و تنش گلنار ادیلی میگوید: «این نامهها زمانی نوشته شد که پدرم ایران را ترک کرد در همان سالهای اول انقلاب، او پنهانی و غیر قانونی مجبور به ترک ایران شد و ۱۵ سال بین آنها جدایی افتاد و این جدایی در من تاثیر ژرفی گذاشت. در اصل، نامه تا شده و مطالب روی راس تاهای نامه، به چاپ رسیده. راستش میخواستم نامه غیر مستقیم خوانده شود، میخواستم هم به آن عمق دهم و هم کمی ناخوانا باشد ولی نه کاملاً. نامه خیلی احساسی است و موضوعات مختلفی را بین این دو نفر دربرمیگیرد. از یک سو عشقی میانشان وجود دارد و از سوی دیگر این دعوا و تنش که خُب تو گذاشتی و رفتی، احساس تنهایی، ترک شدگی و تنها ماندن با یک بچه. این جدایی من را برای همیشه تغییر داد؛ بهنوعی حالت مطالعه و درمان نیز برای من دارد.» انقلاب و تغییر مسیرها در واقع، این نامهها سرنوشت بخشی از یک نسل است و حرف زدن دربارهی آنها میتواند مشکل باشد. از گلنار میپرسم: حالا که سالها از این موضوع میگذرد چگونه به آن مینگری؟ گلنار معتقد است انقلاب خیلی از زندگیها را تغییر داد: برای من اینکه به زندگی خودم از دریچه شخصی نگاه کنم، حقیقیترین نگاه است. زمانی که پدرم فوت کرد وقتی خانهاش را تمیز میکردم اتفاقی نامهها را پیدا کردم. هفت سال نتوانستم به آنها نزدیک شوم. اما حالا پس از این سالها آنها را دستمایهی کارهایم قراردادم. برایم خیلی سخت بود چون این سالها خیلی به مادرم سخت گذشت. به مادرم زنگ زدم و گریهکنان گفتم متاسفم که این همه سختی کشیدی. ولی او به من گفت که موضوع برایش حل شده و این آزادی را به من داد که روی این نامهها کار کنم. تابستان آینده شاید شاهد نمایشگاه انفرادی او در نگارخانهی «آن» در تهران باشیم. آشپز دیروز، هنرمند امروز نمایشگاه «چشم اندار کاغذی» آثار ۹ هنرمند را به نمایش گذاشته است. نیکولاس توقان، هنرمند فرانسوی، از دیگر هنرمندان این مجموعه بود. او از ۱۶تا ۲۷ سالگی در هلند و فرانسه آشپز حرفهای بود. او تنها فرد خانواده بود که تصمیم گرفت تحصیلات دانشگاهی داشته باشد، بنابراین به دانشکده هنر در آمستردام رفت و پس از دریافت لیسانس، برای دورهی فوق لیسانس در نیویورک بورس تحصیلی دریافت کرد. از او دو اثر بهنام سرزمین به نمایش درآمد، دو تابلو در کنار هم که در ابتدا از تکنیک چاپ استفاده کرده و بعد پرچمهای کوچک را با سوزن روی تابلو نصب نموده و کاروانی از رنگها و پرچمهای کوچک را بهوجود آورده، درست با جزییات یک آشپز ماهر. اما وقتی به اثر نزدیک میشوی، کلماتی مثل ناتو، سازمان ملل و غیره را میتوانی تشخیص دهی که در نگاه اول به اثر، کاملاً در تضادند. برای نیکولاس توقان، سیاست همواره مقولهای پرکشش و جذاب بوده است. او میگوید: مایلم در آثارم در مورد سیاست صحبت کنم ولی از آن دسته آثار هنری که مثل بیانیهی سیاسی هستند، متنفرم. از بیانیه خوشم نمیآید؛ با این وجود، میل به گفتمان سیاسی در من بسیار شدید است. بنابراین، تلاش دارم نمایی از مسائل سیاسی در آثارم نمود پیدا کند بدون آنکه بیانیه سیاسی صادر کنم. آنچه عمدتاً انجام میدهم، طیفی مملو از رنگ و عناصر مختلف است که وقتی به آن مینگری به هیچوجه سیاسی نیست. بعد وقتی دقیقتر میشوی، عناصر کوچکی در آن یافت میشود که به وضعیت سیاسی مربوط است. در پایان، وقتی تماشاگر به آن مینگرد از خود میپرسد، چرا هنرمند از عناصر کوچک سیاسی در این چشمانداز و کاروان بزرگ آمیخته با رنگ استفاده کرده است. نیکولاس توقان اعتقاد دارد که اخبار معمولاً غمانگیز و هولناک است و او به کمک کار هنری پر از رنگ و نشاط و حتی مایههای طنز آلود، به دنبال ایجاد نوعی تضاد در این دنیای پرتنش است. در دو اثری که به نمایشگاه ارائه داده، به دو کشور کوچک استونی و پاناما پرداخته، کشورهایی که معمولاً در مطبوعات از آنها سخنی نیست . او میگوید: مثلاً اگر به رسانههای فرانسه یا آمریکا نگاهی بیندازید، میبینید که موضوعاتشان شبیه به هم هستند. بنابراین، من سعی میکنم سرزمینهایی را در آثارم مطرح کنم که در این رسانهها اثری از آنها نیست، کشورهایی مثل پاناما و یا استونی که هرگز در خبرها یافت نمیشوند. علاقهمندان میتوانند برای دریافت کامل گفتوگو به فایل صوتی ابتدای یادداشت مراجعه کنند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
I wish to see this show . Thanks for covering it . A great job.
-- mina zand ، Jul 29, 2010