تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    

وانشا رودبارکی، نقاش فرهنگ و تمدن ایران

ایرج ادیب‏زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

وانشا رودبارکی، نقاش فرهنگ و تمدن ایران است. از پنجره‌ی فرهنگ ایران به دنیا نگاه می‌کند. تولد میترا، پهلوانان زورخانه با شلوارهای پوشیده از بته‌جقه، برگرفته از سرو آریایی، دماوند سربلند و خلیج همیشه فارس، همه نشانه‌هایی از ایران و فرهنگ ناب آن دارند.

Download it Here!

وانشا نقاش طبیعت هم هست. او در شهر رشت به‌دنیا آمده است. در همان‌جا نقاشی را نزد استادش سیاوش یحیی‌زاده آغاز کرده، تحصیلات دانشگاهی‌اش را در رشته‌ی ریاضیات به پایان رسانده، اما همیشه نقاش باقی مانده است. بیش از بیست‌ سال است که در فرانسه زندگی می‌کند و در حال حاضر از چهره‌های شناخته‌شده‌ی نقاشی در این کشور است.

تازه‌ترین نمایشگاه وانشا رودبارکی در حال حاضر در مرکز جهانی زرتشتیان در پاریس برپاست. تابلوهایی با سوژه‌های طبیعت، شقایق‌ها، خورشید ایران در تابلوهای میترا و خلیج فارس با عقابی که از منطقه‌ی جیرفت کشف شده است و نشانه‌ی زنده‌ای از تاریخ چند هزارساله‌ی این سرزمین و مردمان آن به شمار می‌رود.


وانشا رودبارکی

وانشا رودبارکی خود درباره‌ی این نمایشگاه تازه‌اش به زمانه می‌گوید:

در این نمایشگاه، آخرین کارهای من به نمایش درآمده است. کارهایی است که طی سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ و در این سه سال اخیراجرا شده‌اند. سوژه‌ی کارها باز همان سوژه‌ای است که من همیشه در ذهن خودم داشته‌ام. تکنیک هم همان است؛ یعنی تکنیکی که در گذشته می‌دیدید. منتهی روش انجام کار و چگونگی‌اش کمی متفاوت است. تا حدی به سمت مناظر گرایش دارد. من در این کارها روی روح مناظر بیش‌تر تأکید کرده‌ام؛ روح مناظر، به‌اضافه‌ی حضور شخصیت در بعضی از کارها. درواقع مقایسه‌ای است بین روح طبیعت و روح یک انسان هنرمند.

کنکاش در طبیعت

این نقاش ایرانی طبیعت‌گراست و طبیعت را موضوع مهمی برای انسان می‌داند.

بله. دقیقاً همین‌طور است. من هم طبیعت‌گرا هستم، ولی اگر بخواهید بدانید چرا طبیعت‌گرا هستم، به خاطر این است که فکر می‌کنم طبیعت یک موضوع مهم است برای انسان که در آن زندگی می‌کند. نمی‌شود گفت جنگ یا مبارزه، ولی این کنکاشی که وجود دارد میان انسان و محیط پیرامونش، و به‌خصوص طبیعت، از مدت‌ها قبل وجود داشته و هم‌چنان ادامه خواهد داشت.


four seaison II

ندای ایران

وانشا رودبارکی، با وجود زندگی و کار در خارج از ایران در۲۰ سال گذشته، هم‌چنان رویدادهای ایران را دنبال می‌کند؛ رویدادهایی که روی آثار هنری او هم اثر می‌گذارند. تابلوی «ندای ایران» که در حال حاضر نامزد جایزه‌ی عقاب شهر نیس در جنوب فرانسه شده است، ازجمله‌ی آنهاست.

این هنرمند می‌گوید: «فردای روزی که آن فاجعه اتفاق افتاد، آن کشتاری که در ایران صورت گرفت و آن بانوی جوان ایرانی به آن شکل بسیار ناگوار و تکان‌دهنده کشته شد، پس از دیدن فیلم مربوط به آن، تابلوی ندای ایران را توانستم بسازم که نمایانگر حرکت اعتراضی و جنبش مردم ایران بود. پس از آن چند تابلوی دیگر به‌نام مردان گود درپی تابلوی ندای ایران کشیدم که هنوز به نمایش درنیامده‌اند.»


ندای ایران

شقایق‌های وطن

در نمایشگاه نقاشی‌های وانشا رودبارکی،‌ شقایق‌های سرخ در زمینه‌ی آبی‌رنگ با اندازه‌های بزرگ خودنمایی و تماشاگر را به‌سوی خود جلب می‌کنند. شقایق‌هایی که به‌یاد جان‌باختگان جنگ در ایران کشیده شده است:

«من البته روی موضوع شقایق خیلی نقاشی کشیده‌ام و این تازگی ندارد. ولی این که از چه زمانی خواستم شقایق را با این ابعاد نقاشی کنم، از سال ۲۰۰۸ به بعد بوده است. شقایق برای من یک‌جورایی یادآور دوران جنگ است. در دوران جنگ ایران و عراق من در ایران به‌سرمی‌بردم و از نزدیک شاهد بودم که چگونه جوانان ایرانی به جنگ و تا پای جان هم می‌رفتند و جان‌شان را نثار نگهبانی خاک ایران می‌کردند.

من همواره با این موضوع زندگی می‌کنم و هربار که تابلوی شقایق را نقاشی می‌کنم، در واقع برای شادی روان این عزیزان از دست رفته‌ی ایرانی است که جان‌شان را برای پاسداری از خاک ایران از دست دادند.»


نمونه ازتصویر شقایقها در آثار وانشا

سفر فرهنگ ایران

وانشا رودبارکی تاکید می‌کند که با ایران زندگی می‌کند و بخشی از آن را همه‌جا با خود می‌برد:

«همیشه گفته‌ام که من در خاک ایران نیستم، ولی با ایران زندگی می‌کنم. یعنی بخشی از ایران در موجودیت من هست. فکر می‌کنم که من این دوری را به این ترتیب برای خودم حل کرده‌ام. فلسفه‌ی من این است که به‌هر جا که می‌روم، بخشی از ایران را با خودم می‌برم. برای این که موجودیت من با موجودیت وطنم ایران به‌هم آمیخته‌اند و ازهم جدایی‌ناپذیرند.»


نمایشگاه‌های بعدی او در چین، آمریکا، کانادا، فرانسه و سپس بینال بین‌المللی فلورانس در ایتالیا خواهد بود: «نمایشگاه دیگری که الان دارم آماده می‌کنم و تابلوهایش را فرستادم، نمایشگاهی‌ است که در یکی از ایالات شمالی کشور چین خواهد بود. آنجا یک مرکز فرهنگی تأسیس شده است، به‌اضافه‌ی یک موزه که از من دعوت شده برای افتتاحیه‌ی آن، تابلوهای من به نمایش دربیاید. الان هم حدود صدتا تابلو در پکن هست که آماده‌ی نمایش هستند.

پروژه‌ی بزرگی است و من باید برای آن مدتی در چین بمانم. قبل از آن دو نمایشگاه دیگر هم هست که در آمریکا و در کانادا خواهد بود: در لس‌آنجلس و تورنتو. نمایشگاه دیگری که خواهم داشت، در ماه نوامبر سال آینده، در فرانسه خواهد بود. بعد مجدداً به بینال بین‌المللی فلورانس خواهم رفت.»

قدمت پنج‌‌هزارساله

تابلوی «خلیج فارس»، روایت دیگری از وانشا رودبارکی از این خلیج ایرانی است:

«رنگ‌های اصلی تابلوی خلیج فارس، رنگ آبی است که همان رنگ خلیج فارس است. آبی تیره و روشن. بعد آن رنگ قرمز و نارنجی است. حال برای‌تان توضیح می‌دهم که چرا از این رنگ‌ها و از این سوژه استفاده کردم. سوژه‌ی این تابلو، یک عقاب است؛ عقابی مشابه‌ همان عقاب که در حفاری‌های جیرفت کشف شد. من سعی کردم آن عقاب را با همان ابعادی که داشت در این تابلو بازسازی کنم و در همان جایی بگذارم که کشف شده بود.

البته به طور تقریبی، چون به‌هرحال کاری که من می‌کنم آن قدر دقیق نیست. پس به طور تقریبی در محلی گذاشتم که کشف شده بود. در رابطه با استفاده از رنگ قرمز و نارنجی نیز باید بگویم که مدتی روی گنجینه‌ای که در جیرفت کشف شده بود، مطالعه کردم. قدمتی که این اشیا دارند چیزی است در حدود سه‌هزار تا سه‏هزار و پانصد سال پیش از میلاد. یعنی در کل می‌شود پنج‌هزار تا پنج‌هزار و پانصد سال پیش.

متخصصین و کارشناسانی که از یونسکو، فرانسه و اروپا به آنجا رفته بودند، وقتی این نمونه‌ها را بررسی کردند، متوجه شدند مرجان‌هایی که برای دکوراسیون این اشیا استفاده شده، از خلیج فارس آمده و تنها در خلیج فارس است که ما می‌توانیم چنان رنگی از مرجان‌ها ببینیم. به خاطر همین من زمین ایران را بیش‌تر با همین رنگ کشیده‌ام. این کار برای من بازهم نوعی بیان تاریخ و تمدن ایران بود. با نگاه به اسنادی که در دست داریم، می‌توانیم بگوییم ما بیش از پنج‌هزار و پانصد سال قدمت داریم؛ قدمتی با این زیبایی، با این هنر، با این مهارت و با این دقت.

برای من استفاده از رنگ مرجان‌ها نوعی بیان ارتباط میان قدمت خلیج فارس با ایرانی‌، نژاد آریایی و آراتا بود. آراتا در واقع همان نژادی بود که در منطقه‌ی جیرفت زندگی می‌کردند و همان آریایی‌ها بودند، اما سومری‌ها به آنها آراتا می‌گفتند.»

حالا خلیج فارس، ندا، نماد جنبش آزادیخواهی مردم ایران، مردان گود، دماوند و شقایق‌های وانشا رودبارکی به همه‌ جای دنیا به‌ عنوان نشانه‌های نابی از فرهنگ سرزمین ایران سفر می‌کنند.

سایت آثار وانشا رودبارکی

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

این خانم تابلو هایش را نه از روی قریحه ونه از روی تخیل ،که با کپی از روی عکس - عکسهایی کار خودش یا کار دیگران- کپی میکند.پرتره حسین علیزاده را در همین گزارش ببینید.اصل طرح تقلیدی است ورنگهای اجق وجق کار ایشان

-- بدون نام ، Jul 31, 2010

باید که خاک درگه اهل هنر شویم!

-- Mohsen ، Aug 1, 2010

ایشان 20 سال است که در فرانسه هستند؟؟؟!! فکر کنم کمتر از 10 سال باشد

-- بدون نام ، Aug 1, 2010

پاسخ به بدون نام اول:

شما حق دارید که از یک کار هنری خوشتان نیاید ولی برای نقد آن نیاز به شناخت بیشتری از یکسری مسائل هنری دارید. طرز بیان شما حاکی از عدم این شناخت میباشد.

این مصاحبه برای من جالب و با ارزش میباشد.از سبک نقاشی و قدرت انتقال ایشان بسیار لذت بردم. 

ستاره  

-- ستاره ، Aug 1, 2010

میگویند :
الماس را اگر با لجن آلوده کنی خاصیت درخشش یا برلیانی خود را حفظ میکند.
تو درست همان الماس هستی که کسی نمیتواند آلوده ات کند.
نجابت و پاکی تصویر خودت، معرف شخصیت تست.
نگذارسود جویان از هنر و برزگی تو سوء استفاده کنند

-- روح الله عباسی ، Aug 2, 2010

موفق باشند

-- hamid ، Aug 2, 2010

خواهشان کسی که داره با هنرمندان مصاحبه میکنه خودش هم یک چیزهاییی از نقاشی باید بدونه. این نقاشی ها و رنگها واقعا که زهله میبره. نپخته و تنبل، به هیچ مکتب و سبکی هم ربطی نداره.به ایرانیان خارج از کشور و شعور فرهنگی شان کمی لطف کنید نه توهین!

-- نقاش ، Aug 2, 2010

گرامی هموطنی که نامتان را نمیدانم

تاریخ ورود من به کشور فرانسه ،بنا بر اسناد موجود ، در سال 1991 میباشد. ومن نزدیک به 20 سال است که افتحار زندگی در خاک میهنم را نداشتم و لی همواره با اندیشه ی سرافرازی آن زنگی کردم.
گزارشگر این برنامه دچار اشتباه نشده است.
چرا که در تمام این سالها ، ایشان و جمع زیادی از هموطنان که مدام به نمایشگاهای من میامدند ، از من همایت کرده و باعث پشت گرمی من شدند . من در این فرصت از همگی آنان سپاسگذاری میکنم.

برای شما هم آرزوی سربلندی و خردمندی میکنم.

با مهر

وانشا رودبارکی

-- وانشا رودبارکی ، Aug 2, 2010

1- به نظر من کسانی که از هنرتخصصی اطلاعات کافی ندارند بهتر است که از اظهارنظر خودداری کنند
2- اینکه ایشان چه مدتی ودرکجا زندگی می کنند بحثی شخصی است و ارتباطی به موضوع ندارد . گرچه ایشان در حدود بیست سال درفرانسه زندگی می کنند و این یک واقعیت است ولی نباید فرق چندانی برای خواننده داشته باشد تا اظهارنظرکند
3- سبک نقاشی ایشان اگر شبیه کسی نیست ، یک مزیت است و بعنوان سبکی خاص قابل تمجید است
4- ایشان از نوجوانی به نقاشی علاقه مند بودند و کارهای دوران نوجوانی ایشان نیز در حد خود بسیار تاثیرگذار بود
5- آنانی که ایشان راازنزدیک می شناسند ، با قضاوتی منصفانه ، همواره شاهد ظرافت های طبع ایشان بوده اند و امید که سالهای متمادی این ذوق روزافزون باشد
6- ایشان مایه افتخار ایرانیان داخل و خارج از کشور هستند و بهتراست ما ایرانیان بجای اینکه همواره بدنبال نقد زشت هم میهنان موفقمان باشیم ، ضمن نقد خصوصی و سازنده ، از آنان دربرابر جامعه جهانی پشتیبانی کنیم

-- جاوید ، Aug 3, 2010

az nazare man in khanoom ba inke salhast az vatanesh oon door hastan in chenin ehsase delbastegi va gheirat be iran ro daran ke bayad sar mAshghe kheily az kasaii bashe ke mote asefane ba door shodan az vatan,asle khodeshoono ham faramoosh mikonan.man behetoon be khatere hame chiz haii ke hata yekishoon mitoone eftekhar afarin bashe tabrik migam va az zahamatetoon tashakor mikonam

-- mehrdad eshraghi ، Aug 3, 2010

تقدیم به دوست فرزانه ام وانشا رودبارکی

تصویر تصورت بر بوم مصور باد
از بوم آب و رنگ تا مرز و بوم عشق

از هند و بخارا و نشابور و سمرقند
از هر کجای ملک کهن تا به روم عشق

گیلان سبزنا به شیراز معرفت
هر جا که رود خامه تو ارض روم عشق

جغرافیای فکر بشر تا کجا رود؟
هر جا که نهد پای بود زاد بوم عشق

احساس مجسم شود از شعر شعورت
هر سنگ دماوند به دستت چو موم عشق

گرمای مهر تو چو به خورشید سر زند
سوزد ازل آنچه مدرج به بوم عشق

از بام فلک آتش تو شعله می کشد
آندم که کشی آه بر روی بوم عشق

-- سهیل شریفان ، Aug 4, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)