تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
فیلم هفته: چهل سالگی

در میانه ریحانه و پرونده هاوانا

مسعود نوبخت

فیلم جدید علیرضا رئیسیان فصل اکرانش را روی پرده سینماهای تهران می‌گذراند. رئیسیان، رییس برکنار شده کانون کارگردانان سینمای ایران است که چندی پیش در یک فعل و انفعال بسیار پرچالش، از سمت خود برکنار شد و به او اتهام‌هایی هم مبنی بر رعایت نکردن مصوبات هیات مدیره کانون کارگردانان زده شد.

اکنون در مقطعی که جام جهانی فوتبال، مردم را به نوعی سرگرمی‌زدگی دچار کرده است، «چهل سالگی» علیرضا رئیسیان هم گرفتار همین جریان شده است و مخاطبان سینما هم با این فیلم مثل سایر فیلم‌های روی پرده برخورد می‌کنند. در این میان، علیرضا رئیسیان گرچه بهترین فیلم یک دهه اخیرش را کارگردانی کرده و «چهل‌سالگی» با هر متر و معیاری از «ایستگاه‌ متروک» و «پرونده‌ هاوانا» فیلم بهتری است، ولی ضعف فیلمنامه، آسیب‌های جدی به فیلمی وارد کرده که می‌توانست بهترین اثر سازنده‌اش باشد. چهل‌سالگی این قابلیت را داشت که خاطره خوش «ریحانه» و «سفر» را تکرار کند.

حکایت کارگردان خوش‌ذوق اواخر دهه شصت

علیرضا رئیسیان در طول بیش از دو دهه فعالیت فیلمسازی، فقط پنج فیلم جلوی دوربین برده است که نشان از دیدگاه کاری این کارگردان دارد. «ریحانه» اولین ساخته رئیسیان، نشان از توجه او به شخصیت زن در سینمای زن‌گریز آن دوران داشت. «ریحانه» نام علیرضا رئیسیان را به عنوان کارگردانی خوش‌فکر و توانا در اذهان ثبت کرد.


عزت الله انتظامی و علیرضا رییسیان در پشت صحنه «چهل سالگی»

در گام بعدی، او سراغ فیلمنامه «سفر» رفت و این‌بار از مجرایی دیگر بر شخصیت زن متمرکز شد. تفاوت لحن «ریحانه» و «سفر» را می‌شد به پای خاستگاه متفاوت متن این دو اثر گذاشت. «ریحانه» اقتباسی‌آزاد از داستانی نوشته محمود دولت‌آبادی بود و فیلمنامه «سفر» را عباس کیارستمی نوشته بود. رد و سایه کیارستمی در «سفر» پررنگ به نظر می‌رسید ولی رئیسیان در پرداخت بصری کوشیده بود تا به زبانی مستقل و پالوده دست یابد.

گرایش به سینمای موسوم به «جشنواره‌ای» که در «سفر» مشاهده می‌شد، در فیلم بعدی رئیسیان به شکلی پررنگ‌تر دنبال شد. «ایستگاه متروک» کاملاً ‌بر مبنای مؤلفه‌های فیلم‌های جشنواره‌ای سینمای ایران در ابتدای دهه‌ی ۸۰ ساخته شده بود؛ همان فضاهای اگزوتیک (غریب‌نما)، همان فقر و فلاکت و همان نماهای طولانی که قرار بود حسی از واقعیت را بر پرده سینما متبلور کند. حاصل اما در مقایسه با «ریحانه» و «سفر»، گامی به عقب بود. «ایستگاه متروک» الکن، ملال‌آور و فاقد خلاقیت به نظر می‌رسید. شاید به همین دلیل، رئیسیان کوشید تا به دامان سینمای داستان‌گو بازگردد.

«پرونده‌ هاوانا» قرار بود فیلمی مبتنی بر قواعد ژانر باشد؛ اثری جاسوسی که سینمای ایران کارنامه‌ای قابل قبول در آن نداشت و البته هنوز هم ندارد. «پرونده‌ هاوانا» هم به سنگی بزرگ برای نزدن تبدیل شد؛ ضعیف‌ترین فیلم کارنامه رئیسیان که در آن کوشش برای رعایت قواعد ژانر، یک کمدی ناخواسته را رقم زده بود.


لیلا حاتمی در صحنه ای از «چهل سالگی»

«چهل سالگی» تازه‌ترین فیلم این کارگردان، نه مانند «پرونده هاوانا» و «ایستگاه متروک» ضعیف و ناامیدکننده است و نه همچون «ریحانه» و «سفر» منسجم و قاعده‌مند. «چهل‌سالگی» در میانه می‌ایستد. از سویی سر و شکل حرفه‌ای و ساختار بصری قابل‌توجه‌اش (حاصل همکاری موفق رئیسیان با فیلمبردار و طراح صحنه‌) چشمگیر است و از سوی دیگر، در همراه کردن تماشاگر با شخصیت‌ها ناتوان و ناموفق است. ضمن اینکه «چهل‌سالگی» یکی از معدود فیلمنامه‌های اقتباسی سینمای ایران است که در این سال‌ها از هفت خوان نظارت گذشته و به تولید رسیده است.

و اما چهل‌سالگی

فیلم، اقتباسی است از رمان چهل‌‌سالگی نوشته ناهید طباطبایی که از آثار قابل تأمل ادبیات داستانی این سال‌هاست.


صحنه ای از «چهل سالگی»

فیلمساز تغییرات گسترده‌ای در داستان ایجاد کرده که برای اقتباس سینمایی گریزناپذیر به نظر می‌رسیده. یکی از مهم‌ترین تغییرات، پررنگ‌کردن نقش فرهاد همسر نگار است که در فیلم نقشش را محمدرضا فروتن بازی می‌کند، در حالی که در کتاب تمرکز نویسنده روی شخصیت نگار است. اینکه در فیلم شخصیت فرهاد برجسته شده، فی‌نفسه ایرادی ندارد؛ مشکل از جایی شروع می‌شود که فرهاد کاراکتری پا در هوا، بی‌هدف و بی‌هویت از کار درآمده. به همین دلیل است که مسئله‌اش (بازگشت عاشق‌ قدیمی نگار از سفر پس از ۲۰سال دوری از وطن) نمی‌تواند مسئله تماشاگر شود. همچنان که رئیسیان در پرداختن به کاراکتر نگار هم چندان موفق نیست و باز سایه این تزلزل شخصیتی کاملاً به‌چشم می‌خورد؛ تزلزلی که البته می‌توانست به عنوان ویژگی شخصیتی مورد استفاده دراماتیک قرار گیرد و مخاطب را نیز با خود همراه کند.

این همه در حالی است که نقش نگار را لیلا حاتمی بازی می‌کند که معمولاً با بازی خوبش بسیاری از کاستی‌های نقش‌ها را پوشش می‌دهد ولی در «چهل‌سالگی» حاتمی هم چندان موفق نیست؛ همچنان که محمدرضا فروتن (با لحن و بازی تکراری) و عزت‌الله انتظامی (که نقش‌اش اضافه و در لحظاتی باسمه‌ای و شعاری است) نیز نمی‌توانند کمک چندانی به فیلم رئیسیان کنند. فرزان اطهری هم در نقش رهبر ارکستر و عاشق قدیمی نگار ناموفق و ناکام است.


محمد رضا فروتن در صحنه ای از «چهل سالگی»

مهم‌ترین مشکل «چهل‌سالگی» لحن سردش است؛ لحنی که باعث می‌شود با وجود کوشش و دقت‌نظر کارگردان در خلق میزانس‌های سینمایی، در بازآفرینی رابطه عاطفی میان نگار و کوروش، لمحه‌ای از عشق نیز شکل نگیرد، گرمایی به وجود نیاید و حسی متبلور نشود. همچنین، در پایان فیلم ارجاع به داستان «پادشاه و کنیزک» هم بر غنای اثر نمی‌افزاید و گره‌ای از فیلم نمی‌گشاید و در کل بسیاری از پیرایه‌های «چهل سالگی» (مانند برخی فلاش‌بک‌ها) فقط ضرباهنگ فیلم را کندتر می‌کند.

هرچند کوشش علیرضا رئیسیان برای ساخت فیلمی متفاوت درباره طبقه متوسط در آشفته‌بازار فعلی سینمای ایران، قابل تقدیر است و نیز در برخی سکانس‌ها نشانه‌هایی روشن از تسلط تکنیکی کارگردانی به چشم می‌خورد. اما «چهل‌سالگی» به‌واسطه مشکلاتی که در روند شکل‌گیری داستان، شخصیت‌پردازی و لحن دارد، پیشنهاد چندان مناسبی از سوی سینمای فرهنگی برای مقابله با سینمای مبتذل به‌شمار نمی‌آید.


عزت الله انتظامی در صحنه ای از «چهل سالگی»

نویسنده از اقتباس کتابش راضی است

«چهل سالگی» یکی از معدود آثار اقتباسی سینمای ایران در سال‌های اخیر است. نویسنده کتاب چهل سالگی با رضایت از اقتباس سینمایی آن، می‌گوید لیلا حاتمی بازیگری بوده که هنگام نوشتن قصه به او فکر می‌کرده است.

ناهید طباطبایی همچنین تاکید می‌کند برای افزایش اقتباس ادبی در سینما، نویسندگان و کارگردانان باید انعطاف‌پذیر باشند. طباطبائی به مشکلات اقتباس از آثار ادبی در سینمای ایران و کمبود تعامل بین فعالان عرصه‌های مختلف فرهنگی و هنری در ایران اشاره می‌کند و می‌گوید:

«به هر اثر هنری و ادبی می‌توان از زوایای مختلف نگاه کرد و برای من این نگاه‌های متفاوت جذاب است. من نمایشنامه‌نویسی خوانده‌ام و فیلم زیاد می‌بینم و سینمای اقتباسی مورد علاقه‌ام است، اما هرگز به این فکر نمی‌کنم که اگر کارگردانی بخواهد اثری از من را به فیلم برگرداند باید به آن وفاداری کامل داشته باشد. فیلم عرصه خلاقیت کارگردان است و او باید با توجه به دیدگاه و سلیقه خود اثری را خلق کند. من با رئیسیان صحبت‌هایی درباره قصه و فضای آن کردم و نکاتی را که او مطرح می‌کرد پذیرفتم، ایشان هم نکاتی را که من نسبت به آن حساسیت داشتم رعایت کرد. هر دو طرف باید انعطاف داشته باشند، پافشاری غیرمنطقی هم از طرف کارگردان اشتباه است و هم از طرف نویسنده. خلق هنری در فضایی فارغ از سوء تفاهم اتفاق می‌افتد نه در فضای پرتنش. شاید درست این باشد که نویسنده هنگام نوشتن فیلمنامه در کنار کارگردان و فیلمنامه‌نویس باشد و همه چیز در تعامل مشترک شکل بگیرد اما این وجود ندارد.»


لیلا حاتمی و محمد رضا فروتن در صحنه ای از «چهل سالگی»

یک فیلمساز جدی در جریان روز سینمای ایران

آن چیزی که از برآیند فیلم سینمایی «چهل‌سالگی» ساخته علیرضا رئیسیان متوجه می‌شویم، این است که محصول ارائه‌شده از کتاب ناهید طباطبایی قوی‌تر است. برتری فیلم نسبت به کتاب، بار دیگر این تئوری را مطرح می‌کند که اقتباس از آثار ادبی متوسط رو به پایین، نتیجه منطقی‌تر و بهتری نسبت به اقتباس از آثار ادبی مشهور و معروف دارد.

نکته دیگری که در فیلم «چهل‌سالگی» می‌بینیم و در شرایط فعلی سینمای ایران آن را حائز اهمیت می‌کند، این است که شاهد فیلمی دارای تفکر و دغدغه هستیم ولی این دغدغه به شکل مطلوبی ارائه نشده است.

برای مثال، رابطه عاطفی زن و شوهر قصه «چهل‌سالگی» و اتفاق‌های اجتماعی- سیاسی که برای این شخصیت‌ها رخ داده است منطقی به نظر می رسد و در اجرا هم با بازی خوب لیلا حاتمی و نوع انتخاب میزانسن‌ها برای درآوردن فرم فیلم، کمتر می‌توان اشکال فنی گرفت، اما بخش رابطه شخصیتی که عزت‌الله انتظامی بازی می‌کند با شخصیت محمدرضا فروتن، باعث شده که کمی از فضای ملودرام این فیلم بکاهد و روابط این زن وشوهر را تحت الشعاع قرار دهد.

شاید یکی از دلایل جذابیت‌ فیلم «چهل‌سالگی» نوع نگاهی است که به موسیقی دارد، حال‌آن‌که در کتاب این نگاه موسیقایی بیشتر از هر چیز شبیه یک پز روشنفکری است تا اینکه بار دراماتیک داشته باشد. اما در فیلم، شاخصه نوازنده بودن زن به نوعی خط و ربط دراماتیک ایجاد کرده است و بر خلاف برخی از فیلم‌های سینمای ایران که موسیقی را مساوی با مطربی و الفاظ این چنینی قرار می‌دهند، «چهل سالگی» دست‌کم جایگاه هنر موسیقی را نازل نکرده است.

در مجموع، فیلم «چهل‌سالگی» از سایر فیلم‌های علیرضا رئیسیان بسیار پخته‌تر است، و در شرایط کنونی که فیلم‌ها یا به باکس‌های تصویری برای جک گفتن و لودگی تبدیل شده‌اند یا آثاری که بی‌دغدغه و بی‌ریشه هستند، این فیلم ساخته شده و صاحب تفکر است و اگر هم این تفکر به‌خوبی ارائه نشده است، نباید منکر ارزش‌های نهان فیلم شد؛ گرچه هنگام نمایش فیلم در جشنواره فیلم فجر برخی از منتقدان با فیلم ارتباط خوبی برقرار نکردند.

به هر حال، علیرضا رئیسیان همیشه ثابت کرده است که در جریان امروز سینمای ایران، فیلمسازی جدی است که اگر حتی فیلمی متوسط بسازد، باز هم اثرش قابل تامل است.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)