بفرما! بلاخره خودشو نشون داد ... این آقا تا دیروز میگفت جنبش سبز طیف وسیعی از تفکرات و عقاید رو تشکیل میده ... الان میفرمایند ریشه مذهبی داره ... یه چند وقت دیگه هم حتما اذعان به پذیرش ولایت مطلقه فقیه میکنه ...

امیدوارم این نظر بنده سانسور نشود، فقط خواستم بگویم : زرشک

اکبر گنجی راست میگفت که الان حذف رژیم مناسب نیست ... تا وقتی که یک نیروی جایگزین مناسب وج.د نداره

حق با آقای موسوی است. پیامبر اسلام اهل زندان درست کردن در قلمرو حکومت اسلامی نبود. چون هر کس را که اسلام نمی‌آورد یا دشمن می‌پنداشت از دم تیغ می‌گذراند. به این ترتیب زندان اساسا کارکرد و موضوعیت خود را در چنین قلمرویی از دست می‌داد. نمونه‌‌ی تاریخی‌اش هم طایفه‌ی بنی‌قریظه که به دستور محمد مردانش را کشتند، زنان و کودکانش را به بردگی بردند و اموالشان را میان مسلمین تقسیم کردند.

خطاب به اولین نظردهنده:
آقا رضا!
من فکر کنم که اسم شما هم "ریشه مذهبی" داره ؛ پس اول برو اسم خودتو از "رضا" به "کامبیز" تغییر بده ، بعدا اگه خواستی در مورد ریشه مذهبی جوش بیار !
در ضمن :
امیدوارم این نظر بنده سانسور نشود... !

خیلی جالبه که بی بی سی فارسی هم این حرف موسوی را تیتر خبر کرده بود! یاد دارم که خاتمی در جایی در پاسخ به یک شهروند زرتشتی گفته بود که «ریشه همه ما زرتشتی است.» حالا موسوی هم در جمع طلاب چنین حرفی زده که در حقیقت هیچ معنی خاصی ندارد. چرا این حرف را اینقدر بزرگ کرده اند، نمی دانم.

اقا رضا توقوع دارید اقای موسوی بیرق سرخ بدست بگبرد و بگوید زنده باد کمونیسم ؟ جنابعالی حتما همین روش را می خواهید؟ اما بگذارید موسوی راه خودش را برود و ایشان را به گمراهی نیندارید هرچند ایشان انقدر شعور سیاسی و اجتماعی دارند و به اجتماع ایران اگاه هستند که می دانند در چه زمانی برحسب موقعیت چه بگویند فعلا در حال حاضر نباید تند رفت و خواسته های دور از انتظار عنوان کرد تا در زمان مناسب در حال حاضر وقت این ایرادگرفتن ها نیست

حالا چه رشته مذهبی داشته باشه چه نداشته باشه مردم آخرش یک رفراندم درست و حسابی میخوان تا بگن چی میخوان و چی نمیخوان. تااون موقع هم موسوی داره کارش رو ادامه میده. وزن این جمله رو زیاد نکنین. موسوی خیلی حرفای دیگه ام زده.

جالبه که هیچکس این وسط "تعصب" را محکوم نمی کنه ، یعنی اکثر ما ایرانیها به قول "مسعود بهنود" دچار نگرش "صد در صدی" هستیم و هنوز هم به دنبال "آرمان شهر ناکجاآباد" می گردیم!
به عنوان مثال "مقاله اسماعیل نوری علا" (بنام:محيل و قدرت‌پرست، يا ساده و گيج؟) در سایت گویا را با "بیانیه سیاسی دیروز دادنستان تهران" مقایسه کنید تا "سفید و سیاه" بودن دنیای آنها را و شباهتهای فکری"صد در صدی" ها رو پیدا کنید.

درتاریخ بشریت هرجنایتی که صورت گرفته، ریشه مذهبی داشته. حال این مذهب آسمانی باشد و یا علمی (زمینی). جنبش سبز بعنوان بخشی از جنبش آزادیخواهی مردم ایران فقط با حذف حاکمیت مذهبی قادر بکمک است.

سبز يعنی سرخی خون ندا
گفتن صد حرف تنها با يک نگاه
سبز يعنی حرمت خون حسين
يک شهيد زنده با نام حسين
سبز يعنی ايران من آزاد باد
سرنوشت مردمانش نيک باد
سبز يعنی بزرگان در اوين
دست نامردان مباد ايران زمين
سبز يعنی اشک های مادران
نعره های بی امان ظالمان
سبز يعنی غرق در خون اين وطن
ای بسيجی! خواهرانم را مزن
سبز يعنی ای علی! مالک کجاست؟
ناله ای در دل بگو چاهت کجاست؟
سبز يعنی مير ما آزاده است
در کنار مردمان آماده است
سبز يعنی شيخ ما مرد شجاع
يک پدر در لحظه تلخ وداع
سبز يعنی می رود اين فصل سرد
می شود يک بار ديگر سبزِ سبز
سبز يعنی يک بار ديگر می توان
بارش باران بديد از آسمان
باور و اميد ما در يک کلام:
سبز يعنی "استقامت" تا بهار

آقای جمشید کسی نگفته آقای موسوی بیرق سرخ هوا کنه.
اما یک کاسه کردن عقاید و باورهای مردمی که بخشی از این جنبش هستن و صد البته بسیاری از اونها اعتقادی به اسلام و مذهب ندارن فاجعه آمیز است.
در ضمن موسوی رو ول کن خودش بره نشان از همان فکریتی است که تقدیس و بازتولید خود کامگی بخشی از آن است.
قرار نیست هر چی گفتن بگیم ای ول.

موسوی رژیم را به انحصار و دروغگویی متهم میکنه بعد خودش همان کار رژیم را میکنه. آقای مهندس، اخه چرا الکی میگی که جنبش سبز به همه تعلق داره و بعد همچین حرف مزخرفی میزنی؟ با این حرف به طور رسمی غیر مذهبی ها را از جنبشی که خودت را رهبرش میدانی بیرون انداختی! ظاهرا بیماری تمامیت خواهی در خون مذهبی هاست.

اگر جنبش سبز ریشه مذهبی و انهم چه مذهبی اسسسسسسسلام دارد من دشمن خونی جنبشه سبز هستم و تا انجا که از دستم برمیاد در نابودی ان تلاش خواهم کرد نه تنها من بسیاری را میشناسم که از من بسیار افراطی تر هستن و  دیگه حاضر نیستن حتی یک قدم برای جنبشی بر داردند که با اسسسلام سروکاری دارد این اقا موسوی را ماها بزور تحمل میکردیم برای اینکه میگفت جنبش سبز از همه افکار تشکیل شده معنی این حرف را میتوان گفت حتی دشمنان سرسخت اسلام در این جنبش حضور دارند ولی برای ازادی ایران از دست اسلامگران جنایتکار فعلن با این جنبش همکاری میکنند موسوی و طرفداران این طرزه فکر در اقلیت هستند پس دو یا سه بار فکرکنید و بعد حرف بزنید یا بنویسید

این آقا که داره حرف این حکومت رو می زنه که............

زبان مردم بودن در ان دیار چیز غریبی نیست. وقتی که مردم زبانشان بریده می شود. طبیعی است که هر کس بخود اجازه دهد هم بجای مردم فکر کند هم حرف بزند. همه سردمداران جمهوری اسلامی همواره خود را مردم حساب کرده اند.  

مذهبی ها و بی مذهب ها همه با هم خواهند ماند تا ریشه نادادانی را پیدا کنند و بخشکانند. و تا خرد ورزی و لیاقت گرایی را در جامعه مردمی پایگذاری شود.
بیشتر مردم ایران نمی دانند چرا مذهب دارند و چرا باید از کسی و یا جایی اطاعت کنند!؟
بی گمان اگر مردمی در خدمت ایران و ایرانی باشند و آزاد اندیش باشند همچنین بستری فراهم کنند تا آزادی در مذهب، بیان، گفتار،...داده شود آنگاه روشن می شود که انسان چه می خواهد و این خدای انسان چه می خواهد:
ناصر خسرو در اوج مذهب گرایی شعری را سرود یک بیتش را یادم هست:
خدای از تو طاعت به دانش پذیرد
مبر پیش او طاعت جاهلانه
براستی اگر تازه مذهبی های خردمند در جامعه ای باشندو مذهب را امری درونی و شخصی بدانند بهتر از مذهبی چیز نفهم است که مذهب را برای بیرون و نما نما بخواهند.
اکنون رهبر یک جنبش باید آشکارا بگوید مذهب امری شخصی است و نه در سیاست و نه در فرهنگ و نه در اقتصاد و .... نمی بایست وارد شود.
بگذارید هر کسی هر ایده ای می خواهد داشته باشد آزادی بیان باید داد و برای کسی مزاحمت ایجاد نکرد و موسوی و کروبی هم برای این ها در حال مبارزه با نادانی هستند. بگذاریم راهکارهایی برای نابسامانیهای بزرگی چه جامعه را در گیر کرده پیدا شود!
روشن است که با موسوی شاید بشود گفتگو کرد. با این آدمهایی که امروز دست نشانده هستند نمی شود می شود؟

من نیز از آقای موسوی انتظار دارم که در موضع تکثر گرای خویش باقی‌ بماند و از شارلاتانیسم برخی از مسٔولان دولت غاصب نترسد.آنها که مخالف پیروزی جنبش سبز مردم ایران هستند به هر حال سم پاشی میکنند.
تاریخ پیروزی و سعادت ملت‌ها گواه بر حقانیت تکثر گرائی است. احترام به حقوق همه انسانها، ضامن پیشرفت در دنیای امروز است. جهان امروز و انسان معاصر تّک‌ حزبی و اقتدار مذهبی‌ را بر نمی‌‌تابد. آن چه که باعث پشتیبانی‌ مردم از شما شد این گمان بوده است که شما از این اصل اساسی‌ و بنیادین مردم سالاری حمایت می‌‌کنید. جای تعجب است که ما چه قدر نزول کرده ایم. نسل من روی نیمکت مدرسه و در
حیات مدرسه و در همسایگی با فرزندان همه اقلیت‌ها و اقوام بزرگ شد. کی این داستان خونین آغاز شد؟ و سر نخ این استبداد دینی به دست کیست که این چنین بدیهی‌ترین اصول جامعه مدنی را زیر سؤال می‌‌برد.

با احترام به موسوی و کروبی که در سخت‌ترین شرایط زمانی و حتا در لحظات قربانی دادن از خانواده خود مردم را تنها نگذاشتند و با یاد همان نداها، سهراب‌ها، شیرین‌ها و فرهاد و فرزادهایمان که هرگز نه «کمونیست» بودند و نه رها از مردم و خواست‌های دموکراسی‌خواهی‌شان از این انسان حمایت میکنم.
پرده‌داری با هر نامی چه رضا و علی و رها و چه دزدی از القاب متعدد دیگر چون «ونداد» ایمانی، معلمی که جان خود را در راه احترام به انسانیت به‌ ما هدیه کرد، دردی نه تنها از هیچ انسان و ایرانی کم نکرده و نمی‌کند؛ که خود شمشیر گردن زنیِ آزادی توسط وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران است.
امیدوارم آقای موسوی با آگاهی بر و بدون لغزش در این چرخه‌ی گسترده خشونتِ بظاهر چپ براه خود ادامه دهد.

سپاسگزار‌

در جواب دوست عزیز! آرش

اولا رضا یعنی راضی، از رضایت میآید

دوم اینکه، متاسفانه اسمم رو خودم " انتخاب " نکردم، همونطور که از انتخاب ملیت و زبان و جغرافیایی که در آن زاده شدم معذور بودم...

ایران برای شما آرش ها و کوروش ها و دایوش ها ...

بخاطر اسمم، ملیتم و زبانم متاسفم

خلایق هر چه لایق، همین احمدی نژاد هم از سرتون زیاده

از قدیم گفتن باید همه چیزمان با همه چیزمان جور دربیاید

زنده باشید

برادران و خواهران عزیزم،
این اختلافات همان چیزی است که مخالفان جنبش سبز به دنبال آن هستند. خود را از این سطح بالا بکشیم و انسان ها‌ی درست تری از خود بسازیم. با الفاظ با یکدیگر یکی‌ به دو کردن بچه گانه است. ‌شان و مقام انسانی‌ خود را بالا ببریم. گاه باید فقط صبور بود و تلاش کرد تا به رغم همه بدی ها و سختی ها انسان درستی باقی‌ ماند.

شما را چه میشود دوستان؟ چرا همه داغ کرده اید؟ آقای موسوی که چیزی نگفته، ایشان هم حرف هایی را زده که همیشه زده است. اگر می گوید جنبش ریشه مذهبی دارد این عقیده ایشان است و ایشان یک عضو از اعضای میلیونی جنبش است. من خود آدم مذهبی نیستم ولی فکر میکنم این جنبش ریشه مذهبی دارد ولی این عقیده و تحلیل من است و نیز به این معنا نیست که من در ان جای ندارم. من هم جا دارم و میتوانم عقیده ام را بگویم. ایشان بنا را بر تکثر گرایی گذاشته اند. به عبارت دیگر به جویندگان آزادی برای ایران خوش امد گفته است. اینقدر شلوغش نکنید. مطلب خیلی ساده است. موسوی از ماست بر ما نیست و ما نیز به ایشان خوش آمد میگوییم. حتی اگر اعتقاد داشته باشیم که جنبش ریشه های مذهبی ندارد.