خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و ادبیات > «من جنگ دوم جهانی هستم» | |||
«من جنگ دوم جهانی هستم»فروغ.ن.تمیمی
با مرگ هری مولیش که خود را اغلب با جملهی «من جنگ دوم جهانی هستم» توصیف میکرد، هلند یکی از بهترین نویسندگانش را از دست داد. مولیش مردی با نگاهی نافذ، خوشبین، شیکپوش، سرشار از اعتماد به نفس و به قول بعضی از منتقدان خودشیفته و مغرور بود، تا آنجا که خود را نابغه مینامید. دوستان مولیش اما خودستایی نویسنده را بخشی از شگردهای طنزآلود او برای مقابله با حملات منتقدان و رقیبان ادبی مینامند. مولیش بارها نامزد دریافت جایزهی نوبل شد و متحیر بود که چرا با وجود نوشتن رمانهای مشهوری مانند «سوء قصد»، «دو زن»، «کشف آسمان» و چندین کتاب مهم دیگر که بعضی از آنها به سی زبان هم ترجمه شدهاند، نوبل ادبیات را به او ندادهاند! منتقدان هلندی احتمال میدهند که تعلق نگرفتن این جایزه به مولیش به دلیل شیفتگی وفادارانهی او به فیدل کاسترو، دیکتاتور کوبا بوده است. درگذشت مولیش زیاد غیر منتظره نبود. بعضی از رسانههای هلندی چند روز قبل ازاین واقعه هم یک بار به اشتباه این خبر را پخش کرده بودند. خبرسازان از تشدید بیماری او خبر داشتند و در تدارک تهیهی برنامههایی بودند که اغلب پس از فوت چهرهای ملی انجام میشود. بلافاصله پس از اعلام رسمی درگذشت او، ژورنال پخش اخبار از رادیو و تلویزیون برنامههای ویژهای را به این نویسنده اختصاص داد. دو روز پس از مرگ مولیش بازار کتابهای او دوباره داغ شد. به زودی ناشران هلندی و آلمانی چاپهای جدیدی از رمانهای او را روانهی بازار خواهند کرد. خواندن آثار مولیش بخشی از برنامهی درسی در دبیرستانهای هلند است. به عقیدهی صاحبنظران با مرگ هری مولیش دورهای در تاریخ معاصر هلند به پایان میرسد. او نماد نسلی بود که پس از جنگ اول جهانی به دنیا آمد. تباهی جنگ دوم جهانی را از نزدیک تجربه کرد. در دوران جنگ سرد با وحشت از استقرار پایگاههای اتمی در اروپا به جنبش ضد جنگ پیوست. در انقلاب فرهنگی دههی شصت و هفتاد علیه انواع اتوریتهها بهپاخاست و برای آزادی شورش کرد. علیه جنگ امریکا با ویتنام مبارزه کرد و هوادار انقلاب کوبا و فیدل کاسترو شد.
السبت اتی، نویسنده و تحلیلگر روزنامهی معتبر انارسی، چاپ آمستردام، در مقالهاش به مناسبت مرگ مولیش، منزلت اجتماعی او را با ژان پل سارتر در فرانسه و گونترگراس در آلمان مقایسه میکند. او مینویسد: «مولیش اکسیژن ما بود و چند نسل را با نفسش احیا کرد.» اتی اما در انتهای مقالهاش به انتقاد از او مینویسد: «نظرات سیاه و سفید مولیش در مورد جنگ سرد هرگز تغییر نکردند. درک این موضوع برایش آسان نبود که اگر او فیدل کاسترو را دوست دارد و دستش را میفشارد، بیشتر از دیگران وظیفه دارد که در برابر رژیم بیاعتبار شدهی کوبا دست به افشاگری بزند.» وفاداری مولیش به کاسترو تا به آخر ادامه داشت و او همیشه با تاکید بر درست بودن ایدهآلهای انقلاب کوبا، از این واقعه و شخص کاسترو دفاع میکرد. هری مولیش به حق در کنار خیرارد ریفه و ویلهلم فردریک هرمانس، دو نویسندهی مهم دیگر هلند در نیمهی دوم قرن بیستم قرار میگیرد که هرکدام با خلق آثاری درخشان به غنای ادبیات این کشور در نیم قرن اخیر افزودهاند. اگرچه مولیش هم به خاطر خلق رمانهای خواندنی و هم به دلیل نظرات سیاسی و هواداری از جنبشهای رادیکال اجتماعی، بیش از دو نویسندهی دیگر در رسانهها مطرح بود. او اغلب به برنامههای تلویزیونی دعوت میشد و چهرهی شناخته شدهای برای عموم بود. هری مولیش تولد خود را مدیون جنگ اول جهانی میدانست. جنگی که کارل مولیش، پدر اتریشی او در آن فرماندهی توپخانه بود. او پس از جنگ با آلیس شوایتز، زنی یهودیتبار و آلمانی در هلند ازدواج کرد. هری در ۱۹۲۷ در شهر هارلم به دنیا آمد. ده ساله بود که والدینش از هم جدا شدند. با آغاز جنگ جهانی دوم پدرش که به سمت مدیر بانک کار میکرد برای حفظ جان هری و مادر یهودیاش مجبور به همکاری با اشغالگران آلمانی شد. او توانست با جلب رضایت نازیها جان این دو را نجات دهد، اما والدین مادر مولیش به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شدند و از بین رفتند. پدرش به علت همکاری با آلمانیها پس از جنگ دستگیر و به مدت سه سال زندانی شد. جنگ دوم جهانی تم اصلی بسیاری از آثار مولیش را به خود اختصاص داده است. او فرزند پدری است که با دشمن همکاری میکند؛ مادر یهودیاش میبایست هر روز با سنجاق کردن ستارهی داود بر سینه، به سرکار برود و دوران نوجوانی او در جنگ میگذرد؛ روزگاری که او و مادرش در تهدید دائمی و ترس از دستگیر شدن بهسر میبرند. داشتن پدر ژرمن و مادری یهودی، او را دارای هویتی خاص میکند، هویتی که هرگز او را رها نکرد. به همین دلیل مولیش خود را «جنگ دوم جهانی» مینامید. در کتاب «پروندهی ۴۰۶۱»، نویسنده گزارش مفصلی از دادگاه آیشمن، نازی معروف در اسراییل را بازگو میکند. این گزارش بازگوکنندهی تجربهی شخصی نویسنده از این محاکمه است؛ روایت آگاهی تدریجی او نه تنها دربارهی یک جنایتکار، بلکه دربارهی پدیدهای تاریخی که در آن به جز شخص مجرم، خود نویسنده و هم خواننده بخشی از داستاناند؛ تجربهی منحصر به فردی که از زمان و مکان محاکمه فراتر میرود. ترس از تکرار آشویتسی دیگر، نویسنده را به ترس و نفرتی عمیق از ماشین جنگی دچار میکند. مولیش در تمام تظاهرات علیه جنگ سرد و راکتورهای اتمی در صف اول حضور داشت.
هری مولیش متاثر از گوته شاعر معروف دورهی رمانتیک و توماس مان، نویسندهی سرشناس آلمانی در قرن بیستم بود. از مشخصات سبک او زبان فاخر ادبی، ترکیب واقعگرایی با تخیل جادویی و هم افسانهای نویسنده است. در رمانهایی مانند «سوء قصد» و «کشف آسمان» شخصیتهای داستانهایی که او تحت تاثیر جنگ دوم جهانی نوشته، هرکدام به نوعی با جنگ و عواقب آن درگیرند. هنر مولیش در بررسی موشکافانه و روانکاوانهی اعمال افرادی است که ناگزیر از تسلیم شدن و یا مقاومت کردن هستند. زندگی و مرگ، گناهکاری و بیگناهی، خیانت و وفاداری، پیچیدگی روابط متجاوزان و قربانیان از تمهای اصلی این آثارند. کسانی که مستقیم و غیر مستقیم با نازی مبارزه و یا همکاری کردهاند و سرنوشت فرزندان آنان پس از جنگ، در این آثار مطرح میشوند. دغدغهی مولیش نه سیاه و سفید دیدن خیر و شر، بلکه نشان دادن توامان خوبی و بدی در آدمی و عواقب ناآگاهی و ترس است. در رمان «دو زن» مولیش به رابطهی عشقی میان دو زن میپردازد؛ تمی که به اعتقاد او هرگز از طرف نویسندگان مرد جدی گرفته نشده است. در مشهورترین رمانهای جهان موضوع اصلی داستان اغلب مثلثی عشقی است که در آن یا دومرد و یک زن، یا دوزن و یک مرد زوایای آن هستند. در رمان «دو زن» مولیش، عشق میان دوزن و رابطهی آنها را با یک مرد در قالب داستانی پر کشش بازگو میکند. هرچند که نفر سوم یعنی مرد در داستان حضور دارد. اما رابطهی عشقی میان دو زن برجسته میشود. هری مولیش با نوشتن بیش از پنجاه کتاب در زمینههای گوناگون ادبی تمام جوایز مهم هنری در هلند را دریافت کرد. رمان «سوء قصد» تاکنون پنجاهبار چاپ شده و فیلمی که بر اساس آن ساخته شد، در سال ۱۹۸۶ جایزهی اسکار گرفت. رمان «کشف آسمان» به عنوان بهترین داستان تاریخ ادبیات هلند انتخاب شده است. ترجمهی آثار این نویسنده به زبان آلمانی شهرت و احترام فراوانی برای او به همراه داشت، تا آنجا که به خاطر تاثیر معنوی نوشتههایش در گسترش همبستگی میان مردم هلند و آلمان، عالیترین نشان این کشور را در سال ۲۰۰۲ دریافت کرد. در روز شنبه ششم نوامبر، مراسم رسمی تشیع جنازه هری مولیش از محل تئاتر شهر آمستردام انجام میشود. تابوت او بر عرشهی یک کشتی از کانالهای زیبای شهر عبور خواهد کرد تا در آرامگاه ابدیاش به خاک سپرده شود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|