خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و ادبیات > خبری از رئالیسم جادویی نیست | |||
خبری از رئالیسم جادویی نیستبرگردان: ونداد زمانیv.zamaani@gmail.comمعرفی داستان جدید خانم ایزابل آلنده «جزیرهای در اعماق دریا»1 به چند گردهمایی برای امضای کتاب و خواندن بخشهایی از کتاب توسط نویسنده و تعدادی کنفرانس مطبوعاتی ختم نشده است. این بار سیستم تبلیغاتی وسیعتری که توأم بوده است از تهیه یک پیشپردهی ویدئویی که در رسانههای تصویری به نمایش در آمده است و پخش اخبار دربارهی شخصیت نویسنده و توجه افراطی به زندگی خصوصی خانم آلنده نیز به آن افزوده شده است. انتشاراتی عظیم «هارپر کولینز» سعی وافر کرده است که از آیزابل آلنده یک مارک معروف مصرفی بسازد و به همین مناسبت همه نگاهها به شهرت آلنده و و خیل وسیع طرفدارانش هدایت شد. در این میان، متأسفانه به کیفیت رمان به چاپ رسیده، قابلیتهای ادبی و شخصیتهای رمان کمترین توجه شده است. در اثر جدید خانم آلنده، با وجود هیاهوی لوکسی که ایجاد کرده است نه میتوان ردی از رئالیسم را در آن یافت و نه نشانی از جادو در آن جستجو کرد. قهرمانان داستانهای ایزابل آلنده با وجود ابراز اعمال شگفتانگیز به خاطر قدرت نگارش نویسنده، واقعی و زمینی تصویر میشوند. زنان پر قدرت و سرشار از انرژی، شخصیتهای خردمند وجذابی هستند که توانایی تدارک فضای جادوی را دارند. زنانی که در مرکز ثقل رمانهای آلنده قرار میگیرند و روایتگر جوانب تازه تری از داستانهای رئالیسم جادویی ادبیات امریکای لاتین میگردند. ایزابل آلنده بیتردید گل سرسبد رماننویسی امریکای لاتین است. برتری ادبی که از دهه ٨٠ میلادی با چاپ دو رمان رئالیست جادویی و سیاسی «خانه ارواح » و «عشق و سایهها» تثبیت شده بود.
در دنیای ادبی کاملاً مردانهی ادبیات امریکای لاتین، تأثیر سلیقههای زنانهی ایزابل آلنده این امکان را فراهم آورد تا ادبیات اسپانیا از مرحلهی تفاوتهای جنسیتی عبور کند. به همین خاطر، زنانهنویسی آلنده پس از دورهی طولانی پدرسالاری «گارسیا مارکز» بر ادبیات امریکای لاتین یک استثنای نادر بود. به همین دلائل است که انتشار اثر جدیدی از او همیشه به عنوان مهمترین واقعهی ادبی در ادبیات لاتین یاد میشود. آخرین رمان خانم آلنده «جزیرهای در اعماق دریا» نیز از این توجه برخوردار گشته است. مراسم معرفی کتاب این بار از حد تقدیر و بزرگداشت یک ادیب مشهور پا فراتر گذاشته و بیشتر به مراسم پرحاشیه ستارههای موسیقی راک بدل گشته است. در حین معرفی رمان، مطرح شده است که «جزیرهای در اعماق دریا» داستانی است دربارهی مبارزات دوران بردگی سیاه پوستان، خانم آلنده نیز در مصاحبهها به گونهای آشکار زندگی قهرمان اصلی قصه، بردهای به نام «زاریت» را به شورش بردگان مستعمرات فرانسوی در هائیتی و لوییزیانا ربط داده است. برای نویسندهای در سطح شهرت و توانایی آلنده در نگارش داستانهای تاریخی، هائیتی و لوییزیانا و خصوصیات مشترک مزارع بزرگ تولید شکر و قیام بردهها بهویژه در هائیتی، میتوانست در سبک واقعیتهای جادویی، میدان وسیعی از موضوعات فرهنگی و اجتماعی را در رمان به تصویر و تخیل بکشد. اما به جای آن شاهد یک برداشت شدیداً سطحی هستیم که ادعای بررسی خشم بردهها را درمزارع نیشکر بدون کمترین عمقی یدک میکشد. روایت داستان در سادگی تمام از بعضی از شگردهای همیشگی آلنده سود جسته است که قهرمان اصلیاش یک زن است (زاریت) و زندگی قهرمان زن از کودکی تا میانسالی با پایانی امیدوار کننده در آن روایت میگردد.
ماجرای اصلی دربارهی زاریت بردهی ٩ سالهای است که توسط رئیس مزرعه خریده میشود تا او را به نوعروس خود هدیه بدهد. زاریت مثل سایر بردهها تحقیر و اذیت را تجربه میکند، مورد تجاوز قرار میگیرد و بدون هیچ مروتی بارها در حد حیوانات مزرعه با او رفتار میشود. با همهی این مصائب، زاریت به خاطر خصوصیات فردی از درون ستم مقهورکنندهی بردگی سرافراز بیرون میآید. معشوقه یکی از اربابان شدن اورا از زندگی بردگی کمی دور میکند و در بحبوجهی شورش بردگان، ضمن ایجاد رابطهی عاشقانه با یکی از رهبران شورشیان باعث نجات اربابی میگردد که از او یک دختر دارد. بعدها در محل زندگی جدید در لوییزیانا، نجات ارباب سابق برای او رهایی از برده بودن را به ارمغان میآورد ودر دوران آزادیاش ضمن ارتباط با مردی که دوستش دارد بچههای آزاد نیز به دنیا میآورد... مشکل اصلی و آزاردهندهی داستان جدید آلنده ازهمین پایان خوش آغاز میگردد، چطور میتوان باور کرد که در لوییزیانای ١٨٠١ میلادی، داستان عاشقانهای به این زیبایی با سرانجامی خوش امکانپذیر است؟ ناگفته نماند که حتی بعد از یک قرن بعد از شورش بردگان نیز، جنوب آمریکا به بردگان و بردگان سابق روی خوش نشان نداده است. گویی خانم آلنده به ضرب قلم رئالیسم جادویی، تاریخ را در هوا معلق نگه داشته است. همزمان با دقت آگاهانهی آلنده درچیدن صحیح همهی وقایع و شخصیتهای تاریخی که مصادف بوده است با شورش بردگان هائیتی و تلاش شان برای ایجاد کشوری مستقل، حضور عوامل و عناصر تاریخی بدون کمترین تماسی عاطفی در داستان این شبهه را ایجاد میکند که نویسنده فقط برای ادای وظیفه آنها را در لیست بایدها و نبایدهای تاریحی داستان خود قرار داده است. وقتی که شاهد دقت بیحد و حصری باشیم که نویسنده درتوضیح جزئیات زندگی روزمره مردم هائیتی از خود نشان میدهد، تاریخینماییهای سطحی داستان بیشتر از پیش تصنعی جلوهگر میشود. بهاء دادن به عناصری که در درجه اول باعث تحتالشعاع قرار دادن رخدادهای اصلی جنبش هائیتی میگردد، به خوانندگان اجازه نمیدهد تا تصویری همه جانبه و عمیق از واقعه، پیامدهای آن و حتی دلائل پیدایش آن پیدا نمایند.
تأکید تبلیغاتی که برای رمان «جزیرهای در اعماق دریا» شده بر این اساس است که خوانندگان کتابی خواهند خرید که با زیبایی و از دریچهی چشم زن بردهای به نام زاریت به شورش بزرگ بردگان هائیتی میپردازد، ولی بخش اعظم داستان به جزوهی آموزشی دربارهی مذهب و موسیقی بردهها، اهمیت بتهای مذهب باستانی «وودو»، ماجراهای خارقالعادهی جذاب دربارهی زندگی و فعالیتهای جنسی بردههای دو رگه « مولاتو» و از همه بیربطتر پرداختن به جزئیات دوخت و تزئین لباس رهبر سفیدپوستان در روز اعدام رهبران شورشیان در ملأ عام منحصر شده است. خوانندگان جدی رمان خانم آلنده شاید میتوانستند اشتباهات تاریخی داستانی که ادعای بازنویسی یک واقعهی مهم تاریخی را بر دوش میکشد را نادیده بگیرند، ولی از بیرنگ و لعاب بودن ماجراهای عاشقانهی داستان نخواهند گذشت. ماجراهای بسیار طولانی از زندگی روسپیای که در خانهی اربابان سفید در رفت و آمد است، شخصیتی درجه دوم در داستان که خواننده ناچار است جزئی ترین احساسات و وقایع جنسی بی پایان او را دنبال کند، در حین خواندن رمان اولین واکنش منفی را به وجود میآورد. خانم آلنده که تبحری شگرف در به تصویر کشیدن احساسات سرکش جنسی قهرمانان زن داستانهایش دارد و آنها را در رمانهای قبلی با قدرت تمام به نمایش گذاشته است در برخورد با روابط عاشقانه « زاریت » نیز از مرز کلیشههای رمانتیک عبور نمیکند و صحنههای عشقبازی بین او و بردهی شورشی «گامبو» را در ناخوشایندترین حالت ممکن به تصویر میکشد. برای مثال میتوان به شب قبل از حملهی شورشیان به مزرعهی اربابی - محلی که زاریت و فرزندانش در آن زندگی میکنند - اشاره کرد. موقعیت دراماتیک مهمی در شرف تکوین است، مزرعه قرار است به آتش کشیده شود و زندگی بردگانی که در آن مشغول به کار هستند و آیندهی بچههایی که زاریت همه زندگیاش را صرف آنها کرده است در خطر است، ولی نویسنده با چرخش قلم همهی تهدیدهای واقعی را به گوشهای پرت میکند و انرژی جنسی زاریت را در تب انتظار برای همخوابگی با معشوقهی شورشیاش به نثر می کشد. شاید انتقاد بدون ملاحظه نویسندهای با توانمندیهای ثابت شده که نشان داده است توانایی خلق ادبیاتی در سطح جهانی را دارد عملی کفرآمیز جلوه کند، نویسنده ای که قهرمانان زن داستانهایش به بازیگران اصلی در تاریخ معاصرتبدیل شدهاند ولی این همه دلیل کافی نخواهد بود برای توجیه نوشتن داستان بد در رمان «جزیرهای در اعماق دریا». Island Beneath the Sea ,Isabel Allende
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
در اروپا نیز از کار تازه خانم ایزابل آلنده استقبال نشده است.
-- بدون نام ، May 10, 2010می دونم که برای همه جا افتاده و به اصطلاح یه اشتباه متداوله و شاید عوض کردنش کمی سخت ولی اسم این خانوم ایسابل آینده(ی قبل نون مکسر)، در بعضی مناطق اسپانیایی زبان آجنده (ج قبل نون مکسر) و در آرژانتین آژنده (ژ قبل نون مکسر) تلفظ می شه و هرگز و هرگز آلنده خونده نمی شه.
-- احسان کاظمی ، May 12, 2010