تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
ادبيات مقاومت

روزانه در فرصت طنز

بخشی از ادبیات، بویژه ادبیات مقاومت هر جامعه‌ای، با زبان طنز بیان می‌شود. گرچه در فضای امنیتی، طنز معمولاً لباس آهنین می‌پوشد، ولی در لباس آهنین نمی‌توان کلمات ظریف و لطیف و گل و بلبل تولید کرد. گاه کلمات طنز می‌تواند چنان در عمق جان خواننده بنشیند که: «آخ قربون دهنت، زدی توی خال»!
و گاه این کلمات فرصتی به مردم می‌هد که نفسی بکشند.

جامعه اما در شرایط سخت به طنز رو می‌آورد و چون فرهنگ عامه امضای خاصی پای نوشته‌ها و گفته‌ها ندارد، حد و مرزی هم در میزان تندی و صراحت‌اش وجود ندارد.

زمانی که تراژدی به اوج می‌رسد، کمدی آغاز می‌شود. و طنز یک رشته از کمدی است که در آثار نویسندگان، طنزپردازان و نیز مردم کوچه و بازار نمود می‌یابد. گونه‌ی دیگر طنز با عنوان جوک در افواه تولید می‌شود و بین مردم می‌چرخد. هر چقدر شرایط سخت‌تر باشد، دندان‌های طنز و جوک گزنده‌تر و تندتر است. فرهنگ عامه حتا واژه‌سازی می‌کند، فرهنگ‌سازی می‌کند، واژه‌ها و ترکیب‌هایی می‌سازد و معنا می‌کند که بتواند سختی روزگار را تحمل کند.

Download it Here!

یکی از نمونه‌ها واژگان و ترکیب‌هایی‌ است که در همین چند روز تولید شده و مورد استفاده قرار گرفته است. مثلاً:

طرف خیلی صدا و سیماست: یعنی طرف خیلی خالی می‌بندد یا واقعیت را برعکس نشان می‌دهد.

یارو خیلی کامران نجف‌زاده‌‌ است: این اصطلاح که چه عرض کنم، این فحش خیلی کاربرد دارد. چون چندین لنترانی را هم در خود جای می‌دهد. یعنی طرف خیلی دغل، شارلاتان، وطن‌فروش، بدبخت، خاک برسر، بی‌همه‌چیز، دوقرانی و عقده‌ی متحرک است.

طرف از اون تأیید رهبری‌ شده‌هاست: یعنی می‌خواهند به ما زورچپونش کنن.

قضیه خیلی بیست و سی ‌یه: این برمی‌گردد به برنامه‌ی بیست و سی صدا و سیما که یعنی قضیه خیلی بندتنبانی و آبدوغی است.

حرفت در حد بیست و چهار میلیون رأی احمدی‌نژاد بود: یعنی خیلی دروغ‌ات گنده بود، یک کم کوچکترش کن که باورمان بشود.

مگه وزارت کشوره؟: یعنی مگر خم رنگریزی است، یا حوض نقاشی است که مرد صورتگر بندازند توش و چی‌توز بکشند بیرون.

یارو خیلی نوکیاست: یعنی از آن خبرچین‌های دبش است یا یک خائن حرامزاده است.

مثل جنبش سبز می‌مونه: یعنی دیر و زود داره، ولی سوخت و سوز نداره.

حساب طنزپردازان و طنزنویسان اما جداست. آنها چیزهایی در ترکیب جامعه و چهره‌ی سیاستمداران می‌یابند که بتوانند دفرمه‌اش کنند و یا با بزرگ‌نمایی‌اش تصویر دیگری برای شادکردن جامعه و برای ایجاد فضای تحمل بسازند. طنز هنری است که سازنده‌اش به شادی و سرخوشی و تحمل جامعه‌اش می‌اندیشد.

یکی از طنزنویسان ارزشمند معاصر پوریا عالمی است. او هر روز یک ستون در روزنامه‌ی اعتماد ملی دارد که طنزهایش را می‌نویسد. یک نمونه از کارهای جالب او را نقل می‌کنم:

آموزش برنزه کردن در ایران
چون مسئله امروز ایران حواشی انتخابات نیست، و چون مشكل امروز دولت مهرورز نهم و دهم و اینا، سقوط‌های پی‌درپی هواپیماهای روسی نیست، و چون دردسر اقتصاد امروز ایران تحریم‌های جورواجور و چندمرحله‌ای و بلوكه‌كردن پول‌های ایران در اروپا نیست، و چون در كل مملكت كماكان در وضعیت شدید گل و بلبل به سر می‌برد، ما امروز به مهمترین مشغله ذهنی مردم و مسئولان و دلسوزان و اینا پرداخته‌ایم؛ راه‌های برنزه كردن در ایران.

برای برنزه كردن كم‌هزینه می‌توانید:
بیست و پنجم هر ماه، ترجیحاً خرداد ماه، از میدان انقلاب تا میدان آزادی پیاده‌روی كنید. توجه كنید هر چه تعدادتان بیشتر باشد، یعنی بین دو تا سه میلیون نفر، بیشتر و بهتر برنزه می‌شوید.

رأی بدهید. رأی دادن ارتباط مستقیمی با برنزه شدن پوست دارد. چون از فردای آن باید از ساعت ۱۲ ظهر در خیابان‌ها دنبال رأی‌تان بیایید.

لباس‌های شخصی‌تان را بپوشید و با در دست گرفتن جسم سخت یا گذاشتن كلاه مخصوص سر چهارراه‌ها و در میدان‌های اصلی شهر تمام ساعات بعدازظهر را آفتاب مستقیم بگیرید. یادتان باشد فقط آفتاب بگیرید و جو نگیردتان. چون ممكن است به طرف باقی شهروندان با جسم سخت حمله كنید. در كل اگر دقت كنید بیشتر این برادران پوست‌های به شدت برنزه شده‌ای دارند!

در خیابان به حالت سكوت تجمع كنید. در این حالت ماشین‌هایی كه برای رفاه حال عمومی در نظر گرفته شده‌اند به شما آب می‌پاشند. وقتی پوست‌تان خوب خیس شد، آفتاب پوست‌تان را برنزه می‌كند.

در حالت قبلی ممكن است كسانی دنبال شما كنند. شما هم مجبور به فرار كردن شوید. این كار باعث می‌شود پوست‌تان از همه‌ طرف آفتاب بخورد و حسابی برنزه شوید.

به مدت ۲۰ روز تا یك ماه، به دنبال برادرتان یا فرزندتان از كهریزك به تپه‌های دركه و حومه، از آنجا به پزشك قانونی، از آنجا به دادگاه انقلاب، از آنجا به قوه ‌قضائیه، و در كل از آنجا به اینجا، از اینجا به اونجا مراجعه كنید. مهرورزی مسئولان مربوطه باعث می‌شود شما ساعت‌ها پشت در بمانید و آفتاب بگیرید. این سیاست كه برای برنزاسیون مردم در پیش گرفته شده است، پوست شما را در ابتدا كلفت و سپس برنزه می‌كند.

یك راه این است كه پیه كار سیاسی را به تن‌تان بمالید. در این حالت نه تنها برنزه می‌شوید، ممكن است از ته بسوزید.

می‌توانید روبه‌روی پارك ملت همین‌طوری در حالت سكوت بایستید. اینطوری از چند جهت برنزه می‌شوید.

پیشنهاد می‌شود در زیرزمین خانه‌تان به فناوری هسته‌ای دست پیدا كنید. قرار گرفتن در تشعشعات هسته‌ای شما را برنزه و قشنگ می‌كند. و در ضمن یك دانشمند به دانشمندان جوان مملكت اضافه می‌كند.

در استقبال‌های مردمی و خودجوش، از ساعت ۸ نه، از ساعت ۹ نه، از ساعت ۱۰ شركت كنید و زیر آفتاب سوزان سفرهای شهرستانی برنزه و برشته شوید.

یك راه هم این است كه با آقا رحیم مشایی برای صله‌ رحم به بلاد خارجه سفر كنید و آفتاب تابان و سوزان آنجا را به پوست و جان بخرید. ایضاً سفر به تركیه و اینا با آقا مشایی توصیه می‌شود.

یك راه ساده این است كه اگر پول دارید سولاریوم كنید و دردسرهای بالا را نكشید.

اگر این‌طوری برنزه نشدید، شب‌ها برنامه «بیست‌ و ‌سی» را ببینید. با دیدن این برنامه گُر می‌گیرید و برافروخته می‌شوید. گُرگرفتگی و برافروختگی پوست، روح، روان، اعصاب و اینا را، همه را باهم یكهو برنزه می‌كند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

سلام
واقعا عالی بود. دست شما و آقای عالمی درد نکنه
با اجازتون این مطلب رو تو وبلاگم میذارم

-- پریسا ، Aug 26, 2009

salam

-- پریسا ، Aug 27, 2009

آقای معروفی سلام،
با اجازه شما به دلیل زیبایی‌ این مطلبتون و علاقه شخصی‌ به اعتماد ملی‌ و پوریا عالمی، این اسلاید شو رو در یوتوب درست کردم.
http://www.youtube.com/watch?v=AztgbCCwHB0

-- جغد ، Sep 6, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)