خانه > عباس معروفی > این سو و آن سوی متن > ۱۳ آذر، روز جهانی مبارزه با سانسور | |||
۱۳ آذر، روز جهانی مبارزه با سانسورکانون نویسندگان ایران به یاد جانباختگان راه قلم، روز ۱۳ آذر را به عنوان روز مبارزه با سانسور اعلام کرده و از نویسندگان و هنرمندان داخل و خارج، و نيز از انجمن قلم (پن) در سراسر جهان خواسته است تا ضمن به رسمیت شناختن این روز، صدای اعتراض خود را با صدای نويسندگان ايران درآمیزند، و از حرکت نویسندگان ایران در مبارزه با سانسور به هر طریق ممکن حمایت کنند. پس از متن «ما نويسندهايم» که به متن ۱۳۴ نويسنده معروف شده، اين بيانيه يکی از مهمترين اعتراضهای نويسندگان ايران است که در اين سالها منتشر شده. بيانيهای که نويسندگان صراحتاً اعلام کردهاند وضع ایران از بیشتر کشورهایی که در آنها آزادی اندیشه و بیان سلب میشود، وخیمتر است. اين در حالی است که وزارت ارشاد بيش از چهار هزار کتاب را در محاق نگاه داشته، و وزير ارشاد علناً از نويسندگان خواسته است که نوشتنیهای خود را پيش از آنکه بر کاغذ بياورند، در ذهن خود سانسور کنند. گرچه رژيم جمهوری اسلامی، روشنفکرستيزی را از افتخارات خود میداند، و در طول سی سال حکومت همواره بر سر راه آفرينشهای ادبی و هنری مانع تراشيده، و ادبيات و هنر و مطبوعات و نشر را قلع و قمع کرده است، در هيچ دورهای اهل قلم ايران تا بدين حد علنی تحت فشارهای گوناگون نبودهاند، و آفرينشهای ادبی قديم و جديد هرگز تا بدين حد شرمآور مُثله نشده است. روز سيزدهم آذر مصادف با دهمين سالروز قتلهای زنجيرهای، و بهخاطر کشته شدن توهينآميز چند شاعر و نويسنده، قرار است به پيشنهاد کانون نويسندگان ايران، از اين پس به عنوان روز جهانی مبارزه با سانسور خوانده شود، و رسانهها، نويسندگان، انجمنهای فرهنگی و هنری، و نيز پن جهانی اين ننگ تاريخی را به عنوان سند رسوايی نظام جمهوری اسلامی افشا کنند، و عليه فرهنگستيزی، همهی تلاش خود را به کار گيرند. بيانيهی کانون نويسندگان ايران آزادی اندیشه و بیان حق طبیعی هر انسانیست، زیرا به طور طبیعی هر انسانی میاندیشد و هیچ دلیل طبیعی نیز برای جلوگیری از بیان اندیشهی او وجود ندارد. آن چه موجب سلب این حق از انسانی میشود، منافع نظامهایی است که برای تداوم خود در صدد حذف اندیشهی مخالف برمیآیند. به این ترتیب اکنون این حق طبیعی کم و بیش در سراسر جهان- گیریم به درجات مختلف- از سوی مراجع قدرت از افراد انسان سلب میشود. اما سلب آزادی بیان تنها با توقیف کتابها، نشریات و روزنامهها یا جلوگیری از نشر و پخش آثار نویسندگان و اندیشمندان صورت نمیگیرد. حذف فیزیکی صاحبان قلم و اندیشه و تعقیب و آزار آنان نیز شکل دیگری از سرکوب آزادی بیان است. هرساله صدها اندیشمند، نویسنده و روزنامهنگار تنها به دلیل انتشار اندیشهها و عقاید خود یا کوشش برای بیان و افشای واقعیتهای اجتماعی به قتل میرسند، به زندان میافتند، یا به شکلهای دیگر تحت فشار و تعقیب قرار میگیرند. بنا به آمار گزارشگران بدون مرز، فقط در سال ۲۰۰۶، ۹۵ روزنامهنگار کشته و ۱٣۵ نفر زندانی شدهاند. در مورد نویسندگان و اندیشمندانی که صرفاً به دلیل ابراز عقاید و بیان اندیشههای خود کشته یا زندانی شدهاند آماری در اختیار نداریم، اما پیوسته شاهد اخبار پراکنده از این دست نیز هستیم. اما وضع ایران از بیشتر کشورهایی که در آنها آزادی اندیشه و بیان سلب میشود، وخیمتر است. البته جامعه ایران و بهویژه نویسندگان و هنرمندانِ آن سالهاست که با پدیدهی سانسور دست به گریباناند؛ اما ظرف دو سه سال اخیر این پدیده چنان دامنهی گستردهای یافته است که جز قلع و قمع فرهنگی نامی بر آن نمیتوان نهاد. انبوه کتابهایی که ماهها و سالها در انتظار اخذ مجوز در ساختمان ارشاد بر روی هم انباشته میشوند گواه این مدعاست، و این در حالیست که متولیان سانسور مطالب بسیاری از کتابهایی را هم که اجازه انتشار مییابند دستکاری و در آنها اعمال نظر میکنند. علاوه بر این، سینما، تئاتر، موسیقی، وبلاگنویسی، سایتهای اینترنتی و دیگر عرصههای اندیشه و بیان نیز از این دستاندازیها که هر روز شدیدتر میشود در امان نیستند. مجموع این شرایط معنایی جز سرکوب خلاقیت و ممانعت از ابراز وجود نویسندگان و هنرمندان ندارد. دستگاه سانسور در حقیقت نه کلمه و تصویر، بلکه خودانگیختگی و ابراز آن را که حق طبیعی هر انسانیست سلاخی میکند و به این ترتیب حق جامعه را برای برخورداری از ادبیات و هنرِ غیرحکومتی و پیشرو لگدمال میسازد. کانون نویسندگان ایران که دو تن از چهرههای برجسته آن، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، در سالهای اخیر در راه آزادی اندیشه و بیان جان باختهاند، به پیروی از اصول مندرج در منشور خود، در برابر این موج رو به گسترش سانسور که بسیاری از نویسندگان و هنرمندان را در عمل خانهنشین کرده و آثار آنان را در محاق فرو برده است، اعتراض و انزجار خود را اعلام میکند. در همین راستا، کمیته مبارزه با سانسورِ کانون روز ۱٣ آذر را به یاد جانباختگان آذرماه ۷۷ به عنوان روز مبارزه با سانسور اعلام و از نویسندگان و هنرمندان در داخل و خارج کشور میخواهد تا صدای اعتراض خود را با صدای ما درآمیزند. باشد که روزی سایه سنگین سانسور از سر ادبیات و هنر برداشته شود. نویسندگان و هنرمندان در ایران و جهان! کمیته مبارزه با سانسور
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
آقای معروفی
-- همایون ، Nov 15, 2008نوشتن کلماتی جنین در ابتدای مقاله "روز سيزدهم آذر مصادف با دهمين سالروز قتلهای زنجيرهای، و بهخاطر کشته شدن توهينآميز چند شاعر و نويسنده، ..." بیش از هر چیز توهین به خون آن نویسندگان به قتل رسیده است.
کشته شدن و به قتل رسیدن نویسندگان به دست رژیم حاکم چیزی بیشتر از یک توهین به شما و یا به من است.
لطفاً در انتخاب کلمات دقت بیشتری به خرج بدهید تا مطب جدی با طنز تلخ اشتباه نشود.
----------------------------------------
همايون عزيزم
ديکتانورها بسيار آدم کشته اند، مثلاً با شليک گلوله يا تيرباران کردن يا به دار آويختن، اما شاعری را با طناب خفه می کنند و جسدش را در بيابان رها می کنند، می بينيد که حتا "جنايت" هم "توهين آميز" می شود. يعنی آخر جنايت.
من البته ديدم که چکونه گورستان اعداميان را با لودر شخم می زدند، و ديدم که چطور جسد يک اعدامی سال 60 را در گورستان لگد مال می کردند...
شايد واژه و کلمه ای نيافتم، شايد بايد واژه ساخت.