Oct 2010


توقعات نابه‌جا از مردان

ونداد زمانی: دنیای مردانه‌ای که تاکنون بر جهان حکمروایی می‌کرده است با وجود تحولات قرن اخیر و برابری نسبی زنان و مردان، همچنان از طریق بازوهای قدرت خود نظیر مذهب، سیاستمداران و هنر، با سماجت تمام بر طبل توقعات منسوخِ می‌کوبد و توانسته‌ است مردان معاصر که با ارزش‌های کمابیش برابر و در دامن زنان مستقل و توانا رشد کرده‌اند را در موقعیتی ناگوار و متناقض قرار بدهد.



درباره‌ی یادداشتی از مهدی یزدانی‌خرم در شماره‌ی اخیر نشریه‌ی نافه
علیه پوپولیسم مطبوعاتی

حسین ایمانیان: تعارف را کنار بگذاریم، در شرایط کلی حاکم بر مملکت ما، سخت است که شرافت و شجاعت داشته باشی، و به این ترتیب یادداشت‌های جدلی‌ات هم با شهامتی حد‌اقلی لااقل از کسانی که به ایشان حمله می‌کنی نام ببرد، و باز هم درون مطبوعات رسمی باقی بمانی. ماندن در حوزه‌ی رسمیت در شرایط امروز مصداق یکی به نعل و یکی به میخ زدن است و چنین اشخاصی نه‌تنها باید برای نویسنده‌های دولتی پرونده بسازند، و به این ترتیب ماندن‌شان را تضمین کنند.



هشتمین (و آخرین) بخش از مجموعه مقالات «ادبیات سرگرمی و نقد و بررسی آن»، پژوهشی درباره‌ی ادبیات عامه‌پسند
ادبیات سرگرمی در جمهوری اسلامی

اسد سیف: ایران به نسبت پیش از انقلاب از نظر فکری عقب رفته است. رمانِ پیش از انقلاب پاسخگوی کتابخوانان همان دوره بود، رمان پس از انقلاب متأسفانه گام به عقب گذاشت. مردم در عرصه‌ی کتابخوانی شیفته‌ی ادبیات عامه‌پسند شده‌اند. پنداری دهه‌ی بیست و یا حتا عقب‌تر از آن، ایام جنبش مشروطه دارد تکرار می‌شود. نویسندگان جدی ادبیات می‌کوشند خود را با جهان معاصر همگام کنند، اما برای آنها شرایط مناسب فراهم نیست.



هفتمین بخش از مجموعه مقالات «ادبیات سرگرمی و نقد و بررسی آن»، پژوهشی درباره‌ی ادبیات عامه‌پسند
ادبیات سرگرمی در ایران

اسد سیف: با استقبال از رمان‌های ترجمه، تقریباً اکثریت رمان‌های موفق قرن هیجدهم اروپا با تأخیری صدساله به فارسی ترجمه شد. نشر آثار ترجمه شده آن اندازه بود که «مترجمی به عنوان یک حرفه عمومیت یافت». این آثار نه تنها بر خوانندگان تأثیر داشت، باعث شد تا ادبیات نوین ایران با استفاده از موضوعات و محتوای رمان‌های سرگرمی اروپا در ایران شکل گیرد. نویسندگان ایرانی تجربه آغاز کرده، گام به راه داستان‌نویسی نهادند.



گریه‌ی مردانه

ترجمه‌ی ونداد زمانی: طی سال‌های گذشته نسل جدیدی از مجله‌های مردانه پا به عرصه‌ی وجود گذاشته‌اند که به وضوح پی برده‌اند که «مردسالاری» با سرعت تمام در حال رنگ باختن است و به همین خاطر خواهان ارائه‌ی تصویر واقعی‌تری از «مردانگی» در قرن بیست‌و‌یکم هستند. هدف اصلی نشریات مردانه‌ی جدید بازسازی حیثیت و غروری است که در نیم قرن گذشته در مسیر زوال بوده است ولی با سرسختی و لجاجت تمام توسط خودِ مردان انکار شده است.



ششمین بخش از مجموعه مقالات «ادبیات سرگرمی و نقد و بررسی آن»، پژوهشی درباره‌ی ادبیات عامه‌پسند
ادبیات سرگرمی و آزادی انسان

اسد سیف: ادبیات و هنر سرگرمی واقعیت جامعه‌ی امروز است، در جامعه‌ای که دمکراسی در آن حاکم است و فرهنگ چندصدایی را پاس می‌دارد، ادبیات و هنر سرگرمی نیز باید جایگاهی برای خویش داشته باشد. نمی‌توان به بهانه‌ی نامتعالی بودن و یا بهانه‌های دیگر، حکم مرگ آن صادر کرد، اما می‌توان جامعه را به اطلاعات وسیع‌تری مجهز کرد که با بالا رفتن سطح آگاهی عمومی، استفاده از فرآورده‌های ادبی و هنری در مرتبه‌ی بالاتری قرار گیرد.



پنجمین بخش از مجموعه مقالات «ادبیات سرگرمی و نقد و بررسی آن»، پژوهشی درباره‌ی ادبیات عامه‌پسند
ادبیات سرگرمی، زن و عشق

اسد سیف: زن در داستان‌های سرگرمی احساس آرامش می‌کند. او می آموزد که دنیا را از نگاه مردان بنگرد. در این داستان‌ها مردان حامی زنان هستند و زن در پناه مرد و در آغوش او به آرامش می‌رسد. مشکل اما اینجاست که زن در یافتن آغوش پُرمحبت و آرام‌بخش راه مشکلی را باید پشتِ سر بگذارد. زن در داستان‌های سرگرمی با تکیه بر قدرت مرد، صاحب قدرت می‌شود.



بخش دوم
داستان‌های پست مدرن در «شهر باریک»

ونداد زمانی: در بخش اول این مقاله، ضمن تطبیق گوشه‌ای از دیدگاه‌های «سایکوآنالیسیسم»، به شناسایی تکرارِ وسواسیِ «فجایع کابوس‌گونه» در مجموعه‌داستان «شهر باریک» نوشته‌ی خانم آیدا احدیانی اشاره شد. در این بخش مروری داریم بر راویان غیرقابل اعتماد قصه‌های کتاب، راویان پست‌مدرنی که نمی‌خواهند و نمی‌توانند درباره‌ی زنده یا مرده بودن‌ قهرمانان‌شان و حتی واقعی یا خیالی بودن‌ روایت‌های‌شان نظر قطعی بدهند.



چهارمین بخش از مجموعه مقالات «ادبیات سرگرمی و نقد و بررسی آن»، پژوهشی درباره‌ی ادبیات عامه‌پسند
ادبیات سرگرمی؛ کالایی در بسته‌بندی فرهنگی

اسد سیف: در کشورهای استبدادی، ایدئولوژیک و توتالیتر همه مجبورند مثل رهبر و یا حاکم فکر کنند. فرهنگ چندصدایی در آنها راهی ندارد. رژیم خود می‌کوشد تا عرصه ادبیات را دولتی کند و از آن به عنوان ابزار تبلیغی استفاده کند. در چنین شرایطی‌ست که ادبیات متعالی به دام سانسور گرفتار می‌آید و ادبیات سرگرمی، دولتی می‌شود. «اسلامی‌نویسان» پیرامون حکومت در جمهوری اسلامی و ادبیاتی که تولید می‌کنند، در این مورد نمونه‌ای‌ست گویا.



سومین بخش از مجموعه مقالات «ادبیات سرگرمی و نقد و بررسی آن»، پژوهشی درباره‌ی ادبیات عامه‌پسند
ادبیات سرگرمی و قدرت

اسد سیف: ادبیات سرگرمی در روند خویش، همگام با تحولات جامعه، کم‌کم به کالا تبدیل گشته، به شاخه‌هایی هم‌چون ادبیات عاشقانه، پلیسی، تخیلی و کارتن تقسیم شد. در دنیای امروز، ادبیات سرگرمی با بازار در رابطه است. بخشی‌ است که می‌توان آن را با مکانیسم‌های «گُزینش اقتصادی» نیز تعریف کرد. در این رابطه است که، تابع سیاستِ حاکم شده و حکومت‌های ایدئولوژیک مانند حکومت‌های سرمایه‌داری از آن بهره‌برداری سیاسی می‌کنند.



سابقه تاریخی ادبیات سرگرمی

اسد سیف: قرن هیجدهم را دوران شکوفایی ادبیات سرگرمی می‌دانند. تولید این نوع از ادبیات نیز به اوایل همین قرن می‌رسد. فرانسه، انگلستان، و آلمان از جمله کشورهایی هستند که ادبیات سرگرمی در آنها بالید و به دیگر نقاط دنیا صادر شد. در فرانسه، جنبشی را که در نهایت خویش، در سال ۱۸۳۶، به حاکمیت لوئی هیجدهم ختم شد، موج فزاینده‌ای از چاپ و نشر و هم‌چنین خواندن را به همراه داشت. در این سال با گسترش و افزایش تیراژ نشریات، بهای آنها نیز کاهش چشمگیر یافت.



ادبیات سرگرمی و پیشینه‌اش

اسد سیف: سرگرمی جزئی از هستی بشر است. انسان از همان آغاز، با هر اختراع و کشفی کوشیده است تا نیاز خویش برآورده، «بار غیرقابل تحمل هستی» را بر خود تحمل‌پذیر گرداند. تا قرن هیجدهم به طور کلی ادبیات جنبه آموزشی داشت و می‌خواست بر اخلاق عمومی تأثیر بگذارد. ادبیات سرگرمی، آن‌چه امروز از آن استنباط می‌کنیم، محصول قرن هیجدهم است و زاده‌ی دنیای مدرن. آن‌چه که تا این زمان به عنوان ادبیات سرگرمی پذیرفته شده بود، چیزی نبود که باری بر دوش خواننده گذاشته باشد.



شکوه از میل عربانه‌ در قلمرو داستان فارسی

فرشته مولوی: کشش ما ایرانیان به خودرایی و بی‌میلی ما به همرایی و هماهنگی حکایت ناگفته‌ای نیست. شکوه‌ی من اما در اینجا تنها به یک گوشه‌ی بسیار کوچک آن برمی‌گردد: ناهماهنگی برخاسته از بی‌اعتنایی به قاعده‌ها‌ی زبانی در برساخت و کاربرد ترم‌های ادبی‌. این ناهماهنگی در زمان تولید انبوه متن و نبود کنترل کیفیت، با رواج بی‌رویه‌ی ندانم‌کاری‌های زبانی و ادبی هم به زبان و ادبیات آسیب می‌رساند و هم خوانش خواننده را در دست‌انداز می‌اندازد.



«راننده تاکسی» و «یادداشت‌های یک دختر ترشیده»
صمیمیت مجازی در وبلاگ ها –۷

ونداد زمانی: این بار به سراغ دو نویسنده‌ی مطرح در وبلاگستان با نام‌های «راننده تاکسی» و «یادداشت‌های یک دختر ترشیده» می‌رویم که توانسته‌اند با هوشمندی تمام شخصیت‌های ثابتی خلق کنند. از طرفی، حضور راویان همیشگی و ارائه‌ی موضوعات ویژه‌ و از سوی دیگر پشتکار و کیفیت فزاینده‌ی نوشته‌ها، باعث شده است تا دو وبلاگ یادشده در ازدحام بیکران وبلاگ‌نویسی ایرانی جای ثابت و مطرحی را برای خود دست و پا کنند.



نگاهی به شعرهای شیدا محمدی
بوی کاه به مشامم می‌رسد

رباب محب: همیشه با دیدن کاغذ کاهی بوی کاه به مشامم می‌رسد؛ و من بوی کاه را دوست دارم. این بو مرا به روستا می‌برد؛ به سبزی و سادگیِ یک روستای سبز. چنگگ را در دست‌های زنی می‌بینم بر ساقه‌های چیده‌ی گندم. و حالا بوی کاه علاوه بر آنکه این‌همه را در ذهتم تداعی کرده است مرا تا «یاد بیسکویت مادری»، «چای شیرین»، «بوی نان سنگگ» و «خورشیدی در سینی روز» نیز کشانده است.



یوسا، کاوشگر بزرگ حماقت و خشونت

بابک مینا: تقریباً بیشتر رمان‌های یوسا توسط چند دوربین روایت می‌شود. او تکنیک گفت‌و‌گوهای تو‌‌در‌تو را به اوج خود رساند. آنچه اهمیت این تکنیک را در رمان‌های یوسا بیشتر می‌کند، این است که تمام واقعیت داستان از خلال این گفت‌وگوها ساخته می‌شود. گویی واقعیت با تمام خشونت و سختی‌اش چیزی نیست جز گفت‌وگوهایی تودرتو. این جاست که یوسا فاصله‌ای قطعی با شیوه‌ی رمان نو پیدا می‌کند. در رمان‌های او سوژه‌ی انسانی حضوری مداوم دارد.



بخش نخست
روجا چمنکار و «سپید برفی»

ونداد زمانی: به سراغ اشعار خانم روجا چمنکار می‌روم که هزاران خواننده علاقه‌مند و دوستدار شعر برای خود گردآورده است. چندین مجموعه شعر منتشر کرده است و جوایز ادبی را نیز برای فعالیت‌های خلاق خود تدارک دیده است. با احتیاط تمام به سراغ دغدغه‌های ابراز وجود زن جوان و خلاقی می‌روم که ثابت کرده است حرف، ضرورت و مثالی از تبلور روایت شاعرانه ایران را در طی سال‌های متمادی خلق کرده است.



مجوز «شاخ» پس گرفته شد

نادر افراسیابی: دومین مجموعه داستان پیوسته‌ی پیمان هوشمندزاده، نویسنده و عکاس ایرانی که نخستین بار در زمستان ۸۸ زیر عنوان «شاخ» منتشر شد و در تابستان ۸۹ به چاپ دوم رسید، به دستور اداره‌ی کتاب در وزارت ارشاد سلب مجوز شد. «شاخ» نوشته‌ی پیمان هوشمند زاده در سال ۸۸، نامزد دریافت بهترین مجموعه داستان جایزه‌ی روزی روزگاری شده بود و داستان «ها کردن» از مجموعه‌ای به همین نام جایزه‌ی قلم زرین رادیو زمانه در سال ۱۳۸۶ را از آن خود کرده بود.



حضرت محمد فمینیست بوده است

ترجمه ونداد زمانی: عصرا نومانی می‌گوید برای حقوق زنان و عدالت اجتماعی می‌جنگم. برای اینکه نمی‌توانم شاهد آن باشم که زن‌ها در قفس طلایی نگه داشته شوند تا مبادا مظهر پاکی و شرافت لکه‌دار شود. برای این می‌جنگم که نمی‌خواهم نظاره‌گر مجازات زنانی باشم که به خاطر موقعیت جنسی‌شان مجازات می‌شوند. نمی‌توانم راندن زنان به کنج مساجد را تحمل کنم.