تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
چهارمین بخش از مجموعه مقالات «ادبیات سرگرمی و نقد و بررسی آن»، پژوهشی درباره‌ی ادبیات عامه‌پسند

ادبیات سرگرمی؛ کالایی در بسته‌بندی فرهنگی

اسد سیف

در زمانی که کوشیده می‌شود «فرهنگ‌سازی» از طریق رسانه‌های عمومی بر همه‌ی خلاقیت‌های هنری و ادبی تأثیر بگذارد و ارزش واحدی را همگانی کند، ادبیات سرگرمی نیز به ابزاری جهت این کار بدل می‌شود تا در کنار سینمای تبلیغی و برنامه‌های هدفدار سرگرمی در تلویزیون، نقش بزرگی در انحراف ذهن‌ها بر عهده گیرد. و اینجاست که حادثه اتفاق می‌افتد و عرصه‌های فرهنگ نیز انحصاری می‌شوند و انحصارات بر آن سرمایه‌گذاری می‌کنند.

در بررسی ادبیات سرگرمی باید به چند نکته توجه کرد: نخست این‌که، هر متن به تعبیر آلتوسر در قرائت «نشانه‌گرایانه» خود، به موازات خواندن متنی که بر ما آشکار است، باید به متن غایب آن نیز توجه نمود. نشانه‌ها می توانند ما را به خوانشِ متنِ پنهان کمک کنند. به روایتی دیگر، از یک متن می توان به معناهای مختلف رسید. با توجه به این موضوع بررسی جامعه‌شناسانه‌ی ادبیات سرگرمی در شناخت فرهنگ جامعه و چگونگی آن به امری مهم و لازم تبدیل می‌شود.

در دوران شکوفایی انحصارات فرهنگی، انتشارات رونقی دگرگونه می‌گیرند. با به کار گرفتن متخصصان عرصه علوم نظری، هر روز نشریات جدید، کتاب‌های باب سلیقه توده‌ها، سریال‌ها و شوهای رنگارنگ تلویزیونی، موسیقی بازارپسند و... تولید می‌شوند. فیلم‌های سینمایی با استفاده از تکنیک‌های مدرن و آخرین دستاوردهای علوم و فنون، چشم‌ها را خیره می‌کند و در این شرایط است که هر روز شکاف بین روشنفکر و توده عادی مردم عمیق‌تر می‌شود و فاصله آنان طولانی‌تر.


اسد سیف، پژوهشگر و نویسنده «اسلامی‌نویسی»، بررسی دو دهه ادبیات حکومتی در ایران

در ادبیات سرگرمی همه چیز از پیش تنظیم شده است. ایده مسلط با نظمی بی‌نظیر، خواننده را با خود همراهی می‌کند تا در تلاشی بی‌وقفه به هدف رسیده شود. در این راه تخیل و تأمل از مصرف‌کننده سلب می‌شود و در چهارچوب ساختار اثر، ذهن خواننده قربانی هدف تولیدکننده قرار می‌گیرد. نیروی فکری او فلج می‌شود و در برابر واقعیت‌های زندگی به تماشاگری بی‌اراده تبدیل می‌شود. واکنش‌های او نیز ناخودآگاه در عرصه و مسیری خواهد بود که از پیش برایش تدارک دیده‌اند.

اراده و خیال مصرف‌کننده بدین‌سان قالب‌بندی می‌شود و ادبیات از این طریق به ابزار بازتولید یک رفتار تبدیل می‌شود. داستان‌های سرگرمی که به کالا تبدیل شوند، خوانندگان سوژه‌هایی می شوند بی‌اراده که باید بخوانند و بیاموزند و به کار بندند، بی آن‌که بیندیشند. آنان به مجریان بی‌اراده قدرت تبدیل می‌شوند و تولیدکنندگان می‌کوشند تا از طریق آنان یک نوع اخلاق و رفتار جدیدی را بر جامعه همگانی کنند. سوژه‌ها باید از این طریق ابژه‌های تازه‌ای را در زندگی روزمره به کار گیرند.

ادبیات سرگرمی به همراه دیگر «کالاهای سرگرمی» رفتاری را در جامعه بازتولید می‌کند که امروزه می‌توان از آن به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مشکلات امر تعلیم و تربیت نیز یاد کرد1. در کشورهای استبدادی، ایدئولوژیک و توتالیتر این روند به روش و شکلی دیگر، با قصدی مشابه جریان دارد. در این کشورها همه مجبورند مثل رهبر و یا حاکم فکر کنند. فرهنگ چندصدایی در آنها راهی ندارد. رژیم خود می کوشد تا عرصه ادبیات را دولتی کند و از آن به عنوان ابزار تبلیغی استفاده کند.

در چنین شرایطی‌ست که ادبیات متعالی به دام سانسور گرفتار می‌آید و ادبیات سرگرمی دولتی می‌شود. «اسلامی‌نویسان» پیرامون حکومت در جمهوری اسلامی و ادبیاتی که تولید می‌کنند، در این مورد نمونه‌ای‌ست گویا2. ادبیات در کشورهای سوسیالیستی اقمار شوروی نیز، به تقلید از کشور شوراها، به چنین دامی گرفتار آمد. پس از به قدرت رسیدن بلشویک‌ها در بحثِ بر چگونگی و ویژگی‌های ادبیات و هنر پرولتری، سرانجام با رهنمودهای استالین و فرمول‌های ژدانف ادبیات و هنری بنیان گرفت که در نهایت خویش به ابزار و بروشورهای تبلیغی فروغلتیدند.

در کشورهای آزاد، تحت تسلط انحصارات صنعتی، همه آزادند آن‌گونه بیندیشند که می‌خواهند. این اما ظاهر موضوع‌ست، در واقع، انحصارات آزادی را سمت و سو می‌دهند و در نهایت آن را با اهداف خویش می‌آرایند. انسان بی آن‌که بخواهد، آن‌گونه می‌اندیشد که آنان می‌خواهند. بدین‌سان از خصلت دمکراتیک فرهنگ در دمکراسی موجود سوء‌استفاده می‌شود. از گذشته آدمی و تاریخ حیات اجتماعی او آن چیزهایی بزرگ و عمده می‌شوند که برای انحصارات سودآور باشد.

باید توجه نمود که چنین امری هنوز در همه کشورهای غربی یکسان و کاملاً غالب نیست. تلاش نیروهای مترقی و حتا دولت‌های نسبتاً مترقی در برابر انحصارات جهانی را نباید نادیده گرفت. انحصارات، ادبیات سرگرمی را همگانی می‌کنند، در این راه سرمایه‌های کوچک را نابود، و امکان حضور آنان را در بازار محدود می‌کنند. ادبیات در چنین موقعیتی به‌روز می‌شود، آراسته و پیراسته می‌گردد تا در فرآیند انتقال به بازار رقیب‌ها را کنار زند.

ادبیات سرگرمی در زیر چتر انحصارات، سرگرمی را کلیشه‌ای و خوشی و لذت را تجاری می‌کند. در لذتِ از ادبیات سرگرمی، فکر جایی ندارد و لذتی برای فکر نمی‌توان تصور کرد. در این نوع از ادبیات، رنج‌ها سرانجام به سر می‌رسند. اصلاً رنج را باید از یاد برد که خوشی در راه است و خوش‌بینی چاره‌ی مشکلات است. در این نوع از ادبیات شانس و امید کاذب هم‌زمان تبلیغ می‌شوند. در ادبیات سرگرمی هیچ مانع اجتماعی جلوی پیشرفت آدم‌ها قرار ندارد.


در ادبیات سرگرمی همه چیز از پیش تنظیم شده است. ایده مسلط با نظمی بی‌نظیر، خواننده را با خود همراهی می‌کند تا در تلاشی بی‌وقفه به هدف رسیده شود

هر فرد فرودستی می‌تواند به آنی فرادست شود. شانس و ازدواج‌های غیرمترقبه در آن نقش اساسی دارند. دختری ثروتمند عاشق پسری بی‌چیز می شود و یا برعکس. تقدیر بازنمایی می‌شود تا تغییر جایی دیگر صورت گیرد. فال‌بینی، پیش‌گویی‌ها و حوادث همه به ابزاری بدل می‌شوند تا ‌تقدیری ازلی و یاشبه آن را بر خواننده بباورانند. ادبیات سرگرمی به رهایی انسان از بندهای موجود نظر دارد، ولی در واقع، او را به بند می‌کشد و آزادی را از او دریغ می‌دارد تا رهایی موعود را نوید دهد.

در ادبیات سرگرمی ادبیات کالا می‌شود و از هنر تهی می‌گردد. هنر و ادبیات که کالا شد، در مصرف‌پذیری خویش به پول تکیه می‌کند و پول به «تنها ارزش و معیار ارزش‌ها» تبدیل می‌شود. هنر به بند تبلیغات گرفتار می‌آید و تبلیغات، هنر جلوه داده می‌شود. زبان را که ابزار کار ادبیات است به سطح می‌کشانند و از محتوا و بار اندیشگی آن تهی می‌کنند. واژه‌ای را که تاکنون دلالت بر رابطه‌ای مشخص داشت، اکنون تعبیری دگرگونه به خود می‌گیرد و با بر زبان راندن آن نام کالایی بر ذهن تداعی می شود3.

به طور کلی، شخصیت در تبلیغات و کالاهای تبلیغی تجسم می‌یابد نه در فکر و رفتار اجتماعی انسان. در چنین شرایطی، جامعه در موقعیتی قرار می‌گیرد که بخشی از مردم، بی آن‌که اجباری مستقیم از سوی دولت و یا کانون‌های تولید ادبیات سرگرمی بر آنها تحمیل گردد، جذب بازار این فرآورده‌ی عرصه فرهنگ می‌شوند و در رونق آن می‌کوشند. عوامل زیست‌شناختی، مناسبت‌های فرهنگی حاکم و جهان‌بینی و ماهیتِ زندگی مردم به گونه‌ای‌ست که از منظر روحی، روانی و فرهنگی جذب آن می‌شوند.

ادامه دارد

این نوشته پیش از این در نشریه‌ی باران (سردبیر مهمان: بهروز شیدا) در سوئد منتشر شده است.

پانوشت:

1-Günter Waldmann, Literatur zur Unterhaltung 1, Rowohlt Taschenbuch Verlag, Hamburg 1980, S 18

٢- برای اطلاع بیشتر رجوع شود به؛ اسد سیف، اسلامی نویسی (بررسی دو دهه ادبیات حکومتی در ایران) نشر باران، سوئد ١٩٩٩

٣- برای اطلاع بیشتر رجوع شود به؛ فریدون تنکابنی،«پول تنها ارزش و معیار ارزش‌ها»، محتوای این اثر با گذشت بیش از سه دهه از نشر آن، در این مورد هنوز تازگی دارد.

Share/Save/Bookmark

این نوشته پیش از این در نشریه‌ی باران (سردبیر مهمان: بهروز شیدا) در سوئد منتشر شده است.
بخش‏های پیشین:
بخش سوم - ادبیات سرگرمی و قدرت
بخش دوم - سابقه تاریخی ادبیات سرگرمی
بخش اول - ادبیات سرگرمی و پیشینه‌اش

نظرهای خوانندگان

می خواستم برای مشورت در مورد تحقیق درباره فیلم های سرگرم کننده با آقای سیف به ایشان ای میل بفرستم. آدرس ای میل ایشان را می توانید اعلام کنید؟

-- parvaneh ، Oct 21, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)