خانه > پرسه در متن > پرسه در متن > ادبیات سرگرمی در ایران | |||
ادبیات سرگرمی در ایراناسد سیفسنت قصهخوانی را در ایران، آنسان که «شهرزاد» در «هزار و یک شب» پیش میبرد، میتوان در سالهایی بسیار دورتر جستجو کرد، زمانی که قصهخوانی رواج داشت و داستانها از زبانی به زبان دیگر، در ذهنِ آدمها زندگی میکردند. و یا سالهای بعدتر که فردی باسواد داستانی را برای دیگران میخواند. موعظه خود به شکلی داستانگویی بود که موبدان در آیین زرتشت به آن اقدام میکردند. شکل گسترده آن را در داستانسراییهای آخوندها بر بالای منبر می توان پی گرفت.
در همین رابطه است که میتوان از سنت نقالی در فرهنگ ما سخن گفت، چیزی که در بیشتر فرهنگها یافت میشود. نقال در واقع همان کاری را انجام میداد که سالها بعد، با آغاز جنبش مشروطه و گسترش چاپ، در «پاورقینویسی» به کتابت درآمد. نقال با فراز و فرودی که به داستان میبخشد، برای خویش شنونده دایمی پیدا میکند تا بدینوسیله نقالی هر روز تکرار گردد. نقالان چه بسا به اصل داستان توجه کافی ندارند، خلاقیت خویش به کار میبندند و در کش و قوسی لازم، امر نقالی را پیش میبرند1. قرن نوزدهم برای ما مردمی که نتوانسته بودیم همزمان با غرب رشد کنیم، قرن تحول و تغییرات بود. از مصر و سوریه و لبنان گرفته تا ترکیه و ایران و پاکستان جنبشی بنیان گرفت که در ترکیه جنبش «تنطیمات» را پی ریخت و در سوریه و مصر حرکتِ «تجدید حیات» را. در ایران نیز جنبش مشروطه آغاز شد. الگوی غربی در اقتصاد، سیاست، تعلیم و تربیت، دین و ادبیات تأثیر گذاشت. طبقات جدید شکل گرفتند و تحولات اجتماعی رشد نمودند. در چنین بحرانیست که رمان با تأخیری صدساله به کشور ما وارد میشود تا در فروپاشی دنیای کهنه پاسخگو و از جستجوگران دنیای نو باشد. در سالهای نخست، در جدال کهنه و نو، سرانجام تحت تأثیر ترجمه رمانهای اروپایی و همچنین جنبش هویتیابی، رمان تاریخی در ایران شکل میگیرد و پس از آن کمکم گرایشهای دیگر در رماننویسی پدیدار میشوند. در راه نجات کشور، جهت آشنایی با علوم جدید، عباسمیرزا، ولیعهد ایران، عدهای دانشجوی ایرانی را به اروپا میفرستد و بدینوسیله تبادلات فرهنگی ما با غرب آغاز میشود. همزمان با آن، عدهای معلم خارجی برای تدریس در دارالفنون استخدام میشوند و این زمانیست که چاپحانه در ایران تأسیس شده، مطبوعات آغاز به انتشار می کنند2. چاپ روزنامه و گسترش نشر باعث رونق ادبیات شد. ترجمه باعث شد تا فهم و درک ما از ادبیات تغییر کند. روزنامه در این روند نقش اساسی داشته است. همزمان با ترجمه آثار خارجی، نقیبالممالک، همچون شهرزادِ قصهگو، رمان «امیرارسلان» را برای ناصرالدینشاه میسازد که در واقع نخستین رمان ایرانیست. فخرالدوله، دختر شاه، به وقت قصهخوانی نقیبالممالک در اتاق کناری مینشست و سخنان او را مینوشت. امیر ارسلان در سال ١٣١٧، چهار سال پس از مرگ ناصرالدینشاه، به همت فخرالدوله در هفتصد صفحه با چاپ سنگی منتشر شد. این کتاب را میتوان خط رابط نقالی و کتابخوانی در ایران دانست، زمانی که نقالی فروکش میکند و رو به زوال دارد، کتابخوانی آغاز میشود3. جنبش مشروطه در بالا رفتن شمار روزنامهها و گسترش چاپ و نشر اثر فراوان داشت. محمدحسنخان صنیعالدوله (اعتمادالسلطنه) که در فرانسه تحصیل کرده بود، در ترویج روزنامه و تشویق به ترجمهی رمان به فارسی، نقش بزرگی داشت. او خود نیز در کار ترجمه فعال بود. «وقایع اتفاقیه» به عنوان نخستین روزنامه ایران در ١٢٦٧ هجری قمری (١٨٥١ میلادی) منتشر شد. ابتدا به اخبار «ممالک محروسه» میپرداخت و سپس اخبار جهان نیز به آن افزوده شد. ناصرالدینشاه و عدهای از صاحبمنصبان رغبت به خواندن رمان نشان دادند و این خود باعث شد تا رمانهای پاورقی اروپایی به روزنامههای ایران راه پیدا کنند. با استقبال از رمانهای ترجمه، تقریباً اکثریت رمانهای موفق قرن هیجدهم اروپا با تأخیری صدساله به فارسی ترجمه شد.
نشر آثار ترجمه شده آن اندازه بود که «مترجمی به عنوان یک حرفه (در این دوره) عمومیت یافت»4. این آثار نه تنها بر خوانندگان تأثیر داشت، باعث شد تا ادبیات نوین ایران با استفاده از موضوعات و محتوای رمانهای سرگرمی اروپا در ایران شکل گیرد. نویسندگان ایرانی تجربه آغاز کرده، گام به راه داستاننویسی نهادند. پاورقی در واقع همان «رمانهای سریال» فرانسوی هستند که به شکل دنبالهدار در نشریات هفتگی و یا روزانه منتشر می شدند. داستانهایی که به زبان ساده و همهفهم نوشته میشدند و قهرمان داستان نمایندگی بخش «خوب» جامعه را در برابر «بدها» بر عهده داشتند تا از این طریق به زندگی روزمره خواننده تعمیم یابند. با نگاهی به رمانهای ترجمه شده و آثار مشابه ایرانی میتوان به خوبی تأثیر آنها را بازیافت. در آغاز کار، رمانهای تاریخی به نسبت رمانهای اجتماعی و عشقی، اصالت بیشتری دارند و می خواهند نقش تاریخ را هم به شکلی بر عهده بگیرند. در میان مترجمین باید از طاهرمیرزا نام برد که از شاهزادگان قاجار بود و بیوقفه به کار ترجمه اشتغال داشت. «کنت مونت کریستو»، «سه تفنگدار»، «اسرار پاریس» و دهها ترجمه دیگر از او به یادگار مانده است. در این میان، «کنت مونت کریستو» البته پیش از مشروطه به فارسی ترجمه شده بود5. در میان آثار ایرانی که در این ایام منتشر شدهاند، نمیتوان فرق عمدهای بین ادبیات سرگرمی و ادبیات جدی یافت. و این نشانگر این است که نویسندگان خود در ذهن به چنین تفاوتی دست نیافتهاند. «رماننویسان ایرانی، که تنها از طریق خواندن و لذت بردن از رمانهای خارجی به هوس رماننویسی افتاده بودند، از تکنیک رمان و قواعد و اصول رماننویسی اطلاع کافی نداشتند و اکثر رمانهایی که به وجود میآمد تقلید و اقتباس و نظیرهسازی از رمانهای خارجی و آنقدر سست و بیمایه بود که به زحمت خواندنش نمیارزید»6. در میان آثار منتشر شده، رمانهای زیر محبوبتر و پُرخوانندهتر بودهاند: «تهران مخوف» اثر مشفق کاظمی، «ده نفر قزلباش» اثر حسن مسرور، «شهرناز» اثر یحیی دولتآبادی، «روزگار سیاه»، «انتقام» و «اسرار شب» اثر عباس خلیلی، «آشیانه عقاب» اثر زینالعابدین مؤتمن. آثار این نویسنگان پس از چاپ در روزنامه و یا مجله، بعدها به شکل کتاب و یا در چند دفتر منتشر میشد. پس از رمانهای تاریخی، مسائل اجتماعی محتوای بیشتر رمانهای این دوران را تشکیل میداد که در آن، به تقلید از رمانهای اجتماعی غرب، کوشیده میشد تا گوشههایی از زندگی مردم، مشکلات و مفاسد اجتماعی نشان داده شود. «در حقیقت رمانهای اجتماعی برای بورژوازی جوان ایران وسیله دیگری در مبارزه با اشراف و زندگی اشرافی و آلام و مصائب ملی گردید...این رمانها در ادبیات نوین ایران تأثیر بسزایی بخشید»7. با به قدرت رسیدن رضاشاه از رونق ادبیات سرگرمی کاسته نشد. این نوع ادبیات همگام با ادبیات جدی که نوزادهای بیش نبود، به پیش میتاخت. با این تفاوت که حساسیتِ کمتری بر میانگیخت و در رابطه با قدرت حاکم، بیخطر بود. نشر رمانهای تاریخی رو به افزایش نهاد. تاریخ ایران قرار بود از پس گرد و غبار زمانه پشتوانه و حامی قدرت جدید گردد. در داستانهای عاشقانه، عشق ممنوع، ناکام، عشقهای دوران جوانی دستمایهی رمان شدند. روند رونق ادبیات سرگرمی در سالهای نخست حکومت محمدرضاشاه نیز ادامه یافت. در این ایام برخی از پاورقینوسان به عنوان نویسندهای حرفهای با مجلات کار می کردند و در آن واحد چند رمان را همزمان می نوشتند که با نامهای مستعار در نشریات منتشر میشد؛ و این زمانیست که نویسنده حرفهای در عرصه ادبیات جدی وجود نداشت. ابراهیم زمانی آشتیانی از جمله پاورقینویسانی بود که «بیش از نیم میلیون صفحه داستان نوشته است و از این جهت رکوردی در تاریخ پاورقینویسی ایران به جای گذاشته است»8. «عشق و انتقام»، «به سوی روم» در سه جلد، «دلشادخاتون» در هفت جلد، «زیبای مخوف» در هفت جلد، «سلطانه جنگل» در یازده جلد، از جمله آثار اوست که ابتدا به شکل پاورقی در مجله «ترقی»، سپس در صدها دفتر (جزوه) هفتگی پنج ریالی و در نهایت به شکل مستقل، منتشر شدند9.
در این ایام «تیراژ کل مجلات در هفته گاه از مرز ٢٥٠ هزار نسخه می گذشت و به حدود ٣٠٠ هزار نسخه نیز می رسید. این شکوفایی در سالهای بعد از ٢٨ مرداد ١٣٣٢ به اوج خود رسید و هم از سال ١٣٤٨ رو به افول گذاشت»10. جالب اینکه در این سالها پدیده کرایه رمان رواج پیدا می کند. بیشتر کتابفروشان، و حتا بعضی بقالیها قفسه اجاره کتاب دایر می کنند و بدینوسیله آنان که توان خرید کتاب ندارند، با اجاره آن عطش خواندن سیراب میکنند. پس از کودتای ٢٨ مرداد در کنار یک نوع پاورقی همچون «آتشهای نهفته» اثر سعید نفیسی، که میکوشید «احساس شکست و سرخوردگی روشنفکران از فروریزی جنبش دهه سی را منعکس سازد»، ژانر جدیدی در هیئت «داستانهای جاهلی» بر ادبیات سرگرمی اضافه شد. رمان «اسمال در نیورک» اثر حسین مدنی از آن جمله است که با استقبالی بینظیر مواجه میشود و پس از چاپ در مجله «سپید و سیاه» در تیراژ یازده هزار نسخه به شکل کتاب، در طی دو ماه دو بار تجدید چاپ میشود. جاهل این رمان با توجه به نقشی که جاهلها در کودتا داشتند، میخواهد حزب «اسمالیون» را تشکیل دهد. او پس از سفری سهماهه به نیویورک سرانجام به این نتیجه میرسد که در غرب پیشرفتی دیده نمیشود و «یارانش را به قدرشناسی از آنچه در وطن هست ترغیب میکند»11. در زمان حکومت محمدرضا شاه «پاورقیهای مکتوب همچنان ستون فقرات روزنامهها و مجلات محسوب میشد. سانسور و ممیزی بیش از حد ساواک و سپس وزارت اطلاعات و جهانگردی در کار پاورقیها به بهانههای مختلف از یک طرف و ظهور و گسترش تلویزیون ثابت و سپس تلویزیون ملی از سوی دیگر و ارایه سریالهای تلویزیونی اندک پاورقی مطبوعاتی را به محاق تعطیل کشید. به طور کلی، در روز اعلام تعطیل ٦٣ روزنامه و مجله کشور، پاورقی عملاً از قوت بنیادی خود دور افتاده بود (...) در سلطنت محمدرضاشاه پاورقی مطبوعات منحصراً در اختیار اقمار مطبوعاتی دو واحد بزرگ کشور، یعنی مؤسسه اطلاعات و مؤسسه کیهان بود»12. پانوشتها: ٢- برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: دکتر جمشید بهنام، ایرانیان و اندیشه تجدد، نشر فرزان، تهران ١٣٧٥، دو فصل «درآمد» و «رویدادها». ٣- برای اطلاع بیشتر رجوع شود به مقدمه کتابِ؛ محمدعلی نقیبالممالک، امیرارسلان، تصحیح و مقدمه؛ محمدجعفر محجوب. ٤- کریستف بالایی، پیدایش رمان فارسی، مترجمان؛ مهوش قویمی، نسرین خطاط، انتشارات معین- انجمن ایرانشناسی فرانسه، تهران ١٣٧٧، ص ٧٧ ٥- برای اطلاع بیشتر رجوع شود به؛ دکتر محمد غلام، رمان تاریخی، سیر و نقد و تحلیل رمانهای تاریخی فارسی، ١٣٣٢-١٢٨٤، نشر چشمه، تهران ١٣٨١، فصل سوم، رمان تاریخینویسی در ایران ٦- یحیی آرینپور، از صبا تا نیما، انتشارات جیبی، تهران ١٣٥٤، جلد دوم، ص ٢٣٨ ٧- یحیی آرینپور، پیشین، ص ٢٥٨ ٨- صدرالدین الهی، درآمدی بر پاورقینویسی در ایران، ایرانشناسی، سال یازدهم، شماره یک، بهار ١٣٧٨. این تحقیق مختصر که در سه شماره ایرانشناسی منتشر شده، یکی از جامعترین مقالاتی است که در باره پاورقینویسی در ایران نوشته شده. از آنجا که نویسنده خود از چهرههای موفق پاورقینویسی ایران بود، اطلاعات او گسترده و منحصر به فرد است. ٩- محمد غلام، پیشین، ص ٤٤٤ ۱٠- صدرالدین الهی، پیشین ۱۱- حسن میرعابدینی، صدسال داستاننویسی ایران، نشر چشمه، تهران ١٣٣٧، صص ٢٨٨-٢٨٤ ۱٢- صدرالدین الهی، پیشین این نوشته پیش از این در نشریهی باران (سردبیر مهمان: بهروز شیدا) در سوئد منتشر شده است. بخشهای پیشین: • بخش ششم - ادبیات سرگرمی و آزادی انسان • بخش پنجم - ادبیات سرگرمی، زن و عشق • بخش چهارم - ادبیات سرگرمی؛ کالایی در بستهبندی فرهنگی |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|