خانه > خاک > شعر | |
شعریادنامهی بیژن الهی در دفتر «خاک»، رادیو زمانه شادی من، مردنم را کافیستدفتر خاک: وقتی نام بیژن الهی را میشنویم، به شعر سکوت و به جریانی در شعر فارسی که به موج نو شهرت دارد و همچنین به شعر حجم فکر میکنیم. بیش از همهی اینها اما بیژن الهی شاعر سکوت بود؛ شاعری دستنیافتنی که در سکوت زندگی کرد و در سکوت درگذشت. در یادنامهی بیژن الهی در دفتر خاک با او آشنا میشویم و شعری از او به نام «شقاقلوس» را میخوانیم. یادی و خاطرهای از منوچهر آتشی و گذری در دفتری از اشعار محمد حسین مدل از رفتن در جادهها تا آوارگی در کوچههای جهانسهراب رحیمی: آتشی شاعری بزرگ با خصلتهای انسانی و دبیری خردمند و هوشیار بود. نقش مؤثری در پیشبرد شعر نو و معرفی شاعران جوان در همهی این سالها داشت. محمد حسین مدل را بهعنوان شاعری مدرن میشناسم، به این معنی که نگرش او به جهان و اشیاء درونی، ساده و بی آلایش و غیر رمانتیک است. او شاعر کشف لحظههاست. خاطرهای نقل میکنم از آتشی و نگاهی میاندازم به دفتر تازهای از محمد حسین مدل نگاهی به شعرهای روشنک بیگناه کارت پستالهایی که به مقصد میرسدسهراب رحیمی: شعرهای روشنک بیگناه داستانهایی هستند که هرگز روایت نمیشوند. تفسیر اینجا با خواننده است که در آن سوی دیدار، تلاش کند برای به هم چسباندن گوشههای خاطراتی که راوی از سفرهایش در طول زمان و در امتداد مکان فراهم آورده است. تلاش شاعر برای نشان دادن، قابل ستایش است. او زبان مستقیمی در گفتارهایش ندارد و این نقطهی قوت شعرهای اوست. بخش دوم مبانی شعر حجم و رویاییاسماعیل یوردشاهیان اورمیا: یدالله رویایی توجه نداشت که هنر و به خصوص شعر نه تقلید و نه بازگویی واقعیت و هستی و شناخت علت غایی، بلکه نوعی تفسیر و بازآفرینی دگرگون شده از واقعیت است که در زبان، در لحظهی آفرینش روی میدهد و در نهایت از آن عبور کرده به شکل مفهوم حسی ناب در شکل ناب هنری محض ظهور پیدا میکند. حال در هر فرم و شکل و نوع هنری باشد که شعر غایت تمام آنهاست. بخش نخست مبانی شعر حجم و عبور از شعر حجماسماعیل یوردشاهیان اورمیا: یدالله رویایی بهدرستی و زیبایی نظریهی شعر حجم را بر اساس استعداد ذاتیاش در سرایش اشعارش پیاده میکرد و این کار نه بر اساس تفکر قبلی، بلکه بر مبنای شدنی که شده بود، انجام میگرفت؛ چرا که رویایی نظریهاش در شعر را بر اساس سرودههای خودش طرح کرده بود و آنها را در شعرش اجرا میکرد. دفتر خاک با شعری از دکترعلیرضا زرین رفتم به بازارشامبازار شام، شعری که امروز در دفتر خاک از دکتر علیرضا زرین، این شاعری کرمانشاهی مهاجر میخوانید، شعری است که فقط در محیطی آزاد و فارغ از شایستها و نبایستهای ممیزان میتوانست شکل بگیرد. بهراستی که «اعتراف» در معنای گویهها و واگویههای فرد در تنهایی بیکرانش در شهرهای بزرگ جهان و همچنین اشاره به ضرورت بازنگری در چیستی و کیستی فرهنگی انسان ایرانی از مهمترین سویههای ادبیاتی است. نگاهی به: «پنجرهی رو به جهان» منصور کوشان نشانهای شعر در تعبیرهای نوسهراب رحیمی: داستاننویسانی که ریسک میکنند و شعر مینویسند، همواره در خطر روایی شدن هستند. مرز بین شعر و روایت به باریکی مرز خواب و بیداریست یا مرز بین شعورِ واقعیت و جنونِ رویا. کوشان اما در این دفتر به سلامت جسته و ثابت کرده در هر دو عرصه، آفرینشگریست توانا و روایتگری دانا. در شعرهای این دفتر که به یادداشتهای سفر شاعر در شهرهای مختلف اروپا اشاره میکند، یک چیز هست که دغدغهی دائمی و ذهنی اوست، و آن شعر است. نامهای برای رضا که حیران کلمههاست تعبیر آخرین خواب هابیلسهراب رحیمی: رضا حیرانی در اوایل دههی هشتاد کار شاعریاش را با انتشار مجموعه شعر «تلخ لطفاً» آغاز کرد. مجموعه شعر دومش که هیچگاه اجازهی انتشار نگرفت، به صورت دیجیتالی در سال ۱۳۸۵ در سایت شاعر منتشر شد. سه سال بعد این کتاب برندهی جایزهی نیمایوشیج شد. رضا حیرانی را با سایههاش دوست دارم با همان جنونش و آسایشاش که روانیست گاهی که دلش میگیرد گاهی که دلم میگیرد شعرهایش را میخوانم تسکین است برایم تورق او. نگاهی به کتاب «این روزهایم گلوست»، نوشتهی پگاه احمدی ما در جملههای بسته روایت شدیمسهراب رحیمی: راوی آگاه است به این اصل تاریخی و بر همین اساس با زبان تاریخ و لحن ظاهراً مردانه به حکایت زنان پرداخته است. زنانه گفتم چرا که شاعر تصمیم به روایت سرنوشت زن در تاریخ این سرزمین گرفته است. اما این برنامهریزی نباید خودآگاه و حساب شده جلوه کند. به همین علت روایتش متفاوت باید باشد که هست و لحنش پیچیده و گاه نامفهوم باید باشد که هست. نگاهی به اشعار داریوش معمار مضمون تازه در راههای خوفناکسهراب رحیمی: رازوارگی، پیچیده بودن و خیالی نوشتن، از عناصر شعر است، اما اگر پیچشهای ذهن شاعرانه و خیال شاعر را بتوانی به زبانی دور از اضافه و تعارف، مطرح کنی، آن گاه است که از دروازههای شعر میتوانی بگذری و پا بگذاری در جهانی که جز صدای عطسههای روح و آوازهای دریامردان و پریان دوردست خیال و خواب نتوانیم شنید. در چنین جهانیست که هر اسمی روی نوع شعر خود بگذاریم مجازیم؛ به شرطی که آن را تبدیل به ایدئولوژی و سبک و مکتب نکنیم. درآمدی بر اشعار حسین شرنگ و شعرخوانی او باغوحشی که شرنگ سروده استشعر شرنگ گاهی از آغازهای تازه، گاه از طنز، و گاه از تصاویر سوررئالیستی و فرهنگ پاپ نشان دارد و در هر حال از تعریفپذیری تن میزند. شعر او یک باغ وحش به تمام معناست. موضوع برنامهی رادیویی این هفتهی خاک «جمهوری وحشی شرنگستان» مجموعهای از سرودههای حسین شرنگ است و به شعرخوانی اختصاص دارد. در نوبتی دیگر مشروح گفت و گوی دفتر «خاک» با حسین شرنگ در همین صفحات منتشر خواهد شد. نیمنگاهی به مجموعه شعر دیجیتالی «تهی» از پویا عزیزی شعرهایی شخصیتر از ریشتراش و چرکتر از جمهوریسهراب رحیمی: هر معلولی نیاز به علت دارد. این از مسلمات فلسفه وعلم کلام است. شعر هم موجودی است مانند سایر پدیدهها. روزی «نبوده»، «بود» شده؛ از عدم پا به وجود گذاشته و لباس هستی پوشیده. حال میپرسیم فاعل شعر کیست؟ شعر دو فاعل دارد: فاعل اولیه و فاعل ثانویه. فاعل اولیهی شعر، مخلوقی است به نام انسان. فاعل ثانویهی شعر هم کلمه است. این مقدمه را گفتم تا برسم به شعر پویا عزیزی که میتواند از امیدهای آیندهی شعر ایران باشد. نخستین بخش از چهرهنگاریهای دفتر «خاک» پرنده، پرنده استعباس صفاری، از شاعران مطرح ایران است. از او در ایران دو مجموعهی «کبریت خیس» و دوربین قدیمی» و در خارج از کشور مجموعههای «در ملتقای دست و سیب»، «تاریکروشنای حضور» و شعر بلند «حکایت ما» منتشر شده است. عباس صفاری جایزه باران و کارنامه را نیز از آن خود کرده است. در نخستین چهرهنگاری از مجموعه چهرهنگاریهای دفتر خاک با این شاعر به ظاهر صبور آشنا میشویم. در باره فرهنگ کسرایی گویههای یک نفر با مارمولک وجودشسالها پیش فرهنگ کسرائی در آلمان کتابچهای منتشر کرد به نام «مارمولک». این مجموعه در واقع تکگوییهای منظوم یک نفر بود که با مارمولک وجودش حرف میزد، گاهی به خشم میآمد، گاهی اندوهگین میشد و بعضی وقتها هم مارمولکش را ریشخند میکرد. در دفتر «خاک» از فرهنگ کسرایی «پاره داستان» دیگری را که از برخی لحاظ یک شعر کامل است، و با این حال نویسندهاش اصرار دارد به آن «شعر» نگوییم با هم میخوانیم. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|