Jan 2010


«ذره» و چند کتاب دیگر

رمان تازه سهیلا بسکی تحت عنوان «ذره» توسط انتشارات «فروغ» در آلمان منتشرشده است. فرنگیس حبیبی درباره‌ی این کتاب می‌گوید: «داستان این رمان از فکر و خیال‌ها و تراوشات ذهنی کسی شکل گرفته است که یک روز صبح تصمیم گرفته است این افکار را به روی اینترنت بیاورد، بدون آن‌که بداند این ذره که در فضایی نامعلوم در حرکت است چه سرنوشتی خواهد یافت.» معرفی این کتاب و چند کتاب دیگر را در دفتر خاک می‌خوانیم.



در گفتگو با بهروز شیدا (پژوهشگر و منتقد ادبی، سوئد)
ترانه‌های سبز

گفت‌و‌گو با بهروز شیدا: شباهت گفتمان‌های ترانه‌های این دوران با ترانه‌های دوران مشروطیت خبر از آرزوهای تحقق نیافته­‌ی دوران مشروطیت می‌دهند که در یک دوران دیگر بار دیگر فریاد می‌شوند؛ خبر از پروژه‌های شکست خورده. در عرصه‌ی هنری در این دوران نوع ادبی به حماسه میل می‌کند، پرسش‌های فلسفی جای خود را به پاسخ‌های اجتماعی می‌دهند، تردید جای خود را به یقین می‌دهد.



گفت‌وگوی دفتر خاک با اولی لوست، هنرمند اطریشی
آخرین روزی که از زندگی تو باقی مانده

اولی لوست از مهم‌ترین و سرشناس‌ترین نقاشان کمیک استریپ در آلمان است و در برلین زندگی می‌کند. خانم لوست تجربه‌‌ی هفده سالگی‌اش را در قالب کمیک استریپ یا داستان مصور روایت کرده است. این کتاب تحت عنوان «امروز آخرین روزی است که از زندگی تو باقی مانده» توسط انتشارات «آوانت» در آلمان منتشر شده است. «دفتر خاک» به مناسبت انتشار این کتاب با خانم اولی لوست گفت‌وگو کرده است.



فراز کوه‌های هندوکش

عزیزالله نهفته: در زیر، انبوه خانه‌های گِلی، بلندمنزل‌های سرخ و سبز، جاده‌های تازه آسفالت شده و کوچه‎های خاک‎آلوده منظره‎ی عجیب و غریبی را تشکیل داده بودند. گاهی چند درخت سبز نیز دیده می‎شدند که درآن خشکی مسلط حُکم کیمیا را داشتند. اما آب! هیچ جایی از آب سراغ نبود. بند قرغه خشک و خالی بود. بستر دریای کابل از زباله انباشته شده بود و تا چشم کار می‎کرد گرد و غبار فضای شهر را پوشیده بود.



یا مقلب القلوب و...

«یا مقلب القلوب و…»؛ نوشته‌ی مرضیه ستوده: بی‌وقتی‌های فخری وقت‌های خاصی بود، خاصه وقتی خانه را رفت و روب می‌کرد، قشنگ همه جا برق می‌زد، گلدان‌ها را صفا می‌داد، دست می‌کشید به خواب قالی، مات می‌شد به نقش نارنج و ترنج. چای را که دم می‌کرد، دلش هوا می‌کرد یکی از در بیاید از تمیزی‌ی خانه حظ کند و در استکان کمرباریک که تازه خریده بود، چای بخورند و از این روزگار غدٌار یکی او بگوید، یکی فخری.



به مناسبت پنجاهمین سالمرگ آلبر کامو
مردن در آفتاب و با آفتاب

جواد عاطفه، نقد «بیگانه»، به مناسبت پنجاهمین سالمرگ آلبر کامو: مورسو قهرمان نیست، بلکه یک ضد قهرمان است. او از پس زوال انسان سر برون آورده و به یک معنا نماینده‌ی تام و تمام انسان مدرن است. بسیاری او را «شهید راه حقیقت» خوانده‌اند و صداقت او را ستوده‌اند. در دوره بعد از جنگ جهانی دوم در میان دانشجویان ژاریس مورسو به عنوان قهرمان عدالت‌خواهی و پاکی مفرط شهرت داشت.



شماره‌های تابستانی و پائیزی فصل‌نامه‌ی باران

موضوع شماره‌ی اخیر باران «نقد و پژوهش ادبی» و سردبیر آن بهروز شیدا (پژوهشگر و منتقد ادبی، سوئد) است. در خارج از کشور به دلیل پراکندگی ایرانیان در سراسر جهان و مشکلات متعدد نشر و پخش کتاب انتشار نشریات ادبی، مخصوصاً مجله‌ها و جُنگ‌هایی که بر اساس یک طرح و فکر مشخص شکل گرفته باشند یک حادثه تلقی می‌شود. نگاهی می‌اندازیم به شماره‌ی اخیر فصل‌نامه‌ی باران.



گفت و گو با محمود فلکی به مناسبت ممنوع‌الانتشار بودن رمان سایه‌ها در ایران
از سایه‌ها و در سایه نوشتن‌ها

رمان «سایه‌ها» نوشته‌ی محمود فلکی که چندی پیش وزارت ارشاد آن را غیرقابل انتشار خواند، داستان فروپاشی یک خانواده‌ی خرده‌مالک در یکی از روستاهای شمال ایران در دهه‌ی چهل شمسی است و پیرامون یک قتل شکل می‌گیرد. این رمان پیش از این در آلمان منتشر شده و به چاپ دوم هم رسیده بود. دفتر خاک با آقای فلکی درباره عدم انتشار رمان «سایه‌ها» در ایران و انتشار رمان تازه‌اش در آلمان گفت و گو کرده است.



کلاس درس

کلاس درس؛ نوشته‌ی غلامحسین ساعدی: بلند شدیم و رفتیم جلو. معلم می‏خواست به بیرون خرابه اشاره کند که دست و پایش را گرفتیم و روی تخته سنگ خواباندیم. تا خواست فریاد بزند گلویش را گرفتیم و پیچاندیم. دهانش را به ملاجش دوختیم و لختش کردیم و پنبه لای پاهایش گذاشتیم. شست پاهایش را با طناب به هم گره زدیم و کفن پیچش کردیم و بعد بلندش کردیم و پرتش کردیم توی گودال بزرگی و خاک رویش ریختیم و همه زدیم بیرون.



به مناسبت بیست و پنجمین سال‌مرگ غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی؛ پیش‌رو ادبیات روستایی

حسن عابدینی: دنیای داستان‌های غلام‌حسین ساعدی، دنیای غم‌انگیز نداری، خرافات، جنون و وحشت و مرگ است. دهقانان کنده شده از زمین، روشنفکران مردد و بی‌هدف، گداها و ولگردانی که آواره در حاشیه‌ی جامعه می‌زیند، به شکلی زنده و قانع‌کننده در آثارش حضور می‌یابند تا جامعه‌ای ترسان و پریشان را به نمایش بگذارد. ساعدی می‌کوشد نقش فرهنگی را در زمینه‌سازی تباهی‌های اجتماعی و استحاله­‌ی انسان‌ها بنمایاند.



بخش اول
گفت‌وگو با بهمن شعله‌ور

گفت‌وگو با دکتر بهمن شعله­ور: «لوتی»­ها و «سمورائی»ها و «شوالیه»ها در طول تاریخ، بیش از آن‌که «مدافع پیرزنان و بچه­ها» باشند آلت­دست مستبدان و صاحبان قدرت بوده­اند. در «سفر شب» اکبر شیراز به‌عنوان یکی از آخرین نمادهای استقامت در برابر استبداد رقم زده شده است. و دار زدن او تجسم بر چیده شدن این آخرین نماد استقامت در برابر استبداد است.



سفر شب و ظهور حضرت

«سفر شب و ظهور حضرت» نوشته­ی دکتر بهمن شعله­ور : حالا هومر آمده بود توی آن كافه نشسته بود تا نه تنها كابوس گذشته را بیاد بیاورد بلکه راجع به آن صحبت كند. چونكه نبوغ مدتی بود كه ناگهان در بیژن برادر دوست قدیمیش سیروس حلول كرده بود و سیروس از او خواسته بود تا به پاس دوستی قدیم چند كلمه­ای با برادرش صحبت كند. همانطور كه نشسته بود و روی آبجو نمك می­پاشید و كف­ها را هورت می­كشید سعی می­كرد افكار خودش را مرتب كند و ببیند وقتی بیژن آمد از كجا شروع كند، دوباره كابوس قدیمی كه مدتها سعی كرده بود فراموشش كند در ذهنش زنده می شد:



معرفی کتاب
آفتاب‌پرست نازنین و چند کتاب دیگر

از این پس در دفتر خاک تلاش می‌کنیم هر دو هفته یک بار برخی از مهم‌ترین کتاب­های منتشر شده در ایران و خارج از کشور را معرفی کنیم. در این ستون، یک عنوان کتاب که در فضای مجازی قابل تهیه است معرفی می‌شود و از میان آثار نویسندگانی که در ایران آن‌ها را کمتر می‌شناسند، اما در ادبیات اروپا و آمریکا تثبیت شده‌اند کتاب‌هایی را برای ترجمه به فارسی معرفی می‌کنیم.