خانه > خاک > شعر > رفتم به بازارشام | |||
رفتم به بازارشامدکترعلیرضا زرینhttp://www.alizarrin.comدفتر «خاک»: بازار شام، شعری که امروز در دفتر خاک از دکتر علیرضا زرین، این شاعری کرمانشاهی مهاجر میخوانید، شعری است که فقط در محیطی آزاد و فارغ از شایستها و نبایستهای ممیزان میتوانست شکل بگیرد. بسیار شنیدهایم و خواندهایم که از پذیرش مسئولیت فردی و ضرورت بازنگری در گذشته و تاریخ سخنها گفتهاند، اما کمتر کسی با صراحت به سرگردانیهایش و به اشتباهاتش اعتراف کرده است. بهراستی که «اعتراف» در معنای گویهها و واگویههای فرد در تنهایی بیکرانش در شهرهای بزرگ جهان و همچنین اشاره به ضرورت بازنگری در چیستی و کیستی فرهنگی انسان ایرانی از مهمترین سویههای ادبیاتی است که در تبعید، در مهاجرت، در آزادی و رهایی از همهی قید و بندهای فرهنگی بهوجود آمده و همچنان بهزندگیاش در حاشیهی آن متن اصلی اما مجروح و هزار تکه ادامه میدهد. دکتر علیرضا زرین نخستین اشعارش در مجلات ادبی پیش از انقلاب در کرمانشاه و تهران منتشر کرد، در سال ۱۳۴۸ برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و از آن زمان تاکنون یک شاعر، مترجم و نویسنده و منتقد دو زبانه بوده است. از علیرضا زرین به فارسی هفت کتاب شعر و به انگلیسی پنج کتاب و یک پوستر شعر و یک کتاب در نقد ادبی منتشر شده است. شعر بلند انگیسی او «کتاب من» The Book of I به ویرایش و به وسیلهی شاعر آمریکایی، لارنس فرلینگتی و سازمان نشر او City Lights در تارنمایشان منتشر شده است.
رفتم به بازار شام
رفتم بازار ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷ ![]() در همین زمینه: • شعر بلند «کتاب من» از دکتر علیرضا زرین، به انگلیسی، فایل پی دی اف |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
![]() |
نظرهای خوانندگان
به دلم ننشست. نتوانستم ارتباط برقرار کنم
-- آذر ، Oct 17, 2010اخیرا در سبک شعرهای ساده و بی پیرایه به وبلاگی برخوردم که شعرهای جالبی دارد .پیشنهاد می کنم به وبلاگ سری بزنید:
-- آیدا پورولی ، Oct 18, 2010http://eliasam.blogfa.com
برای خواندن شعرهایی به این سبک به وبلاگ زیر سری بزنید:http://eliasam.blogfa.com/
-- آیدا پورولی ، Oct 18, 2010