تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
بخش دوم

مبانی شعر حجم و رویایی

اسماعیل یوردشاهیان اورمیا

در سال‌های پایانی و فراموش نشدنی دهه‌ی چهل، از اول پائیز تا زمستان سال ۱۳۵۰ بود که یداله رویایی با اشتیاقی که برای مکتب ساختن داشت، متأثر از مکتب‌ها و تحولات شعری در اروپا و امریکای لاتین و آفریفا در حا ل سازمان دادن به مکتب شعر حجم و انتشار بیانیه‌ی آن بود و در همین راستا هر هفته شب‌های شنبه یا چهارشنبه، (خوب در خاطرم نیست) از ساعت ۱۰ در رادیو برنامه‌ی تفسیر و بیان شعر امروز را داشت.

در آن روزها که بسیاری از مردم جامعه جذب تلویزیون وسریال‌های مراد برقی و دایی جان ناپلئون و غیره شده بودند، ما که تازه نوجوانی را پشت سر گذاشته و ۱۵ – ۱۶ ساله بودیم به اتاق خود می‌خزیدیم و رادیو را که روشن می‌کردیم، رویایی برنامه‌اش را با این جملات شروع می‌کرد:

- سلام؛ و یک مسئله: چرا بعضی‌ها عاشق می‌شوند و یا نیستند؟

آنگاه به بحث شعر و به‌ خصوص تبلیغ عقاید خود در زمینه‌ی مکتب و سبک شعرش که نهایتاً به حجم ختم می‌شد می‌پرداخت و در همین برنامه‌ها بود که انواع شعرها در دیگر کشورها را معرفی می‌کرد، از جمله نوعی از شعر به‌نام «شعر صوتی» و اینکه شاعری از افریقا بعد از چند جمله به نواختن موسیقی وبیان حس شعری خود در قالب صوت پرداخته و آن را شعرش نامیده است، و ما که جوان بودیم، درمی‌ماندیم که این مسائل را چگونه هضم و درک کنیم و جامعه‌ی ما چگونه با این رویکردهای تازه کنار خواهد آمد.

اما رویایی کارش را انجام داد و بیانیه‌ی شعر حجم را که در زمستان ۱۳۴۸، بعد از نشست‌های بسیار در کافه فیروز و نکیسا و خانه‌ی رویایی وبهرام اردبیلی و دیگران نوشته بود، در سال ۱۳۵۰ منتشر کرد. در این بیانیه، در تعریف شعر حجم چنین می‌خوانیم:

«حجم‌گرایی آنهایی را گروه می‌کند که در ماورا واقعیت‌ها به جستجوی دریافت‌های مطلق و فوری و بی‌تسکین اند (...) اسپاسمانتالیسم ( حجم‌گرایی) سورئالیسم نیست؛ فرقش این است که از سه بُعد به ماورا می‌رسد.»

رویایی توجه نکرد و کسی هم نگفت که سورئالیسم اصلاً در قید بُعد نبوده و نیست! سپس در قسمتی دیگر از بیانیه می‌نویسد:

«شعر حجم، شعر حرف‌های قشنگ نیست، شعر کمال است؛ در کمالش وحشی‌ست و در کشف زیبایی خشونت می‌کند، کار شعر گفتن نیست؛ خلق یک قطعه است؛ یعنی شعر باید خودش موضوع خودش باشد (...)»

متن بیانیه و توضیح و اظهار نظر شاعران وابسته به این جریان را اگر دقیق مطالعه کنیم، خواهیم دید که تمام متن آن متضاد و غیرمنطقی و غیراجرایی است وهمه چیز در ذهن و بازی کلامی می‌گذرد. دلیل عمده‌ی این مسئله، عدم توجه رویایی و همفکرانش به ضرورت‌های شکل گیری یک جریان ادبی در طول زمان براساس نیازها برپایه‌ی بنیادهای فکر وذهنی و تئوریک است.

البته ما چنین رویکردی را در بیانیه‌ی شعر موج نو و بعدها در بیانیه‌ی موج سوم و بیانیه‌ی براهنی تحت عنوان «چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم»،هم می‌بینم؛ با این تفاوت که بیانیه‌ی آنها ملموس و عینی و در مجموع قابل درک‌تر از بیانیه‌ی شعر حجم است. رویایی و هم‌فکرانش می‌نویسند که شعر حجم و حجم‌گرایی نه تقلید و نه تغییر جا دادن واقعیت (...) بلکه ارائه‌ی تصویری از علت غایی واقعیت است.ا

ما رویایی توجه نداشت که هنر و به‌خصوص شعر نه تقلید و نه بازگویی واقعیت و هستی و شناخت علت غایی، بلکه نوعی تفسیر و بازآفرینی دگرگون شده از واقعیت است که در زبان، در لحظه‌ی آفرینش روی می‌دهد و در نهایت از آن عبور کرده به شکل مفهوم حسی ناب در شکل ناب هنری محض ظهور پیدا می‌کند. حال در هر فرم و شکل و نوع هنری باشد که شعر غایت تمام آنهاست.


یدالله رویایی

رویایی می نویسد: «شعر کمال است؛ در کمالش وحشی‌ست و در کشف زیبایی خشونت می‌کند.» کمی در مفهوم این جملات تأمل کنید: راستی بین واژگان «وحشی»، «زیبایی»، و «خشونت» کدام را به بستر منطق آفرینش هنری ببریم؟ اینجاست که درمی‌یابیم که متأسفانه پشتوانه‌ی این جریان از لحاظ ذهنی و فکری و فلسفی خالی‌ست وبرای همین هم هست که برای گریز از منطق پاسخگویی و دلالت‌گری سعی دارد مفاهیمی را از عرفان وام بگیرد؛ چیزی که ادبیات گذشته‌ی ما را در خود فشرده واز آن جز چند اثر در حد عاشقانه‌ی سکرآور چیزی باقی نگذاشته است.

ادبیات و شعری که با حماسه‌ی شاهنامه شروع شد و به ذهنیت خلاقانه‌ی خیام رسید و بعد از آن هم دیگر چیزی نماند؛ نه اثرسترگ تراژیک آفریده شد و نه از شور حماسی و ‌گونه‌های دیگر ادبی نشانی ماند. چرا که همه‌ی این گونه‌های ادبی و حتی شعر محض هم تحت تأثیر وضع آشفته‌ی اجتماعی در شکل غیرمسئولانه وعقل گریزش در دایره‌ی عرفان گداپرور ومعشوق‌پرست شکل گرفته‌اند. جالب است که رویایی از آن زمان تاکنون که حاشیه نشین سرزمین گل شده است، به‌طور غیرمستقیم خود را به زنجیر عرفان بسته، شاید با این امید که در آفرینش‌های آنی تسکین یابد:

اما نه برای تو
بسیار نشسته ماندم ای یار
در رو به روی تو روی تو
روی من را هزار تر می‏کرد.
(از لبریخته ۱۷۴)

مشکل مهم رویایی در تفسیر و تعبیر و تعریف درست الهام و سرایش شعر و خلق هر اثر هنری‌ست. رویایی نمی‌داند و نمی‌خوهد بداند که الهام ودگرگونی حالت شاعر وهنرمند در لحظه‌ی سرایش وآفرینش در اثر فعال شدن دو قسمت مغز و ارتباط نیم کره‌های مغز با هم و در نهایت ارتباط شاعر با نگارهای ذهنی پنهان که بلوک‌های اولیه شناخت هستند، می‌باشد که رویا و خیال او را بر پایه‌ی واقعیت‌های برون می‌سازند و در نهایت همان نگاره‌ها در شکل دگرگون شده‌ای به‌عنوان شعر و هر محصول هنری دیگر سروده و آفریده وعرضه می‌گردند.

در کار شعر که در عرصه زبان اتفاق می‌افتد نوعی عبور از زبان و رسیدن به بیان حسی فرازبانی در مفهمم حسی محض است که زبان مصداق خود را در آن پیدا می‌کند و برای همین نیاز به ترجمان ندارد وترجمه‌پذیر هم نیست. با این حال رویایی به‌دنبال کشف حجم است، چرا که این پرسش اوست، چون شکلی از شعر متفاوت در فرمی خاص هنگام سرایش بر او اتفاق افتاده واو در پی نام‌گذاری آن بوده است.

حقیقت این است که نوع فرم و ساختمان شعری حجم نخستین بار در شعرهای دریایی او روی داد. به این چند سطر از دریایی ۴ توجه کنید:

آنک کرانه
آینه‌ای آگاه
انسان - درخت تصویر
و حرف‌ها، همه گل‌ها و میوه‌ها
اسبی سپید می‌گذرد

و یا در بخش دوم دریایی ۲۸ می‌خوانیم:

آنجا حریق فاصله‌ها
- سوهاست
وقتی که خیل فرسخ‌ها را ستوه زیست
بر آب‌های فاصله بی‌تاب می‌کند
تنهایی و تحملشان را
تو طاقتی
تو برکت عبوری

شعرهای دریایی ۱۳۴۴ صفحات ۱۷و ۷۱

بعد همین اتفاق در دلتنگی‌ها ادامه پیدا کرد:

دیار من همه طول راه بود
و طول بودم من
و راه بودم
و طول راه که قربانی دیارم بود
(دلتنگی شماره ۴)

البته نوع متکامل و حسی و ملموس‌تر این شعرها را بعداً رویایی در کتاب شعر معروفش «از دوستت دارم» پیدا کرد، اما به‌دنبال حدیث دیگر و مکتب‌آفرینی بود، چنان‌که مکتب شعری هم آورد، اما متأسفانه جز اندک زمانی نپایید و در همان حال، در طی این سال‌ها، رویایی ناگزیر پرچم مکتبش را یکه و تنها بر دوش کشید؛ شعر حجمی که از همان ابتدای شکل‌گیری‌اش بیشتر عمل ذهن‌گرایان و پناه جستن‌ها به عرفان و نوعی بیان در فضایی دیگرسان بود.

به اظهار نظر بیژن الهی که زمانی موج نوعی بود و بعد حجم‌گرا شد، توجه کنید: «قراردادی را پذیرفتن در نپذیرفتن هیچ قراردادی یک حرکت عرفانی است و در حقیقت فضای حجم یک فضای عرفانی است»
(بیژن الهی – مجله‌ی بررسی کتاب شماره ۴)

می‌پرسیم: آیا آن‌چه که در آن زمان اتفاق افتاد و رویایی شاعر در دام آن گرفتار شد، نوعی ذهن‌گرایی در بند سرودن شعر در حالت انتزاعی و ابتدایی نبوده است؟ حتی اگر چنین باشد، از خیزش حجم حتی آن هم میسر نشد و رویایی ناگزیر کاری را کرد که در مقاله‌ای به‌نام «عبور از حجم» درباره‌ی اشعار منصور اوجی و سیروس مشفقی می‌گوید: کشتن شعر و زندگی شعر.

من هم این کشتن شعر را در کار رویایی می‌بینم و به او نمی‌بخشم. رویایی در حقیقت با شعر حجم، شعر خودش را کشت. اکنون سال‌ها از شکل‌گیری شعر حجم می‌گذرد و از بنیانگذاران آن جز رویایی که معمار اصلی و پدیدآوردنده‌ی شعر حجم بود کسی باقی نمانده است. با درنگی اندک در شعر سالهای اخیر رویایی یک حقیقت بر ملا می‌شود و آن هم این است که رویایی خودش هم از حجم عبور کرده است:

وقتی کنار قلب تو ایستادم
خطاب‌هایی از او با تو آشنایم کرد
کنار قلب تو ظرفیت خطاب گرفتم
به کوبه‌های بی‌شکل در
نگاه می‌کردم
پیمانه‌های نور صدایم کرد
(لبریخته ۱۷۴)

پرده‌ام بر می‌داری
برمی‌داری پنهان‌هایت را
پنهانیم از کیست
کیست که در پرده‌هایم می‌جوید
یک کس دیگر
(یدالله رویایی، پرده‌ام برمی‌داری)

شعرهای سال‌های اخیر رویایی همه از عبور از حجم نشان دارند. من این جستار را نوشتم تا پایان شعر حجم و حجم‌گرایی را اعلام کنم. به‌دلیل محدودیت فضای مقاله سعی کردم این مفهوم را به اختصار نشان دهم، اما با این حال تلاش کردم تا نمودی روشن از آنچه گفته شد، ارائه دهم. در خصوص «ساده‌نویسی» که امروزها مطرح است ودیگر گرایش‌ها چه شعر گفتار و چه شعر پسانیمایی، یا شعر هفتاد و اظهار نظر بعضی از شاعران اگر فرصتی دست دهد، در آینده به نقد وتحلیل خواهم پرداخت.

زمان ما زمانه‌ی تعین تکلیف شعر، همچون دیگر مسائل جامعه است. با بحث و بیان مستند وعلمی و فلسفی باید تلاش نمود که از این بحران که در اثر موج‌ها وسلیقه‌ها ومکتب‌ها و گرایش‌ها به شعر معاصر راه یافته، به تمیزترین وعینی‌ترین وعقلانی‌ترین وماندگارترین نظریه که منطبق با حال وآینده باشد رسید و از آن عبور کرد. من در این میان با همکاری بسیاری از شاعران جوان به‌دنبال یقین روشن حقیقی شعر فردا هستم که می‌سرایم، می‌سرایند و خواهند سرود.

منابع :
١- رویایی – یدالله - شعرهای دریایی - نشر مروارید تهران ١٣٤٤
٢- رویایی – یدالله - با تظیم مدل حسین - عبارت از چیست - نشر آهنگ دیگر تهران ١٣٨
٣- دوره های جدید مجله برسی کتاب شماره‏های ٢ و ٣ و ٤ - ١٣٥٠ تهران نشر مروارید
٤- سایت انترنتی یدالله رویایی

٥- در زیر متن کامل بیانیه شعر حجم وحواشی آن آورده می‏شود.

Share/Save/Bookmark

این جستار پیش از این در شماره‌های هفتم و هشتم مجله ارمغان فرهنگی (مدیر مسئول: محمد رضا سلاماتی؛ سردبیر داریوش معمار منتشر شده است)
بخش نخست

نظرهای خوانندگان

آقای اورمیا دریافت من از مقاله شما تنها این بود که شما شعر حجم را دوست ندارید! و بدون استدلالی کامل و منطقی، سعی در به چالش کشیدن آن می کنید. شعر حجم به اندازه ی شعر نیمایی سبک موفقی نبود و اصولا هم بنا نیست هر ده سال یکبار سبک دگرگون کننده ای در هنر و ادبیات پدید بیاید. کارکرد خرده سبک ها، بیان نیازها و کمبودها و ارائه ی راهکرد ها در جهت آماده کردن بستری برای دوره ی هنری جدید است، که به عقیده من شعر حجم به خوبی از عهده ی آن برآمده است.

-- بدون نام ، Oct 24, 2010

یک عمر شعر حجم و رویایی را رصد کردید، اما نه چندان حاصلی دربرداشت، برای ما نه، برای شما نیز

-- بدون نام ، Oct 24, 2010

دوستان در واقع اینکه چه گونه نوشتاری شعر هست یا نیست ،همه بر سر کاریم !!!
چه کسی قادر است حامل فرا سخنی باشد تا
سخنی به نام شعر را ،به شناخت درآورد و تعین کند ، کدام نوشتار شعر است و کدام نثر!!
تقابل های دوتایی دیگر دوران اش به سر رسیده.ولی شما هنوز هم مطلق گرایی وباید و
نباید های سنتی در شکل و اندیشه را دنبال میکنید . چیزی به نام شعر یک سوًتفاهم تاریخی و نوعی نژاد پرستی در عرصه ی نوشتار است.

-- بدون نام ، Dec 4, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)