خانه > حقوق انسانی ما > محاکمات > مصداق محاربه چیست؟ | |||
مصداق محاربه چیست؟رضا جمالیreza@radiozamaneh.comدادسرای عمومی و انقلاب تهران روز پنجشنبه هفتم دیماه اعلام کرده که پنج نفر از بازداشتشدگان روز عاشورا محارب هستند. بر اساس قوانین جمهوری اسلامی، حکم محاربه نیز اعدام است. از سویی ٣٦ نمایندهی اصولگرای مجلس نیز در طرحی خواستار کاهش زمان مهلت تجدیدنظرخواهی اعدام محاربان از ٢٠ روز به ٥ روز شدهاند. در این باره با محمد سیفزاده وکیل دادگستری گفتوگو کردهام.
آقای سیفزاده، دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرده که پنج نفر از بازداشتشدگان روز عاشورا محارب هستند. و بر اساس قوانین جمهوری اسلامی، حکم محاربه نیز اعدام است. اصولا چه موارد مستدلی در حقوق قضایی ایران برای حکم محاربه مصداق پیدا میکند؟ پیش از هر چیز، من از پروندهی مورد نظر شما هیچ اطلاعی ندارم. واضح است که اگر وکیلی داشته، وکلا باید در این مورد اظهار نظر کنند. اما از لحاظ قانونی و حقوقی، طبق مادهی ١٨٣ قانون مجازات اسلامی، اگر فرد یا افرادی برای ارعاب، ترساندن، اخافه و سلب امنیت و آزادی از مردم دست به اسلحه ببرند، محارب و مفسد هستند و مجازات آنها اعدام، به دار آویختن یا نفی بلد یا قطع دست و پای راست و یا چپ خواهد بود. محاربه با اقرار شخص متهم در حالی که بالغ، عاقل مختار و قاصد بر اقرارش باشد و یا با شهادت دو شاهد عادل ثابت میشود.
در اطلاعیهی دادسرای تهران اشاره شده که اقرار متهمان و گزارش ماموران در صدور این کیفرخواست دخیل بودهاند. چقدر میتوان به درستی گزارش ماموران و صداقت اقرار متهمان در نتیجهگیری این احکام استناد کرد؟ گزارش مامورین نمیتواند بینیهی شرعی و یا قانونی باشد. ممکن است اگر دلایل شرعی و قانونی مانند اقرار یا شهادت افراد عادل (مقصود از عادل کسی است که هرگز گناه کبیره مرتکب نشده باشد و هرگز بر گناه صغیره اصرار نداشته باشد) موجود باشد، کافی خواهد بود و گزارش مامورین تنها ممکن است به عنوان یک اماره محسوب شود. اما با توجه به اصل چهارم قانون اساسی که احکام شرعی ما رجحان و برتری بر احکام عرفی و قانونی دارند، در شرع و بر مبنای اطلاق مجتهدین و مراجع تقلید، محاربه در مورد دست به اسلحه بردن برای اخافه و ترس مردم به کار برده شده است. اعم از این که اسلحه سرد یا گرم باشد و کسی کشته شود یا کسی کشته نشود. در مصداقهایی که مراجع بزرگ آوردهاند، این مورد را منطبق با قطاعالطریق و دزدهای سرگردنه و راهبندان مسلح ذکر کردهاند. بنابراین من نمیدانم موردی که شما اشاره میکنید، بر طبق محتویات پرونده، با موارد قانونی و شرعیای که گقتم انطباق دارد یا خیر. پیش از روز عاشورا، بارها شاهد برخورد معترضین با ماموران امنیتی و خسارات ناشی از این برخوردها در سطح شهر بودیم. اما از نظر قانونی، میتوان به صرف این که روز این درگیریها روزی مانند عاشورا بوده است، چنین احکامی را با این سرعت و شدت صادر کرد؟ خیر به این استناد نمیتوان چنین کاری را انجام داد. در روایات بسیار زیادی، کشتن انسانها و خونریزی در ماه محرم که یکی از ماههای حرام است، پرهیز داده شده است. اما این نمیتواند موجب سرعت در محاکمه و یا خدای ناکرده نادیده گرفتن حقایق بشود. چه آن که به قول بسیاری از حقوقدانان بزرگ، اگر خدای ناکرده در چنین سرعتهایی حقی تضییع بشود، جبرانناپذیر خواهد بود. بهتر آن است که حقی احیا نشود تا خدای ناکرده حقی تضییع شود. در پیوند با پرسش پیشین، ٣٦ نمایندهی اصولگرای مجلس نیز در طرحی خواستار کاهش زمان مهلت تجدیدنظرخواهی اعدام محاربان از ٢٠ روز به ٥ روز شدهاند. این طرح تا چه حد محلی از اعراب قانونی دارد؟ و آیا اصولا قوهی قضاییه میتواند برخی از قوانین قضایی و حقوقی خود را با طرح نمایندگان مجلس تغییر بدهد؟ و اگر آری؛ در این میان استقلال قوهی قضاییه چه میشود؟ اول این که حسب مورد و شعبه به شعبه، بسته به میزان و نوع پرونده متفاوت است. اما آنچه به عنوان تبصرهی ذیل مادهی ٢٣٦ قانون آیین دادرسی کیفری برای الحاق به این ماده ارائه شده است و بر این است که مهلت تجدیدنظر خواهی را از ٢٠ روز به ٥ روز کاهش بدهند، به نظر من، به مصلحت سیستم دادرسی نخواهد بود. از اول انقلاب مواعد دادرسی زیادی داشتهایم، اما الان به قدر متیقنی رسیدهایم و مدتها است که دیگر آن مهلتهای متفاوت را الغا کردهاند و مهلت همه ٢٠ روز و خارج از کشور دو ماه میباشد. از سوی دیگر در مورادی، به خصوص در جرایم سیاسی و مطبوعاتی وکلا فرصت نداشتهاند در آن مدت حتی ٢٠ روز ملاقاتی با موکل خود داشته باشند و مشورتی بدهند. بنابراین کاهش آن به پنج روز به مصلحت سیستم دادرسی نیست و من امیدوارم که این طرح تصویب نشود. اما نمایندگان مجلس میتوانند در عموم مسایل کشور اظهارنظر کنند یا نقطهنظرات خود را به صورت قانون دربیاورند. مشروط بر آن که با قانون اساسی و شرع مغایرتی نداشته باشد که مرجع تشخیص نیز شورای نگهبان است. به نظر شما، این طرح با اصل قانون اساسی مغایرت دارد؟ به نظر من این طرح با اصل قانون اساسی مغایرت دارد. با توجه به این که طبق اصل ١٩ قانون اساسی «مردم دارای حقوق مساوی هستند» و طبق اصل ٢٠ قانون اساسی «همه به طور مساوی در پناه قانون هستند»، بنابراین اگر چنین اتفاقی بیفتد که بخواهند مهلت تجدیدنظر خواهی بخشی از متهمان سیاسی و مطبوعاتی را کاهش بدهند، تبعیضی آشکار است و مغایر با اصول ١٩ و ٢٠ قانون اساسی است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
چرا کسی بیانیه رسمی صادر نمیکند و با این وحشیگریها مخالفت کند!! حتما باید تعداد بیشماری اعدام بشوند تا یکی صداش در بیاد!! جان این انسانها به اندازه عکس پاره شده خمینی ارزش ندارد که موسوی یا خاتمی یا کروبی اعتراض کنند!! این سه نفر تا به طور رسمی با ولایت فقیه مخالفت نکنند، نمیتوانند وظایف خود را به طور جامع و کامل انجام دهند. به امید آزادی،کوشا
-- کوشا ، Jan 9, 2010در کشوری که همه ی شهروندان زیر سرپرستی وقیمومیت ولی فقیه هستند محاکمه ی صغیر چه معنایی دارد
-- بهنام ، Jan 10, 2010