خانه > حقوق انسانی ما > امنيت فردی و اجتماعی > نرگس محمدی: دولت، جوانمردی و انسانیت ندارد | |||
نرگس محمدی: دولت، جوانمردی و انسانیت نداردمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comخانم نرگس محمدی، فعال حقوق بشر، به علت فعالیتهای مدنی خود به دستور مقامات امنیتی از محل کارش اخراج شده است. نرگس محمدی همسر تقی رحمانی است که او نیز به عنوان تحلیلگر سیاسی و فعال حقوق بشر با همین مشکلات مواجه بوده است. گفتوگوی من با خانم نرگس محمدی در مورد چگونگی این رویداد و همچنین مشکلاتی است که خانوادهی او و خانوادههایی نظیر آنها در ابعاد اجتماعی و اقتصادی با آن روبرو هستند.
خانم محمدی ابتدا در زمینهی فراهم شدن مقدمات اخراج خود میگوید: چند ماه پیش در اردیبهشت ماه که عازم سفر به گواتمالا بودم، ممنوعالخروج شدم و پاسپورتم را نیروهای دفتر ریاست جمهوری مستقر در فرودگاه ضبط کردند. زمانی که برای پیگیری کارم به وزارت اطلاعات مراجعه کردم، در همان زمان به من اعلام کردند، چنانچه فعالیتام در «کانون مدافعان حقوق بشر» و «شورای ملی صلح» ادامه پیدا کند، بیش از این متحمل محرومیتهای اجتماعی، از جمله اخراج از کار، خواهم شد. بعد از انتخابات و حوادث پس از آن، این تهدیدها بیشتر شد و اعلام کردند که بعد از این تذکری در کار نخواهد بود و آنها اقدام به اخراج من و محرومیتهای بیشتر و از جمله بازداشت خواهند کرد. خانم محمدی، شما در کدام مؤسسه کار میکردید؟ هشت سال در شرکت بازرسی مهندسی ایران (آیایآی) فعالیت میکردم و تخصص حرفهایام هم بازرسی مهندسی بود. در کارهای تخصصی، در بازرسی تجهیزات صنعتی و معدنی و یک سال نیز در بازرسی آسانسور فعالیت کردم. در محیط کار و در رابطه با مسئولیتتان هیچوقت تذکر یا اخطاری گرفتهاید؟ خیر، هیچوقت کوتاهی و سهلانگاری در کارم نداشتم. در آخرین گروهی هم که کار کردم، ۴۷ درصد افزایش درآمد داشتیم و مدیر بازرسی از فعالیت من بسیار راضی بود. در واقع در ماههای اخیر خدمت زیادی به گروه بازرسی در محلی که خدمت میکردم، کرده بودم. حتی در پروژههای مهمی مانند «پارس جنوبی»، مدیر پروژه بودم. این سؤال پیش میآید که رؤسا و مدیران مربوطهی شما با این دستور اخراج چگونه برخورد کردهاند؟ مدیر عامل شرکت روز ۲۸ آبان مرا به دفتر خود خواند و توضیح داد که «چند بار از من خواستهاند، شما را اخراج کنم ولی من شرعا و اخلاقا از آنان دلیل خواستهام. اما این بار گفتهاند که تشخیص آن با مراجع بالاتر است و شما باید اخراج کنید». ضمن این که ایشان به من گفت، میتواند به من فرصتی بدهد که بروم با مأمورین صحبت کنم و آنها را قانع کنم که اخراج نشوم. من هم نپذیرفتم و ظرف یک ساعت اخراج شدم. در ارتباط با حقوق و مزایای شما؟ از من خواستند که استعفا بدهم تا آنها حقوق و مزایایام را بدهند. اما استعفا معنای خاص خود را دارد و فرد داوطلبانه از کار بیرون میرود که برای من اینگونه نبود. بنابراین نخواستم استعفا بدهم و آنها اخراج کردند. شما نامهای هم نوشته بودید مبنی بر این که چنین رفتارهایی چه آسیبهای اقتصادیای به خانوادهها وارد میکند. با توجه به این که همسر شما، آقای تقی رحمانی نیز از این مشکلات برکنار نبودهاند. متاسفانه، واقعیت این است که فعالان عرصهی مدنی و حوزههای سیاسی، فکری و فرهنگی در ایران، حتی اگر مخالف سیاسی نیز بهشمار نیایند و در زمرهی منتقدین قرار بگیرند، همچنین فعالان صلحطلب و حقوق بشری که فقط برای ارتقای حقوق بشر و برای بهبود این وضعیت فعالیت میکنند و اساسا وارد عرصههای سیاسی نیز نمیشوند، قربانیان کشمکشهای سیاسی و قدرت در ایران میشوند.
همانطور که گفتید، همسر من هم ۱۵ سال از عمر ۳۰ سالهی جمهوری اسلامی ایران را در زندان بوده است. وقتی که ایشان دانشجوی رشتهی تاریخ در دانشگاه تبریز بود، به دلیل بازداشتهای پی در پی از دانشگاه اخراج و پس از آن نیز به علت زندانهای طولانی مدت، از داشتن شغل محروم میشود و علیرغم این که الان ۵۰ سال سن دارد، هرگز نتوانسته است شغلی را در حوزهی کار و تخصص خود داشته باشد. اما واقعیت این است که وقتی مسالهی اخراج مطرح میشود و ما این مسائل و مصداقهای فردی را مطرح میکنیم، قصدمان بازگو کردن مسائل فردی نیست. بلکه میخواهیم از حقوق شهروندی خودمان دفاع کنیم. در نامهام هم اشاره کردهام که ما این تلاشها را میکنیم تا شاید روزی این حقوق، به عنوان حقوق اولیه و بنیادین انسانی و حقوق شهروندی ما ملت ایران، به رسمیت شناخته شود. از همین روی است که من تمام زوایای زندگی خودم را در این نامه نوشتم. این مسالهای است که تعداد زیادی از خانوادههای فعالان عرصهی حقوق بشر، حقوق مدنی و به ویژه اهالی مطبوعات از آن آسیب میبینند. بله کاملا درست است. وقتی زندگیها آسیب میبیند، قربانیان این خشونتورزی در جامعه فقط آن فعالان سیاسی اجتماعی نیستند. بلکه هر کدام از آنها خانوادههایی نیز دارند. برای نمونه، من دو بچهی دوقلوی کوچک سه ساله دارم که واقعا پاک و معصوماند و هنوز وارد زندگی پردغدغهی ما بزرگترها نشدهاند و هیچ گناهی را مرتکب نشدهاند. به نظر من، این خیلی ظالمانه و کثیف است که بچهها قربانی کشمکشهای قدرت بشوند. من از گفتن این مساله خیلی متاسف هستم، اما به نظر میرسد که دولت در عرصهی اخلاق، انسانیت و جوانمردی که از ویژگیهای ما ایرانیان است، را رعایت نمیکند و بسیار بسیار بد و خیلی ظالمانه عمل میکند. در بازجوییها به من میگفتند که «ما میدانیم همسر شما هیچوقت شغلی نداشته، شما دو بچهی کوچک دارید، میدانیم مستاجر هستید، میدانیم که درآمد شما خیلی کم است». خیلی متاسفم که وقتی وارد عمل میشوند، با علم به این که این رفتارشان چه آسیبی از نظر اقتصادی، از نظر اجتماعی، از نظر عاطفی و روانی به این خانوادهها وارد میکند، اما خانوادهها را قربانی قرار میدهند. در شرایط بسیار بد اقتصادی ایران، این خشونتی است که در جامعه دارند ترویج میکنند و هیچ ابایی نیز از آن ندارند. خانم محمدی، آیا هیچ اقدام حقوقیای در این رابطه انجام دادهاید؟ یا قصد دارید که انجام دهید؟ بله، قطعا این کار را خواهم کرد. امروز صبح شکایتنامهای را تنظیم کردهام و دادخواستی را به ادارهی کار دادهام، مبنی بر این که من حق بازگشت به کار میخواهم. این کار حق من است. هشت سال خدمت کردهام، زحمت کشیدهام و بدون دلیل اخراج شدهام و این درست نیست که تحت فشار نیروهای امنیتی ما را را از کار بیکار کنند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
Kash mishod ma 100 sal dirtar be donya miamadim , aslan ruye nahse in regime akhundi o sepahe pasdaran ro nemididim , dar yek donyaye pak zendegi mikardim amma na , agar ma emruz fada nashim , 100 sale dige ham azadi o refah nadarim , farzandane valadozzenaye in regim bar farzandane pake ma hokumat mikonand.
dorud bar hameye fa aalane siasi va zendaniane moghavem.
-- Mahsun ، Dec 1, 2009کاری که شما می کنید دست کمی از کار وزارت ارشاد جمهوری اسلامی ندارد (سانسور و خود سانسوری یهنی کاری ضد انسانی،ترور افکار )
-- marg bar sansor ، Dec 1, 2009تقصیر دولت نیست! تقصیر پدر بزرگ است که نسیم شمال که از جنوب آمده بود آن بوی گند را چهل پنجاه سال پیش برای ما پیشبینی کرده بود!
-- روحی از جنوب شهر آبستن تهران ، Dec 1, 2009که پدر مردم این اگر این بی پدر است
بر چنین ملت و گور پدرش باید...ید!
رهبری مردم ایران را به بیشرفی و بیغیرتی و بی سیاستی متهم کرده بود ! یادتان می آید! خانم محترم! اما چه خوب شد که این اسلام عزیز و این روحانیت مامن مردم این چنین بساط دروغش و بساط دروغینش رو شد و رسوا شد! آری ارزشش را داشت خانم هممیهن بسیار عزیز!
هشدار جنبش سبز به ملی مذهبی ها:
تا دیر نشده التزام عملی و قلبی ٣٠ ساله خود را از ولی فقیه پس بگیرید.
-- دانشجو ، Dec 2, 2009ملی مذهبی ها و اصلاحطلبان همگی از نظر اصولی با ولایت فقیه مشکلی ندارند!
-- بدون نام ، Dec 3, 2009هشدار جنبش دانشجو به ملی مذهبی ها درج نگردید (شاید توحین به حساب آمده و شاید سانسور کردید)
-- daneshjo ، Dec 3, 2009پس ملی مذهبی ها در زمانه رخنه دارند.
-- بی نام ، Dec 3, 2009