تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با مهدیه محمدی، همسر احمد زیدآبادی

احمد زیدآبادی، همچنان در زندان ماند

حسین علوی
alavi@radiozamaneh.com

احمد زیدآبادی روزنامه نگار و تحلیل گر سیاسی که در جریان رویدادهای پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران بازداشت شد و قرار بود پس از پنج ماه بازداشت و در پی یک دادگاه غیرعلنی، روز یکشنبه به قید وثیقه آزاد شود، به دلیل ناروشنی، این رای دادگاه به اجرا درنیامد و او همچنان در زندان ماند. در گفت‌وگوی کوتاهی با مهدیه محمدی، همسر این روزنامه نگار، درباره تصمیم دادگاه و دلیل عدم اجرای قرار وثیقه برای آقای زیدآبادی پرسیدم.

Download it Here!

دادگاه آقای زیدآبادی روز یکشنبه صبح در شعبه‏ی ۲۶ دادگاه انقلاب برگزار شد. قاضی دادگاه نیز آقای پیرعباسی بود. آن گونه که اطلاع پیدا کردیم، اتهامات ایشان تبلیغ علیه نظام و تبانی در جهت ایجاد اغتشاشات بود. در حالی که آقای زیدآبادی روز بعد از انتخابات بازداشت شد.

آیا در ارتباط با این اتهامات، مورد مشخصی را هم ذکر کرده‏اند؟ یعنی به چه دلیل تبلیغ علیه نظام و یا تبانی برای ایجاد اغتشاش را ذکر کرده‌اند؟

در ارتباط با اغتشاش، گفته‏اند چون شما از آقای عبدالله نوری دعوت کرده‏اید که کاندیدای ریاست جمهوری بشود، قصد ایجاد اغتشاش داشته‏اید.

در مورد تبلیغ علیه نظام هم، مصاحبه‏های ایشان و این‏گونه موارد را ذکر کرده‏اند. البته آقای زیدآبادی تمام اتهامات را رد کرده است. وکیل هم در لایحه‏ی دفاعیه‏ از ایشان دفاع کرده است.

اگر قرار وثیقه در همان دادگاه مطرح و تصمیم گرفته شده، چرا به اجرا درنیامده است؟

بلافاصله بعد از پایان دادگاه، به ما گفتند وثیقه فراهم کنید. اتفاقا من هم سند منزل را برده بودم و هم یکی از دوستان با سند خانه‏اش همراه من بود. سند خانه‏ی خودمان را نپذیرفتند. اگرچه هیچ ایراد قانونی نداشت، اما گفتند سند منزل خود آقای زیدآبادی را قبول نمی‏کنیم. در نتیجه، سند خانه‏ی دوستی را که همراه من آمده بود، گذاشتیم. ابتدا آن را کارشناسی کردیم، نامه‏ی کارشناس را هم بردیم.

همه‏ی این کارها در همان روز یکشنبه انجام شد؟

خیر، نامه‏ی کارشناس را صبح دوشنبه به دادگاه بردم. زمانی که رییس دفتر دریافت نامه را ثبت می‏‏کرد، خود آقای قاضی بیرون آمد و گفت: «شما تا ظهر دست نگهدار».

امروز (سه‏شنبه) صبح دوباره با دادگاه تماس گرفتم و پرسیدم خواسته بودید تا ‏ظهر صبر کنیم، ما تا امروز هم صبر کرده‏ایم، تکلیف این قضیه چی شد؟ آن‏ها گفتند به ما زنگ می‏زنند.


همسر احمد زیدآبادی در ارتباط با اتهام «تبانی برای اغتشاش» همسرش می‌گوید: «آنها گفته‏اند چون شما از آقای عبدالله نوری دعوت کرده‏اید که کاندیدای ریاست جمهوری بشود، قصد ایجاد اغتشاش داشته‏اید»

یعنی از دفتر دادگاه گفتند، یا خود آقای پیرعباسی، قاضی پرونده این موضوع را گفتند؟

دفتر ایشان. از دفتر گفتند هر زمانی که این مشکل حل شود، تماس می‏گیریم. اما این که مشکل چیست را من نمی‏دانم. چرا که از لحاظ قانونی هیچ مبنایی ندارد. قانوناً، وقتی وثیقه روی پرونده گذاشته می‏شود، باید بلافاصله آزاد کنند.

امروز هم به وکیل آقای زیدآبادی گفته بودند که: ما شرمنده‏ی خانم آقای زیدآبادی شده‏ایم و تکلیف را حتما تا ظهر چهارشنبه روشن می‏کنیم. اما این نوع برخورد، کاملا غیرقانونی است. قاضی اساسا نباید این‏گونه صحبت کند.
آقای زیدآبادی تمام این پنج ماه را با قرار وثیقه در زندان مانده است و حتی یک بار قرار بازداشت امضا نکرده است.

آخرین باری که از وضعیت ایشان اطلاع مستقیم داشتید، کی بوده است؟

همان روز دادگاه، ایشان را دیدم.

بعد از آن دیگر اطلاعی ندارید؟

چرا، تلفن می‏زند. چون بند عمومی است، تلفن می‏زند.

خود آقای زیدآبادی خبر دارد که در مورد وثیقه دست نگاه داشته‏اند؟

بله، ایشان هم تعجب می‏کند که چرا چنین اتفاقی افتاده است. این کار عملا هیچ مبنای قانونی ندارد. اما خُب چاره‏ای نیست، کاری نمی‏توان کرد.

اساساً، این پرونده‏ها پر از موارد غیرقانونی است. ساعت ۱۰ شب فرد را بازداشت می‏کنند، هیچ حکمی نشان نمی‏دهند، به خانواده‏ها خبر نمی‏دهند، ۳۵ روز انفرادی نگاه می‏دارند، بدون این که یک بار تحقیقات انجام شود، با قرار وثیقه پنج ماه نگاه می‏دارند و اصلا هم نیازی نمی‏بینند توضیح بدهند که به چه دلیل این کارهای غیرقانونی را انجام می‏دهند.

ظاهرا هرجا قانون به ضررما باشد، از آن استفاده می‏کنند ولی هرجا به نفع ما باشد، گویا اصلا هیچ قانونی وجود ندارد و یا قوانین اهمیتی ندارند.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)